در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 405

متن درس





منازل السائرین: تأملی در باب الأدب

منازل السائرین: تأملی در باب الأدب

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 405)

دیباچه

کتاب منازل السائرین، اثری عرفانی و سترگ در تبیین مراحل سلوک الی‌الله، از دیرباز راهنمای سالکان طریق حقیقت بوده است. در این میان، باب الأدب، به‌عنوان یکی از منازل کلیدی سلوک، جایگاهی ویژه دارد. ادب، چونان ظرفی زرین، مظهر ظهور قصد، عزم، و اراده سالک است و پل ارتباطی میان باطن و ظاهر او به‌شمار می‌رود.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی ادب در سلوک عرفانی

آغازین کلام: ادب، ظرف ظهور سلوک

درس‌گفتار با استهلال به نام مبارک خداوند، «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» (به نام خداوند بخشنده مهربان، )، آغاز می‌شود و ادب را منزلگاهی معرفی می‌کند که پس از قصد، عزم، و اراده، مظهر عملی این اصول قرار می‌گیرد. ادب، چونان آینه‌ای صیقلی، بازتاب‌دهنده باطن سالک در رفتار ظاهری اوست. این تعریف، ادب را نه‌تنها نمود بیرونی اخلاق، بلکه ظرف ظهور اصول بنیادین سلوک می‌داند.

درنگ: ادب، ظرفی است که قصد، عزم، و اراده سالک را در رفتار موزون و متعادل متجلی می‌سازد، چونان کوزه‌ای که محتوای باطن را در تراوش ظاهر آشکار می‌کند.

ادب، در این نگاه، پلی است میان باطن و ظاهر، که سالک را به هماهنگی در سلوک رهنمون می‌شود. این هماهنگی، جلوه‌ای از التزام به شريعت و حفظ حدود الهی است.

تمایز ادب و اخلاق: ظاهر و باطن وجود

ادب، به‌عنوان ظاهر خلق، از اخلاق، که باطن خلق است، متمایز می‌شود. ادب، در گفتار، رفتار، و برخوردهای ظاهری نمود می‌یابد، حال آنکه اخلاق، جوهره‌ای باطنی است که در اعماق وجود انسان ریشه دارد. «ادب، دست ماست؛ اخلاق، دست ما نیست»، این تعبیر نشان می‌دهد که ادب، عملی ارادی و تحت اختیار انسان است، اما اخلاق، ساختاری عمیق‌تر و غیرارادی دارد.

رفتار موزون و متین، چونان تراوشی از کوزه، حکایت از باطن انسان می‌کند. اگر سالک با مهربانی، متانت، و وقار رفتار کند، خوش‌اخلاق خوانده می‌شود؛ اما اگر تندی و بی‌تربیتی از او سر زند، بداخلاقی‌اش عیان می‌گردد. این تمایز، ادب را چونان لباسی ظاهری و اخلاق را چونان روحی باطنی تصویر می‌کند.

درنگ: ادب، نمود ظاهری و ارادی خلق است که از باطن اخلاقی انسان حکایت می‌کند، مانند خطی نیکو که از سواد باطنی نویسنده خبر می‌دهد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین مفهوم ادب به‌عنوان ظرف ظهور سلوک و تمایز آن از اخلاق، چارچوبی نظری برای فهم این منزل عرفانی ارائه داد. ادب، چونان پلی میان ظاهر و باطن، سالک را به هماهنگی در رفتار و التزام به شريعت دعوت می‌کند.

بخش دوم: ادب و التزام به حدود الهی

استناد به قرآن کریم: حافظون لحدود الله

درس‌گفتار، با استناد به آیه شریفه ۱۱۲ سوره توبه، «وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِ وَبَشِّرِ ٱلْمُؤْمِنِينَ» (و کسانی که حدود الهی را حفظ می‌کنند، و مؤمنان را بشارت ده، )، ادب را در حفظ حدود الهی تعریف می‌کند. این آیه، حافظون را سالکانی می‌داند که با التزام به شريعت، رفتار خود را موزون و متعادل نگه می‌دارند.

ادب، در این معنا، رعایت حرمت شريعت و عمل به احکام حلال و حرام است. سالک با ادب، با گوش سپردن به اوامر الهی، حدود را پاس می‌دارد و از غلو و تقصیر پرهیز می‌کند.

درنگ: ادب، حفظ حدود الهی است که در التزام به شريعت و رفتار موزون متجلی می‌شود، چونان راننده‌ای که در جاده حق، با احتیاط و متانت حرکت می‌کند.

