در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 418

متن درس





منازل السائرین: تأملاتی در مقام انس

منازل السائرین: تأملاتی در مقام انس

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۱۸)

دیباچه

کتاب *منازل السائرین*، اثر جاودان خواجه عبدالله انصاری، چونان چراغی فروزان، راه سالکان طریق معرفت را روشن می‌سازد. این اثر، با تبیین مراتب سلوک عرفانی، از مقامات ابتدایی تا قله‌های رفیع معرفت، سالک را به سوی وصال الهی رهنمون می‌شود. در این نوشتار، که برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۴۱۸ است، به شرح و تبیین مقام *انس* پرداخته شده است. این مقام، که پس از یقین در مسیر سلوک پدیدار می‌شود، چونان گوهری درخشان، قلب سالک را به نور معرفت و لذت الهی مزین می‌کند.

بخش نخست: تبیین مقام انس در سلوک عرفانی

ماهیت مقام انس

مقام انس، یکی از مراتب والای سلوک عرفانی است که سالک در آن، به شواهد و نشانه‌های تقرب به حق دست می‌یابد. این مقام، چونان پلی میان ظاهر و باطن، سالک را از حالت صوری و مکانیکی عبادت به سوی تجربه‌ای عمیق و شهودی هدایت می‌کند. انس، به تعبیری، چونان نسیمی خنک است که پس از طی طریقی دشوار، قلب سالک را نوازش می‌دهد و او را به وجد می‌آورد. شواهد این مقام، که در کلام خواجه عبدالله انصاری به سه امر برجسته تقسیم شده‌اند، عبارت‌اند از:

شواهد مقام انس:
۱. استحلاء الذکر: درک شیرینی و لذت ذکر الهی.
۲. تغذی بالسماع: تغذیه روحی از ادراکات معنوی.
۳. وقوف على الاشارات: آگاهی و درک نشانه‌های الهی.

این سه شاهد، چونان ستارگان در آسمان سلوک، مسیر سالک را روشن می‌سازند و او را از حالت *راجل* (پیاده‌نظام) به مرتبه *سالک* و سپس به درجات بالاتر، مانند *سیار* و *طیار*، ارتقا می‌دهند.

تحول از یقین به انس

پیش از مقام انس، سالک در مرحله یقین قرار دارد که در آن، باور و اطمینان قلبی به حق حاصل شده، اما این اطمینان هنوز به ظهورات حسی و باطنی منجر نشده است. با ورود به مقام انس، این یقین به تجلیات عینی تبدیل می‌شود. سالک، که پیش‌تر ذکر را به‌صورت صوری و بدون لذت باطنی ادا می‌کرد، اکنون شیرینی و حلاوت ذکر را در قلب خویش احساس می‌کند. این تحول، چونان شکفتن گلی در بهار است که پس از زمستانی سرد، عطر و زیبایی خود را آشکار می‌سازد.

بخش دوم: استحلاء الذکر، شیرینی معرفت

مفهوم استحلاء الذکر

*استحلاء الذکر*، به معنای درک لذت و شیرینی ذکر الهی است که در مقام انس در وجود سالک پدیدار می‌شود. در مراحل ابتدایی سلوک، ذکر صرفاً عملی زبانی و صوری است که فاقد تأثیر عمیق باطنی است. اما در مقام انس، ذکر چونان شرابی گوارا، قلب سالک را مست و سرشار از نشاط می‌کند. این شیرینی، نشانه‌ای از تقرب به حق است و سالک را از خستگی و ملالت عبادت‌های تکراری رها می‌سازد.

به تعبیری، ذکر در این مقام، مانند آبی زلال است که بر کویر تشنه قلب سالک فرو می‌ریزد و آن را طراوت می‌بخشد. سالک، با گفتن *یا الله*، نه‌تنها لفظی را تکرار می‌کند، بلکه وجودش به لرزه درمی‌آید و قلبش از نشاط الهی لبریز می‌شود. این تجربه، از باب *استفعال* در زبان عربی است که نشان‌دهنده تأثیر عمیق ذکر بر روان و روح سالک است.

تمثیلات و تجلیات استحلاء

برای فهم بهتر این مفهوم، می‌توان ذکر را به غذایی تشبیه کرد که در مراحل اولیه، صرفاً برای رفع گرسنگی مصرف می‌شود، اما در مقام انس، به تجربه‌ای لذت‌بخش و سیرکننده تبدیل می‌شود. سالک، که پیش‌تر ذکر را به‌صورت مکانیکی ادا می‌کرد، اکنون با هر ذکر، چونان کسی که طعامی لذیذ می‌چشد، حلاوت آن را در جان خویش درک می‌کند. این حلاوت، چونان عطری است که از گلستان معرفت برمی‌خیزد و قلب سالک را معطر می‌سازد.

به عنوان مثال، هنگامی که سالک ذکر *یا الله* را بر زبان می‌آورد، گویی دریچه‌ای به سوی عالم غیب گشوده می‌شود و نسیمی از نور الهی بر قلب او می‌وزد. این تجربه، چنان عمیق است که سالک را از تکرارهای بی‌حاصل و خسته‌کننده بازمی‌دارد و او را به سوی کیفیتی عمیق‌تر در عبادت هدایت می‌کند.

بخش سوم: تغذی بالسماع، تغذیه روحی از ادراکات معنوی

مفهوم تغذی بالسماع

*تغذی بالسماع*، به معنای تغذیه روحی از طریق ادراکات معنوی است که سالک را از وابستگی به لذت‌های مادی رها می‌سازد. سماع در این مقام، فراتر از معنای ظاهری آن (شنیدن موسیقی یا شعر) است و شامل هرگونه ادراک باطنی است که قلب سالک را سیراب می‌کند. این ادراکات می‌توانند در قالب شنیدن ذکر، مشاهده جلوه‌های الهی، یا حس کردن حضور حق در قلب ظاهر شوند.

سماع، چونان جویباری است که از سرچشمه معرفت جاری می‌شود و روح سالک را سیراب می‌سازد. در این مرحله، سالک از شنیدن یک صدا، دیدن یک نشانه، یا احساس یک حرکت معنوی، به حالتی می‌رسد که نیازهای جسمانی‌اش تحت‌الشعاع نیازهای روحی قرار می‌گیرد. این تغذیه معنوی، سالک را به خودکفایی باطنی رهنمون می‌شود و او را از وابستگی به لذت‌های زودگذر مادی آزاد می‌کند.

سماع و تجلیات الهی

سماع در مقام انس، به معنای درک نشانه‌های الهی از طریق حواس باطنی است. این نشانه‌ها، که ممکن است به‌صورت یک صدا، یک رؤیت، یا یک حرکت غیرارادی ظاهر شوند، قلب سالک را به وجد می‌آورند و او را از حالت عادی به سوی تجربه‌ای متعالی سوق می‌دهند. به عنوان مثال، هنگامی که سالک ندای *سبوح قدوس* را می‌شنود یا جلوه‌ای از زیبایی الهی را مشاهده می‌کند، گویی روحش از قفس تن رها شده و در آسمان معرفت به پرواز درمی‌آید.

برخلاف تصور رایج که سماع را به رقص و موسیقی عرفانی محدود می‌کند، در این مقام، سماع شامل هر نوع ادراک معنوی است که قلب را تغذیه می‌کند. این ادراکات، چونان بارانی هستند که بر زمین خشک قلب فرو می‌ریزند و آن را به گلزاری پرشکوه تبدیل می‌کنند.

سماع در مقام انس:
سماع، نه‌تنها به شنیدن آواز یا موسیقی محدود نمی‌شود، بلکه شامل هر ادراک معنوی است که قلب سالک را سیراب کرده و او را از نیازهای مادی بی‌نیاز می‌سازد.

بخش چهارم: وقوف على الاشارات، آگاهی از نشانه‌های الهی

مفهوم وقوف على الاشارات

*وقوف على الاشارات*، به معنای آگاهی و درک نشانه‌های الهی است که در مقام انس در وجود سالک تجلی می‌یابد. این نشانه‌ها، که می‌توانند به‌صورت شنیداری، بصری، یا حرکتی ظاهر شوند، زبان باطنی حق هستند که سالک در این مرحله قادر به فهم آن‌ها می‌شود. این آگاهی، چونان نوری است که تاریکی‌های نفس را می‌زداید و قلب سالک را به سوی معرفت الهی هدایت می‌کند.

به عنوان مثال، سالک ممکن است صدایی بشنود که او را به یاد حق می‌اندازد، یا نشانه‌ای ببیند که قلبش را به وجد می‌آورد. این نشانه‌ها، مانند اشاراتی هستند که از سوی معشوق به عاشق فرستاده می‌شوند و او را به سوی وصال رهنمون می‌کنند.

تجلیات اشارات در سلوک

اشارات الهی، در مقام انس، به‌صورت تجلیات حسی و باطنی ظاهر می‌شوند. این تجلیات، می‌توانند به شکل یک رؤیت، یک صدا، یا حتی یک حرکت غیرارادی باشند که سالک را از حالت عادی به سوی تجربه‌ای عمیق و معنوی سوق می‌دهند. این اشارات، چونان کلیدهایی هستند که قفل‌های قلب را می‌گشایند و سالک را به سوی گنجینه‌های معرفت هدایت می‌کنند.

برای نمونه، هنگامی که سالک در حال ذکر است و ناگاه لرزشی در وجودش احساس می‌کند، گویی روحش با حق گفت‌وگو می‌کند. این تجربه، که در روایات به مناقشات لذت‌بخش میان روح و سرّ سالک با پروردگار اشاره شده، نشان‌دهنده عمق ارتباط باطنی سالک با حق است.

بخش پنجم: تفاوت مقام انس با مراحل پیشین

بیماری فطیر و رهایی از آن

یکی از ویژگی‌های برجسته مقام انس، رهایی از *بیماری فطیر* است. این بیماری، به حالتی اشاره دارد که اعمال سالک، فاقد روح و تأثیر باطنی است و صرفاً به‌صورت صوری انجام می‌شود. در مراحل پیشین، سالک مانند پیاده‌نظامی است که بدون درک عمیق، به انجام وظایف خود مشغول است. اما در مقام انس، این بیماری درمان شده و سالک به مرحله‌ای می‌رسد که اعمالش با قلب و روح او هماهنگ می‌شود.

این تحول، مانند آن است که بیماری از جسم و روح سالک رخت بربندد و او به صحت و سلامت معنوی دست یابد. در این مرحله، ذکر و عبادت، دیگر عملی مکانیکی نیست، بلکه چونان جریانی زنده، قلب سالک را سیراب می‌کند.

تأثیرات باطنی انس

در مقام انس، اعمال سالک، از ذکر و عبادت گرفته تا رفتارهای روزمره، آثاری عینی و محسوس در وجود او بر جای می‌گذارند. این آثار، مانند میوه‌هایی هستند که از درخت ایمان و یقین بارور شده‌اند و قلب سالک را به نور معرفت مزین می‌کنند. سالک در این مرحله، نه‌تنها ذکر را می‌گوید، بلکه آن را حس می‌کند، لمس می‌کند، و با آن مست می‌شود.

بخش ششم: مراتب انس و ظهورات الهی

مرتبه نخست: ظهورات حسی و باطنی

مقام انس، دارای مراتب مختلفی است که در مرتبه نخست، سالک شاهد ظهورات الهی است. این ظهورات، مانند بارقه‌هایی از نور الهی هستند که در قلب سالک تجلی می‌یابند و او را به وجد می‌آورند. به عنوان مثال، هنگامی که سالک ذکر می‌گوید، ممکن است صدایی بشنود یا نشانه‌ای ببیند که قلبش را به لرزه درآورد. این تجربه، مانند آن است که سالک در باغی از معرفت قدم می‌زند و هر لحظه، گلی از جنس نور و حلاوت برمی‌چیند.

تأثیرات ظهورات بر سالک

ظهورات الهی، قلب سالک را از حالت عادی به سوی تجربه‌ای متعالی سوق می‌دهند. این ظهورات، مانند آینه‌هایی هستند که جمال حق را به سالک نشان می‌دهند و او را از خود بی‌خود می‌کنند. سالک در این مرحله، با هر ذکر یا عبادت، گویی با معشوق گفت‌وگو می‌کند و از این گفت‌وگو، سرمست و شادمان می‌شود.

ظهورات در مقام انس:
ظهورات الهی، مانند نسیمی هستند که قلب سالک را نوازش می‌دهند و او را از حالت صوری به سوی تجربه‌ای شهودی و عمیق هدایت می‌کنند.

بخش هفتم: پرهیز از زیاده‌روی در سلوک

خطر پرخوری معنوی

یکی از اصول کلیدی در سلوک عرفانی، پرهیز از زیاده‌روی و پرخوری معنوی است. زیاده‌روی در اعمال عبادی، مانند ختم سریع قرآن یا تکرار بیش‌ازحد ذکر، نه‌تنها به پیشرفت معنوی منجر نمی‌شود، بلکه ممکن است به خستگی، دل‌زدگی، یا حتی انحراف از مسیر سلوک بینجامد. این زیاده‌روی، مانند پرخوری جسمانی است که به‌جای تقویت، به بیماری منجر می‌شود.

سالک باید با استمرار و تدریج، به‌گونه‌ای عمل کند که اعمالش با ظرفیت روحی و جسمی او هماهنگ باشد. این اصل، مانند تنظیم رژیم غذایی برای ورزشکاری است که با تمرین تدریجی، به آمادگی جسمانی دست می‌یابد. سالک نیز باید با مشورت مربی عارف، میزان و نوع اعمال خود را تنظیم کند تا از آسیب‌های احتمالی در امان بماند.

نمونه‌های زیاده‌روی

به عنوان مثال، سالکی که در یک رکعت نماز، آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (: تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم) را بارها تکرار می‌کند، بدون حضور قلب، نه‌تنها به مقصود نمی‌رسد، بلکه ممکن است از عبادت دل‌زده شود. این تکرار صوری، مانند لقلقه زبان است که فاقد اثر معنوی است و قلب را از حلاوت عبادت محروم می‌سازد.

بخش هشتم: نقد اعمال صوری و عبادت‌های بی‌روح

عبادت صوری و فقدان حضور قلب

تکرار بیش‌ازحد و بدون حضور قلب در عبادات، مانند تکرار آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، نه‌تنها ارزش معنوی ندارد، بلکه ممکن است به خستگی و دل‌زدگی منجر شود. عبادت در مقام انس، باید با حضور قلب و احساس شیرینی همراه باشد. این حضور قلب، مانند جانی است که در کالبد عبادت دمیده می‌شود و آن را زنده و پویا می‌سازد.

عبادت صوری، مانند درختی بی‌ریشه است که هرچند به ظاهر سبز است، اما میوه‌ای به بار نمی‌آورد. سالک باید با تمرکز بر کیفیت عبادت، به جای کمیت، به سوی تجربه‌ای عمیق و معنوی حرکت کند.

نمونه‌های عبادت صوری

به عنوان مثال، سالکی که در مسجد جمکران، آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ را بارها تکرار می‌کند، اما قلبش از حضور الهی خالی است، در واقع عبادتی بی‌روح انجام داده است. این عبادت، مانند نقشی بر آب است که به سرعت محو می‌شود و اثری در جان سالک بر جای نمی‌گذارد.

بخش نهم: اهمیت استمرار و تدریج در سلوک

استمرار، کلید پیشرفت معنوی

در مقام انس، سالک به‌جای کثرت در اعمال، به کیفیت و عمق آن‌ها توجه می‌کند. استمرار و تدریج در انجام ذکر و عبادت، مانند آبیاری تدریجی باغی است که به‌تدریج آن را به باروری می‌رساند. این رویکرد، مانع از خستگی و دل‌زدگی شده و سالک را به سوی تجربه‌ای عمیق‌تر معنوی هدایت می‌کند.

استمرار در سلوک، مانند تمرین مداوم یک ورزشکار است که با هر گام، به آمادگی بیشتری دست می‌یابد. سالک نیز باید با صبر و حوصله، اعمال خود را به‌گونه‌ای انجام دهد که قلبش از حلاوت و نور معرفت لبریز شود.

تمثیل یادگیری تدریجی

برای فهم بهتر این اصل، می‌توان سلوک را به یادگیری جدول ضرب تشبیه کرد. همان‌گونه که یادگیری جدول ضرب چندرقمی نیازمند تمرین تدریجی و مداوم است، سلوک نیز باید با استمرار و بدون شتابزدگی انجام شود. سالکی که به یک‌باره بخواهد تمامی مراحل سلوک را طی کند، مانند دانش‌آموزی است که بدون آمادگی، به سراغ مسائل پیچیده ریاضی می‌رود و در نهایت سردرگم می‌شود.

استمرار در سلوک:
استمرار و تدریج در اعمال عبادی، مانند آبیاری تدریجی باغی است که به‌تدریج آن را به باروری می‌رساند و قلب سالک را از نور معرفت لبریز می‌کند.

بخش دهم: نقد نظام آموزشی و تأثیر آن بر سلوک

کاستی نظام آموزشی

درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به نقد نظام آموزشی پرداخته و آن را به دلیل عدم توجه به آموزش‌های عمیق و کاربردی، ناکارآمد می‌دانند. به جای آموزش‌های سطحی و یکنواخت، باید به پرورش ذهن و تقویت توانایی‌های شناختی، مانند یادگیری جدول ضرب چندرقمی، توجه شود. این نقد، به‌طور غیرمستقیم، به ضرورت آموزش‌های عمیق و هدفمند در سلوک عرفانی نیز اشاره دارد.

نظام آموزشی، مانند باغبانی است که به جای پرورش درختان پربار، به کاشت نهال‌های ضعیف و بی‌ثمر بسنده می‌کند. آموزش‌های عرفانی نیز باید به‌گونه‌ای باشد که ظرفیت‌های باطنی سالک را شکوفا کند و او را به سوی کمال هدایت نماید.

تمثیل جدول ضرب

استعاره جدول ضرب، به زیبایی اهمیت آموزش‌های عمیق را نشان می‌دهد. همان‌گونه که یادگیری جدول ضرب چندرقمی، ذهن را برای حل مسائل پیچیده آماده می‌کند، آموزش‌های عرفانی نیز باید قلب و روح سالک را برای درک معارف الهی پرورش دهند. جامعه‌ای که به آموزش‌های سطحی بسنده کند، مانند زمینی است که تنها علف‌های هرز در آن می‌روید و از ثمرات ارزشمند محروم می‌ماند.

بخش یازدهم: پرهیز از پرخوری معنوی و انحرافات عرفانی

خطرات پرخوری معنوی

پرخوری معنوی، یعنی زیاده‌روی در اعمال عبادی بدون توجه به ظرفیت روحی و جسمی، می‌تواند به اختلال در زندگی روزمره و حتی انحراف از مسیر سلوک منجر شود. سالک باید با توجه به ظرفیت خود، اعمال عبادی را انجام دهد تا از آسیب‌های احتمالی، مانند خستگی یا انحراف، در امان بماند.

این اصل، مانند تنظیم رژیم غذایی برای بدن است. همان‌گونه که پرخوری جسمانی به بیماری منجر می‌شود، پرخوری معنوی نیز می‌تواند قلب و روح سالک را از تعادل خارج کند. سالک باید با مشورت مربی عارف، میزان و نوع اعمال خود را تنظیم کند.

نقد انحرافات عرفانی

عرفان حقیقی، باید به بهبود زندگی فردی و اجتماعی سالک منجر شود و نه به تخریب آن. عرفان‌های کاذب، که به انزوا، بی‌توجهی به مسئولیت‌های اجتماعی، یا رفتارهای غیرعقلانی منجر می‌شوند، از منظر شرعی و عرفانی مردود هستند. عرفان اصیل، با شريعت، طريقت، و حقيقت هم‌راستا بوده و زندگی سالک را در تمام ابعاد متعادل و پویا می‌کند.

عرفان کاذب، مانند آتشی است که به جای گرما، ویرانی به بار می‌آورد. سالک باید با پایبندی به شريعت و توجه به وظایف اجتماعی، از انحرافات دوری کند و به سوی عرفانی متعادل و سازنده حرکت نماید.

عرفان حقیقی:
عرفان حقیقی، مانند نهری زلال است که زندگی سالک را سیراب می‌کند و او را به سوی تعادل و کمال در تمام ابعاد وجودی هدایت می‌نماید.

بخش دوازدهم: ویژگی‌های عارف حقیقی

خلوص و صفای باطن

عارف حقیقی، شخصی است که از کینه و آلودگی‌های نفسانی پاک بوده و قلب او، مانند آینه‌ای صاف، مملو از صدق و صفا است. این ویژگی‌ها، مانند گوهری درخشان، عارف را از دیگران متمایز می‌کنند و او را به سوی کمال انسانی رهنمون می‌سازند.

عارف، مانند درختی است که ریشه در خاک ایمان دارد و شاخسار آن، با صدق و صفا، آسمان معرفت را درمی‌نوردد. این خلوص، نه‌تنها در عبادات، بلکه در روابط اجتماعی و خانوادگی او نیز نمود می‌یابد.

تعهد به شريعت و جامعه

عارف حقیقی، با تعهد به شريعت و خدمت به جامعه، زندگی خود و دیگران را سامان می‌بخشد. او مانند باغبانی است که نه‌تنها باغ خود را آباد می‌کند، بلکه به دیگران نیز در پرورش باغ‌هایشان یاری می‌رساند. این تعهد، عرفان را از انحرافات و خرافات دور نگه می‌دارد و آن را به سوی مسیری متعادل و سازنده هدایت می‌کند.

جمع‌بندی

مقام انس، چونان قله‌ای در مسیر سلوک عرفانی است که سالک پس از عبور از مرحله یقین، به آن دست می‌یابد. این مقام، با شواهد سه‌گانه استحلاء الذکر، تغذی بالسماع، و وقوف على الاشارات، قلب سالک را به نور معرفت و لذت الهی مزین می‌کند. سالک در این مرحله، از حالت صوری و مکانیکی عبادت به سوی تجربه‌ای عمیق و شهودی حرکت می‌کند که در آن، ذکر و عبادت با شیرینی، تغذیه معنوی، و درک نشانه‌های الهی همراه است.

درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تأکید بر پرهیز از زیاده‌روی، نقد اعمال صوری، و هماهنگی عرفان با شريعت و زندگی اجتماعی، راهنمایی ارزشمند برای سالکان طریق معرفت ارائه می‌دهند. عرفان حقیقی، مانند نهری زلال است که زندگی سالک را در تمام ابعاد سیراب می‌کند و او را به سوی کمال انسانی هدایت می‌نماید.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده