متن درس
تبیین تواضع در عرفان اسلامی: بازنویسی درسگفتارهای منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسات ۳۵۱)
مقدمه
کتاب منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، نگینی درخشان در آسمان عرفان اسلامی است که با بیانی شگرف، مراحل سلوک و مراتب کمال انسانی را ترسیم میکند. این اثر، نهتنها راهنمایی برای سالکان طریق حق است، بلکه برای پژوهشگران الهیات، عرفان، و علوم انسانی، منبعی غنی و چندوجهی بهشمار میرود. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، شرحی عمیق و روشنگرانه بر این اثر است که با نگاهی نقادانه و تحلیلی، مفاهیم عرفانی را با مسائل اجتماعی و اخلاقی پیوند میزند.
تواضع، در این درسگفتارها، نهتنها بهعنوان فضیلتی اخلاقی، بلکه بهمثابه پلی میان انسان و حق، و نیز میان انسان و خلق معرفی میشود. این مفهوم، با تکیه بر آیات قرآن کریم، روایات، و مصادیق عرفانی، از منظرهای گوناگون تبیین شده و با نقدهایی بر آسیبهای اجتماعی و تفاسیر سنتی غنی گشته است. متن پیشرو، در سه بخش اصلی سازماندهی شده است: بخش نخست، به مفهومشناسی و مراتب تواضع میپردازد؛ بخش دوم، مصادیق عملی و کارکردهای تواضع در سلوک عرفانی را بررسی میکند؛ و بخش سوم، آسیبشناسی تواضع کاذب و نقد ناهنجاریهای اجتماعی مرتبط با آن را ارائه میدهد. هر بخش، با جمعبندی و نتیجهگیری، به انسجام و وضوح متن یاری میرساند.
بخش نخست: مفهومشناسی و مراتب تواضع در عرفان اسلامی
تعریف تواضع و ریشهشناسی لغوی
تواضع، از ریشه «وَضَع» به معنای پستی و فرو نهادن، در عرفان اسلامی جایگاهی والا دارد. این واژه، در اصل، به قرار دادن چیزی در جایگاه پایینتر اشاره دارد، اما در باب تفاعل، به معنای تعاملی آگاهانه و اختیاری برای فروتنی در برابر حق و خلق معنا مییابد. تواضع، برخلاف پستی ذاتی یا خودخواسته بدون هدف متعالی، انتخابی است که کرامت انسانی را حفظ کرده و به کمال میرساند. قرآن کریم، در توصیف دروغگویان، از مشتقات این ریشه استفاده کرده است:
«إِنَّهُ لَمِنَ الْوَاضِعِينَ»
(: بهراستی که او از دروغگویان است). این کاربرد، معنای منفی «وضع» را نشان میدهد، اما تواضع، با تحول معنایی، به فضیلتی تبدیل میشود که انسان را بهسان گوهری در خاک، درخشان و ارزشمند نگاه میدارد.
درنگ: تواضع، فروتنی آگاهانه برای حق و خلق است که کرامت انسانی را حفظ کرده و برخلاف پستی، به تعالی سالک میانجامد. |
خواجه عبدالله انصاری، تواضع را مرتبهای پس از حسن خلق و تخلق به اخلاق الهی میداند. در عرفان ابنعربی نیز، تواضع با تعادل میان عزت و فروتنی، بهمثابه «عالٍ فی دَنَوّه، دانٍ فی عُلُوّه» (بلند در پستی، پایین در بلندی) توصیف میشود.
مراتب تواضع: للدین، للخلق، للحق
تواضع، در نظام عرفانی منازل السائرین، به سه مرتبه تقسیم میشود: تواضع للدین، تواضع للخلق، و تواضع للحق. تواضع للدین، پذیرش احکام دین با یقین به حقانیت آن است، حتی اگر فهم کامل آن ممکن نباشد. تواضع للخلق، فروتنی در برابر مخلوقات خدا، اعم از مؤمن و غیرمؤمن، و تواضع للحق، فروتنی در برابر ذات باریتعالی است. این مراتب، بهسان نردبانی هستند که سالک را از خود به سوی حق سوق میدهند.
تواضع للدین، به پذیرش بیچونوچرای احکام دین مشروط به یقین به صحت آن است. اگر شکی در حقانیت دین وجود داشته باشد، پذیرش کورکورانه، نه تواضع، بلکه سادهلوحی است. این اصل، با آیه قرآن کریم همراستاست:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا»
(سوره حجرات، آیه ۱۵، : مؤمنان تنها کسانیاند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردهاند، سپس تردید نکردهاند).
درنگ: تواضع للدین، پذیرش احکام دین با یقین به حقانیت آن است، نه پذیرش بدون تحقیق که به سادهلوحی میانجامد. |
تواضع للخلق، که محور اصلی این درسگفتار است، شامل سه اصل است: رضایت به مؤمن بهعنوان برادر دینی، رعایت حق دشمن، و پذیرش عذر معتذر. تواضع للحق، اوج این مراتب است که سالک را به فنا فی الله و تقرب به ذات الهی رهنمون میسازد.
تمایز تواضع، پست اول، و پست ثانی
برای فهم دقیق تواضع، تمایز آن از پست اول و پست ثانی ضروری است. پست اول، به موجوداتی اشاره دارد که ذاتاً ارزشی فروتر دارند، مانند چوب یا کاغذ که در برابر آب، ناتواناند. پست ثانی، حالتی است که انسان با انتخاب خود، خویش را به سوی گناه یا سبکسری سوق میدهد، بیآنکه هدفی متعالی داشته باشد. تواضع، اما، فروتنی آگاهانهای است که کرامت انسانی را حفظ میکند، بهسان طلایی که در لجن افتد، اما ذاتش پاک ماند.
درنگ: تواضع، برخلاف پست اول (ذاتی) و پست ثانی (اکتسابی بدون هدف متعالی)، انتخابی آگاهانه است که کرامت انسانی را به کمال میرساند. |
این تمایز، با مفهوم «فنا فی الله» در عرفان اسلامی همراستاست، جایی که سالک خود را برای حق فدا میکند، اما این فدا شدن، به تعالی او میانجامد. از منظر فلسفی، این دیدگاه با نظریههای اخلاق فضیلتگرای ارسطو یا انتخاب آگاهانه کییرکگور قابلمقایسه است.
نقد دینهای جعلی و آسیبهای تاریخی
تواضع للدین، تنها در برابر دینی یقینی (دين البين) جایز است. دینهای جعلی، جهلآمیز، و شیطانی، که در طول تاریخ به فجایع انسانی منجر شدهاند، از این قاعده مستثنا هستند. این دینها، که گاه به نام کفر نیز دینی دیگر را تشکیل میدهند، به جای هدایت، به جرم و جنایت انجامیدهاند.
تشبیه دنیا و آخرت به رحم مادر، محدودیت معرفت بشری را در برابر حقایق غیبی نشان میدهد. همانگونه که جنین از رحم آگاهی کامل ندارد، انسان نیز از آخرت آگاهی کامل ندارد، اما باید به احکام دین اعتماد کند. این تشبیه، با آیه قرآن کریم همخوانی دارد:
«وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا»
(سوره اسراء، آیه ۸۵، : و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است).
درنگ: تواضع للدین، در برابر دین یقینی جایز است، نه دینهای جعلی که به انحراف و فجایع انسانی منجر شدهاند. |
ارجاعات قرآنی و روایی
قرآن کریم، تواضع را بهعنوان ویژگی بندگان خاص الهی ستوده است:
«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا»
(سوره فرقان، آیه ۶۳، : و بندگان خدای رحمان کسانیاند که بر زمین بهآرامی راه میروند). این آیه، فروتنی را نشانه بندگی رحمانی میداند.
در روایات، سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام بهعنوان الگویی برجسته مطرح است. حدیث «إذا دخل فی البیت کان صبیاً و إذا دخل فی القوم کان رجلاً» (بحارالانوار، ج۴۱، ص۴۹) نشان میدهد که ایشان در خانه، با فروتنی و انعطاف، مانند کودکی رفتار میکردند، اما در جامعه، با عزت و اقتدار ظاهر میشدند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، تواضع را بهعنوان فضیلتی عرفانی و اخلاقی معرفی کرد که از ریشه «وضع» برمیخیزد، اما در قالب تفاعل، به کمالی آگاهانه تبدیل میشود. مراتب سهگانه تواضع (للدین، للخلق، للحق)، ساختار نظاممند سلوک عرفانی را نشان میدهند. تمایز تواضع از پست اول و پست ثانی، و نقد دینهای جعلی، عمق تحلیلی متن را آشکار ساخت. ارجاعات قرآنی و روایی، این مفهوم را با نمونههای عینی غنی کردند.
بخش دوم: مصادیق عملی و کارکردهای تواضع در سلوک عرفانی
تواضع آگاهانه و برای حق
تواضع، تنها زمانی ارزشمند است که با آگاهی و برای حق باشد. بدون این دو شرط، فروتنی به سبکسری یا خودنمایی بدل میشود. مثال پدری که گامهایش را با کودکش هماهنگ میکند، تواضعی را نشان میدهد که از عشق و مسئولیت برمیخیزد، بهسان هواپیمایی که در مانورهایش، با مهارت پایین میآید، بیآنکه به زمین برخورد کند.
درنگ: تواضع حقیقی، فروتنی آگاهانهای است که از بزرگی و تعهد به خیر سرچشمه میگیرد و از خودنمایی یا سبکسری به دور است. |
این دیدگاه، با نظریههای اخلاق مراقبت یا رهبری خدمتگزار همخوانی دارد، که بر اولویت نیازهای دیگران تأکید میکنند. در عرفان اسلامی، تواضع بهعنوان جلوهای از «مکارم الأخلاق» معرفی شده که سالک را به خدمت بیریا به خلق دعوت میکند.
اصول سهگانه تواضع للخلق
تواضع للخلق، شامل سه اصل است: رضایت به مؤمن، رعایت حق دشمن، و پذیرش عذر معتذر. این اصول، بهسان سه ستون، بنای روابط اجتماعی سالک را استوار میسازند.
رضایت به مؤمن
سالک باید به هر مؤمنی که خدا او را بهعنوان بنده پذیرفته، رضایت داشته باشد و او را برادر دینی بداند. این اصل، با آیه قرآن کریم همراستاست:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»
(سوره حجرات، آیه ۱۰، : مؤمنان جز برادر نیستند). اخوت ایمانی، سالک را به محبت و پذیرش مؤمنان ملزم میکند.
این رضایت، به معنای پذیرش مؤمن با همه ویژگیهایش است، حتی اگر در ظاهر، مقام یا منزلتی فروتر داشته باشد. تکبر بر مؤمن، بهسان فرزندی است که بر برادر خویش فخر فروخت، حال آنکه هر دو از یک مولا هستند.
درنگ: رضایت به مؤمن، نشانه اخوت ایمانی است که سالک را به پذیرش برادر دینی، فارغ از مقام ظاهری، دعوت میکند. |
رعایت حق دشمن
سالک نباید حق دشمن را ضایع کند، حتی اگر دشمن باشد. در صورت امکان، باید از حق خود نیز به نفع او بگذرد (هبه). این اصل، با آیه قرآن کریم همخوانی دارد:
«وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا»
(سوره مائده، آیه ۸، : و دشمنی گروهی شما را واندارد که عدالت نکنید).
رعایت حق دشمن، بهسان پلی است که دشمنی را به دوستی بدل میکند. ایثار حق خود، نشانه بزرگی است که سالک را به مقامات عالی رهنمون میسازد.
درنگ: رعایت حق دشمن، جلوهای از عدالت و ایثار است که دشمنی را به دوستی بدل کرده و سالک را به کمال میرساند. |
پذیرش عذر معتذر
سالک باید عذر معتذر را بپذیرد، حتی اگر صادق نباشد، زیرا این کار نشانه مکارم اخلاق است. این اصل، با آیه قرآن کریم همراستاست:
«وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا»
(سوره نور، آیه ۲۲، : و باید درگذرند و چشمپوشی کنند).
پذیرش عذر، بهسان نسیمی است که کینه را از دل میزداید و قلبها را به هم نزدیک میسازد. این بزرگواری، سالک را از منیت رها کرده و به اخلاص میرساند.
درنگ: پذیرش عذر معتذر، نشانه مکارم اخلاق است که کینه را زایل کرده و سالک را به اخلاص میرساند. |
مصادیق عملی تواضع: پوریای ولی، بهلول، و سیره اهل بیت
مصادیق عملی تواضع، در داستانهای عرفانی و سیره اهل بیت علیهمالسلام بهخوبی نمایان است. پوریای ولی، پهلوانی که برای شاد کردن دل پیرزنی، خود را در کشتی به زمین میزند، نمونهای از تواضع آگاهانه است که به رؤیت «طبقات الارض» (مراتب وجود) انجامید. بهلول، با به دیوانگی زدن خود برای فرار از معصیت هارون، تواضعی را نشان داد که ظاهراً پستی، اما در باطن تعالی بود.
سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام، اوج این فضیلت را نمایان میسازد. ایشان، با پختن نان برای خانوادهای که همسرشان را در جنگ از دست داده بودند، یا با رفتار کودکانه در خانه، تواضعی را نشان دادند که از عزتشان نکاست. این نمونهها، تواضع را بهعنوان ایثار و فداکاری برای خیر دیگران معرفی میکنند.
درنگ: تواضع در عمل، ایثار و فداکاری برای خیر دیگران است، بهسان پوریای ولی یا سیره امیرالمؤمنین، که کرامت انسانی را با فروتنی حفظ میکند. |
این مصادیق، با مفهوم «ایثار» در آثار شیخ صدوق، و از منظر روانشناسی مثبتگرا، با نوعدوستی و خودتعالی پیوند مییابد.
جمعبندی بخش دومین
بخش دوم، تواضع را بهعنوان فضیلتی عملی و آگاهانه بررسی کرد که در اصول سهگانه (رضایت به مؤمن، رعایت حق دشمن، پذیرش عذر معتذر) و مصادیقی چون پوریای ولی، بهلول، و سیره اهل بیت علیهمالسلام تجلی یافته است. تأکید بر آگاهی و نیت برای حق، تواضع را از خودنمایی یا سبکسری متمایز میسازد. این اصول و مصادیق، نقش تواضع را در تقویت اخلاص و اصلاح روابط انسانی نشان میدهند.
بخش سوم: آسیبشناسی تواضع کاذب و نقد ناهنجاریهای اجتماعی
نقد غرور و خودنمایی
یکی از آسیبهای تواضع، خودنمایی است که در آن، فرد با ظاهری فروتنانه، به دنبال جلب توجه و اثبات برتری خویش است. مثال درویشی که با عبا و انگشترهای متعدد، بزرگی خود را به رخ فقرا میکشد، تواضع کاذب را نشان میدهد. این رفتار، با نقدهای عرفانی، مانند سخنان بایزید بسطامی در باب ریا، همخوانی دارد که اخلاص را شرط کمال میداند.
داستان بهلول و هارون، نمونهای از طنز عرفانی است که غرور را به چالش میکشد. بهلول، با ارزشگذاری هارون به «چهل دینار» (قیمت لنگه)، پوچی خودنمایی را آشکار میکند. این نقد، از منظر روانشناسی اجتماعی، با مکانیسمهای دفاعی خودنمایی قابل تحلیل است.
درنگ: تواضع کاذب، با خودنمایی و ریا همراه است، اما تواضع حقیقی، بینیاز از جلب توجه و با نیت خالص برای حق است. |
نقد دیدگاههای سنتی درباره تواضع به غیرمؤمن
درسگفتار، به دیدگاه شارح که تواضع به کافر را غیرمجاز میداند، انتقاد کرده و استدلال میکند که همه مخلوقات، بندگان خدا هستند و تواضع به آنها، مگر به ذلت منجر شود، جایز است. این نقد، با آیه قرآن کریم همراستاست:
«ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ»
(سوره محمد، آیه 11، : این بدان سبب است که خدا سرور کسانی است که ایمان آوردهاند و کافران را سروری نیست). «مولى» در این آیه، به معنای یاریگر است، نه اینکه کافران خدا نداشته باشند.
تواضع به خلق، بهسان نسیمی است که قلبها را نرم میکند و به الفت میرساند، مانند «مؤلفة قلوبهم» (سوره توبه، آیه ۶۰) که به جذب غیرمؤمنان از طریق محبت اشاره دارد. این دیدگاه، تفاسیر سنتی را به بازنگری دعوت میکند.
درنگ: تواضع به غیرمؤمن، در صورت عدم ذلت، جایز است و میتوان با محبت، قلبها را به حق جذب کرد. |
تمایز تواضع و ذلت
تواضع با ذلت متفاوت است. تواضع، رفعت میآورد، اما ذلت در برابر دشمن در حال جنگ جایز نیست. تواضع، بهسان کبوتری جلد است که بالا میرود و پایین میآید، اما ذلت، بهسان قفسی است که آزادی را سلب میکند.
درنگ: تواضع، عملی کریمانه است که رفعت میآورد، اما ذلت، نشانه ضعف و تسلیم است که در برابر دشمن جایز نیست. |
نقد خشونت و تعصب در روابط اجتماعی
درسگفتار، از خشونت و تعصب در روابط با غیرمؤمنان انتقاد کرده و بر رفتار متین و کریمانه با همه تأکید دارد. مثال واکنشهای تند به بیحجابی، نشاندهنده رفتارهایی است که به جای جذب، دفع میکنند. رفتار سالک، بهسان باغبانی است که با نسیم محبت، گلها را میپروراند، نه با تندباد خشم.
درنگ: رفتار کریمانه و متین با همه مخلوقات، به جای خشونت و تعصب، قلبها را به دین حق جذب میکند. |
نقد سختگیری در دین
درسگفتار، به سختگیریهای غیرضروری در پذیرش دین انتقاد کرده و بر سهولت ورود به آن تأکید دارد. این دیدگاه، با آیه قرآن کریم همراستاست:
«يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»
(سوره بقره، آیه ۱۸۵, : خدا برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد).
سهولت در دین، بهسان دری است که به روی همه گشوده، نه قفلی که تنها با کلیدهای پیچیده باز شود.
درنگ: دین حق باید آسان و دعوتکننده باشد، نه با سختگیریهایی که مانع ورود شوند. |
داستان طنزآمیز و نقد ترس و نفاق
داستان مواجهه با سگ نگهبان، بهصورت طنزآمیز، ترس و نفاق را نقد میکند. در این داستان، با شجاعت و صداقت، تهدید به فرصتی برای محبت بدل میشود. این داستان، بهسان آینهای است که حقیقت را در برابر نفاق نشان میدهد.
درنگ: شجاعت و صداقت، ترس و نفاق را زایل میکنند و راه را برای محبت و تواضع هموار میسازند. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با نقد غرور، خودنمایی، و ناهنجاریهای اجتماعی، نشان داد که تواضع حقیقی از ریا و تعصب به دور است. نقد دیدگاههای سنتی، تمایز تواضع و ذلت، و دعوت به رفتار کریمانه، عمق بینش عرفانی و جامعهشناختی متن را آشکار کرد. داستانهای طنز و تشبیهات، مفاهیم را ملموس و جذاب ساختند.
نتیجهگیری کلی
درسگفتارهای منازل السائرین (جلسات ۳۵۱)، نقشهای جامع برای فهم تواضع در عرفان اسلامی ارائه میدهند. با تبیین مراتب تواضع (للدین، للخلق، للحق)، اصول سهگانه تواضع للخلق (رضایت به مؤمن، رعایت حق دشمن، پذیرش عذر معتذر)، و مصادیق عملی آن، این متن به اصلاح رفتار فردی و اجتماعی دعوت میکند. نقد غرور، خودنمایی، خشونت، و سختگیریهای دینی، همراه با تشبیهات عرفانی و داستانهای طنز، عمق و جذابیت متن را دوچندان ساخته است. این اثر، برای پژوهشگران عرفان، الهیات، و جامعهشناسی، منبعی غنی و میانرشتهای فراهم میآورد که با زبانی فاخر و ساختاری علمی، مفاهیم پیچیده را بهگونهای روشن و جذاب منتقل میکند.
با نظارت صادق خادمی |