متن درس
منازل السائرین: تبیین فتوة در عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۵۷)
مقدمه: فتوة، جلوهای از کرامت و حسن سلوک
در گستره عرفان اسلامی، فتوة یا جوانمردی چونان گوهری درخشان در مسیر سلوک معنوی میدرخشد. این مفهوم، که در «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری بهعنوان یکی از مقامات برجسته اخلاقی تبیین شده، نهتنها نمود کرامت انسانی است، بلکه راهی است بهسوی تعادل در تعاملات اجتماعی و معنوی. فتوة، در این اثر، چونان پلی است که سالک را از خودپرستی به سوی خیرخواهی و از خصومت به سوی آشتی رهنمون میشود.
بخش اول: مراتب فتوة و جایگاه آن در سلوک عرفانی
مفهوم فتوة: حسن سلوک و کرامت انسانی
فتوة، در نگاه خواجه عبدالله انصاری، تجلی حسن سلوک و کرامت انسانی است. این مفهوم، سالک را به رفتاری کریمانه و بزرگوارانه دعوت میکند که در آن، عزت نفس با خیرخواهی برای دیگران درهمآمیخته است. فتوة، چونان نسیمی است که غبار کینه و خصومت را از دل میزداید و فضایی از صفا و آرامش در روابط انسانی پدید میآورد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در تبیین این مفهوم، فتوة را فراتر از انفعال یا تسریخوری میدانند و آن را بهعنوان عملی متعادل معرفی میکنند که در آن، سالک نه خود را تحقیر میکند و نه دیگران را خوار میسازد.
درنگ: فتوة، تجلی حسن سلوک است که سالک را به تعامل کریمانه با دیگران، اعم از دوستان و دشمنان، دعوت میکند، اما این کرامت، هرگز به معنای تحقیر خود یا پذیرش ظلم نیست.
مراتب سهگانه فتوة
خواجه عبدالله انصاری فتوة را در سه مرتبه تعریف میکند: ترک خصومت، تغافل از لغزشها، و فراموشی آزارها. این مراتب، چونان پلههای نردبانی هستند که سالک را به قله کمال عرفانی رهنمون میشوند. هر مرتبه، جلوهای از کرامت و بزرگواری است که در تعاملات اجتماعی و معنوی نمود مییابد.
- ترک خصومت: این مرتبه، دعوت به پرهیز از دشمنیهای بیفایده، بهویژه در مسائل جزئی با مؤمنان، همسایگان، و برادران دینی است. ترک خصومت، چونان خاموش کردن آتشی است که میتواند روابط انسانی را به خاکستر بدل کند.
- تغافل از لغزشها: تغافل، چشمپوشی آگاهانه از خطاهای کوچک دیگران است. این عمل، چونان نسیمی است که غبار خطاها را از دل میزداید و روابط را از تنشهای غیرضروری حفظ میکند.
- فراموشی آزارها: نسیان آزار، به معنای پاک کردن کینهها از ذهن و رفتار کریمانه با دیگران است. این مرتبه، سالک را به صفا و آرامش درونی میرساند، گویی دل او چون آینهای صیقلیافته، عاری از هرگونه کدورت میشود.
نقد تعریف خواجه از فتوة
خواجه در تعریف فتوة میفرماید: «ان لا تشهد لك فضلا و لاترى لك حقا»، یعنی سالک نباید برای خود فضیلتی قائل شود و حقی برای خود نبیند. این تعریف، به نظر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نادرست است، زیرا با کرامت انسانی و حقوق طبیعی موجودات در تضاد است. فتوة، هرگز به معنای نفی عزت نفس یا چشمپوشی از حقوق مشروع نیست. این نقد، چونان چراغی است که تاریکیهای تفاسیر نادرست را روشن میسازد و بر ضرورت بازتعریف فتوة با معیارهای دینی تأکید دارد.
بخش دوم: نقد تفاسیر و اصلاح فتوة
نقد تفسیر شارح (کاشانی)
شارح منازل السائرین، عبدالرزاق کاشانی، در تفسیر فتوة، آن را به انفعال مطلق و ترک خصوم با هر کس، حتی شیطان، سوق داده است. او میگوید: «ان لا تخاصم احدآ على حقك ظاهرآ و لا تخطر ببالك ان لك عليه حقآ باطنآ». این تفسیر، که حتی نفی حقطلبی در باطن را توصیه میکند، از منظر عرفان اصیل و منطق دینی ناپذیرفتنی است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این تفسیر را چونان کژراههای میدانند که عرفان را به اعتیاد و انفعال تقلیل میدهد، نه به صفا و کرامت. این نقد، چونان تیغی است که پردههای توهم را میدرد و حقیقت فتوة را آشکار میسازد.
درنگ: تفسیر شارح از فتوة، که به انفعال مطلق و نفی حقطلبی دعوت میکند، با عرفان اصیل و منطق دینی ناسازگار است و نیازمند اصلاح است.
ضرورت تعادل در فتوة
فتوة، در نگاه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، عملی متعادل است که بین گذشت و ایستادگی توازن برقرار میکند. وجود تفاوتها و تنازع در روابط انسانی، چونان امواجی است که کشتی زندگی را به تلاطم میاندازد. فتوة، در مسائل جزئی، سالک را به اغماض و تغافل دعوت میکند، اما در برابر کفر، فسق، و ظلم، ایستادگی را ایجاب مینماید. این تعادل، چونان ترازویی است که عدالت و کرامت را در یک کفه و مرحمت و گذشت را در کفه دیگر قرار میدهد.
استناد به قرآن کریم
برای تبیین ضرورت ایستادگی در برابر ظلم، به آیات قرآن کریم استناد شده است. یکی از این آیات، آیهای از سوره توبه است که میفرماید:
وَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ
ترجمه (): «و با پیشوایان کفر پیکار کنید» (سوره توبه، آیه ۱۲).
این آیه، بر ضرورت پیکار با پیشوایان کفر تأکید دارد و نشان میدهد که ترک خصومت مطلق با دین سازگار نیست. همچنین، آیهای دیگر از سوره بقره بر اعتدال در پاسخ به تجاوز تأکید میکند:
فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ
ترجمه (): «و به همان سان که بر شما تجاوز شد، تجاوز کنید» (سوره بقره، آیه ۱۹۴).
این آیات، چونان مشعلهایی هستند که مسیر فتوة را روشن میکنند و سالک را از انفعال یا تسامح مطلق بازمیدارند.
بخش سوم: فتوة در روابط اجتماعی
ترک خصومت در مسائل جزئی
ترک خصومت در مسائل جزئی با مؤمنان، همسایگان، و برادران دینی، یکی از ارکان فتوة است. این عمل، چونان خاموش کردن جرقهای است که میتواند به آتشی بزرگ بدل شود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که ترک خصومت، به معنای پرهیز از دعواهای بیفایده است، نه انفعال در برابر ظلم. برای مثال، اگر همسایهای خطایی کوچک مرتکب شد، سالک باید از دعوا و تنش پرهیز کند و با تغافل، روابط را حفظ نماید.
تغافل و نسیان: کلید صفا در روابط
تغافل از لغزشها و فراموشی آزارها، دو رکن دیگر فتوة هستند که سالک را به صفا و آرامش درونی رهنمون میکنند. تغافل، چونان چشمپوشی از خطای برادر دینی است که نهتنها تنش را کاهش میدهد، بلکه از عذرخواهی غیرضروری جلوگیری میکند. نسیان آزار، به معنای پاک کردن کینهها از دل است، گویی سالک، چون آینهای زلال، هیچ کدورتی را در خود نگه نمیدارد. بااینحال، نسیان مطلق، بهویژه در برابر دشمنان، غیرواقعبینانه است، زیرا نفس انسانی به طور طبیعی آزارها را به خاطر میسپارد. فتوة، سالک را به کنترل این خاطرات و رفتار کریمانه دعوت میکند.
درنگ: تغافل از لغزشها و نسیان آزارها، سالک را به صفا و آرامش درونی میرساند، اما نسیان مطلق در برابر دشمنان، غیرعقلانی است و هوشیاری را ایجاب میکند.
حقوق متقابل موجودات
در نظام هستی، موجودات دارای حقوق متقابل هستند. فتوة، نمیتواند یکطرفه باشد و باید حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد. این اصل، چونان رشتهای است که موجودات را به یکدیگر پیوند میدهد و از انزوای اخلاقی جلوگیری میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که فتوة، سالک را به رعایت این حقوق و تعادل در تعاملات دعوت میکند.
