در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 347

متن درس






باب التواضع: تأمل در فروتنی آگاهانه و نقد ذلت‌پذیری

باب التواضع: تأمل در فروتنی آگاهانه و نقد ذلت‌پذیری

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 347)

مقدمه: تواضع، پلی به سوی تعالی معنوی

در ساحت عرفان اسلامی، مقام تواضع چون مشعلی فروزان، سالک را به سوی فروتنی آگاهانه برای حق و پرهیز از ذلت‌پذیری رهنمون می‌سازد. این مقام، که در کتاب شریف منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری به‌عنوان مرتبه‌ای والا پس از حسن خلق تبیین شده، نه تنها بر پايين آمدن آگاهانه برای حق تأکید دارد، بلکه از هرگونه خضوع بی‌مبنا در برابر خلق برحذر می‌دارد.

بخش نخست: تبیین مفهوم تواضع و تحلیل لغوی آن

ریشه‌شناسی تواضع و تمایز آن با وضع

تواضع، که از ریشه «وضع» به معنای پستی و پايين بودن مشتق شده، در باب تفاعل به مفهومی متعالی تبدیل می‌شود که پايين آمدن آگاهانه برای حق را نشان می‌دهد. برخلاف «وضع» که در قرآن کریم به معنای قرار دادن در سطح پایین یا پايين آوردن است، تواضع به معنای انتخابی آگاهانه برای تعالی معنوی و احترام به حق و خیر است. این تمایز، چون تفکیک نور از ظلمت، نشان‌دهنده عمق نگاه عرفانی به فروتنی است که به جای ذلت، به بزرگی و کرامت می‌انجامد.

آیه: وَوَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ
: و بار [گناه] تو را از تو برداشتیم (سوره شرح، آیه ۲).
تحلیل: «وضع» در اینجا به معنای پايين آوردن بار گناه است، که نشان‌دهنده معنای مادی و غیرمتعالی آن است.

آیه: وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ
: و زمین را برای خلایق پايين آورد (سوره الرحمن، آیه ۱۰).
تحلیل: «وضع» به معنای قرار دادن زمین در سطح پایین برای بهره‌مندی انسان‌هاست، که با معنای متعالی تواضع تفاوت دارد.

درنگ: تواضع، برخلاف «وضع» که به معنای پستی و پايين آمدن مادی است، پايين آمدن آگاهانه برای حق است که به تعالی و بزرگی معنوی می‌انجامد.

غیاب واژه تواضع در قرآن کریم

نکته شگفت‌آور در تحلیل قرآنی تواضع، غیاب صریح این واژه در قرآن کریم است. برخلاف انتظار، قرآن کریم به جای استفاده از واژه «تواضع»، مفهوم فروتنی را از طریق نفی استکبار («لا يستكبرون») بیان می‌کند. این انتخاب، چون آیینه‌ای روشن، کرامت انسانی را نشان می‌دهد که از پايين کشیدن انسان پرهیز کرده و او را به تعادل و عزت دعوت می‌کند.

آیه: وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ
: و کسانی که نزد او [خدا] هستند، از عبادتش استکبار نمی‌ورزند (سوره انبیاء، آیه ۱۹).
تحلیل: «لا يستكبرون» به معنای فروتنی در برابر خداست، که به جای واژه تواضع، مفهوم آن را به شکلی متعالی بیان می‌کند.

آیه: إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ
: کسانی که از عبادتم استکبار می‌ورزند، به زودی خوار به جهنم درمی‌آیند (سوره غافر، آیه ۶۰).
تحلیل: استکبار در برابر خدا مذمت شده و نفی آن، به معنای تواضع در برابر حق تعالی است.

درنگ: قرآن کریم به جای واژه تواضع، از «لا يستكبرون» استفاده می‌کند تا کرامت انسانی را حفظ کرده و فروتنی را در برابر خدا، نه خلق، تأکید نماید.

