در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 289

متن درس





منازل السائرین: مقام رضا عن الله و تطبیق با آیه شریفه رضي الله عنهم و رضوا عنه

منازل السائرین: مقام رضا عن الله و تطبیق با آیه شریفه رضي الله عنهم و رضوا عنه

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 289)

مقدمه

باب الرضا در «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، چونان گوهری درخشان در سلسله مقامات عرفانی، نقشی بی‌بدیل در تهذیب نفس و تقرب سالک به حق تعالی ایفا می‌کند. این مقام، که در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با عمق و دقت مورد بررسی قرار گرفته، رضا را در مرتبه دوم آن، یعنی «الرضاء عن الله تعالی»، تبیین کرده و با آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ (سوره بینه: ۸) پیوند می‌دهد. رضا عن الله، چونان دریایی ژرف است که سالک را به ساحل آرامش در برابر قضا و قدر الهی رهنمون می‌سازد و او را از کراهت و ناخشنودی نسبت به افعال حق تعالی رها می‌کند.

بخش نخست: تبیین مقام رضا عن الله و استناد قرآنی

معرفی درجه دوم رضا

درس‌گفتار با معرفی درجه دوم رضا، یعنی «الرضاء عن الله تعالی»، آغاز می‌شود که در آن، سالک به خشنودی کامل از قضا و قدر الهی دست می‌یابد. این مقام، که با استناد به آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ﴾ (سوره بینه: ۸) تبیین شده، رابطه‌ای متقابل بین خشنودی خداوند از بنده و خشنودی بنده از خداوند را به تصویر می‌کشد. رضا عن الله، سالک را به جایگاهی می‌رساند که تمامی افعال الهی، اعم از خیر و شر، برای او پذیرفتنی و حتی شیرین می‌گردد.

﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ﴾ (سوره بینه: ۸، : «خدا از آنها خشنود است و آنها از او خشنودند. این برای کسی است که از پروردگارش بترسد»).

این آیه، چونان منشوری است که نور رضا را در دو سوی بنده و خداوند می‌تاباند و نشان می‌دهد که خشنودی بنده از قضای الهی، نشانه‌ای از رضایت خداوند از اوست. رضا عن الله، فراتر از رضایت صرف از ذات الهی (رضاء بالله) است و به پذیرش فعال و خشنودانه تمامی مقدرات حق تعالی اشاره دارد.

درنگ: رضا عن الله، به معنای خشنودی کامل بنده از قضا و قدر الهی است که با آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ تبیین شده و رابطه‌ای متقابل بین رضاى بنده و خداوند را نشان می‌دهد.

مفهوم رضا عن الله

رضا عن الله، به معنای رضایت کامل بنده از تمامی مقدرات الهی است، به‌گونه‌ای که هیچ کراهت یا ناخشنودی در دل او نسبت به قضای حق تعالی باقی نماند. این مقام، چونان قله‌ای رفیع در سلوک عرفانی است که سالک را از واکنش‌های نفسانی در برابر مصائب و سختی‌ها رها می‌سازد. درس‌گفتار با ذکر مثال‌هایی عینی، مانند مرگ فرزند، خسارت مالی، یا آزار دیگران، تأکید می‌کند که سالک در این مقام، تمامی این رویدادها را به‌عنوان بخشی از حکمت الهی می‌پذیرد و از هرگونه نارضایتی درونی رهایی می‌یابد.

این خشنودی، چونان جویباری زلال است که ناپاکی‌های نفسانی را از دل سالک می‌زداید و او را به آرامشی عمیق در برابر قضا و قدر الهی هدایت می‌کند. سالک در این مقام، نه‌تنها از خداوند، بلکه از تمامی افعال او، اعم از شیرین و تلخ، خشنود است.

درنگ: رضا عن الله، رضایت کامل بنده از تمامی مقدرات الهی است که او را از کراهت و ناخشنودی نسبت به قضای حق تعالی رها می‌سازد.

دشواری مقام رضا

مقام رضا، به دلیل دشواری پذیرش مصائب و تلخی‌های زندگی، مقامی سنگین و بلند توصیف شده است. پذیرش رویدادهایی مانند مرگ عزیزان، مشکلات مالی، یا آزار دیگران، نیازمند غلبه بر واکنش‌های طبیعی نفسانی است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که این مقام، سالک را به تحول عمیق درونی ملزم می‌سازد تا تلخی‌ها را به شیرینی تبدیل کند. این تحول، چونان کیمیایی است که قلب سالک را از ناخشنودی به خشنودی مبدل می‌سازد و او را به مراتب عالی تقرب الهی رهنمون می‌کند.

دشواری رضا، در این نهفته است که نفس انسان به‌طور طبیعی از سختی‌ها و مصائب گریزان است. سالک باید این گرایش نفسانی را با تمرین معنوی و تسلیم در برابر اراده الهی مهار کند تا به مقام رضا نائل آید.

درنگ: مقام رضا، به دلیل دشواری پذیرش مصائب، مقامی سنگین و بلند است که نیازمند تحول عمیق درونی برای تبدیل تلخی‌ها به شیرینی است.

جمع‌بندی بخش نخست

رضا عن الله، به‌عنوان درجه دوم رضا، سالک را به خشنودی کامل از قضا و قدر الهی می‌رساند و با آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ پیوند دارد. این مقام، که فراتر از رضایت از ذات الهی است، بنده را از کراهت نسبت به افعال حق تعالی رها می‌سازد. دشواری این مقام، در غلبه بر واکنش‌های نفسانی نهفته است که سالک را به تحول درونی و پذیرش تمامی مقدرات الهی ملزم می‌کند. رضا عن الله، چونان مشعلی است که مسیر سلوک را در برابر تلخی‌ها و شیرینی‌های زندگی روشن می‌سازد.

بخش دوم: ویژگی‌های مقام رضا و آثار آن

تبدیل محنت به منحت

در مقام رضا، هر محنت (سختی) به منحت (نعمت) تبدیل می‌شود و هر تلخی برای سالک شیرین می‌گردد. این مفهوم، ریشه در نگاه عرفانی به قضا و قدر دارد که تمامی رویدادها را از منظر حکمت و رحمت الهی می‌نگرد. درس‌گفتار تأکید می‌کند که سالک در این مقام، تمامی مصائب، از سیل و خشکسالی گرفته تا آزار همسایه یا شاگرد ناخلف، را به‌عنوان خیراتی از جانب خداوند می‌پذیرد و آنها را به نعمت‌هایی معنوی تبدیل می‌کند.

این تبدیل، چونان کیمیای عرفانی است که تلخی‌های زندگی را به شهد شیرین تقرب الهی مبدل می‌سازد. سالک در این مقام، با دیدن دست الهی در پس هر رویداد، به آرامش و خشنودی دست می‌یابد.

درنگ: در مقام رضا، هر محنت به منحت و هر تلخی به شیرینی تبدیل می‌شود، زیرا سالک تمامی رویدادها را از منظر حکمت الهی می‌نگرد.

استواء الحالات

استواء الحالات، یعنی برابری حالات سالک در برابر خیر و شر، یکی از ویژگی‌های کلیدی مقام رضا است. سالک در این مقام، در برابر فقر یا غنا، سلامت یا بیماری، و هر خیر و شری که از جانب خداوند می‌رسد، یکسان و آرام باقی می‌ماند. درس‌گفتار این ویژگی را چونان نشانه‌ای از رهایی از تعلقات نفسانی و تسلیم کامل در برابر اراده الهی توصیف می‌کند.

استواء الحالات، مانند نسیمی است که قلب سالک را از نوسانات نفسانی آرام می‌سازد و او را در برابر امواج زندگی استوار نگه می‌دارد. این ویژگی، سالک را به جایگاهی می‌رساند که هیچ رویدادی نمی‌تواند آرامش درونی او را بر هم زند.

درنگ: استواء الحالات، برابری حالات سالک در برابر خیر و شر است که نشانه رهایی از تعلقات نفسانی و تسلیم در برابر اراده الهی است.

رفع خصومت با خلق

سالک در مقام رضا، خصومت با خلق را کنار گذاشته و با تمامی مخلوقات، اعم از انسان‌ها، حیوانات و اشیاء، رابطه‌ای مبتنی بر محبت برقرار می‌کند. درس‌گفتار تأکید می‌کند که این ویژگی، نتیجه پذیرش تمامی رویدادها به‌عنوان افعال الهی است. سالک، خلق را به‌عنوان ایادی پروردگار می‌بیند و به جای دشمنی، محبت و دوستی را در دل خود پرورش می‌دهد. این محبت، حتی در برابر بلایا، مانند سیل یا خشکسالی، و افراد نامطلوب، مانند همسایه بد، ادامه می‌یابد.

این رفع خصومت، چونان پلی است که سالک را از جدایی‌های نفسانی به سوی وحدت با خلق و خالق هدایت می‌کند. قلب سالک در این مقام، آکنده از عشق و محبت به تمامی مخلوقات است.

درنگ: سالک در مقام رضا، با رفع خصومت با خلق، رابطه‌ای مبتنی بر محبت با تمامی مخلوقات برقرار می‌کند، زیرا آنها را ایادی پروردگار می‌بیند.

رفع الحاح و مسأله از خداوند

سالک در مقام رضا، از اصرار و درخواست مکرر از خداوند دست می‌کشد و به تسلیم کامل در برابر قضای الهی می‌رسد. درس‌گفتار این ویژگی را نشانه‌ای از رهایی از نیازهای نفسانی و اعتماد کامل به حکمت الهی می‌داند. سالک به جای درخواست‌های مکرر، به مقام تسلیم می‌رسد و تنها در صورت امر الهی، سؤالی مطرح می‌کند. این حالت، چونان اوج رضا و خشنودی از خداوند است که سالک را از وابستگی‌های نفسانی رها می‌سازد.

رفع الحاح، مانند سکوتی عارفانه است که قلب سالک را در برابر اراده الهی آرام می‌کند و او را به جایگاهی می‌رساند که تنها خواست خداوند را می‌جوید.

درنگ: سالک در مقام رضا، از اصرار و درخواست مکرر از خداوند دست می‌کشد و به تسلیم کامل در برابر قضای الهی می‌رسد.

سه صفت مقام رضا

مقام رضا با سه صفت مشخص می‌شود: استواء الحالات، سقوط خصومه مع الخلق، و خلاص من المسأله و الالحاح. درس‌گفتار این سه صفت را به‌عنوان معیارهای اصلی تحقق رضا معرفی می‌کند. استواء الحالات، به آرامش درونی در برابر خیر و شر اشاره دارد؛ سقوط خصومه، به محبت و دوستی با خلق؛ و خلاص من المسأله، به تسلیم و رهایی از خواسته‌های نفسانی. این سه صفت، چونان سه بال هستند که سالک را به سوی اوج مقام رضا پرواز می‌دهند.

این ویژگی‌ها، به‌صورت متقابل یکدیگر را تقویت می‌کنند و سالک را به هماهنگی کامل با اراده الهی می‌رسانند. مقام رضا، با این سه صفت، چونان گوهری است که در پرتو تسمین و خشنودیه الهی می‌درخشد.

درنگ: مقام رضا با سه صفت استواء الحالات، سقوط خصومه مع الخلق، و خلاص من المسأله و الالحاح مشخص می‌شود که معیارهای تحقق این مقام‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

مقام رضا، با ویژگی‌هایی چون تبدیل محنت به منحت، استواء الحالات، رفع خصومت با خلق، و رفع الحاح از خداوند، سالک را به خشنودی کامل از قضا و قدر الهی می‌رساند. این ویژگی‌ها، که با سه صفت استواء الحالات، سقوط خصومه، و خلاص من المسأله تبیین شده‌اند، سالک را از تعلقات نفسانی رها کرده و به آرامش و محبت در برابر خلق و خالق هدایت می‌کنند. رضا، چونان دری است که به سوی وحدت با اراده الهی گشوده می‌شود و سالک را به تقرب بی‌واسطه رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: راهکارهای عملی و نقدهای تفسیری

راهکار عملی برای تبدیل تلخی‌ها به شیرینی

درس‌گفتار، با ارائه مثالی حکیمانه، راهکار عملی برای تبدیل تلخی‌ها به شیرینی را تبیین می‌کند: گرسنگی و خستگی، بهترین غذا و بستر را برای انسان فراهم می‌کنند. هنگامی که انسان گرسنه است، هر غذایی برای او لذیذ می‌شود و هنگامی که خسته است، هر بستری برای او راحت می‌گردد. به همین سان، رضا، تلخی‌های زندگی را به شیرینی تبدیل می‌کند و سالک را به پذیرش خشنودانه قضای الهی هدایت می‌نماید.

این مثال، چونان آینه‌ای است که حقیقت تغییر نگاه درونی را بازتاب می‌دهد. سالک با تمرین معنوی و پذیرش قضای الهی، می‌تواند سختی‌ها را به نعمت‌هایی معنوی تبدیل کند و آرامش درونی خود را حفظ نماید.

درنگ: گرسنگی و خستگی، با تغییر نگاه درونی، غذا و بستر را لذیذ و راحت می‌کنند؛ به همین سان، رضا، تلخی‌های زندگی را به شیرینی تبدیل می‌نماید.

خطر قساوت قلب

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که سخن گفتن از رضا بدون عمل به آن، به قساوت قلب و تاریکی درونی منجر می‌شود. سالک باید به جای اکتفا به مفاهیم نظری، در مسیر تحقق عملی رضا گام بردارد. عدم التزام به عمل، نه‌تنها به پیشرفت معنوی منجر نمی‌شود، بلکه به پسرفت و قساوت قلب می‌انجامد.

این هشدار، چونان زنگ بیداری است که سالک را از خطر توقف در گفتار و غفلت از عمل آگاه می‌سازد. رضا، بدون عمل، مانند گوهری است که در پوسته‌ای خشن محبوس مانده و درخشش خود را از دست می‌دهد.

درنگ: سخن گفتن از رضا بدون عمل به آن، به قساوت قلب و تاریکی درونی منجر می‌شود و سالک را از پیشرفت معنوی محروم می‌سازد.

تمایز درجات رضا

درس‌گفتار، سه درجه رضا را معرفی می‌کند: رضاء بالله (رضایت از ذات الهی)، رضاء عن الله (رضایت از افعال الهی)، و رضاء برضا الله (رضایت به رضایت خداوند). رضاء بالله، به خشنودی از ذات حق تعالی اشاره دارد؛ رضاء عن الله، به پذیرش افعال الهی؛ و رضاء برضا الله، به اوج تسلیم و هماهنگی با اراده الهی. این تقسیم‌بندی، چونان نردبانی است که مراتب سلوک را از رضایت عام به رضایت خاص ترسیم می‌کند.

رضاء عن الله، به‌عنوان بدایت خاصه و نهایت عامه، سالک را از مقامات عام، مانند صبر، به مقامات خاص، مانند رضا، منتقل می‌کند. این مقام، نقطه عطفی در سلوک است که نفس سالک را تابع حق می‌سازد.

درنگ: رضا در سه درجه رضاء بالله، رضاء عن الله، و رضاء برضا الله تقسیم می‌شود که مراتب سلوک را از رضایت عام به خاص ترسیم می‌کند.

نقد افزودن «قدر» به قضا

درس‌گفتار، افزودن «قدر» به «قضا» توسط شارح را نقد کرده و آن را ناشی از نگاه نفسانی می‌داند. خواجه عبدالله انصاری، با تأکید بر «في ما قضى»، رضا را به قضای الهی محدود کرده، اما شارح با افزودن «قدر»، به ريز و درشت امور اشاره کرده است. درس‌گفتار استدلال می‌کند که در مقام رضا، تمایز بین ريز و درشت از بین می‌رود و تمامی مقدرات به‌عنوان قضای الهی پذیرفته می‌شود.

این نقد، چونان کلیدی است که درهای حقیقت رضا را می‌گشاید و نشان می‌دهد که در این مقام، تمامی افعال الهی، اعم از کوچک و بزرگ، یکسان و پذیرفتنی‌اند. افزودن «قدر»، نشانه‌ای از نگاه نفسانی است که هنوز از وحدت قضای الهی فاصله دارد.

درنگ: افزودن «قدر» به «قضا» توسط شارح، ناشی از نگاه نفسانی است؛ در مقام رضا، تمایز بین ريز و درشت از بین می‌رود و همه چیز قضای الهی است.

جمع‌بندی بخش سوم

درس‌گفتار، با ارائه راهکار عملی تبدیل تلخی‌ها به شیرینی، بر اهمیت تغییر نگاه درونی تأکید دارد. هشدار درباره قساوت قلب، سالک را به عمل به رضا دعوت می‌کند. تمایز درجات رضا، مراتب سلوک را ترسیم کرده و رضا عن الله را به‌عنوان بدایت خاصه معرفی می‌نماید. نقد افزودن «قدر» به «قضا»، بر وحدت قضای الهی در مقام رضا تأکید دارد. این بخش، چونان نقشه‌ای است که مسیر تحقق عملی رضا را برای سالک روشن می‌سازد.

بخش چهارم: رضا و رابطه با خلق

علامت رضایت خداوند از بنده

درس‌گفتار تأکید می‌کند که رضایت کامل بنده از قضا و قدر الهی، نشانه رضایت خداوند از اوست. این نکته، با استناد به آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾، رابطه‌ای متقابل بین رضاى بنده و خداوند را نشان می‌دهد. هنگامی که سالک از تمامی افعال الهی خشنود می‌شود، این خشنودی، نشانه‌ای از رضایت حق تعالی از اوست.

این رابطه متقابل، چونان آینه‌ای است که خشنودی بنده و خداوند را در برابر یکدیگر بازتاب می‌دهد. رضا عن الله، سالک را به جایگاهی می‌رساند که رضایت او از خداوند، با رضایت خداوند از او هم‌نوا می‌شود.

درنگ: رضایت کامل بنده از قضا و قدر الهی، نشانه رضایت خداوند از اوست، همان‌گونه که در آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ بیان شده است.

مردم‌دوستی علمای ربانی

درس‌گفتار، با ذکر مثال‌هایی از علمای شیعه، مانند مرحوم الهی، بر اهمیت مردم‌دوستی به‌عنوان ویژگی علمای ربانی تأکید می‌کند. این علما، با زندگی ساده و محبت به مردم، حتی در شرایط دشوار، به مقام رضا نزدیک می‌شوند. در مقابل، علمای دولتی، به دلیل وابستگی به قدرت، از مردم‌دوستی فاصله گرفته و به جیره‌خواری و دوری از رضا می‌افتند.

مرحوم الهی، که با فقر و سختی زندگی می‌کرد، نمونه‌ای از عالمی ربانی است که با مردم‌دوستی و پذیرش قضای الهی، به مقام رضا نزدیک شد. داستان او، که پس از شکستگی دستش در حرم امام رضا (ع) از سرباز خاطی گذشت، چونان مشعلی است که نور رضا و محبت به خلق را می‌تاباند.

درنگ: مردم‌دوستی، ویژگی علمای ربانی است که با محبت به خلق، حتی در شرایط دشوار، به مقام رضا نزدیک می‌شوند.

خطر وابستگی به منابع دولتی

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که وابستگی حوزه‌های علمیه به بودجه‌های دولتی، به نكبت و بلا منجر می‌شود. این وابستگی، به جای خدمت به مردم، به جیره‌خواری و دوری از مقام رضا می‌انجامد. درس‌گفتار بر استقلال مالی و معنوی حوزه‌ها تأکید دارد و آن را شرط حفظ مردم‌دوستی و تقرب به حق تعالی می‌داند.

این هشدار، چونان زنگ خطری است که حوزه‌های علمیه را از خطر وابستگی به قدرت و دوری از خلق آگاه می‌سازد. استقلال، مانند سپری است که عالمان را از نكبت نفسانی حفظ می‌کند.

درنگ: وابستگی حوزه‌های علمیه به منابع دولتی، به نكبت و بلا منجر می‌شود و از مردم‌دوستی و مقام رضا دور می‌سازد.

احترام به مجرم در اجرای حدود

درس‌گفتار، با اشاره به اجرای حدود الهی، بر ضرورت احترام و محبت به مجرم حتی در زمان اجرای حکم تأکید می‌کند. سالک در مقام رضا، حتی در برابر مجرم، محبت و احترام را حفظ می‌کند و اجرای حدود را به‌عنوان وظیفه الهی انجام می‌دهد، بدون آنکه به دشمنی یا بی‌احترامی منجر شود. این دیدگاه، توازنی بین عدالت و کرامت انسانی برقرار می‌کند.

این رویکرد، چونان نسیمی است که عدالت را با محبت درآمیخته و قلب سالک را از نفرت و خصومت پاک می‌سازد. احترام به مجرم، نشانه‌ای از رضا و تسلیم در برابر اراده الهی است.

درنگ: سالک در مقام رضا، حتی در اجرای حدود الهی، به مجرم احترام و محبت می‌ورزد و عدالت را با کرامت انسانی درمی‌آمیزد.

جمع‌بندی بخش چهارم

رضا عن الله، با نشانه‌هایی چون رضایت متقابل بنده و خداوند، مردم‌دوستی علمای ربانی، و احترام به مجرم در اجرای حدود، رابطه‌ای عمیق با خلق و خالق برقرار می‌کند. هشدار درباره وابستگی به منابع دولتی، بر اهمیت استقلال و مردم‌محوری تأکید دارد. این بخش، رضا را چونان پلی می‌بیند که سالک را از سلوک فردی به سوی مسئولیت‌های اجتماعی و محبت به خلق هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

این اثر، با تجمیع درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 289) و تحلیل‌های تفصیلی سند دوم، به تبیین باب الرضا در «منازل السائرین» پرداخته و مقام رضا عن الله را با آیه شریفه ﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ بررسی کرده است. رضا عن الله، سالک را به خشنودی کامل از قضا و قدر الهی می‌رساند و با ویژگی‌هایی چون استواء الحالات، رفع خصومت با خلق، و رفع الحاح از خداوند، او را از تعلقات نفسانی رها می‌سازد. راهکارهای عملی، مانند تبدیل تلخی‌ها به شیرینی، و هشدار درباره قساوت قلب، سالک را به عمل به رضا دعوت می‌کنند. نقد افزودن «قدر» به «قضا»، بر وحدت قضای الهی تأکید دارد. مردم‌دوستی علمای ربانی، احترام به مجرم، و هشدار درباره وابستگی به منابع دولتی، رضا را به مسئولیت‌های اجتماعی پیوند می‌دهند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، مقام رضا در درجه دوم به چه معناست؟

2. طبق متن، استواء الحالات در مقام رضا به چه اشاره دارد؟

3. بر اساس درسگفتار، یکی از شرایط صحت مقام رضا چیست؟

4. طبق متن، چرا سالک در مقام رضا از خصومت با خلق دست می‌کشد؟

5. بر اساس درسگفتار، چرا مقام رضا از اوائل مسالک اهل خصوص محسوب می‌شود؟

6. طبق درسگفتار، مقام رضا به معنای نبود کراهت در دل نسبت به قضا و قدر الهی است.

7. سالک در مقام رضا همچنان با خلق خصومت دارد.

8. استواء الحالات به معنای یکسان شدن خیر و شر در نظر سالک است.

9. طبق متن، سالک در مقام رضا مدام از خدا طلب نعمت می‌کند.

10. مقام رضا در درسگفتار به عنوان بدایت خاصه و نهایة عامه معرفی شده است.

11. مقام رضا در درجه دوم طبق درسگفتار به چه معناست؟

12. استواء الحالات در مقام رضا چیست؟

13. چرا سالک در مقام رضا از خصومت با خلق دست می‌کشد؟

14. یکی از شرایط صحت مقام رضا طبق درسگفتار چیست؟

15. چرا مقام رضا از اوائل مسالک اهل خصوص محسوب می‌شود؟

پاسخنامه

1. رضایت از خدا در هر آنچه مقدر کرده است

2. یکسان بودن حالات خوشی و ناخوشی برای سالک

3. استواء الحالات عند العبد

4. چون همه چیز را از خدا می‌بیند

5. چون سالک هنوز نفسانی است اما تابع حق است

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. رضایت از خدا در هر آنچه مقدر کرده، بدون کراهت در دل.

12. یکسان بودن حالات خوشی و ناخوشی برای سالک، به طوری که همه چیز برای او شیرین است.

13. چون همه چیز را از خدا می‌بیند و خلق را ایادی پروردگار می‌داند.

14. استواء الحالات، سقوط خصومت با خلق، و خلاص از مسألت و الحاح.

15. چون سالک هنوز نفسانی است اما تابع حق شده و شرش کم است.

فوتر بهینه‌شده