متن درس
منازل السائرین: اجابت سختیها در مقام تسلیم و نقد ترک اسباب
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۷۳)
مقدمه
در سیر و سلوک عرفانی، مقام تسلیم چونان قلهای رفیع در منازل السائرین میدرخشد که سالک را به پذیرش کامل مشیت الهی و اطمینان به حکمت و سلامت فعل حق رهنمون میسازد. این اثر، بر پایه درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۲۷۳ (مورخ ۲۱/۱/۱۳۸۸)، به تبیین فراز سوم مرتبه اول باب التسلیم، یعنی «الاجابة لما یفزع المرید من رکوب الاهوال»، و تحلیل سختیهای تنبیهی و ترفیعی، و نقد مفهوم ترک اسباب میپردازد. تسلیم، بهعنوان عالیترین مرتبه معاملات، سالک را از اضطراب و ناامیدی در برابر سختیها رها کرده و او را به استقبال فعال خطرات با یقین به خیر بودن آنها دعوت میکند. این نوشتار، با ادغام محتوای اصلی درسگفتار و تحلیلهای تفصیلی، به زبانی فاخر، علمی و آکادمیک، چارچوبی منسجم برای فهم تسلیم، تمایز سختیهای تنبیهی و ترفیعی، و رد برداشتهای نادرست از ترک اسباب ارائه میدهد. نقد جبرگرایی و تأکید بر عالم تسببی و تدریجی، همراه با استنادات قرآنی، روایی و تحلیلهای فلسفی، عرفانی و جامعهشناختی، این اثر را به منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه عرفان، الهیات و فلسفه تبدیل میسازد. ساختار این نوشتار، با عناوین و زیرعناوین تخصصی، تمثیلات ادبی و کادرهای برجسته برای نکات کلیدی، به گونهای طراحی شده که خواننده را در مسیری روشن و معنوی هدایت کند.
بخش نخست: تبیین مرتبه اول باب التسلیم
مفهوم اجابت سختیها در مقام تسلیم
فراز سوم مرتبه اول باب التسلیم، یعنی «الاجابة لما یفزع المرید من رکوب الاهوال»، سالک را به استقبال فعال و شجاعانه از سختیها، ترسها و خطراتی دعوت میکند که او را مضطرب میسازند. این اجابت، با یقین به خیر بودن این سختیها و بیان «هنیئاً لی» و «ما رأیت الا جمیلاً»، نشانه تسلیم واقعی است. برخلاف انفعال یا اضطراب، سالک در این مقام با دلی باز و اطمینانی راسخ به حکمت الهی، خطرات را میپذیرد و آنها را چونان نردبانی برای صعود به قلههای معرفت میبیند. این فراز، تسلیم را از حوزه نظری (تصحیح فعل الهی) به ساحت عملی (مواجهه با هولها) ارتقا میدهد و سالک را به شجاعتی ملأمانه فرا میخواند.
﴿قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾ (سوره توبه: ۵۱، : «بگو جز آنچه خدا برایمان نوشته، به ما نمیرسد. او مولای ماست و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند»).
این آیه شریفه، چونان مشعلی فروزان، سالک را به پذیرش تقدیر الهی با توکل و اطمینان هدایت میکند. اجابت سختیها، نشانهای از ثقة بالله است که قلب سالک را از اضطراب و ناامیدی رها میسازد.
درنگ: اجابت سختیها در مقام تسلیم، استقبال فعال و شجاعانه از هولها با یقین به خیر بودن آنها و بیان «ما رأیت الا جمیلاً» است که نشانه ثقة بالله و تسلیم عملی است. |
تفاوت فرازهای سهگانه مرتبه اول تسلیم
مرتبه اول باب التسلیم شامل سه فراز است: «تسلیم ما یزاحم العقول»، «اذعان لما یغالب القیاس»، و «الاجابة لما یفزع المرید». این سه فراز، از نظر ماهیت و عملکرد، تفاوتهایی اساسی دارند:
- تسلیم ما یزاحم العقول: این فراز، معرفتی است و به یقین به سلامت الهی در برابر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله اشاره دارد که عقل صوری را به چالش میکشند. سالک در این مقام، عقل را به تسلیم در برابر حکمت الهی دعوت میکند.
- اذعان لما یغالب القیاس: این فراز، قلبی است و به باور به حکمت الهی در تحولات اکتسابی مانند تغییر دولتها یا تقسیمات الهی اشاره دارد که قیاس عقل را مغلوب میسازد. این تحولات، برخلاف حوادث طبیعی، به اسباب و علل انسانی وابستهاند.