تعریف ادب: رفتار موزون و منصفانه

ادب، رفتار موزونی است که از افراط و تفریط دوری می‌جوید. سالک با ادب، نه در ستایش و نه در نکوهش غلو می‌کند و نه در قضاوت و رفتار کم می‌گذارد. این تعادل، چونان ترازویی دقیق، حقوق اشیا و اشخاص را در حد خودشان حفظ می‌کند.

مثال جاده و رانندگی در درس‌گفتار، این مفهوم را به‌زیبایی تبیین می‌کند: راننده‌ای که با رعایت قوانین و احترام به حقوق دیگران حرکت می‌کند، مظهر ادب است، اما آنکه با بی‌احتیاطی یا زیاده‌روی، نظم جاده را برهم می‌زند، بی‌ادب خوانده می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با استناد به قرآن کریم و تعریف ادب به‌عنوان حفظ حدود الهی و رفتار موزون، جایگاه این منزل را در سلوک عرفانی روشن ساخت. ادب، سالک را به رعایت شريعت و تعادل در رفتار دعوت می‌کند.

بخش سوم: ادب در طبیعت و اختیار

ادب طبیعی حیوانات و ادب اختیاری انسان

درس‌گفتار، با تمایزی بدیع، ادب حیوانات را طبیعی و جبلی و ادب انسان را اختیاری می‌داند. حیوانات، بر اساس فطرت خویش، در مسیر طبیعی خود حرکت می‌کنند و جز در صورت آزار، از ادب خویش خارج نمی‌شوند. اما انسان، با برخورداری از اختیار، می‌تواند ادب ورزد یا بی‌ادبی کند.

این اختیار، انسان را مسئول رفتار خویش می‌سازد. سالک با ادب، با انتخاب رفتار موزون، خود را به کمال نزدیک می‌کند، حال آنکه بی‌ادبی، او را از این مسیر دور می‌سازد.

درنگ: ادب انسانی، برخلاف ادب طبیعی حیوانات، اختیاری است و سالک را به انتخاب رفتار موزون و متعادل مسئول می‌سازد.

نقد بی‌ادبی انسانی: حرص و زیاده‌خواهی

درس‌گفتار، بی‌ادبی انسان را در زیاده‌خواهی و حرص مورد نقد قرار می‌دهد. انسانی که سیر است و باز به جمع‌آوری مال و ثروت ادامه می‌دهد، مصداق بی‌ادبی است. تمثیل «هشتصد تریلی» به‌زیبایی این نکته را نشان می‌دهد: ثروتی که بیش از نیاز جمع شود، نه‌تنها ادب نیست، بلکه به زیان صاحبش تمام می‌شود.

این نقد، از منظر اخلاقی و اجتماعی، حرص را با ادب موزون و طبیعی در تضاد می‌داند و سالک را به قناعت و تعادل دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تمایز میان ادب طبیعی و اختیاری و نقد بی‌ادبی در حرص و زیاده‌خواهی، مسئولیت انسان در انتخاب رفتار موزون را برجسته ساخت.

بخش چهارم: ادب در رفتار اجتماعی

ادب در توزیع عادلانه ثروت

درس‌گفتار، توزیع عادلانه ثروت را مصداق ادب می‌داند. اگر ثروتمندی دارایی خود را در خدمت خلق قرار دهد، چونان رزاقی الهی، مظهر ادب است. اما اگر ثروت را برای استثمار و زیاده‌خواهی به‌کار گیرد، بی‌ادبی کرده است.

تمثیل کارخانه‌ای که به کارگران نان می‌رساند، این مفهوم را به‌زیبایی تصویر می‌کند: ثروت، اگر در خدمت خلق باشد، ادب است و اگر ابزاری برای استثمار شود، بی‌ادبی.

درنگ: ادب در رفتار اجتماعی، در توزیع عادلانه ثروت و خدمت به خلق نمود می‌یابد، چونان جویی که آب را به همه مزارع می‌رساند.

نقد بی‌ادبی در نقل متون دینی

درس‌گفتار، با نقدی ظریف، نقل ناقص آیه شریفه را مصداق بی‌ادبی می‌داند. شارحی که آیه‌ای چون «وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِ» را ناقص نقل می‌کند، به امانت‌داری در انتقال کلام الهی خیانت کرده است. این نقد، بر اهمیت دقت و امانت در نقل متون دینی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تبیین ادب در رفتار اجتماعی و نقد بی‌ادبی در نقل متون دینی، جایگاه این منزل را در تعاملات اجتماعی و حفظ امانت الهی روشن ساخت.

بخش پنجم: ویژگی‌های حافظون لحدود الله

تبیین ویژگی‌های حافظون در قرآن کریم

درس‌گفتار، با شرح آیه ۱۱۲ سوره توبه، «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِ» (توبه‌کنندگان، عبادت‌کنندگان، سپاسگزاران، سیاحت‌کنندگان، رکوع‌کنندگان، سجده‌کنندگان، آمران به معروف و ناهیان از منکر، و نگهبانان حدود الهی، )، ویژگی‌های حافظون را تبیین می‌کند.

اینان، سالکانی هستند که با توبه، عبادت، حمد، سیاحت، رکوع، سجده، امر به معروف، نهی از منکر، و حفظ حدود الهی، ادب را در ابعاد عبادی، اخلاقی، و اجتماعی به منصه ظهور می‌رسانند.

درنگ: حافظون لحدود الله، سالکانی هستند که با عبادت، معرفت، و عمل صالح، ادب را در تمامی ابعاد وجودی خویش متجلی می‌سازند.

تمایز علم و معرفت

درس‌گفتار، با تمایزی عمیق، علم را حرفه و معرفت را کمال می‌داند. علم، ابزاری است که ممکن است با دزدی یا اعتیاد همراه باشد، اما معرفت، جوهره‌ای است که در عبادت، حمد، و محبت نمود می‌یابد. معرفت، چونان نوری در دل، سالک را به صفا و عشق رهنمون می‌شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تبیین ویژگی‌های حافظون و تمایز علم و معرفت، ادب را در پیوند با معرفت و عمل صالح برجسته ساخت.

بخش ششم: ادب الهی و معامله با خدا

معامله با خدا: ادب الهی

درس‌گفتار، با اشاره به آیه ۱۱۱ سوره توبه، «إِنَّ ٱللَّهَ ٱشْتَرَىٰ مِنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلْجَنَّةَ» (خداوند از مؤمنان جان‌ها و اموالشان را به بهای بهشت خریداری کرده است، )، ادب الهی را در معامله با بندگان تبیین می‌کند. خداوند، برخلاف انسان‌ها، عیوب را نادیده گرفته و پاداش کامل می‌دهد.

این معامله، چونان خریداری گوهری گران‌بها، عیوب را نادیده می‌گیرد و ارزش واقعی بنده را به او بازمی‌گرداند.

درنگ: ادب الهی، در معامله با بندگان، عیوب را نادیده می‌گیرد و پاداش کامل می‌دهد، چونان خریداری که گوهری را بی‌عیب می‌خرد.

نقد معامله انسانی

در مقابل، معامله انسانی، اغلب با عیب‌جویی و منفعت‌طلبی همراه است. انسان‌ها، در خرید و فروش، عیوب را برجسته کرده و ارزش را کاهش می‌دهند. این نقد، تفاوت ادب الهی و انسانی را به‌زیبایی نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با تبیین ادب الهی در معامله با خدا و نقد معامله انسانی، جایگاه ادب را در پیوند با محبت و اخلاص الهی برجسته ساخت.

بخش هفتم: ادب در تعامل با خلق

رفتار موزون با خلق

ادب، در رفتار موزون با خلق و حفظ حقوق آنان نمود می‌یابد. سالک با ادب، با محبت، صمیمیت، و احترام به دیگران رفتار می‌کند و حدود اشیا و اشخاص را در حد خودشان نگه می‌دارد.

این رفتار، چونان جویی زلال، به همه مزارع حیات می‌رسد و عدالت و محبت را در جامعه جاری می‌سازد.

درنگ: ادب در تعامل با خلق، در عدالت، محبت، و احترام به حقوق دیگران نمود می‌یابد، چونان جویی که به همه مزارع حیات می‌رسد.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، با تبیین ادب در رفتار با خلق، این منزل را در پیوند با عدالت و محبت اجتماعی برجسته ساخت.

نتیجه‌گیری نهایی

باب الأدب در منازل السائرین، منزلگاهی است که سالک را به حفظ حدود الهی، رفتار موزون، و معرفت رهنمون می‌شود. ادب، چونان ظرفی زرین، قصد، عزم، و اراده را در رفتار متعادل متجلی می‌سازد و سالک را به هماهنگی میان ظاهر و باطن دعوت می‌کند. این درس‌گفتار، با استناد به آیات قرآن کریم، نقد بی‌ادبی، و تبیین ویژگی‌های حافظون لحدود الله، چارچوبی توحیدمحور و متعادل برای سلوک عرفانی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی


فوتر بهینه‌شده