بخش دوم: تواضع در برابر خدا و خلق

تواضع در برابر خدا: نفی استکبار

در قرآن کریم، تواضع در برابر خدا از طریق نفی استکبار («لا يستكبرون عن عبادته») تبیین شده است. این مفهوم، سالک را به فروتنی در برابر پروردگار دعوت می‌کند، بدون آنکه به معنای ذلت یا پستی باشد. این فروتنی، چون دریچه‌ای به سوی قرب الهی، سالک را از خودبزرگ‌بینی و استکبار بازمی‌دارد و او را به سجده و عبادت رهنمون می‌سازد.

آیه: وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
: و آنان [از عبادت خدا] استکبار نمی‌ورزند (سوره سجده، آیه ۱۵).
تحلیل: نفی استکبار، به معنای تواضع آگاهانه در برابر خدا و التزام به عبادت است.

تواضع در برابر خلق: مبتنی بر امتیازی بودن

برخلاف تواضع در برابر خدا، قرآن کریم انسان را به استکبار یا خضوع بیش از حد در برابر خلق دعوت نمی‌کند. سالک باید با خلایق با رفق و نرمش رفتار کند، اما این رفتار باید مبتنی بر امتیازی مانند مظلومیت، فقر یا جایگاه والدین باشد. این تعادل، چون ترازویی دقیق، از افراط در استکبار یا تفریط در ذلت پرهیز می‌دهد.

آیه: وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا
: و بندگان رحمان کسانی‌اند که بر زمین به‌آرامی راه می‌روند (سوره فرقان، آیه ۶۳).
تحلیل: «هون» به معنای رفق و نرمش در تعامل با خلق است، که نه استکبار را می‌پذیرد و نه خضوع بی‌مبنا را.

درنگ: تواضع در برابر خلق باید مبتنی بر امتیازی مانند مظلومیت یا خیر باشد، نه از سر ریا، ترس یا منافع، تا به کرامت انسانی آسیب نرسد.

بخش سوم: نقد تعاریف نادرست تواضع

نقد تواضع از سر صولت

یکی از تعاریف نادرست تواضع، پايين آمدن از سر صولت (قدرت) است، که به تسلیم در برابر زور یا ترس منجر می‌شود. سالک واقعی، چون ستاره‌ای در آسمان عرفان، آگاهانه برای حق و خیر پايين می‌آید، نه از سر ترس یا زرنگی. این نقد، تعریف «التواضع أن يتضع العبد لصولة الحق» را اصلاح می‌کند و تواضع را پايين آمدن برای حق (به معنای خیر و درستی) می‌داند.

به عنوان مثال، در کشتی‌گیری که از ترس شکست تسلیم می‌شود، این تسلیم قاهر و مقهور است، نه تواضع. تواضع، چون توپی است که با ضربه به زمین، به سوی آسمان اوج می‌گیرد، و سالک با فروتنی برای حق، خود به مرتبه‌ای بالاتر می‌رسد.

درنگ: تواضع، پايين آمدن آگاهانه برای حق و خیر است، نه تسلیم از سر ترس یا صولت، که به ذلت و قاهر و مقهور بودن می‌انجامد.

تواضع به معنای تعالی

تواضع، برخلاف تصور رایج، نه به معنای ذلت و پستی، بلکه به معنای تعالی معنوی است. سالک با پايين آمدن برای حق، چون توپی که به زمین می‌خورد و به آسمان می‌رود، خود را به مراتب بالاتر می‌رساند. این پايين آمدن، برای بالا بردن دیگری (مانند مظلوم یا فقیر) است، اما در این فرآیند، خود سالک نیز متعالی می‌شود.

درنگ: تواضع، پارادوکسی عرفانی است که با پايين آمدن برای حق، سالک و دیگری را به تعالی معنوی می‌رساند.

بخش چهارم: نقد تربیت نادرست و ذلت‌پذیری در جامعه

نقد تربیت تو سری‌خور

یکی از انتقادات محوری درس‌گفتار، تربیت‌هایی است که کودکان را به تو سری‌خوری و ذلت عادت می‌دهند. این رویکرد، چون باری سنگین بر دوش جامعه، به جای تواضع، به ضعف، ترس و فساد اجتماعی منجر می‌شود. به عنوان مثال، کودکی که از ترس والدین اشتباهاتش را پنهان می‌کند، ممکن است به انحرافات بزرگ‌تر گرفتار شود. این تربیت، چون توپی کم‌باد، توانایی اوج گرفتن را از فرد سلب می‌کند.

