در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 294

متن درس

منازل السائرین: تأملاتی در باب شکر

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 294)

مقدمه: شکر، منزلگاه معرفت و توحید

شکر، در سیر و سلوک معنوی، منزلگاهی است که سالک را از غفلت به معرفت و از معرفت به توحید رهنمون می‌سازد. این مقام، چنان‌که در کلام الهی در سوره سبا، آیه سیزدهم، آمده، نزد اندکی از بندگان محقق می‌شود:
﴿وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ﴾ (: «و اندکی از بندگانم شکرگزارند»). شکر، نه‌تنها سپاس از نعمت است، بلکه آیینه‌ای است که در آن، سالک، منعم حقیقی را می‌بیند و از اسباب ظاهری عبور می‌کند. این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین جایگاه شکر در سلوک معنوی، پیوند آن با معرفت، و چالش‌های پیش روی انسان در تحقق این مقام می‌پردازد. با نگاهی عمیق به آیات قرآن کریم و تمثیلات قرآنی، شکر به‌مثابه پلی میان نعمت و معرفت معرفی می‌شود که سالک را به سوی توحید افعالی هدایت می‌کند.

بخش نخست: شکر، مقامی معرفتی در سلوک

جایگاه شکر در سلسله مقامات معنوی

شکر، پس از مقام رضا و محبت، منزلگاهی است که سالک در آن، نعمت‌های الهی را با دیده معرفت می‌نگرد. این مقام، چنان‌که در قرآن کریم آمده، نزد اندکی از بندگان تحقق می‌یابد. نادر بودن شاکران، نه از کمبود نعمت، بلکه از دشواری معرفت به منعم سرچشمه می‌گیرد. سالک شاکر، کسی است که نعمت را از خدا می‌بیند و از اسباب ظاهری، چون دست دیگران یا تلاش خود، عبور می‌کند. این معرفت، شکر را از سپاس زبانی فراتر برده و به عملی معنوی بدل می‌سازد که قلب و روح را به خدا پیوند می‌دهد.

درنگ: شکر، منزلگاهی است که سالک را از غفلت به معرفت و از معرفت به توحید افعالی رهنمون می‌شود. نادر بودن شاکران، به دشواری شناخت منعم حقیقی و عبور از اسباب ظاهری بازمی‌گردد.

پیوند شکر با معرفت

شکر، بدون معرفت، ممکن نیست. سالک باید نعمت را بشناسد، منعم را دریابد، و همه نعمت‌ها را به خدا نسبت دهد. قرآن کریم در سوره سبا، آیه سیزدهم، با تأکید بر اندک بودن شاکران، به این حقیقت اشاره دارد که معرفت به منعم، نزد عده‌ای قلیل است. انسان، در زندگی روزمره، نعمت‌هایی چون صحت، قوت، و سلامت را از دیگران یا تلاش خود می‌بیند و از منعم حقیقی غافل می‌ماند. این غفلت، ریشه در عدم معرفت دارد و شکر را به گفتاری سطحی فرو می‌کاهد.

تفاوت شکر و حمد

شکر، به نعمت وابسته است، درحالی‌که حمد، ستایش ذاتی خدا را در بر می‌گیرد، حتی اگر نعمتی در میان نباشد. حمد، چون نسیمی است که بی‌نیاز از گل، عطر خدا را در دل سالک می‌پراکند، اما شکر، چون گلی است که تنها در باغ نعمت می‌روید. این تمایز، شکر را مقامی عملی و معرفتی معرفی می‌کند که به شناخت نعمت و منعم نیاز دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

شکر، منزلگاهی است که سالک را به معرفت منعم و توحید افعالی رهنمون می‌سازد. این مقام، پس از رضا و محبت، به شناخت نعمت و نسبت دادن آن به خدا وابسته است. نادر بودن شاکران، به دشواری معرفت و غفلت از منعم حقیقی بازمی‌گردد. تفاوت شکر و حمد، جایگاه عملی و معرفتی شکر را برجسته می‌کند.

بخش دوم: شکر در آیینه قرآن کریم

تأمل در آیه «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ»

قرآن کریم در سوره سبا، آیه سیزدهم، می‌فرماید:
﴿وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ﴾ (: «و اندکی از بندگانم شکرگزارند»). این آیه، در سیاق نعمت‌های داده‌شده به داود و سلیمان، به نادر بودن شاکران اشاره دارد. دو تفسیر از این آیه برمی‌آید: نخست، خدا به عده‌ای قلیل نعمت داده و آنان شکر کرده‌اند؛ دوم، خدا به همه نعمت داده، اما اندکی شکرگزارند. تفسیر دوم، با عدالت الهی سازگارتر است، زیرا نعمت‌های خدا عام‌اند، اما معرفت و شکر خاص است.

درنگ: آیه «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ» نادر بودن شاکران را به کمبود معرفت و غفلت از نعمت‌ها نسبت می‌دهد. شکر، انتخابی آگاهانه است که به شناخت منعم حقیقی وابسته است.

مثال‌های قرآنی: داود و سلیمان

قرآن کریم، داود و سلیمان را به‌عنوان شاکران نمونه معرفی می‌کند. به داود، نعمت‌هایی چون تسخیر کوه‌ها و پرندگان و نرم کردن آهن عطا شد:
﴿وَ لَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلاً﴾ (سبا: 10، : «و به‌راستی به داود از جانب خود فضلی عطا کردیم»). به سلیمان، باد، جن، و عَین القطر داده شد:
﴿وَ لِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ﴾ (سبا: 12، : «و برای سلیمان باد را [مسخر کردیم]»). این نعمت‌ها، شکر را در برابر نعمت‌های خارق‌العاده نشان می‌دهند، اما حتی در میان آل داود، شاکران اندک بودند.

مرگ سلیمان و ناپایداری نعمت

قرآن کریم در سوره سبا، آیه چهاردهم، به مرگ سلیمان اشاره می‌کند:
﴿فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَی مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ﴾ (: «و چون مرگش را مقرر داشتیم، جز جنبنده‌ای از زمین که عصایش را می‌خورد، چیزی مرگ او را به آن‌ها نشان نداد»). این داستان، ناپایداری نعمت‌های مادی را نشان می‌دهد. سلیمان، با همه عظمت، ایستاده و با عصا درگذشت و تنها موریانه، مرگ او را آشکار کرد. این تمثیل، سالک را به شکر در لحظه حیات و آمادگی برای مرگ دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

قرآن کریم، شکر را مقامی نادر معرفی می‌کند که به معرفت منعم وابسته است. مثال‌های داود و سلیمان، شکر در برابر نعمت‌های خاص را نشان می‌دهند، اما آیه «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ» بر عمومیت نعمت و کمبود شکر تأکید دارد. داستان مرگ سلیمان، ناپایداری نعمت‌ها و ضرورت شکر در لحظه را گوشزد می‌کند.

بخش سوم: چالش‌های شکر در زندگی بشری

نقد تنگ‌نظری در شکر

انسان، غالباً نعمت‌های روزمره چون صحت، قوت، و سلامت را نادیده می‌گیرد و شکر را به نعمت‌های عظیم محدود می‌کند. این تنگ‌نظری، ریشه در غفلت از نعمت‌های عام دارد. درس‌گفتار، با طنز، به کسانی اشاره می‌کند که نعمت‌هایی چون نان و پنیر را ناچیز می‌شمارند و می‌پرسند: «چه دادی که شکر کنیم؟» این پرسش، پرده از غفلت انسان برمی‌دارد که حتی نعمت حیات را نمی‌بیند.

درنگ: تنگ‌نظری در شکر، ریشه در غفلت از نعمت‌های عام دارد. شکر، مستلزم دیدن همه نعمت‌ها، از صحت تا حیات، به‌عنوان فعل الهی است.

نقد نگرش مادی به نعمت

نگرش مادی، نعمت را به امور ملموس چون غذا و ثروت محدود می‌کند. درس‌گفتار، با تمثیل «ساچمه‌پلو»، این نگرش را نقد می‌کند که نعمت‌های معنوی و حیاتی را نادیده می‌گیرد. شکر، مستلزم تغییر پارادایم است: نعمت، نه‌تنها در دیگ‌های بزرگ سلیمان، بلکه در هر لحظه حیات جاری است.

شکر و عدالت اجتماعی

درس‌گفتار، شکر را به عدالت اجتماعی پیوند می‌دهد. فقر و نابرابری، مانع شکر می‌شوند، زیرا انسان در تنگنا، نعمت را نمی‌بیند. این نقد، ضرورت توزیع عادلانه ثروت را برای تحقق شکر همگانی گوشزد می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

شکر، با چالش‌هایی چون تنگ‌نظری، نگرش مادی، و نابرابری اجتماعی روبه‌روست. سالک شاکر، باید از غفلت عبور کند و نعمت‌های عام را ببیند. عدالت اجتماعی، بستری برای شکر همگانی فراهم می‌کند.

بخش چهارم: شکر و ضرورت تفسیر علمی قرآن کریم

نقد روش‌های تفسیری

درس‌گفتار، با طنز، اشکالاتی چون حضور موریانه در کاخ سلیمان را مطرح می‌کند و خواستار تفسیر علمی و منطقی قرآن کریم است. این نقد، ضرورت بازنگری در روش‌های تفسیری را نشان می‌دهد. شکر، به‌عنوان مقامی معرفتی، نیازمند فهم دقیق نعمت‌ها و حکمت الهی است.

درنگ: شکر، مستلزم تفسیر علمی و منطقی قرآن کریم است. فهم دقیق نعمت‌ها و حکمت الهی، سالک را به شکر حقیقی نزدیک می‌کند.

شکر و آمادگی برای مرگ

درس‌گفتار، با مثال‌هایی چون مرگ سلیمان و مرگ با لقمه در دهان، به غافلگیرکننده بودن مرگ اشاره می‌کند. شکر، سالک را به آگاهی و آمادگی برای مرگ نزدیک می‌کند، زیرا نعمت‌ها ناپایدارند و تنها معرفت به منعم باقی می‌ماند.

جمع‌بندی بخش چهارم

شکر، به تفسیر علمی قرآن کریم و آمادگی برای مرگ وابسته است. نقد روش‌های تفسیری، ضرورت فهم دقیق نعمت‌ها را نشان می‌دهد. شکر، سالک را از غفلت خارج کرده و به توحید و آمادگی برای مرگ می‌رساند.

جمع‌بندی نهایی

شکر، در سیر و سلوک معنوی، منزلگاهی است که سالک را از غفلت به معرفت و از معرفت به توحید افعالی هدایت می‌کند. آیه
﴿وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ﴾
نادر بودن شاکران را به کمبود معرفت و غفلت از نعمت‌ها نسبت می‌دهد. مثال‌های داود و سلیمان، شکر در برابر نعمت‌های خاص را نشان می‌دهند، اما نعمت‌های عام، چون صحت و حیات، نیز شکر می‌طلبند. چالش‌هایی چون تنگ‌نظری، نگرش مادی، و نابرابری اجتماعی، مانع شکرند. تفسیر علمی قرآن کریم و آمادگی برای مرگ، شکر را به مقامی عملی و معرفتی بدل می‌سازد. شکر، نه‌تنها رابطه با خدا را تقویت می‌کند، بلکه به صلح درونی، عدالت اجتماعی، و توحید افعالی می‌انجامد.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، شکر در مقایسه با رضا در چه جایگاهی قرار دارد؟

2. طبق متن، چرا تعداد شاکران در آیه 'و قلیل من عبادی الشکور' کم است؟

3. بر اساس متن، چه چیزی برای شکر کردن ضروری است؟

4. طبق متن، چه نعمتی به داوود داده شد که او را به شکر واداشت؟

5. بر اساس متن، شکر آل داوود به چه چیزی وابسته بود؟

6. متن ادعا می‌کند که شکر بدون نعمت ممکن است.

7. بر اساس متن، شکر به معرفت منعم وابسته است.

8. متن تأکید دارد که همه آل داوود شکر نعمت‌های خدا را به جا آوردند.

9. شارح در متن معتقد است که حمد از شکر بالاتر است.

10. بر اساس متن، نعمت‌های داده‌شده به سلیمان شامل نان و غذا بود.

11. چرا طبق متن، تعداد شاکران در آیه 'و قلیل من عبادی الشکور' کم است؟

12. منظور از معرفت منعم در شکر چیست؟

13. تفاوت حمد و شکر در چیست؟

14. چگونه نعمت‌های خاص به داوود منجر به شکر او شد؟

15. چرا شکر آل داوود در متن محدود به عده کمی است؟

پاسخنامه

1. پایین‌تر از رضا

2. چون خدا به عده کمی نعمت خاص داده است

3. معرفت به منعم

4. نرمی آهن و همراهی کوه‌ها و پرندگان

5. نعمت‌های خاص مانند نرمی آهن و تسخیر جن

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا خدا نعمت‌های خاص را به عده کمی مانند داوود و سلیمان داده است.

12. معرفت منعم یعنی شناخت خدا به‌عنوان منبع نعمت برای شکر کردن.

13. حمد بالاتر از شکر است، زیرا شکر نیازمند نعمت است، اما حمد نیازی به نعمت ندارد.

14. نعمت‌هایی مانند نرمی آهن و همراهی کوه‌ها و پرندگان داوود را به شکر واداشت.

15. چون نعمت‌های خاص مانند تسخیر جن و نرمی آهن تنها به برخی از آل داوود داده شد.

فوتر بهینه‌شده