در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 402

متن درس





منازل السائرین: بازنویسی علمی و آکادمیک درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 402)

منازل السائرین: هماهنگی قلب و قالب در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴٠٢)

دیباچه

سلوک عرفانی، چونان سفری است که سالک را از ظواهر علم به باطن حال و از حال به قرب الهی رهنمون می‌سازد. در این مسیر، قلب سالک چون چراغی فروزان، قالب را به سوی کمال هدایت می‌کند. درس‌گفتار جلسه ۴٠٢ از مجموعه منازل السائرین، با تکیه بر نقد خرافات و تحریفات عرفانی، بر ضرورت هماهنگی شريعت، طريقت، و حقیقت تأکید می‌ورزد.

بخش نخست: حال، ظرف میانی سلوک

مفهوم حال و جایگاه آن در سلوک

حال، چونان پلی است که سالک را از علم نظری به تجربه باطنی و قرب الهی رهنمون می‌سازد. این مرتبه، که در میانه علم و رویت قرار دارد، قلب سالک را به جوشش وامی‌دارد و او را به سوی اوج و فروزندگی هدایت می‌کند. در این مقام، سالک از علم به حال می‌رسد، از حال به رویت، و از رویت به قرب الهی نائل می‌گردد. حال، ظرف میانی سلوک است که قلب را فعال و قالب را به سوی عبادت بیشتر سوق می‌دهد.

درنگ: حال، مرحله‌ای پویا در سلوک عرفانی است که سالک را از علم به قرب الهی هدایت می‌کند و قلب را به موتور محرک عبادت و کمال تبدیل می‌سازد.

تحلیل و تبیین

حال، به‌مثابه چشمه‌ای جوشان، قلب سالک را از رکود علم نظری به پویایی تجربه عرفانی می‌رساند. این تحول، نه‌تنها قلب را جلا می‌بخشد، بلکه قالب را نیز به سوی عبادت و عمل صالح تقویت می‌کند. برخلاف تصورات نادرست، حال حقیقی هرگز به کاهش اعمال ظاهری منجر نمی‌شود، بلکه آن‌ها را با اخلاص و شدت بیشتری همراه می‌سازد.

بخش دوم: نقد احادیث غیرمستند و تحریفات عرفانی

نقد حدیث منسوب به یقین

یکی از تحریفات رایج در متون عرفانی، استناد به احادیثی غیرمستند است که کاهش اعمال قالبی را در اثر حال توجیه می‌کنند. حدیث «مَنْ أُوتِيَ حَظَّهُ مِنَ الْيَقِينِ فَلَا يُبَالِي بِمَنْ تَقَصَّ مِنْ صَلَاتِهِ وَصَوْمِهِ» (کسی که بهره‌ای از یقین یافت، باک ندارد که از نماز و روزه‌اش کاسته شود)، نمونه‌ای از این روایات است. این حدیث، فاقد سند معتبر و محصول جعل است، زیرا پس از گذشت هشتاد سال از رحلت پیامبر اکرم (ص)، برخی از اهل سنت به گردآوری و جعل احادیث پرداختند.

درنگ: احادیث غیرمستند، به‌ویژه در منابع اهل سنت، فاقد اعتبارند و تنها روایاتی که ائمه معصومین (ع) تأیید کرده‌اند، قابل استناد هستند.

تحلیل و تبیین

جعل احادیث، به‌ویژه در دوره‌های متأخر، به تحریفات عرفانی و توجیه کاهش اعمال شرعی منجر شده است. این روایات، که غالباً مرسل و بدون سند معتبرند، با هدف توجیه لاابالی‌گری و قلندر‌بازی سروده شده‌اند. در مقابل، روایات مورد تأیید ائمه معصومین (ع)، که با سند مسند ارائه شده‌اند، چارچوبی معتبر برای سلوک عرفانی فراهم می‌آورند.

نقد کاهش اعمال قالبی

دیدگاه‌هایی که کاهش نماز و روزه را در اثر حال جایز می‌شمارند، به‌صراحت «خرافات و مزخرفات» خوانده شده‌اند. حال حقیقی، سالک را به کمال می‌رساند، نه به نقص. سالک، هنگامی که به حال دست می‌یابد، باید عباداتش را با شدت و اخلاص بیشتری انجام دهد، نه آنکه به بهانه حال، از تکالیف شرعی شانه خالی کند.

درنگ: حال حقیقی، اعمال قالبی را کاهش نمی‌دهد، بلکه آن‌ها را با اخلاص و شدت بیشتری تقویت می‌کند.

تحلیل و تبیین

این نقد، بر هماهنگی قلب و قالب در سلوک عرفانی تأکید دارد. حال، چونان موتور محرکی است که قالب را به سوی عبادت و عمل صالح سوق می‌دهد. کاهش اعمال قالبی، نه‌تنها با شريعت سازگار نیست، بلکه به گمراهی و تحریف عرفان منجر می‌شود.

بخش سوم: نقش مربی و نظم در سلوک

ضرورت حضور مربی

مربی، چونان نگهبانی است که سالک را از گمراهی و نقص عبادات بازمی‌دارد. عبارت «لَا تَنْقُصُ عِبَادَتُهُ» (عباداتش نباید کاسته شود) بر ضرورت حفظ شريعت در کنار طريقت تأکید دارد. مربی، سالک را در مسیر تعادل هدایت می‌کند تا حال، بهانه‌ای برای ترک تکالیف نشود.

درنگ: مربی، سالک را در حفظ شريعت و تعادل بین قلب و قالب یاری می‌رساند.

تحلیل و تبیین

حضور مربی، تضمین‌کننده نظم و اخلاص در سلوک است. او، با نظارت بر اعمال سالک، مانع از انحراف به سوی لاابالی‌گری یا افراط در حال می‌شود. این نقش، در عرفان ولایی، به‌ویژه در مکتب شیعه، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

قبض و بسط: پویایی قلب سالک

قبض و بسط، چونان باز و بسته شدن دست در ورزش، پویایی قلب سالک را نشان می‌دهند. قلب، در حال قبض منقبض و در حال بسط منبسط می‌شود، اما این پویایی باید با نظم همراه باشد تا سالک از افراط یا تفریط در امان ماند.

درنگ: قبض و بسط، پویایی قلب را نشان می‌دهند، اما نظم در این حالات، مانع از گمراهی می‌شود.

تحلیل و تبیین

قبض و بسط، به‌مثابه ضربان قلب سالک، او را در مسیر سلوک زنده و پویا نگه می‌دارند. نظم در این حالات، از بسط بیش‌ازحد که به لاابالی‌گری می‌انجامد یا قبض دائمی که به رکود منجر می‌شود، جلوگیری می‌کند.

بخش چهارم: نقد جریان‌های مخرب در دیانت

اهل ظاهر و اهل باطن

دو جریان مخرب در تاریخ دیانت، سلوک عرفانی را تهدید کرده‌اند: اهل ظاهر (یبسی‌ها)، که به قالب بسنده کرده و حقیقت را انکار می‌کنند، و اهل باطن (حالّی‌حوّلی‌ها)، که با ادعای حال، قالب را ناقص می‌سازند. هر دو جریان، با یک‌جانبه‌گرایی، دیانت را تحریف کرده‌اند.

درنگ: اهل ظاهر و اهل باطن، با یک‌جانبه‌گرایی، شريعت و حقیقت را تحریف کرده‌اند.

تحلیل و تبیین

اهل ظاهر، چونان درختی خشکیده، از حقیقت بی‌بهره‌اند، و اهل باطن، چونان آبی روان بدون کرانه، به لاابالی‌گری گرفتار شده‌اند. عرفان ولایی، با تأکید بر تعادل شريعت و حقیقت، از این دو انحراف دوری می‌جوید.

ائمه معصومین: الگوی تعادل

ائمه معصومین (ع)، چونان ستارگان هدایت، الگوی کامل هماهنگی قلب و قالب‌اند. امیرمؤمنان (ع) و امام سجاد (ع)، با قلب فعال و حال عرفانی، عبادات بیشتری انجام می‌دادند و هرگز به کاهش تکالیف شرعی رضایت ندادند.

درنگ: ائمه معصومین (ع)، با قلب فعال، عبادات بیشتری انجام می‌دادند و الگوی تعادل قلب و قالب‌اند.

تحلیل و تبیین

ائمه (ع)، چونان قله‌های رفیع عرفان، نشان می‌دهند که حال حقیقی، قالب را به سوی عبادت بیشتر سوق می‌دهد. قلب فعال آن‌ها، نه‌تنها به کاهش عمل منجر نشد، بلکه عباداتشان را با اخلاص و شدت بیشتری همراه ساخت.

بخش پنجم: اصلاح متون عرفانی و نقد خرافات

اصلاح کتب عرفانی

اصلاح متون عرفانی، چونان پالایش چشمه‌ای زلال، برای استقلال عرفان ولایی شیعه ضروری است. کتب درسی و متون عرفانی، با نقد و بازنویسی، از خرافات و تحریفات پاک‌سازی شده‌اند تا چارچوبی علمی و معتبر ارائه دهند.

درنگ: اصلاح متون عرفانی، عرفان ولایی شیعه را از خرافات پالایش و چارچوبی علمی ارائه می‌دهد.

تحلیل و تبیین

این تلاش، به‌مثابه بازسازی بنایی کهن، عرفان شیعه را از تحریفات و جعلیات مصون می‌دارد. نقد متون نادرست، گامی است به سوی ارائه عرفانی اصیل که با شريعت و حقیقت سازگار باشد.

نقد استخاره‌های بی‌ضابطه

استخاره‌های بی‌ضابطه، که گاه به اذیت مردم منجر می‌شود، خرافاتی بیش نیست. تدوین کتابی چندجلدی درباره استخاره، تلاشی است برای ضابطه‌مند کردن این علم و جلوگیری از سوءاستفاده.

درنگ: استخاره‌های بی‌ضابطه، خرافات‌اند و باید با ضوابط علمی ارائه شوند.

تحلیل و تبیین

استخاره، چونان ابزاری دقیق، نیازمند چارچوبی علمی است تا از تحریف و سوءاستفاده در امان ماند. این تلاش، به علمی کردن علوم دینی و حفظ حرمت آن‌ها کمک می‌کند.

بخش ششم: تجربه‌های عملی و نقد دروایش

تجربه در کرمانشاه

تجربه‌ای در کرمانشاه، تحریفات دروایش را افشا می‌کند. ادعاهایی مانند خوردن زغال یا نواختن موسیقی، که از سوی دروایش مطرح می‌شد، بی‌اساس بود. گردآوری عرفا و گفت‌وگو با آن‌ها، به هدایت و اصلاح این گروه منجر شد.

درنگ: تجربه عملی در کرمانشاه، تحریفات دروایش را افشا و به هدایت آن‌ها کمک کرد.

تحلیل و تبیین

این تجربه، چونان آینه‌ای روشن، تحریفات عرفانی را نمایان ساخت. گفت‌وگو و هدایت، به‌جای تقابل، راهی مؤثر برای اصلاح انحرافات و تقویت عرفان اصیل است.

نقد ادعاهای لاابالی‌گری

ادعاهایی مانند «هَمْ أَکْنُونَ هَمْ مَا فِي صَلَاتِيمْ» (هم‌اکنون نیز ما در نمازیم) یا «لَيْسَ فِي جَيْبَتِي إِلَّا ٱللَّهُ» (در جیبم جز خدا نیست)، لاابالی‌گری و استعمار خوانده شده‌اند. این سخنان، توجیهی برای ترک شريعت و مسخره کردن دین‌اند.

درنگ: ادعاهای لاابالی‌گری، چونان نقابی بر گمراهی، شريعت را تحریف و دین را مسخره می‌کنند.

تحلیل و تبیین

این ادعاها، به‌مثابه دام‌هایی فریبنده، سالک را از مسیر شريعت و حقیقت دور می‌کنند. عرفان ولایی، با تأکید بر اخلاص و نظم، از چنین تحریفاتی دوری می‌جوید.

بخش هفتم: تعادل شريعت، طريقت، و حقیقت

هماهنگی قلب و قالب

شريعت، طريقت، و حقیقت، چونان سه پایه استواری‌اند که سلوک عرفانی را استحکام می‌بخشند. قلب فعال، قالب را به سوی عبادت بیشتر هدایت می‌کند، نه به کاهش آن. این هماهنگی، در سیره ائمه معصومین (ع) و انبیای الهی تجلی یافته است.

درنگ: شريعت، طريقت، و حقیقت در تعادل‌اند و قلب فعال، قالب را به عبادت بیشتر سوق می‌دهد.

تحلیل و تبیین

این تعادل، چونان هارمونی در موسیقی، سلوک را به کمال می‌رساند. قلب، چونان رهبر ارکستر، قالب را به سوی عبادت و اخلاص هدایت می‌کند و هرگونه تقابل بین این دو را نفی می‌سازد.

نقد حدیث جعلی درباره زرع و زبل

حدیث «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ» (جهان، مزرعه آخرت است)، ناقص خوانده شده و تکمیل آن چنین پیشنهاد شده است: «الزَّرْعُ لِلْمُؤْمِنِ وَالزِّبْلُ لِغَيْرِهِمْ» (زرع برای مؤمن و زبل برای غیر اوست). این تکمیل، نشان می‌دهد که اعمال غیرمؤمنان، چونان زباله، بی‌ثمر است.

درنگ: حدیث «جهان، مزرعه آخرت است» ناقص است و باید با تمایز زرع و زبل تکمیل شود.

تحلیل و تبیین

این تکمیل، چونان افزودن رنگی به تابلوی نقاشی، مفهوم حدیث را غنی‌تر می‌سازد. تمایز زرع و زبل، به تفاوت اعمال مؤمنان و غیرمؤمنان اشاره دارد و بر ضرورت اخلاص در عمل تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی

منازل السائرین (جلسه ۴٠٢)، با تکیه بر نقد خرافات و تحریفات عرفانی، چارچوبی متعادل برای سلوک عرفانی ارائه می‌دهد. حال، به‌مثابه موتور محرک سلوک، قلب را فعال و قالب را به سوی عبادت بیشتر هدایت می‌کند. نقد احادیث جعلی، جریان‌های مخرب، و ادعاهای لاابالی‌گری، عرفان ولایی را از تحریفات پالایش می‌کند. ائمه معصومین (ع)، چونان الگوهای کامل، نشان می‌دهند که قلب فعال، هرگز به کاهش عمل منجر نمی‌شود، بلکه آن را با اخلاص و شدت بیشتری همراه می‌سازد. اصلاح متون عرفانی و ضابطه‌مند کردن علوم دینی، گامی است به سوی استقلال عرفان شیعه و ارائه چارچوبی علمی و معتبر.

با نظارت صادق خادمی


فوتر بهینه‌شده