در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 360

متن درس





منازل السائرین: فتوت، محبت آگاهانه در راستای خیر

منازل السائرین: فتوت، محبت آگاهانه در راستای خیر

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 360)

مقدمه

فتوت، چونان نگینی درخشان در تارک عرفان اسلامی، از دیرباز محور تأملات عارفان و حکیمان بوده است. این مقام، که در آیینه قرآن کریم و روایات معصومین تجلی یافته، فراتر از اکرام ظاهری، به محبت آگاهانه‌ای اشاره دارد که در راستای خیر دیگری و اصلاح جامعه جریان می‌یابد. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از سخنان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تبیین فتوت به‌عنوان محبت معرفت‌محور پرداخته و از تعاریف نادرست، مانند کاسبی و قلندری، برائت می‌جوید. .

بخش نخست: تبیین فتوت و نقد تعاریف نادرست

تعریف فتوت و نقد دیدگاه خواجه عبدالله انصاری

آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره فتوت را محبت آگاهانه‌ای تعریف می‌کنند که در راستای خیر دیگری و اصلاح او جریان می‌یابد، نه عملی واجب یا در جهت کاسبی و سودجویی. ایشان با استناد به تعریف خواجه عبدالله انصاری در مرتبه دوم فتوت، که می‌فرماید: «وَ کَذَا تَکْرِيمُکَ مَنْ يُؤْذِيکَ فَإِنَّکَ تَرَاهُ مُوفِيًا لِنَفْسِکَ حَقَّهَا وَ مُوصِلاً إِيَّاهَا مَا قَدَرَ عَلَيْکَ رَبُّکَ بِحُکْمِ الْحَقِّ» (ترجمه: «و همچنین اکرام تو نسبت به کسی که به تو آزار رسانده، زیرا او را می‌بینی که حق نفس تو را ادا کرده و تو را به آنچه پروردگارت بر تو مقدر کرده به حکم حق رسانده است»)، این دیدگاه را نقد می‌کنند. به باور ایشان، اکرام اذیت‌کننده به دلیل خیر غایی (حسن فعلی)، مانند نجات از مرگ، فتوت نیست، بلکه کاسبی است، زیرا مبتنی بر نیت خیرخواهانه (حسن فاعلی) نیست.

ایشان با تمثیلی روشن، این نقد را پرورانده‌اند: اگر کسی پای شما را شکسته و این شکستن مانع مرگ شما شده، اکرام او به دلیل خیر غایی، نه جوانمردی، بلکه معامله‌ای سودجویانه است. این دیدگاه، چونان آینه‌ای، تفاوت میان نیت خالص و سودجویی را نمایان می‌سازد. از منظر فلسفه اخلاق اسلامی، این نقد با دیدگاه غزالی در باب قصد خالص و خواجه نصیر طوسی در باب حکمت عملی هم‌راستاست. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این بحث را می‌توان با نظریه کانت در باب نیت خیر یا روان‌شناسی اخلاق مقایسه کرد. طنز گزنده ایشان، مانند «به شمر هم بگیم دستت درد نکنه؟»، نقد را برای مخاطب ملموس و جذاب می‌سازد.

درنگ: فتوت، محبت آگاهانه‌ای است که در راستای خیر دیگری جریان می‌یابد. اکرام اذیت‌کننده به دلیل خیر غایی، کاسبی است، نه جوانمردی، زیرا فتوت مبتنی بر نیت خیرخواهانه (حسن فاعلی) است.

محبت آگاهانه در راستای خیر

به باور آیت‌الله نکونام، فتوت محبت آگاهانه‌ای است که باید به خیر و اصلاح دیگری منجر شود، نه به سوءاستفاده یا فساد. ایشان تأکید دارند که فتوت بدون مرز است، اما مقید به راستای خیر است و از قلندری (محبت کورکورانه) و کاسبی (محبت برای سود) به‌دور است. برای نمونه، اگر قاتل پدر بخشیده شود و این بخشش به اصلاح او بینجامد، جوانمردی است، اما اگر به تکرار جرم منجر شود، خیر نیست.

این تعریف، چونان رودی زلال، به سوی حقیقت عرفانی جاری است و با روایات معصومین، مانند کلام امام صادق علیه‌السلام که می‌فرماید: «لیست الفتوة فی الفسق و الفجور» (معانی الأخبار، شیخ صدوق، ترجمه: «جوانمردی در فسق و فجور نیست»)، هم‌سویی دارد. از منظر روان‌شناسی اجتماعی، این بحث را می‌توان با نظریه تبادل اجتماعی یا از منظر فلسفه اخلاق، با دیدگاه ارسطو در باب اعتدال مقایسه کرد. تمثیل طنزآمیز ایشان، مانند «قاتل را بخشیدی، مغازه و مادر هم دادی!»، این مفهوم را به زیبایی روشن می‌سازد.

آیه شریفه «فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» (شوری: ۴۰، : «هر کس گذشت کند و اصلاح نماید، پاداشش بر خداست») فتوت را به گذشت آگاهانه و اصلاح‌گرانه پیوند می‌دهد.

بخش دوم: معرفت، رکن بنیادین فتوت

ضرورت معرفت در جوانمردی

آیت‌الله نکونام معرفت را بزرگ‌ترین صفت جوانمردی می‌دانند و معتقدند که بدون تشخیص خیر و شر، فتوت به گمراهی یا «جوانمرگی» منجر می‌شود. ایشان با مقایسه شجاعت (عمل با معرفت) و تهور (عمل بدون معرفت)، نشان می‌دهند که فتوت نیازمند تشخیص آگاهانه است. برای نمونه، اگر محبت به قاتل به اصلاح او منجر شود، جوانمردی است، اما اگر به تکرار شر بینجامد، گمراهی است.

این دیدگاه، چونان چراغی در تاریکی، مسیر فتوت را روشن می‌سازد و با فلسفه اسلامی، مانند دیدگاه ابن‌سینا در باب عقل عملی، و عرفان عملی، مانند دیدگاه خواجه نصیر در باب حکمت، هم‌راستاست. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این بحث را می‌توان با نظریه‌های معرفت‌شناسی دکارت یا روان‌شناسی تصمیم‌گیری تحلیل کرد. طنز ایشان، مانند «بدون معرفت، جوانمرگ می‌شی!»، مفهوم را برای مخاطب جذاب و ملموس می‌کند.

درنگ: معرفت، رکن بنیادین فتوت است. بدون تشخیص خیر و شر، جوانمردی به گمراهی یا «جوانمرگی» منجر می‌شود.

نقد توجیه اکرام اذیت‌کننده

ایشان تعریف خواجه عبدالله انصاری را که اکرام اذیت‌کننده را به دلیل خیر غایی (مانند نجات از مرگ) توجیه می‌کند، نقد می‌کنند. به باور ایشان، این خیر نتیجه تقدیر الهی (حسن فعلی) است، نه نیت عامل (حسن فاعلی). اکرام چنین شخصی، کاسبی است، نه جوانمردی. برای نمونه، اگر کسی پای شما را شکسته و این شکستن مانع مرگ شما شده، خیر آن از تقدیر الهی است، نه نیت عامل، و اکرام او فتوت نیست.

این نقد، چونان تیغی تیز، حقیقت فتوت را از کاسبی جدا می‌سازد. از منظر فلسفه اخلاق اسلامی، این دیدگاه با نظر ملاصدرا در باب نیت هم‌سویی دارد. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این بحث را می‌توان با نظریه کی‌یرکگور در باب نیت ایثارگرایانه یا فلسفه عمل تحلیل کرد. مثال طنزآمیز ایشان، مانند «زن بد کرد، عارف شدی، حالا تشکر کن؟»، این نقد را روشن و جذاب می‌کند.

بخش سوم: فتوت و قصاص در راستای خیر

فتوت و قصاص، ابزارهای خیر اجتماعی

آیت‌الله نکونام با ارجاع به آیه شریفه «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ» (بقره: ۱۷۹، : «و برای شما در قصاص حیات است، ای خردمندان»)، تأکید دارند که فتوت و قصاص هر دو می‌توانند در راستای خیر اجتماعی باشند، اما اقتضایی‌اند. به باور ایشان، مؤمن باید با معرفت، گاهی گذشت کند و گاهی قصاص نماید، بسته به اینکه کدام‌یک به خیر اجتماعی منجر شود.

برای نمونه، اگر بخشش قاتل به اصلاح او بینجامد، فتوت است، اما اگر به تکرار جرم منجر شود، قصاص خیر است. این دیدگاه، چونان ترازویی دقیق، تعادل میان بخشش و عدالت را نشان می‌دهد. از منظر فقه شیعی، این بحث با دیدگاه آیت‌الله خویی در باب قصاص و از منظر عرفان عملی، با نظر غزالی در باب حکمت عمل هم‌راستاست. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این موضوع را می‌توان با نظریه رالز در باب عدالت یا جامعه‌شناسی دین تحلیل کرد. مثال ایشان، مانند «قاتل را نبخشی، برادرشم می‌کشه!»، مفهوم را ملموس می‌سازد.

درنگ: فتوت و قصاص، هر دو ابزارهایی برای خیر اجتماعی‌اند و باید با معرفت و در راستای خیر انتخاب شوند.

بخش چهارم: نقد گداپروری و ضرورت عرفان مدرن

نقد فرهنگ گداپروری

ایشان با نقدی تند به فرهنگ گداپروری در جامعه، معتقدند که محبت بدون معرفت، مانند کمک به گدای حرفه‌ای، به گمراهی و فساد منجر می‌شود. به باور ایشان، دو عامل گداپروری عبارت‌اند از: ظلم سیستماتیک (نپرداختن حقوق فقرا) و ترحم بی‌جا. برای نمونه، کارگری که به دلیل آسیب‌دیدگی نمی‌تواند کار کند، به دلیل نبود حمایت اجتماعی گدا می‌شود، و ترحم کورکورانه نیز گدایان حرفه‌ای را تقویت می‌کند.

این نقد، چونان زنگ بیدارباشی، جامعه را به تأمل در ریشه‌های فقر دعوت می‌کند. از منظر جامعه‌شناسی، این بحث با دیدگاه بوردیو در باب بازتولید نابرابری هم‌سویی دارد. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این موضوع را می‌توان با مطالعات جامعه‌شناسی توسعه یا اخلاق اجتماعی تحلیل کرد. طنز ایشان، مانند «گداها دانشگاه دیدن، فحشم می‌دن!»، این نقد را جذاب و ملموس می‌کند.

فتوت به‌عنوان عملی مدرن و معرفت‌محور

آیت‌الله نکونام فتوت را عملی مدرن و معرفت‌محور می‌دانند که از قلندری و کاسبی به‌دور است. ایشان عرفان عملی را دعوت به تشخیص و اصلاح می‌دانند، نه محبت کورکورانه یا سودجویی. برای نمونه، عالم دینی باید با شامه‌ای قوی تشخیص دهد که کجا بخشش خیر است و کجا قصاص لازم است.

این دیدگاه، چونان نسیمی تازه، عرفان را به سوی مدرنیته‌ای معرفت‌محور سوق می‌دهد. از منظر عرفان معاصر، این بحث با دیدگاه علامه طباطبایی در باب پیوند عرفان و اجتماع هم‌راستاست. برای مخاطبان تحصیل‌کرده، این موضوع را می‌توان با نظریه‌های فلسفه عرفان، مانند دیدگاه هایدگر در باب اصالت عمل، یا جامعه‌شناسی دین تحلیل کرد. طنز ایشان، مانند «قلندربازی درست نمی‌کنه!»، مفهوم را روشن و جذاب می‌سازد.

درنگ: فتوت، عملی مدرن و معرفت‌محور است که از قلندری و کاسبی به‌دور است و به خیر اجتماعی و اصلاح دیگری معطوف است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در تبیین مقام فتوت، چونان چراغی فروزان، حقیقت این مقام را در آیینه قرآن کریم، روایات، و عرفان اسلامی روشن می‌سازد. فتوت، محبت آگاهانه‌ای است که در راستای خیر و اصلاح دیگری جریان می‌یابد و از کاسبی، قلندری، و گمراهی به‌دور است. نقد تعریف خواجه عبدالله انصاری، تأکید بر معرفت، و دعوت به عرفان مدرن، عمق بینش عرفانی، فلسفی، و جامعه‌شناختی ایشان را نشان می‌دهد. ارجاعات قرآنی، روایی، و تمثیلات طنزآمیز، مانند «به شمر بگیم دستت درد نکنه؟»، مفاهیم را برای مخاطبان عام و خاص قابل‌فهم می‌سازد. این متن، برای پژوهشگران حوزه الهیات، عرفان، فلسفه، و جامعه‌شناسی، گنجینه‌ای ارزشمند برای تحلیل میان‌رشته‌ای فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده