در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 404

متن درس

باب الأدب در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 404)

مقدمه: جایگاه ادب در سلوک عرفانی

در منظومه عرفانی «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، باب الأدب به‌عنوان یکی از مراتب والای سلوک، پس از اراده، جایگاهی بی‌بدیل دارد. این باب، که در درس‌گفتار جلسه 404 آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با عمق و ژرفای معنوی تبیین شده، ادب را نه‌تنها به‌مثابه رعایت حدود اشیا، بلکه به‌عنوان پلی میان باطن و ظاهر انسان معرفی می‌کند. استناد به آیه شریفه وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ (سوره توبه، آیه ۱۱۲؛ : «و نگاه‌دارندگان حدود خدا»)، بنیان قرآنی این مرتبه را استوار ساخته و ادب را به‌صورت حفظ تعادل در تعامل با حق، خلق و اشیا تعریف می‌کند.

بخش اول: مبانی و اصول ادب در سلوک

۱. استناد قرآنی و تعریف ادب

باب الأدب با استناد به آیه شریفه وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ (سوره توبه، آیه ۱۱۲؛ : «و نگاه‌دارندگان حدود خدا و بشارت‌دهندگان به بهشت») آغاز می‌شود. این آیه، رعایت حدود الهی را به‌عنوان جوهره ادب عرفانی معرفی می‌کند. ادب، در این نگاه، نه‌تنها رعایت حدود اشیا و امور، بلکه حفظ تعادل در تعامل با نظام هستی است. این رعایت، سالک را به سوی تعادل و میانه‌روی هدایت کرده و او را از افراط و تفریط بازمی‌دارد.

درنگ: ادب عرفانی، رعایت حدود الهی است که سالک را به حفظ تعادل در تعامل با حق، خلق و اشیا رهنمون می‌سازد، چنان‌که در آیه شریفه وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ تجلی یافته است.

۲. اصول: شالوده وجودی انسان

در سلوک عرفانی، اصول به‌مثابه شاسی و بنیان وجودی انسان تشبیه شده‌اند، همان‌گونه که شاسی خودرو، ساختار آن را استوار می‌دارد. این اصول، مراتب نیت، قصد، عزم، اراده و ادب را دربرمی‌گیرند. همانند ستون‌های بنایی عظیم، این مراتب، سلوک سالک را شکل داده و او را به سوی کمال هدایت می‌کنند. ادب، به‌عنوان یکی از این اصول، پس از اراده قرار گرفته و نقشی محوری در تکامل معنوی ایفا می‌کند.

۳. تمایز اراده سالک و انسان عادی

اراده سالک، در برابر اراده پراکنده و متغیر انسان عادی، چونان ستاره‌ای ثابت در آسمان سلوک می‌درخشد. انسان عادی، مانند کودکی بازیگوش، در پی هوس‌های زودگذر از سویی به سوی دیگر می‌رود، اما سالک با اراده‌ای استوار، پای در راه حق نهاده و از تهدید، تطمیع یا فریب تأثیر نمی‌پذیرد. این ثبات، او را به صاحب اراده‌ای حقیقی بدل می‌سازد که در مسیر حق، بی‌تزلزل گام برمی‌دارد.

درنگ: اراده سالک، چونان صخره‌ای استوار در برابر طوفان‌های نفسانی، از پراکندگی و هوس‌زدگی به دور است و او را به سوی حق رهنمون می‌شود.

۴. مراتب سه‌گانه اراده

اراده در سلوک عرفانی، در سه مرتبه متعالی تعریف می‌شود:

  • مرتبه اول: علم و آگاهی: سالک با آگاهی و علم، از کثرت و غیریت نفسانی فاصله گرفته و اراده خود را بر حق متمرکز می‌سازد. این مرتبه، چونان مشعلی است که تاریکی‌های نفس را روشن می‌کند.
  • مرتبه دوم: وصول به حال حق: حال، مانند نرمشی پیش از ورزش، سالک را از قبض وجودی رها کرده و برای رویت حق آماده می‌سازد. این نرمش عرفانی، روح را برای پذیرش انوار الهی مهیا می‌کند.
  • مرتبه سوم: اراده حق: در این مرتبه، سالک اراده نفسانی را ترک کرده و اراده‌اش با اراده حق متحد می‌شود. این اتحاد، ذحول نفسانی را به ذحول الهی بدل می‌سازد، چنان‌که سالک جز برای حق و خلق خیر نمی‌خواهد.

درنگ: مراتب اراده، از علم و حال تا اراده حق، سیر تکاملی سالک را از نفسانیت به سوی اتحاد با اراده الهی ترسیم می‌کنند.

۵. اهمیت نرمش عرفانی

نرمش عرفانی، به‌سان آمادگی پیش از ورزش، از قبض و آسیب‌های سلوکی جلوگیری می‌کند. همان‌گونه که ورزشکار بدون نرمش به ماهیچه‌های خود آسیب می‌رساند، سالک نیز بدون دفع کثرت‌ها و آمادگی باطنی، در سلوک دچار اختلال می‌شود. این نرمش، با رهایی از کثرت‌های نفسانی، سالک را برای وصول به حال حق آماده می‌سازد.

۶. خودمحوری در انسان عادی

انسان عادی، حتی در اعمال خیر مانند نماز، روزه و کسب درآمد، اغلب با انگیزه‌های نفسانی عمل می‌کند. این خودمحوری، چونان زنجیری، او را از اراده تامه و خیرخواهی برای خلق بازمی‌دارد. در مقابل، سالک در مرتبه اراده تامه، خود را فدای مصالح الهی و انسانی کرده و خیر حق و خلق را بر منافع شخصی ترجیح می‌دهد.

بخش دوم: تمایز اخلاق و ادب

۷. اخلاق: جوهره باطنی

اخلاق، به‌مثابه خلقیات باطنی، در قلب انسان نهفته است و مستقیماً قابل مشاهده نیست. این جوهره، چونان گوهر در صدف، در باطن انسان جای دارد و تنها از طریق ادب یا بی‌ادبی در رفتار و گفتار ظاهر می‌شود.

۸. ادب: ظهور ظاهری خلق

ادب، نمود خارجی خلقیات باطنی است که در رفتار و گفتار سالک تجلی می‌یابد. همان‌گونه که آینه، تصویر را بازمی‌تاباند، ادب نیز خلق باطنی را به ظهور می‌رساند. قضاوت درباره افراد، نه بر اساس باطن، بلکه بر مبنای ادب ظاهری آن‌ها صورت می‌گیرد، هرچند این قضاوت گاه به خطا می‌رود.

درنگ: ادب، چونان آینه‌ای است که خلقیات باطنی را در رفتار و گفتار سالک به نمایش می‌گذارد و معیاری برای قضاوت ظاهری فراهم می‌آورد.

۹. خطر ریا و سالوس

برخی افراد، با ظاهرسازی و ریا، ادب را تقلید می‌کنند، اما باطن آن‌ها فاقد خلق نیکوست. این سالوس، چونان نقابی بر چهره، حقیقت باطنی را پنهان می‌کند و از ادب حقیقی متمایز است. داستان عالمی که ضعف جسمانی را تظاهر می‌کند، اما با سرعت می‌دود، مثالی طنزآمیز از این ریا و فقدان ادب حقیقی است که ایمان را تضعیف می‌کند.

۱۰. معیار عدالت در جماعت

عدالت ظاهری در امامت جماعت، باید با تأیید نزدیکان، به‌ویژه خانواده، همراه باشد. این معیار، چونان سپری در برابر ریا و ظاهرسازی عمل می‌کند. در فقه شیعه، اگر فرد خود را عادل نداند، احتیاط در امامت جماعت توصیه شده، هرچند تأیید مردم کافی است. این احتیاط، تجلی ادب فقهی است.

۱۱. دعا برای دیدن خوبی‌ها

دعا برای مشاهده خوبی‌های خلق، چونان نوری در دل، ایمان را تقویت کرده و از قضاوت نادرست و تضعیف روحیه جلوگیری می‌کند. این دعا، جلوه‌ای از ادب معنوی است که سالک را به سوی خیرخواهی و حسن ظن هدایت می‌کند.

درنگ: دعا برای دیدن خوبی‌های خلق، ایمان را چون گلی در باغ دل می‌شکفاند و سالک را از قضاوت شتابزده بازمی‌دارد.

۱۲. خطر تجسس و فضولی

تجسس در عیوب دیگران، چونان سمی در جان، به زیان خود فرد است و او را از ادب و خلق نیکو دور می‌کند. این عمل، سلوک را مختل ساخته و سالک را از مسیر حق بازمی‌دارد.

۱۳. فاصله چهارده‌منزله میان اخلاق و ادب

در ساختار «منازل السائرین»، فاصله میان اخلاق و ادب، چهارده منزل است که چونان راهی طولانی میان شهرهای باطن و ظاهر، پیچیدگی و عمق رابطه این دو را نشان می‌دهد. این فاصله، بر ضرورت اجتناب از قضاوت شتابزده تأکید دارد، زیرا ظاهر و باطن انسان، چونان دو سوی کوهی عظیم، از یکدیگر دورند.

۱۴. خطای قضاوت شتابزده

قضاوت زودهنگام درباره افراد، به دلیل فاصله زیاد میان ظاهر و باطن، چونان گامی در تاریکی است که به خطا می‌رود. مثال مطول، که شب‌روی را به دزدی نسبت می‌دهد، نشان‌دهنده این خطاست. ادب عرفانی، سالک را از پیش‌داوری و قضاوت نادرست بازمی‌دارد.

بخش سوم: ادب در تعامل با خلقت

۱۵. تعریف ادب: رعایت حدود اشیا

ادب، رعایت حدود اشیا و امور است که نه به زیاده‌روی و نه به تقصیر می‌انجامد. این تعادل، چونان ترازویی دقیق، جوهره ادب عرفانی را تشکیل می‌دهد. سالک با رعایت این حدود، به احترام به جایگاه هر موجود در نظام هستی پایبند می‌ماند.

درنگ: ادب عرفانی، چونان ترازویی است که با رعایت حدود اشیا، سالک را به تعادل و احترام به خلقت هدایت می‌کند.

۱۶. ادب در رفتارهای روزمره

ادب، در رفتارهای روزمره، چونان نظمی در باغ زندگی، تجلی می‌یابد. پرت کردن لباس یا بی‌توجهی به اشیا، نشانه حس ضعیف و بی‌ادبی است. در مقابل، سالک با حس قوی، حتی به قاشق و قرآن احترام می‌گذارد، زیرا هر دو مخلوق خدایند.

۱۷. حس قوی و ادب عرفانی

حس قوی، که در ادب عرفانی به معنای حساسیت به حدود اشیاست، سالک را به درک عمیق و احترام به خلقت هدایت می‌کند. داستان مأمون، که حس به کاغذ زیر خود دارد، مثالی طنزآمیز از این حساسیت است که ادب را در دقت و توجه به جزئیات نشان می‌دهد.

۱۸. ادب در زیارت و احترام به عرش

ادب عرفانی، فراتر از اماکن مقدس، در احترام به همه مخلوقات و حتی عرش الهی تجلی می‌یابد. سالک با حس قوی، نه‌تنها به ضریح، بلکه به دیوار و عرش خدا نیز احترام می‌گذارد، زیرا همه در نظام خلقت جایگاهی دارند.

۱۹. طنز اجتماعی و تغییر الگوها

اشاره به تغییر الگوهای دزدی از شب به روز، طنزی است که بر پیچیدگی قضاوت اجتماعی و نیاز به ادب در تحلیل رفتارها تأکید دارد. در تمدن معاصر، که دزدی به تخصص و عقل وابسته شده، ادب در رعایت حدود اجتماعی و اخلاقی بیش از پیش ضروری است.

جمع‌بندی

باب الأدب در «منازل السائرین»، چونان دروازه‌ای به سوی کمال، سالک را به رعایت حدود اشیا و تعادل در تعامل با حق، خلق و اشیا دعوت می‌کند. این مرتبه، که پس از اراده قرار گرفته، ظهور ظاهری خلقیات باطنی را در برمی‌گیرد و از اخلاق متمایز است. آیه شریفه وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ، مبنای قرآنی این مفهوم است که بر حفظ حدود الهی تأکید دارد. مراتب اراده، از علم و حال تا اراده حق، زمینه‌ساز ادب عرفانی‌اند که سالک را از خودمحوری به خیرخواهی برای خلق سوق می‌دهند. فاصله چهارده‌منزله میان اخلاق و ادب، عمق رابطه باطن و ظاهر را نشان داده و از قضاوت شتابزده نهی می‌کند. ادب، با حس قوی و حساسیت به حدود اشیا، سالک را به احترام به همه مخلوقات، از قرآن کریم تا قاشق، رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

فوتر بهینه‌شده