متن درس
منازل السائرین: تبیین باب الصبر
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 284)
دیباچه
در سیر و سلوک عرفانی، صبر چونان گوهری درخشان در میان مقامات اخلاقی میدرخشد و سالک را به آستانهای رهنمون میسازد که در آن، قلب از تعلقات ناسوتی رها شده و به نور قرب الهی روشن میگردد. این مقام، که در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری بهعنوان یکی از مبادی خُلق معرفی شده، انسان را به استقامت در برابر احکام الهی و تحمل سختیهای راه حق فرا میخواند. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، باب الصبر با نگاهی عمیق و آکادمیک تبیین میشود. مراتب صبر، از صبر رتبى تا صبر انبساطى، و مفهوم صبر على الله و صبر عن الله، با زبانی علمی بررسی میگردد. این نوشتار، چونان چراغی روشن، راهنمای طالبان معرفت است تا صبر را نه چون انفعال، بلکه چون کلیدی برای کمالات معنوی و رهایی از ناسوت بشناسند.
بخش نخست: صبر، مبدأ خُلق در سلوک معنوی
صبر: بنیاد کرامت اخلاقی
صبر، در نظام عرفانی منازل السائرین، بهعنوان یکی از مبادی خُلق معرفی شده که سالک برای کسب کرامت و فضایل اخلاقی باید آن را پیشه کند. این صفت بنیادین، چونان ریشهای است که درخت فضایل را استوار میسازد و سالک را در برابر چالشهای نفسانی و الهی مقاوم میکند. صبر، پیشنیاز تحقق سایر فضایل مانند شکر و رضا است و زیربنای شکلگیری خُلق کریم را فراهم میآورد. سالک با صبر، چونان کوهی استوار در برابر طوفانهای نفس و امتحانات الهی میایستد و به سوی کمالات معنوی گام برمیدارد. این مقام، با آیه شریفه وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (سوره بقره، آیه ۱۵۵) همخوانی دارد که میفرماید: «و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم، و صابران را بشارت ده» ().
درنگ: صبر، صفتی بنیادین در سلوک معنوی است که زیربنای فضایل اخلاقی را فراهم آورده و سالک را در برابر چالشهای نفسانی و الهی مقاوم میسازد. |
نقش صبر در سلسلهمراتب سلوک
صبر، چونان نخ تسبیح، مراحل مختلف سلوک را به هم پیوند میدهد. این صفت، در مراحل معصیت، طاعت، بلا، توحید، صفات، و ذات ضروری است. بدون صبر در معصیت، طاعت محقق نمیشود، و بدون صبر در طاعت، سالک به پذیرش بلایای ولایی (البلاء للولاء) نائل نمیگردد. صبر در توحید، سالک را به متانت و طمانینه در برابر تجلیات الهی میرساند، و صبر در ذات، او را به مقام فنای کامل هدایت میکند. این نقش جامع، صبر را به کلیدی برای کمالات معنوی تبدیل میکند که سالک را از تعلقات ناسوتی رها ساخته و به سوی قرب الهی سوق میدهد.
بخش دوم: تقسیمبندی صبر: رتبى و انبساطى
صبر رتبى: صبر مقطعی مبتدیان
صبر رتبى، که به صبر مقطعی نیز شناخته میشود، صبری است که در مبادی خُلق قرار دارد و ویژه سالکان مبتدی است. این صبر، چونان پلکان ابتدایی سلوک، سالک را به سوی مقامات شکر و رضا هدایت میکند. با رسیدن به این مقامات متعالی، صبر رتبى جای خود را به حالات برتر میدهد و از ضرورت آن کاسته میشود. به تعبیر خواجه عبدالله انصاری، این صبر، مقام عوام و متوسطین است که برای محبین و موحدین، که به مقامات عالیتر رسیدهاند، دیگر موضوعیت ندارد. صبر رتبى، چونان مشعلی است که در تاریکی آغاز راه روشنایی میبخشد، اما با طلوع آفتاب معرفت، نور آن کمفروغ میشود.