- الاجابة لما یفزع المرید: این فراز، عملی است و سالک را به مواجهه فعال با سختیها و خطرات، مانند جنگ، جهاد و سفرهای پرخطر، با یقین به خیر بودن آنها فرا میخواند. این اجابت، ترکیبی از معرفت و عمل است.
این سه فراز، چونان مراتب نردبانی هستند که سالک را از معرفت به قلب و از قلب به عمل هدایت میکنند. فراز اول، عقل را تسلیم میسازد؛ فراز دوم، قلب را به اذعان به حکمت الهی سوق میدهد؛ و فراز سوم، سالک را به عملی شجاعانه و امیدوارانه دعوت میکند.
﴿إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ (سوره انعام: ۷۹، : «من روی خود را به سوی کسی که آسمانها و زمین را آفریده، یکتاپرستانه نهادهام و از مشرکان نیستم»).
این آیه، تسلیم را چونان اخلاصی عملی معرفی میکند که سالک را از معرفت به عمل رهنمون میسازد.
درنگ: فرازهای سهگانه تسلیم، سالک را از معرفت (تسلیم عقل)، قلب (اذعان به حکمت) و عمل (اجابت سختیها) هدایت میکنند و هر یک به جنبهای از تسلیم اشاره دارند. |
مصادیق هولها و سختیها
مصادیق «رکوب الاهوال» در این فراز شامل موارد زیر است:
- مخاطره بالروح فی الحروب: به خطر انداختن جان در جنگها، که نیازمند شجاعت و اطمینان به مشیت الهی است.
- بذل النفس فی الجهات: فدا کردن خود در راه جهاد، که نشانه تسلیم عملی و ایثار در راه حق است.
- سیاحة فی البراری و المسبعات: سفر در بیابانها و جنگلهای پر از درندگان، که با خطرات طبیعی و حیوانی همراه است.
- رکوب السفن: سوار شدن بر کشتیهای پرخطر، که در گذشته با تهدید دزدان دریایی و غرق شدن همراه بود.
- سایر الاخطار: سایر خطراتی که سالک را مضطرب میکنند، مانند طوفانها و حوادث غیرمنتظره.
این مصادیق، در زمان خواجه عبدالله انصاری، به شرایط تاریخی و اجتماعی آن دوره اشاره دارند، اما در عصر حاضر نیز مصادیقی مانند جنگهای مدرن، مهاجرتهای خطرناک، و مواجهه با ظلم و ستم قابلتعمیماند. سالک باید این هولها را با اطمینان به حکمت الهی و یقین به خیر بودن آنها اجابت کند، چنانکه گویی زیر تیغ شمشیر، رقصکنان به سوی پروردگار میرود.
﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾ (سوره حج: ۷۸، : «و در راه خدا بهحق جهاد کنید»).
این آیه، جهاد و مواجهه با خطرات در راه خدا را نشانه تسلیم عملی معرفی میکند.
درنگ: مصادیق هولها، از جنگ و جهاد تا سفرهای خطرناک، سالک را به اجابت فعال با اطمینان به حکمت الهی دعوت میکنند و در عصر حاضر نیز قابلتعمیماند. |
جمعبندی بخش نخست
مرتبه اول باب التسلیم، با فراز «الاجابة لما یفزع المرید»، سالک را به استقبال شجاعانه از سختیها و خطرات با یقین به خیر بودن آنها فرا میخواند. این اجابت، نشانه ثقة بالله و تسلیم عملی است که با بیان «ما رأیت الا جمیلاً» تجلی مییابد. تفاوت فرازهای سهگانه (تسلیم عقل، اذعان قلب، و اجابت عمل) نشاندهنده مسیری منسجم از معرفت به عمل است. مصادیق هولها، از جنگ و جهاد تا سفرهای پرخطر، در هر عصری قابلتعمیماند و سالک را به اطمینانی راسخ هدایت میکنند. آیات قرآن کریم، مانند ﴿قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا﴾ و ﴿وَجَاهِدُوا﴾، این اصول را تأیید میکنند.
بخش دوم: انواع سختیها و تشخیص آنها
تمایز سختیهای تنبیهی و ترفیعی
سختیها و هولهایی که سالک با آنها مواجه میشود، به دو دسته تنبیهی و ترفیعی تقسیم میشوند:
- سختیهای تنبیهی: این سختیها نتیجه خطا، کوتاهی یا اشتباه انساناند. برای مثال، پنچر شدن لاستیک خودرو به دلیل رانندگی در حاشیه جاده، که پر از میخ و آشغال است، نمونهای از سختی تنبیهی است. این سختیها، چونان آینهای هستند که خطای سالک را به او نشان میدهند و او را به توبه و اصلاح دعوت میکنند.