بخش چهارم: فتوة در روایات و مثالهای عملی
روایت حضرت علی (ع) در فتوة
در روایتی از حضرت علی (ع)، فتوة به تحمل خطاهای جزئی برادران و حسن سلوک با همسایگان تعریف شده است. این روایت، چونان نقشهای است که مسیر فتوة را در روابط اجتماعی ترسیم میکند. تحمل خطاهای کوچک، از جنجالهای بیفایده جلوگیری میکند و حسن سلوک با همسایگان، روابط را به صفا و محبت مزین میسازد.
مثال عملی فتوة
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار خود، به نمونهای عینی از فتوة اشاره میکنند: ضمانت برای زنی فقیر که به دلیل نبود ضامن در بازداشت بود. این عمل، که با خیرخواهی و کرامت همراه بود، نشاندهنده فتوة در عمل است. همچنین، داستان کمک به زندانیان و پرهیز از سختگیری، چونان جلوهای از جوانمردی است که مشکلات اجتماعی را کاهش میدهد. این مثالها، چونان آیینههایی هستند که حقیقت فتوة را در زندگی روزمره نشان میدهند.
درنگ: فتوة در عمل، با خیرخواهی و کرامت در روابط اجتماعی نمود مییابد، مانند ضمانت برای فقرا و کمک به خطاکاران بدون سختگیری.
نقد عرفان قلندری و اعتیادی
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، عرفانی را که به تسامح مطلق و انفعال دعوت میکند، به اعتیاد تشبیه میکنند. این نوع عرفان، که به صفا و بیتوجهی به ظلم دعوت میکند، چونان مخدری است که سالک را از واقعیت دور میسازد. عرفان اصیل، تعادل بین مرحمت و ایستادگی را حفظ میکند و سالک را به هوشیاری در برابر فسق و ظلم دعوت مینماید.
بخش پنجم: فتوة در برابر فسق و فجور
نفی تسامح در برابر فسق و فجور
فتوة، بههیچوجه تسامح در برابر فسق و فجور نیست. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که سالک باید در برابر ظلم و فساد ایستادگی کند و از انفعال پرهیز نماید. این اصل، چونان سپری است که سالک را در برابر کژرویهای اخلاقی محافظت میکند. روایت معانی الاخبار نیز بر این نکته تأکید دارد که فتوة، خیرخواهی و تقسیم نعمت با دیگران، حتی دشمنان، است، اما این خیرخواهی، هرگز به معنای پذیرش ظلم نیست.
طعام موضوع: خیرخواهی در فتوة
روایت دیگری از معانی الاخبار، فتوة را به «طعام موضوع» تشبیه میکند، یعنی تقسیم نعمت با دیگران، حتی دشمنان. این عمل، چونان سفرهای گسترده است که همه را به خیر و برکت دعوت میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این اصل را با مثالهایی از زندگی روزمره، مانند تقسیم غذا با دیگران و پرهیز از خودخوری، تبیین میکنند. این خیرخواهی، جلوهای از کرامت انسانی است که فتوة را در روابط اجتماعی متجلی میسازد.
جمعبندی
باب فتوة در «منازل السائرین»، چونان گوهری درخشان در عرفان اسلامی، سالک را به حسن سلوک، کرامت، و تعادل در تعاملات اجتماعی دعوت میکند. مراتب سهگانه فتوة – ترک خصومت، تغافل از لغزشها، و فراموشی آزارها – راهی به سوی صفا و آرامش درونی است. بااینحال، نقد آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره بر تفاسیر خواجه و شارح، نشاندهنده ضرورت بازتعریف فتوة با معیارهای دینی و عرفانی است. فتوة، نه انفعال است و نه تسامح مطلق، بلکه عملی متعادل است که حقوق متقابل موجودات را به رسمیت میشناسد و در برابر فسق و ظلم، ایستادگی را ایجاب میکند. مثالهای عملی، مانند ضمانت برای فقرا و خیرخواهی با خطاکاران، و استناد به آیات قرآن کریم و روایات حضرت علی (ع)، این مفهوم را بهگونهای زنده و کاربردی ارائه میدهند.
با نظارت صادق خادمی