درنگ: صبر رتبى، صبر مقطعی ویژه مبتدیان است که با رسیدن به مقامات شکر و رضا، جای خود را به حالات متعالیتر میدهد. |
صبر انبساطى: صبر جامع در تمام مراتب
صبر انبساطى، صفتی همیشگی و جامع است که در تمام مراحل سلوک، از توحید تا مقام ذات، همراه سالک است. این صبر، که حتی انبیا و اولیا نیز به آن نیاز دارند، قوام وجودی انسان را تشکیل میدهد و نشانهای از طمانینه، متانت، و حلم است. برخلاف صبر رتبى، که محدود به مراحل ابتدایی است، صبر انبساطى در هر مرتبه از سلوک، از ناسوت تا مقامات عالی، ضروری است. این صبر، چونان رودی خروشان، در تمام مسیر سلوک جریان دارد و سالک را به سوی دریای بیکران قرب الهی هدایت میکند. آیه شریفه إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (سوره بقره، آیه ۱۵۳) این حقیقت را تأیید میکند: «بیگمان خدا با صابران است» ().
درنگ: صبر انبساطى، صفتی جامع و همیشگی است که در تمام مراتب سلوک، از توحید تا مقام ذات، همراه سالک بوده و قوام وجودی او را تشکیل میدهد. |
بخش سوم: نقد ساختار منازل السائرین در تبیین صبر
فقدان نظم علمی در تقسیمبندیهای صبر
یکی از نقدهای برجسته آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره بر کتاب منازل السائرین، فقدان نظم و دقت علمی در تبیین مراتب صبر است. تقسیمبندیهایی مانند صبر فى الله، بالله، و على الله، فاقد نظام دقیق عرفانی بوده و به خلط و ابهام در فهم مفاهیم منجر شدهاند. این فقدان نظم، چونان پراکندگی ستارگان در آسمانی بینقشه، فهم دقیق مراتب صبر را دشوار ساخته است. این نقد، ضرورت بازنگری متون کلاسیک عرفانی را برجسته میکند و پژوهشگران را به اصلاح و نظاممندسازی این متون دعوت مینماید.
درنگ: فقدان نظم علمی در تقسیمبندیهای صبر در منازل السائرین، به ابهام و خلط در فهم مفاهیم عرفانی منجر شده و ضرورت بازنگری متون کلاسیک را نشان میدهد. |
پیشنهاد تقسیمبندی نظاممند صبر
برای رفع این نقیصه، تقسیمبندی پیشنهادی صبر به شش مرتبه ارائه شده است: صبر إلى الله، صبر على الله، صبر لله، صبر بالله، صبر فى الله، و صبر مع الله. این تقسیمبندی، تلاشی برای نظاممند کردن مفهوم صبر در چارچوب عرفان نظری است. هر مرتبه، نشاندهنده سطحی از قرب به حق و تعالی در سلوک است. با این حال، این تقسیمبندیها قاعدهسازیهای نظریاند و فاقد استناد مستقیم به روایت یا حدیث هستند. این مراتب، چونان پلههای نردبانی هستند که سالک را از ناسوت به سوی ملکوت هدایت میکنند، اما نیازمند تأمل و استناد بیشترند.
بخش چهارم: تبیین صبر على الله
صبر على الله: تسلیم در برابر احکام الهی
صبر على الله، به معنای صبر بر احکام و تصرفات الهی تعریف شده است. سالک در این مرتبه، با تحمل دردها و گرفتاریها، خود را تسلیم حکم خدا میکند و از هرگونه اختیار و تصرف نفسانی برائت میجوید. این صبر، چونان سپری است که سالک را در برابر امواج بلایا و امتحانات الهی حفظ میکند. سالک با توکل و متانت، احکام الهی، اعم از بلا، عافیت، یا اوامر شرعی، را میپذیرد و با مكابدة الألم، یعنی تحمل رنج، به سوی قرب الهی گام برمیدارد. آیه شریفه فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ (سوره احقاف، آیه ۳۵) این حقیقت را تأیید میکند: «پس صبر کن چنانکه پیامبرانِ دارای عزم صبر کردند» ().
درنگ: صبر على الله، تسلیم در برابر احکام الهی با تحمل رنج و برائت از اختیار نفسانی است که سالک را به قرب الهی هدایت میکند. |
صبر على الله و مكابدة الألم
صبر على الله، نیازمند تحمل رنج و گرفتاریهایی است که در مسیر هدایت الهی پیش میآیند. خداوند گاه با بلا، گاه با عافیت، و گاه با اوامر شرعی مانند روزه یا افطار، سالک را هدایت میکند. این صبر، چونان کیمیاگری است که رنجهای ظاهری را به گوهرهای معنوی تبدیل میکند. سالک با مكابدة الألم، یعنی استقامت در برابر درد، خود را به مشیت الهی میسپارد و از هرگونه اعتراض یا شکوه نفسانی پرهیز میکند. این مقام، نشانهای از اخلاص و توکل عمیق است که سالک را به آرامش قلبی میرساند.
بخش پنجم: صبر انبساطى و مقامات توحیدی
صبر انبساطى: همراهی در تمام مراتب توحید
صبر انبساطى، به دلیل جامعیت و شرافت، در تمام مراحل توحید، از ابتدا تا مقام ذات، همراه سالک است. این صبر، حتی برای انبیا و اولیا نیز ضروری است و نشانهای از طمانینه و حلم در برابر تجلیات الهی است. سالک در این مقام، چونان درختی تناور، در برابر طوفانهای سلوک استوار میماند و با صبر، به سوی فنای در حق و وصال الهی پیش میرود. این صبر، از توحید تا دال توحید، سالک را همراهی میکند و وجود او را در برابر قلع و قمعهای معنوی حفظ مینماید.
درنگ: صبر انبساطى، صفتی جامع است که در تمام مراحل توحید، از ناسوت تا مقام ذات، همراه سالک بوده و او را به سوی وصال الهی هدایت میکند. |
تفاوت صبر انبساطى با صبر رتبى
صبر انبساطى، برخلاف صبر رتبى، محدود به مراحل ابتدایی نیست و در تمام مقامات سلوک، از مبتدی تا کمل، ضروری است. صبر رتبى، که ویژه عوام و متوسطین است، با رسیدن به مقام رضا یا رویت، از موضوعیت میافتد، اما صبر انبساطى، چونان روحی جاری در کالبد سلوک، همواره حضور دارد. این تفاوت، سلسلهمراتب سلوک را روشن میکند و نشان میدهد که صبر انبساطى، صفتی متعالی است که با تمام مراحل قرب به حق سازگار است.
بخش ششم: صبر عن الله و فراق از حق
صبر عن الله: دردناکترین مرتبه صبر
صبر عن الله، به معنای صبر بر فراق و دوری از حق، دردناکترین منزل سلوک است. این صبر، که به فرجه هجران پس از وصال اشاره دارد، سالک را به سوز و گداز عرفانی سوق میدهد. سالک در این مقام، پس از تجربه وصال الهی، با دوری از محبوب مواجه میشود و این فراق، قلب او را به آتش عشق میافکند. صبر عن الله، چونان ایستادن در برابر طوفانی است که از دل وصال برخاسته و سالک را به سوی کمال عاشقانه هدایت میکند. آیه شریفه وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (سوره لقمان، آیه ۱۷) این حقیقت را بیان میکند: «و بر آنچه به تو رسیده صبر کن، که این از کارهای استوار است» ().
درنگ: صبر عن الله، صبر بر فراق از حق است که دردناکترین منزل سلوک بوده و سالک را به سوز و گداز عاشقانه هدایت میکند. |
مراتب فراق در صبر عن الله
فراق در صبر عن الله، مراتب مختلفی دارد: فراق از حق، فراق از خود، و فراق هیمانی. فراق از حق، به معنای ندیدن حق از شدت رویت است؛ فراق از خود، به معنای غرق شدن در حق و فراموشی خویشتن است؛ و فراق هیمانی، حالتی است که سالک نه حق را میبیند و نه خود را، و در هیمن عشق الهی غرق میشود. این مراتب، چونان امواجی هستند که سالک را در دریای فراق به سوی ساحل وصال میبرند. این مقام، نشانهای از عشق متعالی به حق است که سالک را به اوج اخلاص میرساند.
بخش هفتم: روایت شبلى و مراتب صبر
روایت شبلى: سختترین صبر
در روایتی منسوب به شبلى، جوانی محب از او درباره سختترین صبر میپرسد. شبلى، پس از رد صبر لله، بالله، على الله، فى الله، و مع الله، صبر عن الله را سختترین صبر معرفی میکند. این پاسخ، با نعره و غش شبلى همراه میشود که نشاندهنده عمق عاطفی و معنوی این مرتبه است. صبر عن الله، به فراق از حق اشاره دارد که دردناکترین و متعالیترین مرتبه صبر است. با این حال، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره به سندیت این روایت تردید دارند و بر احتیاط در پذیرش آن تأکید میکنند.
درنگ: روایت شبلى، صبر عن الله را سختترین صبر معرفی میکند، اما سندیت آن مورد تردید است و نیازمند بررسی دقیقتر قرار دارد. |
نقد سندیت روایت و شخصیتها عرفانی
آیتالله با دیده تردید به روایات منسوب به شخصیتهایی مانند شبلى، بایزید بسطامی، و ابوسعید ابوالخیر مینگرند و معتقدند که بسیاری از این روایات فاقد سند معتبرند. این نقد، رویکردی روششناختی در بررسی متون عرفانی ارائه میدهد و بر ضرورت تمییز بین حقیقت و اغراق تأکید میکند. ایشان با طنزی حکیمانه، از بزرگنمایی این شخصیتها انتقاد کرده و میفرمایند که عرفان حقیقی با نام امام علی علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام گره خورده است، نه با کسانی که گاه به ناحق گاهند شدهاند.
بخش هشتم: تحلیل شعر منسوب به شبلى
شعر و مراتب صبر انبساطى
شعر منسوب به شبلى، «صابرَرَ صبرٍ فاستغرَثَ به الصبُّ / صَفَحَ المحبُّ بالصبرِ صبراً»، مراتب صبر را بهصورت نمادین بیان میکند. این شعر، با اصلاح وزن، به شش مرتبه صبر انبساطى تطبیق داده شده است:
– صابرَرَ: صبر إلى الله
– صبرٍ: صبر على الله
– فاستغرَثَ: صبر مع الله
– الصبرَ: صبر لله
– بالصبرِ: صبر بالله
– صبراً: صبر فى الله
این تطبیق، تلاشی برای هماهنگسازی شعر با تقسیمبندی عرفانی است و صبر انبساطى را بهعنوان صفتی جامع در تمام مراحل سلوک معرفی میکند.
درنگ: شعر منسوب به شبلى، مراتب صبر انبساطى را بهصورت نمادین بیان کرده و با تقسیمبندی ششگانه صبر هماهنگ میشود. |
نقد سندیت شعر
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره به سندیت این شعر نیز تردید دارند و تأکید میکنند که بسیاری از اشعار و روایات منسوب به عرفا فاقد اعتبار تاریخیاند. این دیدگاه، پژوهشگران را به احتیاط در پذیرش متون عرفانی دعوت میکند و بر ضرورت بررسی اسناد و پرهیز از سادهلوحی در مواجهه با روایات تأکید میورزد.