- سختیهای ترفیعی: این سختیها برای کمال، رفعت و قرب الهی سالک پیش میآیند. شهادت، اسارت در راه حق، یا تحمل مصائب در مسیر خدا، مانند آنچه در کربلا رخ داد، نمونههایی از سختیهای ترفیعیاند. این سختیها، چونان کیمیایی هستند که روح سالک را صیقل داده و او را به قلههای معرفت میرسانند.
تشخیص تنبیهی یا ترفیعی بودن سختیها، چونان کلیدی است که درهای معرفت را به روی سالک میگشاید. سختیهای تنبیهی، نیازمند توبه و اصلاحاند، در حالی که سختیهای ترفیعی، شایسته شکر و استقبال با «ما رأیت الا جمیلاً» هستند. این تمایز، سالک را از خودراضی بودن یا ناآگاهی در برابر سختیها بازمیدارد.
﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾ (سوره بقره: ۱۵۵، : «و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم، و صابران را بشارت ده»).
این آیه، سختیهای ترفیعی را چونان آزمونی برای صابران معرفی میکند که زمینهساز کمال و قرب الهی است.
درنگ: سختیها به تنبیهی (نتیجه خطا) و ترفیعی (برای کمال) تقسیم میشوند. تشخیص این دو، نیازمند توبه برای تنبیهیها و شکر برای ترفیعیهاست. |
اهمیت تشخیص سختیها
تشخیص سختیهای تنبیهی و ترفیعی، چونان آزمونی در آزمایشگاه روح است که سالک باید با دقت و معرفت آن را انجام دهد. سختیهای تنبیهی، مانند پنچر شدن لاستیک به دلیل بیاحتیاطی، نشانهای از خطای سالکاند و او را به توبه و اصلاح رفتار دعوت میکنند. در مقابل، سختیهای ترفیعی، مانند مصائب کربلا، نشانه کمال و قرب الهیاند و سالک را به شکر و استقامت فرا میخوانند. این تشخیص، سالک را از ناآگاهی یا خودراضی بودن حفظ میکند و او را به سوی معرفتی عمیقتر هدایت میسازد.
به تعبیر عرفانی، سختیهای تنبیهی چونان غباری بر آینه قلباند که با توبه زدوده میشوند، و سختیهای ترفیعی چونان نوری که قلب را روشن میسازد. سالک باید این دو را با بصیرت تشخیص دهد تا در مسیر سلوک گمراه نشود.
درنگ: تشخیص سختیهای تنبیهی و ترفیعی، سالک را از ناآگاهی و خودراضی بودن حفظ کرده و او را به توبه یا شکر هدایت میکند. |
جمعبندی بخش دوم
سختیهای پیش روی سالک، به دو دسته تنبیهی و ترفیعی تقسیم میشوند. سختیهای تنبیهی، نتیجه خطای انساناند و نیازمند توبهاند، در حالی که سختیهای ترفیعی، برای کمال و قرب الهیاند و شایسته شکر. تشخیص این دو، چونان آزمونی معنوی است که سالک را به معرفت و بصیرت رهنمون میسازد. آیه ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ﴾ این سختیها را آزمونی برای صابران معرفی میکند که زمینهساز کمال است.
بخش سوم: نقد ترک اسباب و تبیین نظام اسبابی
نقد مفهوم ترک اسباب
مفهوم «ترک الاسباب»، «التجрид» و «الانقطاع عنها»، که در برخی تفاسیر عرفانی به معنای کنار گذاشتن اسباب و وسایل مادی است، از منظر عقلانی و شرعی مورد نقد قرار میگیرد. ترک اسباب، مانند کنار گذاشتن دوچرخه برای پیادهروی یا امتناع از وسایل دفاعی در برابر خطرات، نهتنها عقلانی نیست، بلکه با نظام اسبابی عالم و احکام شرعی در تضاد است.
تسلیم، به معنای اطمینان به خدا و استقبال از سختیهاست، نه نفی اسباب و انفعال. ترک اسباب، چونان انداختن خویش به ورطه هلاکت است که شرعاً حرام است. سالک باید از اسباب بهصورت عقلانی بهره گیرد و همزمان به حکمت الهی اطمینان داشته باشد. این نقد، چونان هشداری است که سالک را از جبرگرایی و انفعال بازمیدارد.
﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ﴾ (سوره انفال: ۶۰، : «و هرچه در توان دارید از نیرو برای آنان آماده کنید»).
این آیه، استفاده از اسباب و آمادهسازی قوت را بخشی از تسلیم و توکل معرفی میکند.
درنگ: ترک اسباب، عقلانی و شرعی نیست. تسلیم، با استفاده عقلانی از اسباب و اطمینان به حکمت الهی همراه است. |
نظام تسببی و تدریجی عالم
عالم ناسوت، تسببی (مبتنی بر علل و اسباب) و تدریجی (دارای فرآیند زمانی) است. این نظام، جبر را نفی میکند و هر خیر و شری را نتیجه اعمال انسانها در چارچوب اسباب میداند. برای مثال، کاشت دانهای که میوهاش سالها بعد به بار مینشیند، نشاندهنده تدریجی بودن عالم است. اعمال والدین یا پیشینیان، در نسلهای بعد اثر میگذارد، اما این نظام ظالمانه نیست، زیرا عدالت الهی در آخرت محقق میشود.
این نظام، چونان مزرعهای است که هر کس در آن بذری میکارد و میوهاش را در عالم آخرت برداشت میکند. سختیها و خیرات دنیا، مساعدهای برای حساب نهاییاند و سالک باید با اطمینان به این نظام، در چارچوب اسباب تلاش کند.
﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾ (سوره انسان: ۳، : «ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس»).
این آیه، اختیار انسان و نظام تسببی عالم را تأیید میکند و تسلیم را تقویتکننده اختیار معرفی میکند.
درنگ: عالم تسببی و تدریجی است و جبر را نفی میکند. سختیها و خیرات، نتیجه اعمال در چارچوب اسباباند و عدالت در آخرت محقق میشود. |
جمعبندی بخش سوم
ترک اسباب، از منظر عقلانی و شرعی مردود است و تسلیم، با استفاده عقلانی از اسباب و اطمینان به حکمت الهی همراه است. عالم تسببی و تدریجی، جبر را نفی میکند و هر خیر و شری را نتیجه اعمال انسانها میداند. آیات قرآن کریم، مانند ﴿وَأَعِدُّوا﴾ و ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ﴾، استفاده از اسباب و اختیار انسان را تأیید میکنند. این نظام، سالک را به تلاش و اطمینان در چارچوب اسباب دعوت میکند.
بخش چهارم: عدالت الهی و عالم آخرت
ضرورت عالم آخرت برای عدالت الهی
از منظر فلسفی، بدون عالم آخرت، نظام دنیا ظالمانه است، زیرا خیر و شر اعمال در این دنیا بهصورت تدریجی و تسببی توزیع میشود. برای مثال، پدر کار نیک یا بد انجام میدهد، اما خیر یا شر آن به فرزند میرسد. این نظام، تنها با وجود عالم آخرت عادلانه میشود، جایی که خداوند با «یحكم بین العباد» عدالت را محقق میسازد.
دنیا، چونان مزرعهای است که بذر اعمال در آن کاشته میشود و میوهاش در آخرت برداشت میگردد. سختیها و خیرات دنیا، مساعدهای برای حساب نهاییاند و سالک باید با اطمینان به این عدالت، غصه کم و زیاد دنیا را نخورد.
﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾ (سوره زلزال: ۷-۸، : «پس هر کس بهقدر ذرهای خیر کند، آن را میبیند. و هر کس بهقدر ذرهای شر کند، آن را میبیند»).
این آیه، با تأکید بر «یره» (خودش میبیند) به جای «اراه» (به او نشان داده میشود)، نشاندهنده عدالت مستقیم الهی در آخرت است.
درنگ: بدون عالم آخرت، دنیا ظالمانه است. عدالت الهی در آخرت با «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره» محقق میشود. |
نقش تسلیم در اطمینان به عدالت الهی
تسلیم، سالک را به اطمینان به عدالت الهی هدایت میکند. سالک با یقین به اینکه هر خیر و شری در دنیا مساعدهای برای حساب نهایی است، از غصه کم و زیاد دنیا رها میشود. این اطمینان، چونان سپری است که قلب سالک را از اضطراب و ناامیدی حفظ میکند. خداوند، چونان خریداری کریم، هر عمل نیک و حتی باطلههای سالک را با کرم خویش میخرد و او را به سوی کمال هدایت میکند.
به تعبیر عرفانی، دنیا چونان بازاری است که برخی اجناس در آن خریدار ندارد، اما خداوند در آخرت، حتی عتیقههای کهنه اعمال را با قیمتی گزاف میخرد. این کرم الهی، سالک را به تسلیم و اطمینان دعوت میکند.
درنگ: تسلیم، سالک را به اطمینان به عدالت الهی هدایت میکند و او را از غصه کم و زیاد دنیا رها میسازد. |
جمعبندی بخش چهارم
عدالت الهی، تنها با وجود عالم آخرت محقق میشود، جایی که خداوند با «یحكم بین العباد» هر خیر و شری را مستقیماً به صاحبش بازمیگرداند. آیه ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ﴾ این عدالت را تأیید میکند. تسلیم، سالک را به اطمینان به این نظام عادلانه هدایت میکند و او را از اضطراب دنیا رها میسازد. دنیا، مزرعه آخرت است و سختیها و خیرات آن، مساعدهای برای حساب نهاییاند.
بخش پنجم: تسلیم بهعنوان نشانه ثقة بالله
ثقة بالله: ریشه تسلیم
تسلیم، نتیجه ثقة بالله است که سالک را به شجاعت، امید و استقامت در برابر خطرات هدایت میکند. اجابت سختیها و استقبال از هولها، برای «لتصمیم النفس الی الله تعالی ثقة» است، یعنی نشانه اطمینان و اعتماد کامل به خداوند. این اطمینان، نهتنها با استفاده از اسباب منافاتی ندارد، بلکه سالک را به بهرهگیری عقلانی از آنها تشویق میکند.
ثقة بالله، چونان ریشهای است که درخت تسلیم را بارور میسازد. سالک با این اطمینان، از اضطراب و دلهره رها شده و با یقین به حکمت الهی، سختیها را چونان فرصتی برای کمال میبیند.
﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾ (سوره رعد: ۲۸، : «آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد؛ آگاه باشید که دلها با یاد خدا آرام میگیرد»).
این آیه، آرامش قلب در سایه ثقة بالله را تأیید میکند و تسلیم را میوه این اطمینان معرفی میکند.
درنگ: تسلیم، نتیجه ثقة بالله است که سالک را به شجاعت و آرامش هدایت و میکند با یقین و به حکمت الهی، سختیها را اجابت میکند. |
اجتماع اسلامی و تسلممحور
یک اجتماع اسلامی تسلممحور، باید سه صفت سلامت، عافیت و امنیت داشته باشد. سلامت، به معنای نبود بیماری و آزار است; عافت، به معنای رفع کمبودها و آرامش روحی; و امنيت، به معنای نبود دلهره و ترس. این سه صفت، چونان سه ستوناند که بنای اجتماع اسلامی را استوار میسازند. تسلم، با ایجاد این صفات، اجتماع را از اضطراب و ناآرامی رها میکند.
برای مثال، در گذشته، سالکان به دلیل ضعف ارتباطات، از خطرات اجتماعی مانند تعقیب و آزار با فرار به شهرهای دیگر رهایی مییافتند، اما در عصر حاضر، ارتباطات جهانی این امکان را محدود کرده است. اجتماع اسلامی باید با تسلم، این خطرات را به فرصتهایی برای کمال تبدیل کند.
درنگ: اجتماع اسلامی تسلممحور، با سلامت، عافیت و امنیت، از اضطراب رها شده و سختیها را به فرصت کمال تبدیل میکند. |
جمعبندی بخش پنجم
تسلم، نتیجه ثقة بالله است و سالک را به شجاعت، امید و استقامت هدایت میکند. آیه ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ آرامش قلب را در سایه این اطمینان تأیید میکند. اجتماع اسلامی تسلممحور، با سلامت، عافت و امنيت، از اضطراب رها شده و سختیها را به فرصتهایی برای کمال تبدیل میکند. تسلم، نهتنها با استفاده از اسباب منافاتی ندارد، بلکه سالک را به بهره عقلانی از آنها تشویق میکند.
نتیجهگیری کلی
این اثر، با تبیین فراز «الاجابة لما یفزع المرید» در باب التسلم، به بازخوانی مقام تسلم در منازل السائرین پرداخته است. تسلم، بهعنوان عالیترین مرتبه معاملات، سالک را به استقبال شجاعانه از سختیها با یقین به خیر بودن آنها دعوت میکند. تمایز سختیهای تنبیهی و ترفیعی، سالک را به توبه یا شکر هدایت میکند. نقد ترک اسباب، نشان داد که تسلم با استفاده عقلانی از اسباب و اطمینان به حکمت الهی همراه است. نظام تسببی و تدریجی عالم، جبر را نفی کرده و عدالت الهی را در آخرت تضمین میکند. آیات قرآن کریم، مانند ﴿قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا﴾، ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ﴾ و ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾، این اصول را تأیید میکنند. این اثر، با تمثیلات ادبی، تحلیلهای عرفانی، فلسفی و جامعهشناختی، منبعی جامع برای پژوهشگران و سالکانی فراهم آورده که در پی فهم عمیق تسلم و سلوک عرفانیاند.
با نظارت صادق خادمی |