متن درس
باب الفتوة: تحلیلی عرفانی و اخلاقی از منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۵۳)
دیباچه
کتاب منازل السائرین، اثر جاودانه خواجه عبدالله انصاری، چونان نوری درخشان در آسمان عرفان اسلامی، راهنمای سالکان طریق حق است. این اثر، با چیدمانی نظاممند از سیصد منزل، سیر و سلوک عرفانی را در قالب مراتبی دقیق و عمیق ترسیم کرده و هر منزل را چون پلکانی به سوی کمال معنوی قرار داده است. در میان این منازل، «باب الفتوة» چون گوهری تابناک در قسم اخلاق میدرخشد و فضیلتی را بازمینمایاند که در آن، آزادمنشی، بزرگواری و انبساط روح به کمال میرسد. هدف، بازنمایی این فضیلت والا به مثابه پلی میان عرفان نظری و عملی است که سالک را از خودخواهی به سوی محبت الهی رهنمون میسازد.
بخش نخست: ساختار منازل السائرین و جایگاه فتوة
چیدمان نظاممند منازل
منازل السائرین، چونان نقشهای دقیق از مسیر سلوک، عرفان را در سیصد منزل سامان داده است. این منازل در ده قسم، هر قسم شامل ده باب و هر باب دربرگیرنده سه فراز، به گونهای طراحی شده که سالک را گام به گام به سوی مقصود رهنمون میسازد. قسم اخلاق، که فتوة در آن جای دارد، چونان باغی پرثمر، فضایل والای انسانی را پرورش میدهد. فتوة، پس از منازلی چون صبر، صدق، ایثار و تواضع، در جایگاه هشتم این قسم قرار گرفته و نشانهای از بلوغ اخلاقی سالک است.
تحلیل جایگاه فتوة
فتوة، در این سلسلهمراتب، چونان قلهای است که پس از فروتنی و صداقت پدیدار میشود. این مقام، با انبساط روح و بزرگواری همراه است و سالک را از تنگنای قبض به سوی گستره بسط هدایت میکند. قرآن کریم، در آیهای نورانی، این انبساط را چنین توصیف میکند:
تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (سوره بلد، آیه ۱۷)
«و به صبر و مهربانی یکدیگر را سفارش میکردند» ().
این آیه، مرحمت را به مثابه ثمره فتوة و نتیجه صبر معرفی میکند، که در آن، سالک از خودخواهی رها شده و به سوی محبت و بخشش گام برمیدارد.
درنگ: فتوة، به عنوان منزل هشتم قسم اخلاق، پلی است میان تواضع و مرحمت، که سالک را از انقباض نفس به انبساط روح رهنمون میسازد. |
بخش دوم: تعریف عرفان و پیوند آن با فتوة
نفی طمع: جوهره عرفان
عرفان، در دیدگاه منازل السائرین، به نفی طمع از نفس سالک تعریف شده است. این نفی، در سه شعبه متجلی میشود: نفی طمع از غیر، نفی طمع از خود، و نفی طمع از خدا. نفی طمع از غیر، به معنای رهایی از انتظار منفعت از دیگران است؛ نفی طمع از خود، به کنار گذاشتن خودخواهی اشاره دارد؛ و نفی طمع از خدا، محبت خالصانه به ذات اقدس الهی را بدون چشمداشت پاداش نشان میدهد.
پیوند فتوة با نفی طمع
فتوة، چونان شاخهای از این درخت عرفانی، با نفی طمع پیوندی ناگسستنی دارد. جوانمرد، که در فتوة به کمال میرسد، نه از دیگران چیزی میطلبد، نه خود را برتر میبیند، و نه از خداوند جز او را میخواهد. این آزادمنشی، که در فتوة متبلور است، سالک را به مقامی میرساند که چونان نسیمی سبکبال، از بند تعلقات رها میشود.
درنگ: نفی طمع، به عنوان جوهره عرفان، در فتوة به اوج خود میرسد، جایی که سالک از هرگونه طلبکاری رها شده و به آزادمنشی دست مییابد. |
بخش سوم: تمایز مقام و منزل
مفهوم مقام و منزل
در نظام عرفانی منازل السائرین، مقام به جایگاه ثابت و ماندگار سالک اشاره دارد، در حالی که منزل، مرحلهای گذراست که سالک در آن مهارتهای معنوی را کسب میکند. فتوة، به عنوان منزلی در قسم اخلاق، مرحلهای است که سالک را به سوی انبساط و مرحمت هدایت میکند، اما خود مقدمهای برای مقامات پایدار است.
جمعبندی بخش
تمایز میان مقام و منزل، چونان خطی است که مسیر پویای سلوک را از مقصد نهایی آن جدا میکند. فتوة، در این مسیر، چونان ایستگاهی است که سالک در آن، با کسب فضایل اخلاقی، آماده ورود به مقامات والاتر میشود.
بخش چهارم: فتوة در قرآن کریم
آیه اصحاب کهف و فتوة
قرآن کریم، در سوره کهف، فتوة را در داستان اصحاب کهف به زیبایی ترسیم کرده است:
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ أَمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (سوره کهف، آیه ۱۳)
«ما داستانشان را به راستی بر تو حکایت میکنیم. آنان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم» ().
این آیه، اصحاب کهف را به عنوان «فتیه» (جوانمردان) معرفی میکند که به دلیل ایمان به خدا و استقامت در راه حق، به هدایت الهی آراسته شدند.
نقد نقل ناقص آیه
درسگفتار، به درستی نقد میکند که نقل ناقص آیه («إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ») بدون ذکر صدر آن («نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ»)، به برداشت نادرست از فتوة منجر شده است. صدر آیه، بر حقانیت داستان و جمعی بودن فتوة تأکید دارد، که حذف آن، عمق مفهومی آیه را کاهش میدهد.
درنگ: فتوة در قرآن کریم، فضیلتی جمعی است که با ایمان و هدایت الهی همراه است، و نقل کامل آیات، برای درک دقیق آن ضروری است. |
بخش پنجم: ویژگیهای جوانمرد
تعریف فتوة
جوانمرد، در تعریف درسگفتار، کسی است که چیزی برای خود نخواهد، دیگران را خوار نکند، و طلبکار کسی نباشد. او آزادمنش، باگذشت و بزرگوار است، و خود را بدهکار دیگران میداند. این تعریف، فتوة را چونان گوهری مینمایاند که در آن، ایثار و تواضع به کمال میرسد.
تمایز جوانمردی از جوانی
هر جوانمردی جوان است، اما هر جوانی جوانمرد نیست. جوانی، به طراوت و تازگی اشاره دارد، در حالی که جوانمردی، با آزادمنشی و کنار گذاشتن رذایل اخلاقی تعریف میشود. جوانمرد، چونان درختی است که ریشه در فضایل دارد، در حالی که جوانی، تنها شاخهای از طراوت ظاهری است.
جمعبندی بخش
فتوة، به عنوان نقطه اوج فضایل اخلاقی، سالک را به مقامی میرساند که در آن، آزادمنشی و بزرگواری، چونان دو بال، او را به سوی کمال پرواز میدهند.
بخش ششم: فتوة به مثابه فضیلت جمعی
جاذبه جوانمرد
جوانمرد، چونان الماسی است که به دلیل ارزش ذاتی و جاذبه معنوی، دیگران را به سوی خود جذب میکند. قرآن کریم، با تأکید بر جمع بودن «فتیه» در آیه اصحاب کهف میمد، فتوة را فضیلتی جمعی معرفی میکند که نمیتواند تنها باشد.
تمثیل الماس
الماس، که در درسگفتار به زیبایی با جوانمرد مقایسه شده، گوهری است که در عمق زمین و پس از سالها فشار پدید میآید. جوانمرد نیز، با تحمل سختیها و پرورش فضایل، چون الماسی خیرهکننده، دیگران را به سوی خود میکشد و شبکهای از همراهان همسو ایجاد میکند.
بخش هفتم: نمونههای تاریخی فتوة
سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)
درسگفتار، با اشاره به سیره پیامبر اکرم (ص) و حضرت زهرا (س)، فتوة را در رفتارهایی چون سادگی، ایثار و بزرگواری ایشان متجلی میداند. پیامبر (ص)، با طراوت و آزادمنشی، و حضرت زهرا (س)، با عرفان و اخلاص، نمونههای والای جوانمردیاند.
نقد رفتارهای غیرجوانمردانه
در مقابل، رفتار برخی شخصیتهای تاریخی، که به دلیل خودخواهی یا طمع از فتوة فاصله داشتند، مورد نقد قرار گرفته است. این نقد، بر اهمیت اخلاص و آزادمنشی در تحقق فتوة تأکید دارد.
جمعبندی بخش
نمونههای تاریخی، چونان آیینهای، تفاوت میان فتوة و رفتارهای غیراخلاقی را نشان میدهند و سالک را به الگوگیری از سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) دعوت میکنند.
بخش هشتم: پیوند فتوة با صبر و مرحمت
صبر: پایه اخلاق
قرآن کریم، صبر را به عنوان اولین صفت اخلاقی در آیهای نورانی معرفی میکند:
تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (سوره بلد، آیه ۱۷)
«و به صبر و مهربانی یکدیگر را سفارش میکردند» ().
صبر، چونان ریشهای است که فضایل دیگر، از جمله تواضع و صدق، از آن میرویند.
مرحبه: ثمره فتوة
مرحمت، که در پایان آیه است، نتیجه انبساط و فتوة است. این فضیلت، سالک را به مقامی میرساند که در آن، محبت و بخشش، چونان جویباری زلال، از قلب او جاری میشود.
جمعبندی بخش
صبر و مرحمت، چون دو سر طیف فضایل اخلاقی، فتو را در میانه خود جای دادهاند و سالک را از سختی به انس با حق رهنمون میسازند.
نتیجهگیری نهایی
باب الفتوة در منازل السائرین، چونان گوهری درخشان، فضیلتی را باز مینمایاند که در آن، آزادمنشی، بزرگواری و انبساط روح به کمال میرسد. این تحلیل، فتوة را به عنوان پلی میان عرفان نظری و عملی معرفی کرد. آیه اصحاب کهف، فتوة را فضیلتی جمعی و الهی نشان داد، و تمثیل الماس، به جاذبه معنوی آن اشاره کرد. فتوة، نه تنها سالک را به کمال اخلاقی میرساند، بلکه جامعه را نیز با نور خود روشن میکند.
با نظارت صادق خادمی |