در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 367

متن درس





باب الفتوة: بازتعریف جوانمردی با معرفت و تشخیص مصلحت

باب الفتوة: بازتعریف جوانمردی با معرفت و تشخیص مصلحت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۶۷)

دیباچه

کتاب حاضر، بازنویسی علمی و تخصصی درس‌گفتار جلسه ۳۶۷ منازل السائرین، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۰، با محوریت نقد و بازتعریف مفهوم فتوت (جوانمردی) است. این بخش، با نقد عبارت کلیدی «وَاعْلَمْ أَنَّ مَنْ أَحْوَجَ عَدُوَّهُ إِلَىٰ شَفَاعَةٍ وَلَمْ يَخْجَلْ مِنَ ٱلْمَعْذِرَةِ إِلَيْهِ لَمْ يَشُمَّ رَائِحَةَ ٱلْفُتُوَّةِ»، فتوت را از یک فضیلت احساسی به یک اصل عقلانی و معرفت‌محور ارتقا می‌دهد. فتوت، گویی چون طبیبی است که با حکمت و بصیرت، زخم‌های جامعه را درمان می‌کند.

بخش اول: زمینه‌سازی و نقد عبارت «وَاعْلَمْ»

مقدمه و فضای معنوی بحث

درس‌گفتار با عبارت شریفه بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (به نام خداوند بخشنده مهربان، ) آغاز می‌شود که فضایی معنوی و الهی برای بحث فراهم می‌آورد. این سنت متداول در متون اسلامی، دل‌ها را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد. متن سپس به نقد عبارت «وَاعْلَمْ» (بدان) می‌پردازد که در متون عرفانی برای جلب توجه به نکات کلیدی به کار می‌رود.

درس‌گفتار، استفاده از «وَاعْلَمْ» را به دلیل احتمال ادعای علم مطلق، با تواضع عرفانی ناسازگار می‌داند. علم حقیقی از آنِ خداوند است و این عبارت، گویی ادعایی است که سالک را از فروتنی دور می‌کند. این نقد، رویکردی انتقادی به متون سنتی را نشان می‌دهد و بر ضرورت بازتعریف مفاهیم با معرفت الهی تأکید دارد. گویی «وَاعْلَمْ»، چون مشعلی است که اگر نادرست به کار رود، به جای روشنایی، سایه‌ای از تکبر می‌افکند.

درنگ: عبارت «وَاعْلَمْ» به دلیل احتمال ادعای علم مطلق، با تواضع عرفانی ناسازگار است؛ علم حقیقی از آنِ خداوند است.

بخش دوم: نقد عبارت کلیدی در باب فتوت

متن عبارت و معنای ظاهری

عبارت مورد نقد در درس‌گفتار چنین است: وَاعْلَمْ أَنَّ مَنْ أَحْوَجَ عَدُوَّهُ إِلَىٰ شَفَاعَةٍ وَلَمْ يَخْجَلْ مِنَ ٱلْمَعْذِرَةِ إِلَيْهِ لَمْ يَشُمَّ رَائِحَةَ ٱلْفُتُوَّةِ (ترجمه: بدان که کسی که دشمنش را به شفاعت محتاج کند و از طلب عذرخواهی از او شرم نکند، بوی جوانمردی را استشمام نکرده است). این عبارت، به ظاهر، بر عدم تحقیر دشمن و اجتناب از واداشتن او به عذرخواهی تأکید دارد.

درس‌گفتار، این تفسیر را ناقص و غیرواقع‌بینانه می‌داند. فتوت، صرفاً چشم‌پوشی از خطای دشمن نیست، بلکه مستلزم معرفت و تشخیص مصلحت است. اگر واداشتن دشمن به عذرخواهی به اصلاح او یا خیر جامعه منجر شود، این اقدام خود مصداق فتوت است. فتوت، گویی چون ترازویی است که با وزنه‌های حکمت و عدالت، تعادل را در تعاملات انسانی برقرار می‌کند.

نقد معنای ظاهری

درس‌گفتار، با طنزی عالمانه، این دیدگاه را به چالش می‌کشد: اگر فردی مرتکب قتل شده و بخشش او به تکرار جرم منجر شود، آیا فتوت اقتضا می‌کند که او را ببخشیم و حتی دارایی‌های خود را به او واگذار کنیم؟ چنین عملی، نه جوانمردی، بلکه حماقت است. فتوت، نیازمند تشخیص است که آیا بخشش به خیر منجر می‌شود یا تنبیه برای جلوگیری از فساد لازم است. این نقد، فتوت را از یک مفهوم احساسی به یک اصل عقلانی و معرفت‌محور ارتقا می‌دهد.

درنگ: فتوت، صرفاً چشم‌پوشی از خطای دشمن نیست؛ مستلزم معرفت و تشخیص مصلحت است تا به خیر فرد و جامعه منجر شود.

بخش سوم: استناد به قرآن کریم و تبیین فتوت

آیه شریفه و نقش قصاص

درس‌گفتار به آیه شریفه وَلَكُمْ فِي ٱلْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَٰٓأُوْلِي ٱلْأَلْبَابِ (سوره بقره، آیه ۱۷۸، : و برای شما در قصاص، حیات است، ای صاحبان خرد) استناد می‌کند. این آیه، قصاص را نه انتقام، بلکه عاملی برای حفظ حیات و جلوگیری از فساد معرفی می‌کند. درس‌گفتار، این آیه را دلیلی بر پویایی فتوت می‌داند: اگر تنبیه (قصاص) به اصلاح یا حفظ جامعه منجر شود، خود مصداق جوانمردی است.

قرآن کریم، با تأکید بر حیات در قصاص، نشان می‌دهد که فتوت، وابسته به شرایط و مصلحت است. اگر بخشش به تشویق جرم منجر شود، نقض فتوت است؛ اما اگر تنبیه به جلوگیری از فساد بینجامد، فتوت محقق می‌شود. این دیدگاه، فتوت را چون جویباری زلال می‌داند که با حکمت، به سوی دریای عدالت و اصلاح جاری است.

پیوند فتوت با عدالت و اصلاح

درس‌گفتار، فتوت را با عدالت و اصلاح اجتماعی پیوند می‌دهد. جوانمرد، با تشخیص مصلحت، گاه بخشش و گاه تنبیه را انتخاب می‌کند. این انتخاب، نه از سر خودمحوری، بلکه برای خیر فرد و جامعه است. این اصل، با فلسفه اخلاق اسلامی (مانند دیدگاه ملاصدرا در باب عدالت) و عرفان عملی (مانند دیدگاه غزالی در احیاء علوم الدین) هم‌خوانی دارد.

درنگ: آیه وَلَكُمْ فِي ٱلْقِصَاصِ حَيَاةٌ، فتوت را با عدالت و اصلاح اجتماعی پیوند می‌دهد؛ فتوت، پویا و وابسته به مصلحت است.

بخش چهارم: نقد ساده‌انگاری و قلندربازی در فتوت

انتقاد از تفاسیر سنتی

درس‌گفتار، با لحنی انتقادی، برخی تفاسیر سنتی از فتوت را به «درویش‌بازی» یا «قلندربازی» تشبیه می‌کند که فتوت را به بخشش بی‌چون‌وچرا تقلیل می‌دهند. این دیدگاه‌ها، بدون توجه به نتایج اجتماعی و اخلاقی، به انفعال و تشویق جرم منجر می‌شوند. سخنران، با طنزی معنادار، می‌فرماید: «اگر کسی پدرمان را کشت، مغازه و مادرمان را هم به او بدهیم؟»

این نقد، ریشه در رویکردی عقلانی و جامعه‌محور دارد. فتوت، برخلاف تسامح افراطی برخی عرفا، باید با معرفت و آگاهی همراه باشد. اگر بخشش به ضرر جامعه باشد، فتوت اقتضا می‌کند که فرد تنبیه شود، نه جایزه بگیرد. این دیدگاه، فتوت را از یک فضیلت احساسی به یک اصل مسئولانه ارتقا می‌دهد.

تمایز فتوت از انفعال

درس‌گفتار، فتوت را از انفعال و درویشی متمایز می‌کند. درویشی، به معنای بی‌خیالی و بخشش کورکورانه، با فتوت که نیازمند تشخیص و معرفت است، تفاوت دارد. فتوت، گویی چون عقابی است که با دید تیزبین، مسیر خیر را از شر بازمی‌شناسد.

درنگ: فتوت، از درویش‌بازی و بخشش کورکورانه متمایز است؛ نیازمند معرفت و توجه به نتایج اجتماعی و اخلاقی است.

بخش پنجم: نقش معرفت و تشخیص در فتوت

معرفت، هسته اصلی فتوت

درس‌گفتار، معرفت را شرط اصلی فتوت می‌داند. بدون تشخیص مصلحت، فتوت ناقص است. جوانمرد، با آگاهی از نتایج، بین بخشش و تنبیه تمایز قائل می‌شود. سخنران، با تمثیلی طنزآمیز، می‌فرماید: «اگر جایزه دادن به خطاکار به خیر منجر نشود، حماقت است، نه فتوت.»

معرفت در فتوت، مشابه تشخیص پزشکی در درمان بیمار است. همان‌گونه که پزشک بر اساس وضعیت بیمار، درمان مناسب را انتخاب می‌کند، جوانمرد نیز باید با حکمت، بهترین اقدام را برای اصلاح فرد و جامعه برگزیند. این دیدگاه، با فلسفه اسلامی (مانند دیدگاه ابن‌سینا در باب عقل عملی) و عرفان عملی هم‌خوانی دارد.

تشویق یا تنبیه با تشخیص

درس‌گفتار تأکید دارد که فتوت، گاهی به تشویق و گاهی به تنبیه منجر می‌شود، اما این انتخاب باید با معرفت باشد. اگر تنبیه به اصلاح فرد یا جامعه کمک کند، فتوت است؛ اما اگر بخشش به تکرار جرم بینجامد، ناآگاهی است. این اصل، فتوت را چون قطب‌نمایی می‌داند که با حکمت، مسیر خیر را نشان می‌دهد.

درنگ: فتوت، بدون معرفت ناقص است؛ جوانمرد با تشخیص مصلحت، بین تشویق و تنبیه انتخاب می‌کند.

بخش ششم: نقد خودمحوری و لذت تحقیر در فتوت

خودمحوری، نقض فتوت

درس‌گفتار، لذت بردن از واداشتن دشمن به عذرخواهی را نشانه نقص نفس و ناسازگار با فتوت می‌داند. اگر جوانمرد از تحقیر دیگران لذت ببرد، این عمل نه فتوت، بلکه تکبر است. فتوت، باید از خودمحوری به دور باشد و به خیر فرد و جامعه معطوف شود.

این نقد، به جنبه روان‌شناختی فتوت توجه دارد. لذت تحقیر، گویی سایه‌ای از تکبر است که روح جوانمردی را تیره می‌کند. فتوت واقعی، عملی است که به نفع خطاکار یا جامعه باشد، نه ارضای نفس جوانمرد.

نیت و نتیجه در فتوت

درس‌گفتار، بر اهمیت نیت و نتیجه در فتوت تأکید دارد. اگر واداشتن دشمن به عذرخواهی به شکستن تکبر او و اصلاحش منجر شود، این اقدام فتوت است. اما اگر از سر لذت شخصی باشد، نقض فتوت است. این دیدگاه، فتوت را چون آینه‌ای صاف می‌داند که حقیقت نیت را بازمی‌تاباند.

درنگ: لذت بردن از تحقیر دشمن، نقض فتوت است؛ فتوت، از خودمحوری به دور و به خیر جامعه معطوف است.

بخش هفتم: عذرخواهی به‌عنوان ابزار اصلاح

عذرخواهی، تنبیه اصلاحی

درس‌گفتار، عذرخواهی را در برخی موارد، نوعی تنبیه اصلاحی می‌داند. اگر عذرخواهی به شکستن تکبر خطاکار و فروتنی او منجر شود، این اقدام با فتوت سازگار است. سخنران، با تمثیلی معنادار، عذرخواهی را به استغفار در برابر خداوند تشبیه می‌کند: همان‌گونه که استغفار، نفس را پاک می‌کند، عذرخواهی نیز می‌تواند تکبر را بشکند.

این دیدگاه، عذرخواهی را نه تحقیر، بلکه ابزاری برای تربیت و اصلاح معرفی می‌کند. اگر فردی به دلیل تکبر مرتکب خطا شده، عذرخواهی می‌تواند او را به سعادت رهنمون سازد. این اصل، فتوت را چون باغبانی می‌داند که با هرس شاخه‌های تکبر، درخت نفس را بارور می‌کند.

تمایز عذرخواهی اصلاحی از تحقیر

درس‌گفتار، عذرخواهی اصلاحی را از تحقیر متمایز می‌کند. اگر عذرخواهی از سر لذت شخصی باشد، نقص نفس است؛ اما اگر برای اصلاح خطاکار باشد، فتوت است. این تمایز، بر اهمیت نیت در اعمال اخلاقی تأکید دارد.

درنگ: عذرخواهی، در صورت اصلاح خطاکار، تنبیه اصلاحی و مصداق فتوت است؛ اما اگر از سر لذت شخصی باشد، نقض فتوت است.

بخش هشتم: نقد تاریخی و اجتماعی تفاسیر فتوت

تأثیر استعمار بر تفاسیر فتوت

درس‌گفتار، برخی تفاسیر سنتی از فتوت را به تأثیرات استعماری نسبت می‌دهد که با ترویج انفعال، جوامع اسلامی را از قدرت دفاعی محروم کرده‌اند. سخنران، با طنزی عالمانه، این دیدگاه را به «کند کردن» مسلمین تشبیه می‌کند: «هر کاری کردند، ببخشید، قیامت هست!»

این نقد، ریشه در تحلیل جامعه‌شناختی دارد. تفاسیر انفعالی، گویی شیر اطمینانی است که استعمار برای سرکوب مقاومت نصب کرده است. این دیدگاه، با مطالعات پسااستعماری (مانند دیدگاه فرانتس فانون در باب استعمار و مقاومت) هم‌خوانی دارد و برای پژوهشگران، فرصتی برای تحلیل نقش عرفان در تاریخ اسلامی فراهم می‌کند.

ضعف‌های فرهنگی و انفعال

درس‌گفتار، برخی تفاسیر را به ضعف‌های فرهنگی و دل‌نازکی نسبت می‌دهد که به انفعال و تسلیم در برابر ظلم منجر شده‌اند. سخنران، با اشاره به عرفای دروغین، می‌فرماید: «صلح کل، حتی با شمر!» این انفعال، با فتوت که مقاومتی عقلانی است، ناسازگار است.

درنگ: تفاسیر انفعالی فتوت، تحت تأثیر استعمار و ضعف‌های فرهنگی، به تسلیم و سرکوب مقاومت منجر شده‌اند.

بخش نهم: ضرورت شفافیت و صداقت در فتوت

شفافیت، جوهره فتوت

درس‌گفتار، شفافیت و صداقت را جوهره فتوت می‌داند. جوانمرد، باید صریح و بی‌ریا باشد، حتی اگر این شفافیت به ضرر او تمام شود. سخنران، با طنزی معنادار، نفاق را به «زمزم ریختن و سوزاندن» تشبیه می‌کند که با فتوت ناسازگار است.

فتوت، گویی چون آینه‌ای است که حقیقت را بدون پرده‌پوشی بازمی‌تاباند. این دیدگاه، فتوت را از دروغ مصلحتی یا نفاق متمایز می‌کند و بر اصالت و صراحت در رفتار تأکید دارد.

نقد نفاق و صلح کل

درس‌گفتار، صلح کل و نفاق را نقد می‌کند. جوانمرد، نه منافق است که با همه کنار بیاید، و نه متعصب که همه را دشمن بداند. فتوت، با تشخیص مصلحت، بین مدارا و مقاومت تعادل برقرار می‌کند. این اصل، با اخلاق شیعی (مانند دیدگاه امام علی (ع) در نهج‌البلاغه) هم‌خوانی دارد.

درنگ: فتوت، با شفافیت و صداقت همراه است و از نفاق و صلح کل به دور است.

بخش دهم: تشبیه فتوت به طبابت

جوانمرد، طبیب جامعه

درس‌گفتار، فتوت را به طبابت تشبیه می‌کند. جوانمرد، مانند پزشک، باید با تشخیص دقیق، بین بخشش و تنبیه تمایز قائل شود. سخنران، با تمثیلی طنزآمیز، می‌فرماید: «طبیب، نه به دنبال پول است و نه بی‌خیال؛ مصلحت بیمار را می‌جوید.»

این تشبیه، یکی از قوی‌ترین استدلال‌های متن است. فتوت، گویی چون طبیبی است که با حکمت، زخم‌های فرد و جامعه را درمان می‌کند. این دیدگاه، فتوت را به‌عنوان یک فضیلت عقلانی و مسئولانه معرفی می‌کند.

نقد خودمحوری در طبابت

درس‌گفتار، با اشاره به پزشکی که بر اساس سود شخصی عمل می‌کند، خودمحوری را نقد می‌کند. جوانمرد، مانند طبیب حقیقی، نقش خود را کنار گذاشته و مصلحت جامعه را دنبال می‌کند. این اصل، فتوت را از استثمار و خودخواهی متمایز می‌کند.

درنگ: فتوت، مانند طبابت، نیازمند تشخیص مصلحت است؛ جوانمرد، مانند طبیب، نقش خود را کنار گذاشته و خیر جامعه را می‌جوید.

بخش یازدهم: نقد شارح و تفسیر او

تفسیر شارح از فتوت

شارح، فتوت را به تحمل آزار دشمن، گذشت با طیب نفس، و پیش‌دستی در عذرخواهی تعریف می‌کند. او فتوت را به دو درجه اولیه و درجه سوم تقسیم کرده و بر تحمل آزار و بخشش بی‌چون‌وچرا تأکید دارد. درس‌گفتار، این تفسیر را ساده‌انگارانه می‌داند.

شارح، با تأکید بر «تحمل الاذى» و «الصفح عن الذله بطیب النفس»، فتوت را به انفعال و بخشش کورکورانه تقلیل می‌دهد. درس‌گفتار، با طنزی عالمانه، این دیدگاه را به «عذرخواهی خدا از گناهکار» تشبیه می‌کند که با عقل و حکمت ناسازگار است.

نقد ساده‌انگاری شارح

درس‌گفتار، تفسیر شارح را فاقد معرفت لازم برای فتوت می‌داند. فتوت، مستلزم تشخیص مصلحت است، نه تحمل بی‌چون‌وچرا. اگر دشمن به عذرخواهی واداشته شود و این به اصلاح او منجر گردد، فتوت است؛ اما اگر از سر لذت شخصی باشد، نقص نفس است. این نقد، فتوت را چون مشعلی می‌داند که با نور معرفت، تاریکی انفعال را می‌زداید.

درنگ: تفسیر شارح، با تأکید بر تحمل آزار و بخشش کورکورانه، فتوت را از معرفت تهی کرده و به انفعال تقلیل داده است.

بخش دوازدهم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

بازتعریف فتوت

درس‌گفتار، فتوت را به‌عنوان یک فضیلت پویا و معرفت‌محور بازتعریف می‌کند. جوانمرد، با تشخیص مصلحت، گاه بخشش و گاه تنبیه را انتخاب می‌کند، اما این انتخاب از خودمحوری به دور است. فتوت، با شفافیت، صداقت، و توجه به خیر جامعه همراه است و از انفعال، نفاق، و درویش‌بازی متمایز می‌شود.

آیه شریفه وَلَكُمْ فِي ٱلْقِصَاصِ حَيَاةٌ، فتوت را با عدالت و اصلاح پیوند می‌دهد. تشبیه فتوت به طبابت، بر نقش معرفت و مسئولیت در این فضیلت تأکید دارد. نقد تفاسیر استعماری و انفعالی، فتوت را به مقاومتی عقلانی در برابر ظلم ارتقا می‌دهد.

جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار جلسه ۳۶۷ منازل السائرین، با رویکردی انتقادی و نوآورانه، مفهوم فتوت را از یک فضیلت احساسی به یک اصل عقلانی و معرفت‌محور بازتعریف می‌کند. نقد عبارت «وَاعْلَمْ» و تفسیر شارح، بر ضرورت تواضع و معرفت در عرفان تأکید دارد. استناد به قرآن کریم، تشبیه فتوت به طبابت، و نقد تأثیرات استعماری، عمق تحلیل درس‌گفتار را نشان می‌دهد. این اثر، برای پژوهشگران حوزه عرفان، الهیات، فلسفه، و جامعه‌شناسی، منبعی ارزشمند و فرصتی برای تحلیل میان‌رشته‌ای فراهم می‌آورد. فتوت، گویی چون ستاره‌ای است که با نور حکمت، مسیر سعادت فرد و جامعه را روشن می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده