متن درس
منازل السائرین: تأملی در باب الإيثار
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 330)
دیباچه
باب الإيثار، منزلتی است بس والا در مسیر سلوک عرفانی که سالک را از خودبینی به سوی خدابینی رهنمون میسازد. این منزل، که در کلام عارفان و حکیمان اسلامی جایگاهی ویژه دارد، مراتب ایثار را از واگذاری مادی به خلق تا تجرید کامل از ادعای مالکیت در برابر حق تعالی تبیین میکند. درسگفتار حاضر، برگرفته از جلسهای گرانقدر از سلسله مباحث منازل السائرین، به قلم و بیان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۸۹، به بررسی دقیق این مفهوم عمیق پرداخته است.
بخش نخست: مراتب ایثار و سیر تکاملی سالک
مرتبه اول: ایثار للخلق
ایثار در مرتبه نخست، به واگذاری آنچه سالک برای خود دارد به دیگری اطلاق میشود. این مرتبه، آغازگاه سلوک است که در آن سالک با گذشتن از منافع خویش به نفع خلق، گام در مسیر تهذیب نفس مینهد. این ایثار، گرچه فضیلتی است اخلاقی، اما هنوز در قلمرو خودی و نفسانی قرار دارد، زیرا سالک خود را مالک میبیند و با اراده خویش دست به بخشش میزند.
«وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْسَ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» (سوره حشر، آیه 9؛ «و ديگران را بر خود مقدم میدارند، هرچند خودشان نيازمند باشند»). این آیه شریفه، بهروشنی ایثار خلقی را ترسیم میکند که در آن، سالک نیاز دیگری را بر خویشتن ارجح میداند.
مرتبه دوم: ایثار الله
در مرتبه دوم، سالک از خود و غیر خود در برابر اراده الهی میگذرد و خواست حق را بر خواست خویش و دیگران مقدم میدارد. این مرتبه، گامی فراتر است، زیرا سالک به نفي تمایلات نفسانی خویش پرداخته و خود را در برابر مشیت الهی تسلیم میکند. با این حال، نقص این مرتبه در ادعای مالکیت نهفته است. سالک، با نفي تمایل خویش، همچنان خود را صاحب فعلی میداند که به خدا واگذار کرده است. این خودآگاهی، سد راه کمال است.
«وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ» (سوره انفال، آیه 17؛ «و تو [تير] نينداختى آنگاه كه [تير] انداختى، بلكه خدا [آن را] را انداخت»). این آیه، فعل را به خدا نسبت داده و هرگونه ادعای مالکیت را نفی میکند.
درنگ: نقص ایثار در مرتبه دوم، ریشه در خودآگاهی سالک به فعل ایثار دارد. این خودبینی، مانع وصول به تجرید کامل است. |
مرتبه سوم: ایثار ایثار الله
مرتبه سوم، قله ایثار است که در آن، سالک از ادعای مالکیت و حتی توجه به فعل ایثار رها میشود. این مرتبه، که ایثار ایثار الله نامیده میشود، سالک را به مقام فناء فیالله میرساند، جایی که او نهتنها از هوسهای نفسانی، بلکه از توجه به نفي هوس نیز آزاد میگردد. در این حالت، فعل سالک، فعل الهی است و او خود را آلت دست حق میبیند.
«كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» (سوره قصص، آیه 88؛ «هر چيزى جز وجه او نابودشونده است»). این آیه، فانی بودن همه چیز جز خدا را یادآور میشود و سالک را به سوی تجرید کامل هدایت میکند.
جمعبندی بخش نخست
مراتب سهگانه ایثار، سیر تکاملی سالک را از ایثار مادی به خلق، به سوی ایثار الهی و نهایتاً تجرید کامل از خود نشان میدهند. این مراتب، چون نردبانی است که سالک را از قعر خودبینی به اوج خدابینی میرساند. مرتبه سوم، که اوج این سلوک است، با نفی هرگونه ادعای مالکیت و محو خودآگاهی، سالک را به مقام توحید رهنمون میسازد.
بخش دوم: ایثار در عمل عبادی و زندگی روزمره
نماز و مراتب آن
نماز، بهعنوان رکن عبادت، آینهای است که مراتب ایثار را در عمل نشان میدهد. در حالت نخست، ذهن سالک پراکنده است و نقص دارد. در حالت دوم، سالک ذهن خود را جمع میکند تا پراکنده نشود، اما این جمع کردن خود نقص است، زیرا همچنان به خود مشغول است. در حالت سوم، که کمال نماز است، سالک بدون توجه به جمع کردن ذهن، فقط نماز میخواند و در حضور کامل قلب غرق میشود.
«أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (سوره طه، آیه 14؛ «و نماز را براى ياد من برپا دار»). این آیه، هدف نماز را ذکر خدا میداند و بر حضور قلب تأکید دارد.
درنگ: کمال نماز در آن است که سالک نه غافل باشد و نه مشغول به محاسبه، بلکه فقط در فعل عبادت غرق شود. |
ایثار در افعال روزمره
در مرتبه کمال، نهتنها نماز، بلکه همه افعال سالک، از غذا خوردن تا کمک به دیگران، با قربت انجام میشود. همانگونه که نماز با نیت خالص خوانده میشود، سایر اعمال نیز باید به سوی خدا جهتگیری شوند تا نفس فعل، نفس قربت باشد.
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (سوره انعام، آیه 162؛ «بگو: در حقيقت، نماز من و [ساير] عبادات من و زندگانى و مرگم براى خدا، پروردگار جهانيان است»). این آیه، جامعیت ایثار را در همه شئون زندگی نشان میدهد.
تمثیل حیوان چموش
ذهن پراکنده در نماز، چون حیوانی چموش است که سالک باید افسار آن را نگه دارد. اما در مرتبه کمال، سالک بدون نیاز به افسار، فقط نماز میخواند، زیرا نفس او چنان رام شده که نیازی به کنترل ندارد. این تمثیل، تفاوت میان مراتب عبادت را بهزیبایی نشان میدهد، گویی سالک از بند خود رها شده و در دریای حضور الهی شناور است.
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّىٰ» (سوره شمس، آیه 9؛ «بهراستى آن كس كه [نفس خود را] پاك گردانيد، رستگار شد»). این آیه، بر تزکیه نفس بهعنوان مقدمه کمال تأکید دارد.
جمعبندی بخش دوم
ایثار در عبادت و زندگی روزمره، سالک را به سوی اخلاص کامل هدایت میکند. نماز، بهعنوان مظهر عبادت، و افعال روزمره، بهعنوان جلوههای زندگی، در مرتبه کمال، به فعل الهی تبدیل میشوند. سالک در این مرحله، از هرگونه خودآگاهی، حتی در خیر، رها شده و همه چیز را به خدا نسبت میدهد، گویی چون آیینهای صاف، تنها انعکاس نور الهی است.
بخش سوم: چالشها و نقدها در فهم ایثار
سختی توصیف مرتبه سوم
توصیف مرتبه سوم ایثار، به دلیل عمق و تجرید آن، دشوار است و بیان آن بدون تحقق عملی ممکن است به قساوت قلب منجر شود. این هشدار، بر اهمیت عمل در کنار علم تأکید دارد، گویی کلام بدون عمل، چون درختی بیثمر است که تنها سایهای فریبنده دارد.
«وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ» (سوره نحل، آیه 53؛ «و هر نعمتى كه داريد از خداست»). این آیه، همه خیرات را به خدا نسبت داده و بر تواضع در برابر نعمتها تأکید میکند.
نقد روایت «لولا الفقراء لهلک الأغنیاء»
روایت «لولا الفقراء لهلک الأغنیاء» (اگر فقرا نبودند، اغنیا هلاک میشدند) از منظر ظاهری مورد نقد قرار میگیرد، زیرا به نظر میرسد که باید برعکس باشد: «لولا الأغنیاء لهلک الفقراء». اما این روایت، با تأکید بر نقش فقرا، وابستگی متقابل اجتماعی را نشان میدهد و در نگاه عرفانی، همه چیز را به خدا نسبت میدهد.
«وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ» (سوره محمد، آیه 38؛ «و خداست كه بىنياز است و شماييد كه نيازمنديد»). این آیه، فقر وجودی همه مخلوقات را در برابر غنای الهی یادآور میشود.
درنگ: روایت «لولا الفقراء لهلک الأغنیاء» بر وابستگی متقابل فقرا و اغنیا دلالت دارد و در نگاه عرفانی، همه افعال را به خدا نسبت میدهد. |
اشکال انصاف در عرفان
اگر همه چیز متعلق به خداست و سالک هیچچیز نیست، چرا باید سختیها و عذاب را تحمل کند؟ پاسخ در مفهوم «ظهور» نهفته است: سالک نه مستقل است و نه مجبور، بلکه مظهر فعل الهی است. این دیدگاه، سالک را چون موجی در اقیانوس الهی میبیند که وجودش از اوست، اما هویتی مستقل ندارد.
«كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (سوره نساء، آیه 78؛ «هر [خير و شرى] كه به شما مىرسد از جانب خداست»). این آیه، همه امور را به خدا نسبت میدهد و بر ظهور الهی تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
چالشهای فهم ایثار، از سختی توصیف مرتبه سوم تا نقدهای ظاهری و اشکالات فلسفی، همگی به یک حقیقت اشاره دارند: ایثار، راهی است به سوی توحید که سالک را از خودبینی به خدابینی میرساند. پاسخ به این چالشها، در نفی استقلال و نسبت دادن همه چیز به خدا نهفته است، گویی سالک در این مسیر، خود را در آینه وجود الهی میبیند.
بخش چهارم: ایثار ایثار و فناء کامل
ترک ترک و غیبت از ترک
ایثار ایثار الله، به معنای ترک ایثار و سپس غیبت از این ترک است، بهگونهای که سالک نه به ایثار، نه به ترک ایثار، و نه به غیبت از ترک توجه داشته باشد. این فرایند، چون رهایی پرندهای از قفس خودبینی است که در آسمان توحید به پرواز درمیآید.
«لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ» (سوره آلعمران، آیه 128؛ «هيچگونه اختيارى در اين كار ندارى»). این آیه، نفی هرگونه استقلال را از سالک تأیید میکند.
مثال عالم ربانی و سائل
عالم ربانی که سائل را رسول خدا میدید و با تواضع به او احترام میکرد، نمونهای از ایثار ایثار است. او خود را واسطه خیر الهی میبیند و از ادعای مالکیت فارغ است، گویی چون جویباری است که آب زلال الهی از آن جاری میشود.
«وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا» (سوره لقمان، آیه 34؛ «و هيچ كس نمىداند كه فردا چه به دست خواهد آورد»). این آیه، بر توکل و واگذاری امور به خدا تأکید دارد.
درنگ: ایثار ایثار، در نفی وجود مستقل سالک و نسبت دادن همه افعال به خدا خلاصه میشود، گویی سالک جز ظهور فعل الهی نیست. |
خلاص و فناء
خلاص در آن است که سالک از افعال، صفات و ذات خود فانی شود و همه چیز را به خدا نسبت دهد. این فناء، چون محو شدن قطرهای در اقیانوس بیکران الهی است که سالک را به مقام توحید میرساند.
«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (سوره اسراء، آیه 70؛ «و بهراستى فرزندان آدم را گرامى داشتيم»). این آیه، بر ارزش سلوک انسانی و کرامت او در برابر سختیها تأکید دارد.
جمعبندی بخش چهارم
ایثار ایثار، اوج سلوک عرفانی است که سالک را به فناء کامل و توحید رهنمون میسازد. در این مرتبه، سالک از هرگونه خودبینی، حتی در خیر، رها شده و خود را ظهور فعل الهی میبیند. این حالت، چون رسیدن به ساحل آرامش پس از سفری پرتلاطم در دریای نفس است.
نتیجهگیری نهایی
باب الإيثار در منازل السائرین، یکی از عمیقترین منازل سلوک عرفانی است که سالک را از ایثار مادی به خلق، به سوی ایثار الهی و نهایتاً تجرید کامل از خود هدایت میکند. این سیر تکاملی، که در مراتب سهگانه ایثار متجلی است، سالک را به مقام فناء فیالله و توحید میرساند، جایی که او از هرگونه ادعای مالکیت و خودبینی رها شده و تنها ظهور فعل الهی است. مثالهایی چون نماز، غذا خوردن، و کمک به فقرا، این مفاهیم را بهگونهای ملموس تبیین میکنند، در حالی که آیات قرآنی و احادیث نبوی، آنها را تأیید مینمایند.