سالک باید چون سلحشوری جوانمرد تربیت شود که نه ظلم کند و نه ظلم را بپذیرد. این تربیت، چون نسیمی روح‌بخش، جامعه را از ذلت و فساد نجات می‌دهد و به سوی کرامت و عزت رهنمون می‌سازد.

درنگ: تربیت نادرست که کودکان را به تو سری‌خوری عادت می‌دهد، به جای تواضع، به ذلت و فساد اجتماعی منجر می‌شود.

ضرورت تربیت سلحشورانه و جوانمردانه

تربیت سلحشورانه، که سالک را به دفاع از حق و پرهیز از ظلم و ذلت دعوت می‌کند، از ارکان تواضع واقعی است. این تربیت، چون خاک حاصلخیزی است که نهال کرامت و عزت را بارور می‌سازد. به عنوان مثال، والدین باید فرزندان را به گونه‌ای تربیت کنند که در برابر تجاوز و تعددی ایستادگی کنند، اما از ظلم به ضعیفان پرهیز نمایند.

درس‌گفتار با مثالی از زنی که از ترس واکنش همسر، در برابر تعدی سکوت می‌کند، نشان می‌دهد که این ترس، به جای آبرو، به ذلت و آسیب اجتماعی می‌انجامد. این نقد، ضرورت اصلاح نظام تربیتی و اجتماعی را چون زنگ بیداری به صدا درمی‌آورد.

درنگ: تربیت سلحشورانه، که سالک را به دفاع از حق و پرهیز از ظلم و ذلت دعوت می‌کند، از ارکان تواضع واقعی و کرامت اجتماعی است.

بخش پنجم: تواضع و امتیازی بودن احترام

امتیازی بودن تواضع در برابر خلق

تواضع در برابر خلق، باید مبتنی بر امتیازی مانند مظلومیت، فقر، یا جایگاه والدین باشد، نه از سر ریا، ترس یا منافع. این اصل، چون ترازویی دقیق، تعادل را در روابط انسانی حفظ می‌کند. به عنوان مثال، احترام به همسایه مسجد به دلیل سختی‌هایش یا بوسیدن دیوار مسجد به دلیل قداست آن، از مصادیق تواضع امتیازی است.

درس‌گفتار با طنزی ظریف، از افرادی که با خم شدن بیش از حد یا رفتارهای نمایشی، به دنبال منافع یا ترس هستند، انتقاد می‌کند. این رفتارها، چون نقابی فریبنده، با تواضع واقعی ناسازگارند و به شرم و ریا می‌انجامند.

درنگ: تواضع در برابر خلق، باید مبتنی بر امتیازی مانند خیر و درستی باشد، نه ریا، ترس یا منافع، تا به کرامت انسانی وفادار بماند.

نقد رفتارهای ریاکارانه

رفتارهای ریاکارانه، مانند خم شدن بیش از حد یا احترام نمایشی برای منافع، از مصادیق شرم و نفاق است. درس‌گفتار با مثالی از فردی که برای منافع، «تا ناف خم می‌شود»، این رفتار را نقد می‌کند و آن را با تواضع واقعی، که از سر آگاهی و خیر است، متمایز می‌سازد. این نقد، چون آیینه‌ای روشن، ضرورت اخلاص در رفتار را نشان می‌دهد.

بخش ششم: نقد جامعه‌شناختی و ضرورت اصلاح تربیت

نقد فرهنگ ذلت‌پذیری

درس‌گفتار با نقد فرهنگ ذلت‌پذیری در جامعه، به آسیب‌های اجتماعی ناشی از تربیت نادرست می‌پردازد. این فرهنگ، چون سایه‌ای سنگین، کرامت انسانی را مخدوش کرده و به فساد و انحراف می‌انجامد. به عنوان مثال، جوانی که از ترس والدین، اشتباهاتش را پنهان می‌کند، ممکن است به دلیل فشار اجتماعی، به انحرافات بزرگ‌تر گرفتار شود.

این نقد، با استناد به داستان طنزآمیزی از سعدی که فردی با اهمال در برابر انگلک شدن، به گناه بزرگ‌تر گرفتار شد، نشان می‌دهد که پرهیز از مقابله با خطا در مراحل اولیه، به مشکلات بزرگ‌تر می‌انجامد. این دیدگاه، ضرورت ایستادگی در برابر ظلم و تجاوز را چون مشعلی فروزان برجسته می‌سازد.

درنگ: اهمال در برابر خطا و تربیت ذلت‌پذیر، به جای تواضع، به فساد و انحراف اجتماعی منجر می‌شود و باید با ایستادگی در برابر ظلم اصلاح گردد.

نقد تربیت‌های اجتماعی نادرست

تربیت‌های اجتماعی که افراد را به سکوت در برابر تجاوز یا پذیرش ظلم عادت می‌دهند، از نظر عرفانی و اخلاقی نادرست‌اند. درس‌گفتار با مثال‌هایی مانند زنی که از ترس واکنش همسر، در برابر تعدی سکوت می‌کند، نشان می‌دهد که این تربیت، به جای آبرو، به ذلت و آسیب اجتماعی می‌انجامد. این نقد، چون زنگ بیداری، ضرورت اصلاح نظام تربیتی را گوشزد می‌کند.

بخش هفتم: اصول و قواعد تواضع در عرفان اسلامی

تواضع آگاهانه برای حق

تواضع واقعی، پايين آمدن آگاهانه برای حق و خیر است، نه از سر صولت یا ترس. این اصل، چون ستونی استوار، مقام تواضع را برپا می‌دارد و سالک را از ذلت و ریا بازمی‌دارد. سالک باید چون توپی پرباد، با فروتنی برای حق، به سوی تعالی معنوی اوج گیرد.

درنگ: تواضع واقعی، پايين آمدن آگاهانه برای حق و خیر است که سالک را به تعالی معنوی می‌رساند.

تعادل در رفتار اجتماعی

تواضع در برابر خلق، باید با تعادل و مبتنی بر امتیازی باشد. سالک باید نه استکبار ورزد و نه به خضوع بی‌مبنا تن دهد. این تعادل، چون ترازویی دقیق، روابط انسانی را به سوی عدالت و کرامت هدایت می‌کند. درس‌گفتار با تأکید بر رفتار عادی و نرمش («هون») در تعامل با خلق، این اصل را تبیین می‌کند.

نقد استکبار و خضوع بی‌مبنا

استکبار در برابر خلق، چون مانعی در مسیر تواضع، و خضوع بی‌مبنا، چون دام ذلت، هر دو از نظر عرفانی و اخلاقی مذمت شده‌اند. سالک باید با رفتار عادی و مبتنی بر خیر، از این دو افراط و تفریط پرهیز کند. این اصل، چون مشعلی فروزان، راه تعادل را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی

باب التواضع در منازل السائرین، چون گوهری درخشان، سالک را به سوی فروتنی آگاهانه برای حق و پرهیز از ذلت‌پذیری رهنمون می‌سازد. این مقام، با تمایز تواضع از وضع (پستی)، تأکید بر نفی استکبار در برابر خدا، و دعوت به تعادل در برابر خلق، نقشه‌ای دقیق برای سلوک عرفانی ارائه می‌دهد. نقد تربیت‌های نادرست، که به جای تواضع، به ذلت و فساد اجتماعی می‌انجامد، و تأکید بر تربیت سلحشورانه و جوانمردانه، این متن را به منبعی غنی برای بررسی‌های عرفانی، کلامی و جامعه‌شناختی تبدیل می‌کند. استناد به آیات قرآن کریم، مانند آیه ۶۳ سوره فرقان و آیه ۱۹ سوره انبیاء، و تحلیل‌های لغوی و اخلاقی، عمق و دقت این درس‌گفتار را نشان می‌دهد. این متن، برای پژوهشگران و دانشجویان حوزه‌های عرفان، الهیات و جامعه‌شناسی، فرصتی برای تحلیل میان‌رشته‌ای فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده