در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 343

متن درس

منازل السائرین: تأملاتی در اقتضاء الهی و اختیار انسانی (جلسه 343)

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۴۳)

دیباچه

این نوشتار، تأملاتی عمیق و چندوجهی در تبیین رابطه میان اقتضاء الهی و اختیار انسانی ارائه می‌دهد که برگرفته از درس‌گفتارهای عرفانی، کلامی و فلسفی آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در شرح *منازل السائرین* خواجه عبدالله انصاری است. محور اصلی این جلسه، نقد جبرگرایی، تحلیل مفهوم خیر و شر در چارچوب توحید، بررسی مراتب تخلق در سلوک عرفانی، و نقد مصونیت‌های سیاسی و اجتماعی در برابر معصومیت دینی است.

بخش نخست: نقد جبرگرایی و تبیین اقتضاء الهی

نقد فلسفه عدم ارسطویی

یکی از محوری‌ترین مباحث این درس‌گفتار، نقد دیدگاه ارسطویی است که شرور را به عدم نسبت می‌دهد تا خدا را از فاعلیت شر مصون دارد. این دیدگاه، در فلسفه اسلامی توسط ابن‌سینا و فارابی جذب شده، اما درسگفتار با استناد به آیه شریفه «قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (نساء: 78، : «بگو: همه‌چیز از جانب خداست»)، همه‌چیز را وجودی و تحت اقتضاء الهی می‌داند. وی با تمثیلی ساده اما عمیق، حرکت افقی دست را به محبت و حرکت عمودی را به ظلم تشبیه می‌کند و تأکید دارد که هر دو وجودی‌اند، اما تفاوت در تعینات اختیاری انسان است. این دیدگاه، جبرگرایی را رد کرده و با نظریه «کسب» در کلام اشعری و تفسیر علامه طباطبایی در *المیزان* هم‌راستاست.

درنگ: خیر و شر، هر دو وجودی‌اند و تحت اقتضاء الهی قرار دارند، اما تعینات شر به اختیار انسان بازمی‌گردد. این دیدگاه، با رد فلسفه عدم ارسطویی، توحید را در مرکز تحلیل خیر و شر قرار می‌دهد.

برای مخاطبان آکادمیک، این نقد را می‌توان با دیدگاه اسپینوزا در باب وحدت وجود مقایسه کرد که همه‌چیز را به خدا نسبت می‌دهد، اما مسئولیت اخلاقی را به انسان واگذار می‌کند. درسگفتار با رد مفاهیم «امکان» و «عدم» به‌عنوان موجودات مستقل، بر وحدت وجود تأکید می‌ورزد و شرور را نه به فقدان وجود، بلکه به انتخاب‌های انسانی در چارچوب اقتضاء الهی نسبت می‌دهد.

تحلیل آیات متعارض‌نما در قرآن کریم

درسگفتار به تحلیل آیات «قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (نساء: 78) و «مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ» (نساء: 79، : «هرچه از نیکی به تو رسد، از خداست، و هرچه از بدی به تو رسد، از خود توست») می‌پردازد. این آیات به‌ظاهر متعارض‌اند، اما وی با تمایز میان «اقتضاء الهی» و «فعلیت انسانی»، تعارض را رفع می‌کند. آیه 78 در پاسخ به کافرانی است که سیئات (جنگ و نزاع) را به پیامبر نسبت می‌دادند، و تأکید می‌کند که همه‌چیز، حتی دعوای ناشی از دعوت به توحید، از اقتضاء الهی است. اما آیه 79، در مقام هشدار به پیامبر، سیئات ناشی از عملکرد شخصی را به خودش نسبت می‌دهد.

درنگ: تمایز میان اقتضاء الهی و فعلیت انسانی، کلید فهم آیات نساء: 78 و 79 است. این تمایز، جبرگرایی را رد کرده و مسئولیت اخلاقی انسان را در چارچوب توحید تأیید می‌کند.

این تحلیل، با تفسیر علامه طباطبایی در *المیزان* هم‌خوانی دارد که آیات را در سیاق مخاطب بررسی می‌کند. برای پژوهشگران، این بحث را می‌توان با روش‌های هرمنوتیک قرآنی یا نظریه‌های فلسفی در باب نسبت خدا و انسان مقایسه کرد. درسگفتار با تمثیلی از دعوای ناشی از دعوت به «لا إله إلا الله»، نشان می‌دهد که این نزاع، نه از عملکرد شخصی پیامبر، بلکه از اقتضاء الهی سرچشمه می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با نقد جبرگرایی و فلسفه عدم، به تبیین رابطه اقتضاء الهی و اختیار انسانی پرداخت. تحلیل آیات قرآن کریم، نشان‌دهنده عمق کلامی درسگفتار در رفع تعارضات ظاهری است. این تأملات، نه‌تنها به فهم توحید یاری می‌رساند، بلکه برای پژوهش‌های میان‌رشته‌ای در فلسفه، کلام، و عرفان اسلامی، منبعی غنی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: مراتب تخلق در سلوک عرفانی

مراتب سه‌گانه تخلق

درسگفتار به مراتب سه‌گانه تخلق در *منازل السائرین* اشاره دارد: 1) حسن سلوک با خلق خدا، 2) تحسین خلق خود در رابطه با خدا از طریق شکر برای خیر و استغفار برای نقص، و 3) اعتذار دائم از نقصان. وی این مراتب را نقد کرده و معتقد است که نسبت دادن همه بدی‌ها به انسان و خیر به خدا، با توحید سازگار نیست. با تمثیلی طنزآمیز، این تقسیم‌بندی را به چالش می‌کشد: «هر چه خوب است از خدا، هر چه بد است از گور پدر کی؟»

درنگ: مراتب تخلق، با تأکید بر مسئولیت انسانی، نباید به جبرگرایی منجر شود. توحید، منشأ خیر و شر را در اقتضاء الهی می‌داند، اما تعینات را به اختیار انسان واگذار می‌کند.

این دیدگاه، با عرفان ابن‌عربی در باب وحدت وجود هم‌خوانی دارد، اما با تأکید بر مسئولیت انسانی، از جبرگرایی فاصله می‌گیرد. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این بحث را می‌توان با نظریه‌های اخلاقی فضیلت‌گرای ارسطو یا وظیفه‌گرایی کانتی مقایسه کرد که مسئولیت اخلاقی را به فرد واگذار می‌کنند. درسگفتار با نقد دیدگاه طلمسانی، که برخی عبارات را از او اقتباس کرده، بر اصالت در سلوک عرفانی تأکید می‌ورزد.

نقد سرقت علمی و اصالت تألیف

درسگفتار با انتقاد از عبدالرزاق کاشانی و طلمسانی، به سرقت علمی در تألیفات دینی اشاره می‌کند. وی با طنزی گزنده («پنجاه کتاب می‌نویسد، چهل‌ونه‌تاش مال دیگران است»)، کپی‌برداری را مانع رشد علمی می‌داند. این نقد، به مسائل تاریخی در سنت علمی اسلامی، یعنی نقل بدون ارجاع، پرداخته و برای پژوهشگران مدرن، با موضوع سرقت ادبی (plagiarism) قابل‌مقایسه است.

درنگ: اصالت در تألیف، لازمه رشد علمی است. سرقت علمی، چه در سنت اسلامی و چه در دنیای مدرن، مانع پیشرفت معرفتی می‌شود.

این دیدگاه، نشان‌دهنده آگاهی درسگفتار از آسیب‌های روش‌شناختی در سنت علمی است. وی با تمثیلی از کاغذهای حرام‌شده، بر اهمیت خلاقیت و اصالت تأکید می‌ورزد و پژوهشگران را به تولید دانش بدیع دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین مراتب تخلق و نقد جبرگرایی در سلوک عرفانی، به اهمیت مسئولیت انسانی و اصالت در معرفت دینی پرداخت. نقد سرقت علمی، این متن را به منبعی ارزشمند برای پژوهش‌های اخلاق پژوهش تبدیل می‌کند.

بخش سوم: نقد مصونیت و تبیین معصومیت

تمایز معصومیت و مصونیت

درسگفتار با استناد به آیه «وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا» (نساء: 79، : «و تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و خدا به‌عنوان گواه بس است»)، تمایز میان معصومیت (عدم گناه پیامبران) و مصونیت (معافیت از مجازات) را تبیین می‌کند. وی معتقد است که دین، معصومیت را برای پیامبران قائل است، اما مصونیت را رد می‌کند. مصونیت حکام در نظام‌های بشری، به ظلم و فساد منجر شده است.

درنگ: معصومیت، ویژگی الهی پیامبران است، اما مصونیت، ابزاری بشری برای توجیه ظلم حکام. دین، هیچ‌کس را از پاسخگویی معاف نمی‌کند.

این دیدگاه، با فقه شیعی هم‌راستاست که حاکم را مسئول اعمال خود می‌داند. برای پژوهشگران، این بحث را می‌توان با نظریه‌های فلسفه سیاسی لاک یا جامعه‌شناسی سیاسی وبر مقایسه کرد. متن با تمثیلی از مصونیت صدام، مبارك، و قذافی، این نقد را ملموس می‌سازد.

نقد مصونیت‌های سیاسی و اجتماعی

درسگفتار، مصونیت‌های پارلمانی، دیپلماتیک، و حکومتی را عامل اصلی ظلم و فساد در تاریخ بشری می‌داند. وی با تمثیلی طنزآمیز («مصونیت به دزدها امنیت داد»)، نشان می‌دهد که این مصونیت‌ها، برخلاف معصومیت دینی، به نفع قدرتمندان و به ضرر مردم است. این نقد، با دیدگاه‌های فوکو در باب قدرت و سلطه هم‌خوانی دارد و برای پژوهش‌های جامعه‌شناسی سیاسی، منبعی غنی است.

درنگ: مصونیت‌های سیاسی، ریشه ظلم سیستماتیک در جوامع بشری است. دین، با رد مصونیت، عدالت را در اولویت قرار می‌دهد.

درسگفتار با ارجاع به نقد آیت‌الله خمینی به مصونیت دیپلماتیک آمریکایی‌ها، این بحث را به تاریخ معاصر پیوند می‌زند و با تمثیلی از سگ آمریکایی و انسان ایرانی، نابرابری ناشی از مصونیت را به تصویر می‌کشد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تمایز معصومیت و مصونیت، به نقد ساختارهای قدرت پرداخت. تحلیل درسگفتار، این متن را به منبعی ارزشمند برای پژوهش‌های فقه، فلسفه سیاسی، و جامعه‌شناسی دینی تبدیل می‌کند.

بخش چهارم: خیر و شر در نظام اجتماعی

مشاعی بودن خیر و شر

درسگفتار با تأکید بر مشاعی بودن خیر و شر، معتقد است که عوامل متعدد (جامعه، محیط، والدین) در اعمال انسان نقش دارند. وی با تمثیلی طنزآمیز («گنه‌کاران طلبکار می‌شوند»)، نشان می‌دهد که در قیامت، عدالت الهی همه عوامل را بررسی می‌کند. این دیدگاه، با آیه «كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» (طور: 21، ترجمه: «هر کس در گرو چیزی است که کسب کرده است») هم‌راستاست.

درنگ: خیر و شر، مشاعاً در نظام اجتماعی شکل می‌گیرند. عدالت الهی، همه عوامل را در قیامت محاسبه می‌کند.

این دیدگاه، با نظریه‌های جامعه‌شناسی جرم، مثل دیدگاه‌های دورکیم، قابل‌مقایسه است. درسگفتار با تمثیلی، مسئولیت را به درختی تشبیه می‌کند که ریشه در جامعه، محیط، و عوامل فردی دارد.

نقد فرهنگ اجتماعی

درسگفتار با نقد فرهنگ اجتماعی که بدی‌ها را به ضعفا و خوبی‌ها را به قدرتمندان نسبت می‌دهد، این تقسیم‌بندی را ظالمانه می‌داند. وی با تمثیلی («ننگ بزرگان صدا ندارد، مرگ فقرا هم صدا ندارد»)، نابرابری در مسئولیت‌پذیری را به تصویر می‌کشد. این تحلیل، با نظریه‌های بوردیو در باب سرمایه اجتماعی هم‌خوانی دارد.

درنگ: فرهنگ اجتماعی که بدی‌ها را به ضعفا نسبت می‌دهد، ظلمی ساختاری است. خیر و شر، باید مشاعاً در جامعه دیده شوند.

این نقد، برای پژوهش‌های جامعه‌شناسی دینی، فرصتی برای مطالعه نابرابری‌های اجتماعی در جوامع اسلامی فراهم می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین مشاعی بودن خیر و شر و نقد فرهنگ اجتماعی، به تحلیل مسئولیت‌شناسی در نظام اجتماعی پرداخت. این تأملات، برای پژوهش‌های میان‌رشته‌ای در جامعه‌شناسی و الهیات، منبعی ارزشمند است.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار جلسه 343 از *منازل السائرین*، نقشه‌ای جامع برای فهم رابطه اقتضاء الهی و اختیار انسانی ارائه می‌دهد. با نقد جبرگرایی، فلسفه عدم، و مصونیت‌های سیاسی، این متن به تبیین مسئولیت‌پذیری در دین و جامعه پرداخته است. تحلیل آیات قرآن کریم، مراتب تخلق، و نقد ساختارهای قدرت، این درس‌گفتار را به منبعی غنی برای پژوهشگران حوزه‌های عرفان، کلام، فقه، و جامعه‌شناسی تبدیل کرده است. تمثیلات و طنز درسگفتار، مفاهیم پیچیده را برای مخاطبان عام و خاص ملموس ساخته و این نوشتار، با زبانی فاخر و علمی، روح این پیام را به شکلی مؤثر منتقل می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده