متن درس
تبیین فتوت در عرفان اسلامی: بازنویسی درسگفتار منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۶۸)
مقدمه
در این کتاب، با تکیه بر درسگفتار ارزشمند منازل السائرین (جلسه ۳۶۸، مورخ ۲۷/۸/۱۳۹۰)، مفهوم فتوت در چارچوب عرفان خاص اسلامی با نگاهی عمیق و آکادمیک بررسی میشود. فتوت، به مثابه گوهری درخشان در منظومه اخلاق و عرفان اسلامی، نهتنها به عنوان یک فضیلت فردی، بلکه به عنوان کنشی حکیمانه و هدفمند در راستای خیر جمعی تعریف میگردد.
بخش اول: مفهوم فتوت در عرفان خاص
تعریف فتوت و جایگاه آن در عرفان
فتوت، در عرفان خاص، منزلتی است بس والا که فراتر از قلمرو استدلال عقلی قرار دارد. در این دیدگاه، کسی که نور حقیقت را با پای استدلال طلب کند، هرگز به مقام فتوت دست نخواهد یافت:
تبیین: فتوت در عرفان خاص، به شهود قلبی و صفا وابسته است و استدلالمحوری ممکن است مانع دستیابی به حقیقت عرفانی شود، زیرا فتوت بر یقین و معرفت قلبی استوار است.
این اصل، فتوت را به مثابه دری بسوی حقیقت الهی میداند که تنها با صیقل قلب و شهود گشوده میشود. استدلال عقلی، هرچند در جای خود ارزشمند است، اما در قلمرو عرفان خاص، چونان چراغی کمسو در برابر خورشید حقیقت مینماید. این دیدگاه با مفهوم شهود در عرفان اسلامی همخوانی دارد، جایی که معرفت قلبی بر استدلال عقلی مقدم است.
نقد استدلالمحوری در فتوت
در مرتبه سوم فتوت، جوانمردی به تسلیم در برابر حکمت الهی تعریف میشود، بیآنکه انسان با خداوند به جدال و استدلال برخیزد.
تبیین: جوانمرد در برابر خدا شاخ و شانه نمیکشد، اما این تسلیم به معنای پذیرش بیچونوچرای غیرمعصوم نیست.
این اصل، فتوت را به توکل و تسلیم در برابر معصوم پیوند میزند، اما بر ضرورت پرسشگری از غیرمعصوم تأکید دارد. سوءاستفاده از مفهوم تسلیم، که برخی با استناد به آن خود را از پاسخگویی معاف میکنند، به استعمار دینی منجر شده است. این نقد، به تمایز میان تسلیم در برابر معصوم و پرسشگری از غیرمعصوم اشاره دارد.
نقد سوءاستفاده از تسلیم
برخی با استناد به تسلیم در برابر خدا، از مردم میخواهند بدون پرسش از آنها اطاعت کنند، که این امر به سوءاستفادههای دینی و استبداد منجر شده است.
تبیین: خداوند مالک است، اما پیامبر و امام متصدیاند، نه مالک. ادعای مالکیت توسط برخی علما، به انحراف دینی انجامیده است.
این تمایز میان مالکیت الهی و تصدی انسانی، کلیدی برای جلوگیری از قدرتطلبی به نام دین است. پیامبر و امام برای خدمت به مردم متصدیاند، نه برای مالکیت بر آنها.
بخش دوم: فتوت و رابطه آن با حکمت و خیر جمعی
رابطه فتوت با واقعیت خارجی
فتوت، به واقعیتی وابسته است که باید در خارج سنجیده شود. جوانمرد با حکمت عمل میکند و تأثیر اقدام خود (بخشش یا تنبیه) را بر جامعه میسنجد.
تبیین: این اصل، فتوت را به عنوان یک کنش اجتماعی و اخلاقی معرفی میکند که مبتنی بر حکمت عملی است.
فتوت، چونان پلی است میان قلب جوانمرد و خیر جامعه، که با معرفت و حکمت، مسیر اصلاح و تعالی را هموار میسازد. این دیدگاه، فتوت را از رفتارهای احساسی یا خودمحور متمایز میکند.
معرفت و هدف در فتوت
فتوت بر دو اصل استوار است: معرفت (شناخت واقعیت) و هدفمندی (تأثیر مثبت در جامعه).
تبیین: این دو اصل، فتوت را به کنشی آگاهانه و خیرخواهانه تبدیل میکنند که با فلسفه اخلاق اسلامی همخوانی دارد.
جوانمرد، چونان باغبانی حکیم، با شناخت خاک و بذر، نهال خیر را در جامعه میکارد و با هدفمندی، از ثمره آن به سود همگان بهره میجوید.
قصاص و حیات در قرآن کریم
قرآن کریم در آیه ۱۷۹ سوره بقره میفرماید:
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ
(: «و برای شما در قصاص حیات است، ای خردمندان»).
تبیین: جوانمرد با حکمت، بین بخشش و مجازات انتخاب میکند تا نتیجه مثبت باشد، و این اصل بر عقلانیت و خیرخواهی در اجرای عدالت تأکید دارد.
قصاص در اسلام، نه صرفاً مجازات، بلکه ابزاری برای حیات و اصلاح جامعه است. جوانمرد، چونان قاضی عادلی، با ترازوی حکمت، میان بخشش و تنبیه تعادل برقرار میکند تا حیات جامعه را تضمین نماید.
بخش سوم: نقد انحرافات تاریخی و عرفانی در فتوت
نقد تعریف نادرست فتوت
برخی کتب عرفانی، فتوت را به نرنجاندن دیگران محدود کردهاند، که این تعریف نادرست است.
تبیین: فتوت، کنشی آگاهانه و هدفمند است که خیر جامعه را در نظر دارد و از انفعال اجتماعی به دور است.
فتوت، چونان شمشیری دو لبه است که هم با مهربانی قلبها را تسخیر میکند و هم با قاطعیت در برابر فساد میایستد. تقلیل آن به انفعال، چونان فروکاستن خورشید به نوری کمسو است.
دو جریان انحرافی در برابر فتوت
دو جریان گمراهکننده در برابر فتوت وجود دارند: خشونتطلبان (مانند خوارج، نهروانیها و طالبان) و درویشها و قلندرها که به انفعال دعوت میکنند.
تبیین: فتوت، تعادل میان این دو افراط و تفریط است و بر حکمت و خیرخواهی استوار است.
خشونتطلبان، چونان طوفانی ویرانگر، به نام دین به تخریب ارزشهای الهی میپردازند، و درویشها، چونان جویباری ساکن، در برابر فساد سکوت میکنند. فتوت، اما چونان رودی متعادل، با حکمت و قاطعیت به سوی خیر جاری است.
آسیبهای خشونت به دین
خشونتطلبان، با اعمال خشن خود به نام دین، به اعتبار و ارزش دین لطمه زده و حتی باعث احیای جریانهای مخالف شدهاند.
تبیین: این اصل، به تحلیل جامعهشناختی تأثیرات منفی خشونت دینی بر افکار عمومی اشاره دارد.
خشونت، چونان آتشی است که به جای روشنایی، دین را به خاکستر بدل میکند و راه را برای مخالفان باز میسازد. این نقد، بر لزوم حکمت در رفتار دینی تأکید دارد.
نقد انفعال درویشی
درویشی که به پذیرش هر رفتار، حتی گناه، دعوت میکند، با فتوت ناسازگار است.
تبیین: جوانمردی، تعادل میان مهربانی و قاطعیت است و به معنای چشمپوشی از فساد نیست.
انفعال درویشی، چونان غفلت از وظیفه نگهبانی است که راه را برای فساد هموار میسازد. فتوت، اما چونان نگهبانی هوشیار، با حکمت مانع فساد میشود.
بخش چهارم: پرسشگری و پاسخگویی در فتوت
حق سؤال از غیرمعصوم
قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره انبیاء میفرماید:
لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ
(: «او درباره آنچه انجام میدهد بازخواست نمیشود، ولی آنان بازخواست میشوند»).
تبیین: جوانمردی، پاسخگویی به سؤالات و شفافیت در برابر مردم است.
این آیه، چونان مشعلی است که راه پاسخگویی و شفافیت را در نظام دینی روشن میسازد. جوانمرد، در برابر غیرمعصوم پرسشگر است و از تسلیم بیچونوچرا پرهیز میکند.
نقد تقلید کورکورانه
تقلید کورکورانه از غیرمعصوم، با فتوت ناسازگار است.
تبیین: فتوت، به معنای آگاهی و پرسشگری است، نه پذیرش بیچونوچرای غیرمعصوم.
تقلید کورکورانه، چونان زنجیری است که عقل را در بند میکشد. فتوت، اما چونان کلیدی است که قفل جهل را میگشاید و راه را برای عقلانیت و پرسشگری هموار میسازد.
مثال چوپان و وکیل
داستانی درباره چوپانی که در دادگاه تنها «بع» میگوید، نشاندهنده انفعال و سادهلوحی است که با فتوت ناسازگار است.
تبیین: این داستان، به اهمیت آگاهی و پرسشگری در فتوت اشاره دارد و انفعال را نفی میکند.
این تمثیل، چونان آینهای است که انفعال را در برابر عقلانیت عیان میسازد. جوانمرد، چونان عالمی دانا، با پرسشگری و حکمت از سوءاستفاده دیگران جلوگیری میکند.
بخش پنجم: صفا و شهود در فتوت
صفا و شهود در دیدگاه تلمسانی
تلمسانی، شارح منازل السائرین، فتوت را با صفا و شهود پیوند میدهد:
تبیین: جوانمرد با قلب صاف، حقیقت را واضحتر از خورشید میبیند و نیازی به استدلال ندارد.
این سخن، فتوت را چونان آینهای صیقلی میداند که حقیقت الهی را بینیاز از چراغ استدلال بازمیتاباند. شهود قلبی، در عرفان اسلامی، چونان دریچهای است که نور حقیقت را بر قلب جوانمرد میتاباند.
نقد سرقت علمی
برخی در حوزههای علمی، آثار دیگران را به نام خود ثبت میکنند. تلمسانی به عنوان شارح منازل مورد احترام است، اما کاشانی از او بهره برده و توسعه داده است.
تبیین: این اصل، بر اهمیت شفافیت در استناد به منابع تأکید دارد.
امانتداری علمی، چونان گوهری است که اعتبار دانش را حفظ میکند. سرقت علمی، اما چونان خدشهای است بر این گوهر، که فتوت علمی را زایل میسازد.
بخش ششم: اصلاح دین و نقد متون عرفانی
هدف اصلاح دین
نقد متون عرفانی، با هدف اصلاح دین و جلوگیری از انحرافات انجام میشود.
تبیین: این اصل، به اهمیت نقد سازنده در حفظ اصالت دین اشاره دارد.
نقد، چونان صیقلدادن آینه دین است که غبار انحرافات را میزداید و حقیقت را آشکار میسازد. این فرآیند، با نیت خالص و به قصد قربت، به پختگی دین یاری میرساند.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، بر ضرورت نقد سازنده در حفظ اصالت دین تأکید دارد. فتوت، به عنوان ارزشی والا، نهتنها در رفتار فردی، بلکه در اصلاح ساختارهای دینی نیز نقشآفرین است. نقد متون عرفانی، با هدف پالایش دین از انحرافات و سوءاستفادهها، گامی در راستای تحقق فتوت در سطح اجتماعی و علمی است.
نتیجهگیری کلی
درسگفتار منازل السائرین (جلسه ۳۶۸)، با تمرکز بر مفهوم فتوت در عرفان خاص، گوهری گرانبها از معرفت اسلامی را به نمایش میگذارد. فتوت، به مثابه کنشی حکیمانه و هدفمند، بر معرفت، خیرخواهی و تعادل میان تسلیم و پرسشگری استوار است. این ارزش والا، از دو انحراف تاریخی (خشونت خوارج و انفعال درویشی) به دور است و با تکیه بر آیات قرآن کریم، چونان مشعلی راه عقلانیت و اصلاح را روشن میسازد. نقدهای مطرحشده در این درسگفتار، از سوءاستفادههای دینی گرفته تا تقلید کورکورانه و سرقت علمی، بر ضرورت آگاهی و پرسشگری تأکید دارند.