متن درس
منازل السائرین: تبیین مرتبه دوم فتوت و حسن سلوک
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۵۸)
مقدمه
کتاب شریف منازل السائرین، اثر جلیلالقدر خواجه عبدالله انصاری، از متون بنیادین عرفان اسلامی است که مراحل سلوک معنوی را با دقتی عمیق و بیانی شگرف ترسیم میکند. در این اثر، فتوت یا جوانمردی بهعنوان یکی از مقامات برجسته سلوک، جایگاهی ویژه دارد. درسگفتار حاضر، که در جلسه سیصد و پنجاه و هشتم از سلسله درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره ارائه شده، به تبیین مرتبه دوم فتوت اختصاص دارد. این مرتبه، با تمرکز بر حسن سلوک، بزرگواری، و تعامل موزون با دیگران، راهی به سوی تعالی اخلاقی و اجتماعی میگشاید
بخش نخست: تعریف مرتبه دوم فتوت و نقد تعاریف پیشین
مفهومشناسی فتوت در مرتبه دوم
مرتبه دوم فتوت، چنانکه در بیان خواجه عبدالله انصاری آمده، بر سه اصل استوار است: نزدیک شدن به کسی که معصیت کرده، اکرام کسی که اذیت کرده، و عذرخواهی از کسی که ضرر زده، همه با گشادهدلی و بزرگواری، نه با خشم فروخورده یا صبر تحمیلی. این اصول، در کلام آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، بهعنوان تجلی حسن سلوک و تعامل موزون با دیگران معرفی شدهاند. ایشان، با نقدی عالمانه بر تعاریف پیشین، بهویژه دیدگاههای قلندری که فتوت را به خودکمبینی یا انفعال تقلیل میدهند، تأکید دارند که فتوت، عملی آگاهانه و اثرگذار است که به خیر اجتماعی و اصلاح روابط میانجامد.
درنگ: فتوت در مرتبه دوم، نه انفعال در برابر معصیت است و نه سختگیری در برابر اذیت، بلکه تعاملی است موزون که با معرفت و بزرگواری، به باز شدن گرههای اجتماعی و تعالی اخلاقی منجر میشود.
نقد تعاریف قلندری و خودکمبینی
در نقد تعاریف پیشین، بهویژه شرح کاشانی بر منازل السائرین، تأکید شده که فتوت را نباید به خود را از همه پستتر دانستن یا انفعال مطلق فروکاست. این دیدگاه، که گاه در عرفان قلندری نمود مییابد، بهگونهای است که گویی انسان باید خود را «آشغال» و دیگران را برتر بداند. چنین برداشتی، به گفته ایشان، نهتنها به شیر تو شیر شدن امور میانجامد، بلکه با روح روایات اسلامی، مانند کلام امام صادق علیهالسلام که فتوت را حسن سلوک و رعایت حقوق دیگران میداند، ناسازگار است. فتوت، در این نگاه، چونان جویباری است که با لطافت و هوشمندی، مسیر روابط را هموار میسازد، نه آنکه با انفعال، به هرج و مرج اجتماعی بینجامد.
ارجاع روایی
روایتی از امام صادق علیهالسلام در این باب، راهنمایی روشن است: «الفتوة حسن السلوک مع الاخوان و تحمل الأذی و رعایت حقوق الجیران» (معانی الأخبار، شیخ صدوق). این کلام، فتوت را بهعنوان حسن سلوک با دوستان، تحمل اذیت، و رعایت حقوق همسایگان تعریف میکند، که با دیدگاه آیتالله نکونام همراستاست. این روایت، فتوت را عملی آگاهانه و هدفمند معرفی میکند که به خیر جمعی میانجامد.
تحلیل عرفانی و روانشناختی
از منظر عرفان عملی، فتوت در این مرتبه، دعوتی است به تهذیب نفس و پرورش قلب. این دیدگاه با کلام غزالی در احیاء علوم الدین همسو است که اخلاق را پلی به سوی کمال معنوی میداند. از منظر روانشناسی اجتماعی، فتوت را میتوان با نظریه تبادل اجتماعی مقایسه کرد، که بر تعاملات مبتنی بر خیرخواهی و اعتماد تأکید دارد. تمثیل «شیر تو شیر» در بیان ایشان، به طنزی عالمانه، خطای انفعال مطلق یا سختگیری افراطی را نشان میدهد، گویی که انسان یا باید چون دریا همهچیز را در خود حل کند یا چون صخرهای سخت، همهچیز را بشکند.
بخش دوم: فتوت بهعنوان حسن سلوک و تعامل موزون
تعریف حسن سلوک در فتوت
فتوت، در نگاه آیتالله نکونام، حسن سلوک و تعاملی موزون است که هدفش باز کردن گرههای اجتماعی و ایجاد روند سالم در جامعه است. این تعامل، نه گذشت کورکورانه است که به جری شدن خطاکار بینجامد، و نه سختگیری افراطی که به درگیری و تنش منجر شود. فتوت، چونان باغبانی است که با ظرافت، شاخههای ناسالم را هرس میکند و نهالهای خیر را میپروراند.
درنگ: فتوت، تعاملی است که با تشخیص و معرفت، به خیر اجتماعی و اصلاح روابط میانجامد، نه آنکه با انفعال یا سختگیری، به هرج و مرج یا تنش منجر شود.
نقد دو رویکرد افراطی
ایشان با نقد دو رویکرد افراطی، یعنی «اوانس بیش از حد» و «سختگیری»، فتوت را عملی میدانند که نیازمند تشخیص موقعیت و اثرگذاری مثبت است. اگر اوانس بیش از حد باشد، گویی به خطاکار مجال جری شدن دادهایم، و اگر سختگیری کنیم، گویی خود به اختلال در روابط دامن زدهایم. این دیدگاه، با فقه شیعی، بهویژه آرای شیخ انصاری در باب عدالت اجتماعی، همخوانی دارد که بر تعادل در رفتار تأکید میکند.
تحلیل جامعهشناختی
از منظر جامعهشناسی، فتوت را میتوان با نظریه گافمن در باب تعاملات اجتماعی مقایسه کرد، که بر مدیریت هوشمندانه روابط تأکید دارد. مثال ایشان، مانند «اوانس بدی، خراب میشه؛ سخت بگیری، خراب میشه»، نشاندهنده ظرافت این تعادل است. فتوت، در این نگاه، چونان نسیمی است که نه طوفان میآفریند و نه ساکن میماند، بلکه فضا را به لطافت طراوت میبخشد.
بخش سوم: اجزای مرتبه دوم فتوت
نزدیک شدن به معصیتکار (تقرب من یعصیک)
نخستین جزء مرتبه دوم فتوت، نزدیک شدن به کسی است که معصیت کرده، مانند غیبت یا تهمت. این نزدیکی، نه از سر انفعال، بلکه با محبت و ارفاق است تا خطاکار به اصلاح ترغیب شود. آیتالله نکونام، با تمثیلی زیبا، این عمل را به هدیه دادن به دشمن تشبیه میکنند، گویی که با محبت، دشمنی به دوستی بدل میشود.
تحلیل عرفانی
این اصل، ریشه در عرفان عملی دارد که محبت را کلید گشایش قلبها میداند. مولانا در مثنوی معنوی نیز بر محبت بهعنوان عاملی برای تحول نفوس تأکید دارد. از منظر روانشناسی مثبت، این عمل با نظریه بخشش سلیگمن همخوانی دارد، که بخشش را راهی به سوی بهزیستی روانی میداند.
اکرام اذیتکننده (تکرم من یؤذیک)
دومین جزء، اکرام کسی است که اذیت غیرعمدی کرده، مانند تصادف. ایشان تأکید دارند که بهجای درگیری، باید با کرامت و بزرگواری رفتار کرد. مثال تصادف، که در آن دو نفر بهجای نزاع، به دوستی میرسند، نشاندهنده اثر اجتماعی این اصل است.
تحلیل روانشناختی
این اصل، با نظریههای روانشناسی اجتماعی، مانند هویت اجتماعی، همراستاست که بر حفظ کرامت در تعاملات تأکید دارد. تمثیل «چوب برندار بزنی»، به طنزی حکیمانه، خطای نزاع را نشان میدهد و کرامت را چونان پلی به سوی دوستی ترسیم میکند.
عذرخواهی از ضررزننده (تعتذر الی من یجنی علیک)
سومین جزء، عذرخواهی از کسی است که ضرر زده، مانند شکستن کاسه. این عمل، با گشادهدلی و نه خشم فروخورده، به حفظ عزت نفس طرف مقابل میانجامد. تمثیل «کاسه شکست، بگو دفع بلا شد»، این اصل را به زیبایی نشان میدهد.
تحلیل اخلاقی
این اصل، با کلام امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه همسو است که کرامت را در بخشش و بزرگواری میداند. از منظر فلسفه اخلاق، این عمل را میتوان با دیدگاه کانت در باب خیرخواهی مقایسه کرد.
درنگ: اجزای مرتبه دوم فتوت، با محبت، کرامت، و عذرخواهی آگاهانه، قلبها را به هم نزدیک میکند و جامعه را به سوی خیر و دوستی سوق میدهد.
بخش چهارم: اهمیت گشادهدلی و بزرگواری در فتوت
سماحة و براحة در برابر کظم و مصابرة
آیتالله نکونام تأکید دارند که فتوت باید با سماحة (بزرگواری قلبی) و براحة (گشادهدلی) باشد، نه کظم (خشم فروخورده) یا مصابرة (صبر تحمیلی). سماحة، چونان آفتابی است که قلب را روشن میکند، و براحة، چونان نسیمی که روح را طراوت میبخشد.
ارجاع قرآنی
﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ (قرآن کریم، سوره اعراف، آیه ۱۹۹، )
ترجمه: «با گذشت رفتار کن و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان.» این آیه، بر فتوت بهعنوان عملی مبتنی بر گذشت و نیکی تأکید دارد.
تحلیل عرفانی و روانشناختی
سماحة و براحة، در عرفان مولوی، به انبساط قلب و در روانشناسی مثبت، به بهزیستی روانی پیوند خوردهاند. مثال «کاسه شکست، بگو الحمدلله دفع بلا شد»، نشاندهنده گشادهدلی است که قلب را از قساوت حفظ میکند.
بخش پنجم: فتوت و تأثیر اجتماعی آن
خاطره عالم ربانی
ایشان با نقل خاطرهای از عالم ربانی که فقیر را «رسول خدا» خطاب کرد، نشان میدهند که فتوت، عملی است که عزت نفس دیگران را حفظ میکند. این خاطره، چونان گوهری است که نور کرامت را در دلها میتاباند.
تحلیل جامعهشناختی
این عمل، با دیدگاه وبر در باب اخلاق دینی همراستاست که بر تأثیر رفتارهای اخلاقی در حفظ هویت اجتماعی تأکید دارد. فتوت، در این نگاه، نهتنها خیر مادی، بلکه کرامت انسانی را به ارمغان میآورد.
درنگ: فتوت، با حفظ عزت نفس دیگران و محبت بیمنت، به خیر اجتماعی و تقویت پیوندهای انسانی میانجامد.
بخش ششم: نقد فرهنگ خشونت و فقدان محبت
تحلیل تاریخی و جامعهشناختی
ایشان با نقد فرهنگ خشونت و تندی در جامعه ایرانی، که متأثر از تاریخ طاغوتی است، تأکید دارند که فتوت نیازمند یادگیری محبت و بزرگواری است. این نقد، چونان آینهای است که کاستیهای فرهنگی را نشان میدهد و راه به سوی اصلاح میگشاید.
تحلیل فرهنگی
این دیدگاه، با مطالعات جلال آلاحمد در باب غربزدگی همخوانی دارد که بر تأثیر فرهنگهای بیگانه بر رفتار اجتماعی تأکید میکند. فتوت، در این نگاه، چونان نهالی است که نیاز به پرورش در خاک فرهنگ اسلامی دارد.
بخش هفتم: ضرورت معرفت و تشخیص در فتوت
فتوت بهعنوان عملی آگاهانه
ایشان تأکید دارند که فتوت، عملی آگاهانه و مبتنی بر معرفت است که باید نتیجه مثبت داشته باشد. فتوت کورکورانه، به خرابی جامعه میانجامد، و تشخیص، چونان چراغی است که مسیر را روشن میکند.
ارجاع روایی
روایتی از امام صادق علیهالسلام این اصل را تأیید میکند: «لیست الفتوة فی الفسق و الفجور» (معانی الأخبار، شیخ صدوق). این کلام، فتوت را از فسق جدا میداند و بر معرفت تأکید دارد.
تحلیل فلسفی
از منظر فلسفه عمل، این دیدگاه با آرای آرنت در باب قضاوت همراستاست که تشخیص را لازمه عمل اخلاقی میداند. تمثیل «اوانس بدی، جریتر میشه»، این ضرورت را به زیبایی نشان میدهد.
درنگ: فتوت، بدون معرفت و تشخیص، به انحراف میانجامد؛ تشخیص، چونان کلید گشایش قفلهای اجتماعی است.
جمعبندی
مرتبه دوم فتوت در منازل السائرین، چنانکه در درسگفتار آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تبیین شده، دعوتی است به سوی حسن سلوک، بزرگواری، و تعامل موزون. این مرتبه، با تأکید بر محبت، کرامت، و عذرخواهی آگاهانه، قلبها را به هم نزدیک میکند و جامعه را به سوی خیر سوق میدهد. نقد فرهنگ خشونت، خاطره عالم ربانی، و ارجاعات روایی و قرآنی، عمق عرفانی و اخلاقی این مقام را نشان میدهند.
با نظارت صادق خادمی