متن درس
منازل السائرین: تبیین مراتب رضا در سیر عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۹۲)
مقدمه
باب الرضا، چون نگینی در تاج سلوک عرفانی، منزلگاهی است که سالک را از خودمحوری به سوی خدامحوری رهنمون میسازد. این مقام، که در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری بهعنوان یکی از مراحل برجسته تقرب به حق معرفی شده، در سه مرتبه رضا بالله، رضا عن الله، و رضا برضاء الله تجلی مییابد. درسگفتار حاضر، با استناد به آیات نورانی قرآن کریم و تجارب عرفانی، به تبیین این مراتب و نقد رضایتهای مبتنی بر منافع نفسانی میپردازد. همانند چشمهای که از دل کوهسار معرفت میجوشد،
بخش اول: مراتب سهگانه رضا
معرفی مراتب رضا
رضا در سلوک عرفانی، در سه مرتبه متجلی میشود: رضا بالله، رضا عن الله، و رضا برضاء الله. این سلسلهمراتب، مانند نردبانی است که سالک را از پذیرش وجود خداوند بهعنوان معبود یگانه، به تسلیم در برابر قضای الهی، و نهایتاً به محو کامل اراده شخصی در برابر اراده حق میرساند.
- رضا بالله: در این مرتبه، سالک خداوند را بهعنوان رب و معبود یگانه میپذیرد و هرگونه شرک و توجه به غیر حق را از دل میزداید. این پذیرش، مانند بنیادی است که بنای سلوک بر آن استوار میگردد.
- رضا عن الله: سالک در این مرحله، به قضای الهی، اعم از خیر یا شر ظاهری، راضی میشود و اراده خود را با خواست پروردگار همنوا میسازد. این تسلیم، گویی جویباری است که به سوی دریای معرفت الهی روان میشود.
- رضا برضاء الله: بالاترین مرتبه رضا، تسلیم کامل در برابر رضایت خداوند است، بهگونهای که سالک هیچ سخط یا رضایی برای خود قائل نیست و تنها خشنودی حق را معیار قرار میدهد. این مقام، مانند اوج قلهای است که سالک در آن از تمامی تعلقات نفسانی رها میشود.
این مراتب، نشاندهنده سیر تکاملی سالک از پذیرش وجود الهی به محو اراده شخصی در برابر اراده حق است. همانند گلی که از غنچه به شکوفایی میرسد، سالک در این مسیر از خودمحوری به خدامحوری گام برمیدارد.
درنگ: مراتب سهگانه رضا (رضا بالله، رضا عن الله، رضا برضاء الله) سلسلهمراتبی از تسلیم و محبت به خداوند را نشان میدهند که سالک را به سوی فنای فیالله هدایت میکنند. |
رضا برضاء الله: اوج تسلیم
در مرتبه رضا برضاء الله، سالک به درجهای از تسلیم میرسد که هیچ ارادهای برای خود قائل نیست. حتی اگر خداوند او را به آتش دوزخ وارد کند، همچنان راضی به رضایت الهی است. این تسلیم مطلق، مانند ستارهای است که در تاریکی آزمونهای الهی میدرخشد.
درسگفتار با زبانی شاعرانه و عاشقانه، این مقام را چنین توصیف میکند: اگر خداوند به سالک بفرماید که به دوزخ درآید، او نهتنها با خشنودی میپذیرد، بلکه در آتش جهنم نیز فریاد «أحبک و أحب من یحبک» سر میدهد، بهگونهای که آتش را عاصی و اهل دوزخ را محب حق میسازد. این محبت بیقیدوشرط، گویی شعلهای است که تاریکیهای سختیها را روشن میکند.
رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ
: خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از او خشنودند. این برای کسی است که از پروردگارش بترسد (سوره بینه، آیه ۸).
این آیه، رضایت دوسویه بین خدا و بنده را نشان میدهد، که در مرتبه رضا برضاء الله به اوج خود میرسد.
درنگ: رضا برضاء الله، اوج تسلیم است که در آن سالک حتی در مواجهه با دوزخ، رضایت خود را به خشنودی خداوند گره میزند و با محبت عاشقانه، سختیها را به شیرینی بدل میسازد. |
بخش دوم: تمایز رضا حقیقی و رضا مبتنی بر منافع
نقد رضایت مبتنی بر منافع نفسانی
یکی از نکات برجسته درسگفتار، نقد رضایی است که به دنبال منافع شخصی، مانند کسب بهشت یا دوری از جهنم، باشد. این نوع رضایت، مانند کاسبی معنوی است که با رضا برضاء الله ناسازگار است. سالک حقیقی، رضایت خود را نه به نتایج مادی یا معنوی، بلکه به خواست الهی گره میزند.
درسگفتار با تمثیلی زیبا این مفهوم را روشن میسازد: رضایی که به دنبال خیر و رستگاری است، مانند معاملهای است که در آن سالک به دنبال سود خویش است. اما رضا برضاء الله، گویی تسلیمی است که سالک در آن هیچ انتظاری از خداوند ندارد و حتی اگر به دوزخ درآید، خشنود است. این اخلاص، مانند گوهری است که در اعماق سلوک میدرخشد.
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
: تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم (سوره فاتحه، آیه ۵).
این آیه، بر عبادت خالصانه و بدون انتظار پاداش تأکید دارد، که با رضا برضاء الله همخوانی دارد.
درنگ: رضایی که به دنبال منافع نفسانی باشد، نوعی معامله معنوی است، درحالیکه رضا برضاء الله، تسلیمی خالصانه و بیقیدوشرط به اراده الهی است. |
تعلقات مادی و معنوی: موانع رضا
تعلقات مادی، مانند ثروت و مقام، و حتی تعلقات معنوی، مانند طمع به بهشت، موانعی در برابر رضا برضاء الله هستند. سالک حقیقی، باید از تمامی این تعلقات عبور کند، گویی که از بندهای نفسانی رها شده و سبکبال به سوی حق پرواز میکند.
درسگفتار با مثالی طنزآمیز این مفهوم را تبیین میکند: فردی که برای مقام یا منفعت مادی تلاش میکند، مانند کسی است که حاضر است همهچیز را فدا کند تا «آقا» باشد. اما در رضا برضاء الله، سالک هیچچیز را برای خود نمیخواهد، حتی رستگاری، و تنها خشنودی حق را طلب میکند.
بخش سوم: فعل مجهول «ادخل النار» و آزمونهای الهی
معنای فعل مجهول
درسگفتار به فعل مجهول «ادخل النار» اشاره میکند و آن را از فعل معلوم «ادخله الله» متمایز میسازد. این فعل مجهول، نشاندهنده ورود به آتش به دست غیر خداوند است، که نیازمند سطح بالاتری از رضا است.
این تمایز، مانند تفاوت بین تسلیم به دستان پرمهر معشوق و تسلیم به دستان ناشناختهای است که به امر او عمل میکند. سالک در این مقام، حتی اگر به دست دیگری به دوزخ درآید، رضایت خود را حفظ میکند، گویی که در هر حال، تنها معشوق الهی را میبیند.
وَرَدَّدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ
: سپس او را به پایینترین مراتب بازگرداندیم (سوره تین، آیه ۵).
این آیه، به آزمونهای الهی اشاره دارد که سالک را در مسیر سلوک میآزماید.
درنگ: فعل مجهول «ادخل النار»، نمایانگر شدت آزمون الهی است که سالک را به تسلیمی بیقیدوشرط در برابر اراده غیرمستقیم خداوند فرامیخواند. |
تجربه طلمسانی و شرح کاشانی
درسگفتار به تجربه طلمسانی در مواجهه با مرگ و غرق شدن اشاره میکند، که نشاندهنده رضا برضاء الله در عمل است. طلمسانی اظهار میدارد که در این شرایط، دلش راضی به رضایت خداوند بوده و از مرگ و غرق شدن نهراسیده است. شرح کاشانی، که بر اساس شرح طلمسانی نگاشته شده، این مفاهیم را بهصورت عالمانهتر بسط داده است.
این تجربه، مانند آینهای است که حقیقت رضا را در مواجهه با سختیها نشان میدهد. طلمسانی، با شجاعت و تسلیم، ثابت میکند که رضا، نهتنها یک مفهوم نظری، بلکه واقعیتی عملی در زندگی سالک است.
بخش چهارم: شجاعت و اخلاص در سلوک عرفانی
شجاعت در عرفان
عرفان، نیازمند شجاعتی است که سالک را از ترس مرگ، سختیها، و قضاوت دیگران رها میسازد. طلمسانی با اشاره به عدم ترس از مرگ و غرق شدن، این شجاعت را به نمایش میگذارد. درسگفتار تأکید دارد که سالک حقیقی، نهتنها از مرگ نمیهراسد، بلکه از حرف مردم نیز متأثر نمیشود.
این شجاعت، مانند سپری است که سالک را در برابر تندبادهای آزمونهای الهی حفظ میکند. همانگونه که عقاب از طوفان نمیهراسد، سالک نیز با اتکا به رضا، از هیچ مانعی نمیهراسد.
درنگ: شجاعت در عرفان، سالک را از ترس مرگ و قضاوت دیگران رها میسازد و او را به سوی تسلیم کامل در برابر خداوند هدایت میکند. |
اخلاص و بیطمعی
درسگفتار به مقام بیطمعی اشاره میکند، که مرحلهای بالاتر از رضا است. در این مقام، سالک هیچ انتظاری از خداوند ندارد، حتی رستگاری یا خیر آخرت. اگر خداوند در قالب گدایی کوچهنشین ظاهر شود، سالک همچنان او را میپرستد و فریاد «إیاک نعبد و إیاک نستعین» سر میدهد.
این بیطمعی، مانند دریایی است که تمامی تعلقات را در خود فرو میبرد. سالک در این مقام، به فنای فیالله میرسد و خداوند را نه برای نعمتها، بلکه برای ذات او میپرستد.
بخش پنجم: نقد رفتارهای غیراخلاقی و اهمیت رحمت
نقد رفتارهای غیراخلاقی
درسگفتار به رفتارهای غیراخلاقی، مانند خشم و خشونت، اشاره میکند و آنها را با مقام رضا ناسازگار میداند. سالک حقیقی، حتی در مواجهه با گناهکاران، باید با رحمت و محبت رفتار کند، زیرا تمامی مخلوقات، بندگان خداوند هستند.
با تمثیلی طنزآمیز، درسگفتار عارفی را توصیف میکند که در حالت خشم، گلدانی را به سوی همسرش پرتاب میکند، اما با یادآوری کلمه «سگ»، آرام میشود. این مثال، نشاندهنده ضعف انسانی در برابر خشم و اهمیت کنترل آن در سلوک است.
درنگ: رفتارهای غیراخلاقی، مانند خشم و خشونت، با مقام رضا ناسازگارند. سالک باید به تمامی مخلوقات، حتی گناهکاران، با رحمت و محبت بنگرد. |
اهمیت رحمت و محبت
درسگفتار تأکید دارد که سالک باید به تمامی مخلوقات، حتی کسانی که به ظاهر گناهکارند، بهعنوان بندگان خداوند نگاه کند. این رحمت، مانند بارانی است که بر همه زمین میبارد، بیآنکه میان نیک و بد تمایز قائل شود.
با اشاره به روایت «من کان مخلوقاً لله فهو عیال للحق»، درسگفتار بر این نکته تأکید میکند که تمامی مخلوقات، عیال خداوند هستند و شایسته رحمت و محبتاند.
بخش ششم: تبیین روایات و نقد تفاسیر
روایت «وجدتک أهلاً للعبادة»
درسگفتار به روایت «لا خوفاً من نارک و لا طمعاً لجنتک بل وجدتک أهلاً للعبادة» اشاره میکند و آن را با روایت «أحببتک» مقایسه میکند. برخلاف برخی تفاسیر که «أحببتک» را برتر میدانند، درسگفتار تأکید دارد که «وجدتک» بالاتر است، زیرا «أحببتک» صفت نفس است و ممکن است با شهوت نفسانی همراه باشد، اما «وجدتک» وصف خداوند است و بر شایستگی ذاتی او برای پرستش دلالت دارد.
این تمایز، مانند تفاوت بین عشقی است که از هوای نفس برمیخیزد و معرفتی که از شناخت حقیقت الهی سرچشمه میگیرد.
درنگ: روایت «وجدتک أهلاً للعبادة» بر شایستگی ذاتی خداوند برای پرستش دلالت دارد و از «أحببتک» که ممکن است با شهوت نفسانی همراه باشد، برتر است. |
نقد تعلقات و کاسبی معنوی
درسگفتار با زبانی صریح، کسانی را که خدا را برای منافع شخصی میپرستند، نقد میکند. این افراد، مانند زائری هستند که با گم شدن فرزندش، زیارت را نفرین میکند. این نوع عبادت، گویی معاملهای است که با ناکامی به خشم و بیاعتقادی میانجامد.
بخش هفتم: جمعبندی و نتیجهگیری
باب الرضا، منزلگاهی است که سالک را از خودمحوری به خدامحوری هدایت میکند. مراتب سهگانه رضا، از پذیرش خداوند بهعنوان معبود یگانه تا محو کامل اراده شخصی در برابر اراده الهی، مسیر تکامل معنوی را ترسیم میکنند. درسگفتار حاضر، با تکیه بر آیات قرآن کریم، تجارب عرفانی، و نقد رضایتهای مبتنی بر منافع، این مقام را بهصورت عمیق و جامع تبیین کرده است. شجاعت، اخلاص، و بیطمعی، از ویژگیهای کلیدی سالک در این مقاماند، که او را به سوی فنای فیالله رهنمون میسازند.
با نظارت صادق خادمی |