بخش نهم: عرفان اهل بیت و نقد عرفانهای دیگر
برتری عرفان اهل بیت علیهمالسلام
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره عرفان اهل بیت علیهمالسلام را برتر از عرفان شخصیتهایی مانند بایزید بسطامی دانسته و معتقدند که عرفان حقیقی با نام امام علی علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام گره خورده است. این دیدگاه، جایگاه محوری اهل بیت را در عرفان اسلامی تأکید میکند و نقد بر حاشیهای شدن عرفان شیعی را برجسته میسازد. عرفان اهل بیت، چونان خورشیدی است که آسمان معرفت را روشن میکند، در حالی که دیگران، تنها ستارگانی در سایه این نورند.
درنگ: عرفان اهل بیت علیهالسلام، عرفان حقیقی است که با محوریت امام علی و امام صادق علیهماالسلام، برتری معرفتی بر دیگر عرفانها دارد. |
نقد بزرگنمایی شخصیتها
ایشان با اشاره به داستانهایی مانند مواجهه بایزید با امام جواد علیهالسلام، از بزرگنمایی شخصیتهای عرفانی انتقاد کرده و میفرمایند که این امر، حق را به حاشیه رانده و ناحق را گاهنده کرده است. این نقد، ضرورت بازخوانی تاریخ عرفان با تأکید بر اهل بیت را نشان میدهد و پژوهشگران را به تمییز بین حقیقت و اغراق دعوت میکند.
بخش دهم: صبر و رهایی از ناسوت
صبر: کلیدی برای تجرّد معنوی
درک مراتب صبر، سالک را از تعلق به ناسوت رها میکند و به سوی تجرّد عاشقانه هدایت مینماید. صبر، بهویژه در مراتب عالی مانند صبر عن الله، چونان کلیدی است که قفلهای وابستگیهای مادی را میگشاید و سالک را به سوی آسمان معرفت پرواز میدهد. این نقش صبر، عرفان را به ابزاری برای تعالی روحی و کاهش تعلقات ناسوتی تبدیل میکند.
درنگ: صبر، بهویژه در مراتب عالی، سالک را از تعلق به ناسوت رها کرده و به سوی تجرّد و قرب به حق هدایت میکند. |
صبر و وصال الهی
صبر، سالک را از معصیت به طاعت، از طاعت به بلا، و از بلا به وصال هدایت میکند. این سیر تکاملی، چونان سفری است که از کویر ناسوت آغاز شده و به گلستان ملکوت میرسد. سالک با صبر، عبودیت خود را به ربوبیت حق میسپارد و در نهایت، چیزی از خویشتن برایش باقی نمیماند جز نور الهی. این مقام، اوج سلوک عرفانی است که سالک را به وحدت و قرب کامل میرساند.
جمعبندی نهایی
باب الصبر در منازل السائرین، صبر را بهعنوان صفتی بنیادین و چندبعدی معرفی میکند که در دو نوع رتبى و انبساطى تجلی مییابد. صبر رتبى، ویژه مبتدیان است و با رسیدن به مقامات رضا و رویت، جای خود را به حالات متعالیتر میدهد. صبر انبساطى، صفتی همیشگی است که در تمام مراحل سلوک، از معصیت تا مقام ذات، همراه سالک است. صبر على الله، تسلیم در برابر احکام الهی، و صبر عن الله، تحمل فراق از حق، از مراتب متعالی صبرند که سالک را به قرب الهی میرسانند. نقد ساختار کتاب و روایات عرفانی، ضرورت بازنگری متون کلاسیک و احتیاط در پذیرش روایات را نشان میدهد. شعر منسوب به شبلى، مراتب صبر انبساطى را بهصورت نمادین بیان کرده و با تقسیمبندی پیشنهادی هماهنگ میشود. عرفان اهل بیت علیهمالسلام، بهعنوان عرفان حقیقی، برتری معرفتی بر دیگر عرفانها دارد و باید در کانون توجه قرار گیرد. صبر، چونان کلیدی برای کمالات معنوی، سالک را از تعلق به ناسوت رها کرده و به سوی وصال و قرب به حق هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی |