در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 430

متن درس





منازل السائرين: تأملي در باب الأنس الثالث و نقد روش‌شناسی عرفان اسلامی

منازل السائرين: تأملي در باب الأنس الثالث و نقد روش‌شناسی عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۳۰)

مقدمه: انس ثالث، اضمحلال صفات و ضرورت مهندسی عرفانی

باب الأنس در منازل السائرين، چونان دری گشوده به سوی مقامات عالی سلوک عرفانی است که سالک را از تعیّنات نفسانی به سوی لاتعیّن الهی رهنمون می‌سازد. در درس‌گفتار شماره ۴۳۰ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، که در تاریخ ۱۳/۲/۱۳۹۲ ارائه شده، محور بحث بر انس ثالث متمرکز است؛ مرتبه‌ای که در آن، اضمحلال صفات رخ می‌دهد و سالک در شهود حضرة الهی، هویت نفسانی خویش را محو می‌بیند. این مقام، نه به معنای نابودی، بلکه تحول وجودی است که سالک را به وحدت با حق می‌رساند.

درنگ: انس ثالث، مرتبه‌ای است که سالک در آن، با اضمحلال صفات در شهود حضرة الهی، به وحدت با حق می‌رسد، اما فقدان مهندسی در عرفان، به اختلاط مفاهیم و آشفتگی روش‌شناختی منجر شده است.

بخش نخست: انس ثالث و اضمحلال صفات در سلوک عرفانی

تعریف انس ثالث و اضمحلال صفات

انس ثالث، به عنوان مرتبه سوم انس در سلوک عرفانی، مقامی است که سالک در آن، صفات نفسانی خویش را در شهود حضرة الهی مضمحل می‌بیند. اضمحلال، برخلاف بطلان که به معنای بریدگی و نابودی است، به محو هویت نفسانی در نور حق اشاره دارد؛ چونان قندی که در آب حل می‌شود و شیرینی‌اش در همه جا منتشر می‌گردد، بی‌آنکه خود دیده شود. این مرتبه، نه نابودی صفات، بلکه تعالی آن‌ها در حضور الهی است که سالک را به وحدت با حق می‌رساند. خواجه عبدالله انصاری، در تبیین این مقام، آن را اضمحلال در شهود حضرة الهی می‌داند که نه به حد آن اشاره می‌شود و نه کنه آن شناخته می‌گردد، زیرا در این مقام، سالک جز حق چیزی نمی‌بیند.

تمثیل قند و آب در اضمحلال

اضمحلال، چونان حل شدن قند در آب است که هویت ظاهری قند از میان می‌رود، اما شیرینی آن در آب باقی می‌ماند. این تمثیل، به زیبایی نشان‌دهنده تحول وجودی سالک است که در شهود الهی، از تعیّنات نفسانی رها شده و در نور حق متجلی می‌گردد. این فرآیند، نه انهدام، بلکه وحدت با حق است که سالک را به کمال وجودی می‌رساند.

درنگ: اضمحلال در انس ثالث، محو هویت نفسانی در نور حق است، نه نابودی، بلکه تحول وجودی که سالک را به وحدت با حق می‌رساند.

انس و قابلیت‌های آن: وصول و ایصال

انس، در مراتب عالی خود، نه‌تنها وصول به مقام قرب الهی است، بلکه توانایی ایصال این انس به دیگران را نیز در بر دارد. عارف کامل، مانند کیمیاگری که مس را به طلا تبدیل می‌کند، می‌تواند حتی به موجودات بی‌جان، مانند سنگ، انس و عنایت کند، مشروط بر آنکه زمینه آن فراهم باشد. این قابلیت، نشان‌دهنده قدرت معنوی عارف در تحول نفوس و اشیاء است که از عمق انس با حق سرچشمه می‌گیرد.

جایگاه انس در سلوک

انس، به عنوان مرتبه ابتدایی سلوک، در بخش نخست مسیر عرفانی قرار دارد و سالک را برای مراتب عالی‌تر آماده می‌سازد. برخلاف حقیقت، که پس از گذر از دویست منزل در انتهای سلوک قرار دارد، انس در آغاز راه است و زمینه‌ساز قرب الهی. این تمایز، بر اهمیت تفکیک مراتب سلوک تأکید می‌کند، زیرا اختلاط انس با حقیقت، به آشفتگی مفهومی و روش‌شناختی منجر می‌شود.

درنگ: انس، مرتبه ابتدایی سلوک است که سالک را به سوی قرب الهی هدایت می‌کند، در حالی که حقیقت، مقامی متعالی در انتهای سلوک است.

جمع‌بندی بخش نخست

انس ثالث، مرتبه‌ای عمیق از سلوک عرفانی است که با اضمحلال صفات در شهود حضرة الهی، سالک را به وحدت با حق می‌رساند. این مقام، نه نابودی، بلکه تحول وجودی است که هویت نفسانی را در نور الهی محو می‌کند. انس، با قابلیت وصول و ایصال، زمینه‌ساز قرب الهی است و در آغاز سلوک قرار دارد. تمثیلات عرفانی، مانند قند و آب، و تبیین خواجه، عمق این مقام را آشکار می‌سازد و بر ضرورت تفکیک آن از حقیقت تأکید می‌کند.

بخش دوم: نقد روش‌شناسی عرفان اسلامی و ضرورت مهندسی

نقد عرفان عامیانه و فقدان نظام‌مندی

عرفان اسلامی، به دلیل فقدان روش‌شناسی دقیق و مهندسی نظام‌مند، گرفتار کاربرد غیرمنضبط مفاهیم شده است. این عرفان عامیانه، مفاهیم کوچک و بزرگ را در جای نادرست به کار برده و به اختلاط اصطلاحات، مانند انس و حقیقت، منجر شده است. این آشفتگی، چونان دستگاهی است که پیچ و مهره‌هایش بدون نظم بسته شده‌اند و کارکرد آن مختل می‌گردد. فقدان مهندسی، عرفان را از عمق علمی محروم کرده و به سوءتفاهم‌های مفهومی دامن زده است.

تمثیل پیچ و مهره: لزوم تطبیق دقیق مفاهیم

مفاهیم عرفانی، مانند پیچ و مهره‌های یک دستگاه‌اند که هر یک باید با معادل دقیق خود تطبیق یابد. همان‌گونه که مکانیک با چیدن منظم پیچ‌ها از خطا در تطبیق جلوگیری می‌کند، عرفان نیز نیازمند نظم و دقت در کاربرد اصطلاحات است. اگر پیچ کوچک با مهره بزرگ یا بالعکس بسته شود، نظام دستگاه مختل می‌گردد. این تمثیل، بر ضرورت روش‌شناسی نظام‌مند در عرفان تأکید می‌کند تا از آشفتگی مفهومی جلوگیری شود.

درنگ: مفاهیم عرفانی، مانند پیچ و مهره، نیازمند تطبیق دقیق و نظام‌مندند تا نظام سلوک حفظ شود.

نقد اختلاط انس و حقیقت

یکی از خطاهای روش‌شناختی در عرفان، اختلاط انس با حقیقت است. در حالی که انس در آغاز سلوک قرار دارد، حقیقت پس از گذر از دویست منزل در انتهای مسیر است. آوردن حدیث حقیقت در باب انس، مانند رفتن به نانوایی برای خرید کفش است که نشان‌دهنده آشفتگی مفهومی است. این خطا، به دلیل فقدان نظام‌مندی، عرفان را از دقت علمی محروم کرده است.

گفت‌وگوی امیرالمؤمنین (ع) و کمیل: دشواری فهم حقیقت

در گفت‌وگویی منسوب به امیرالمؤمنین (ع) و کمیل، هنگامی که کمیل از حقیقت پرسید، حضرت فرمود: «ما لَكَ وَالحَقيقَة» (تو را چه به حقیقت؟). این پاسخ، به دشواری فهم حقیقت و لزوم آمادگی سالک برای درک آن اشاره دارد. پس از اصرار کمیل، حضرت توضیحاتی ارائه کرد، اما این گفت‌وگو نشان می‌دهد که حقیقت، مقامی متعالی است که از انس متمایز است و نیازمند مراتب بالای سلوک است.

درنگ: حقیقت، مقامی متعالی در انتهای سلوک است که از انس متمایز بوده و فهم آن نیازمند آمادگی والای معنوی است.

نقد کاربرد مکرر حقیقت: آچار فرانسه عرفان

اصطلاح حقیقت، چونان آچار فرانسه‌ای است که در عرفان عامیانه، در هر جا و بی‌توجه به جایگاه خاص آن به کار رفته است. این کاربرد بی‌رویه، به دلیل فقدان مهندسی، به آشفتگی مفهومی منجر شده و عرفان را از دقت علمی محروم کرده است. حقیقت، مقامی خاص و متعالی است که نمی‌توان آن را در هر مرتبه‌ای استعمال کرد.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد روش‌شناسی عرفان اسلامی، بر فقدان مهندسی و نظام‌مندی در کاربرد مفاهیم تأکید دارد. اختلاط انس و حقیقت، به دلیل نبود روش‌شناسی دقیق، به آشفتگی مفهومی منجر شده است. تمثیل پیچ و مهره و گفت‌وگوی امیرالمؤمنین (ع) و کمیل، بر لزوم تطبیق دقیق اصطلاحات و تفکیک مراتب سلوک تأکید می‌کند. عرفان نیازمند مهندسی است تا از سوءتفاهم‌های مفهومی رهایی یابد.

بخش سوم: نقد حدیث «کشف سبحات الجلال» و مسائل سندی

متن و محتوای حدیث

حدیث منسوب به امیرالمؤمنین (ع) در باب حقیقت، چنین نقل شده است: «في بيان الحقيقة كشف سبحات الجلال من غير إشارة لأنه لا حد له فيشار إليه ولا يوقف على كنهه لأنه إذا ظهر لم يبق غيره». این حدیث، حقیقت را به عنوان واقعیتی متعالی توصیف می‌کند که با ظهور سبحات جلال الهی، همه غیر را محو می‌کند، بدون آنکه بتوان به حد یا کنه آن اشاره کرد.

نقد سند و دلالت حدیث

این حدیث، فاقد سند معتبر و دلالت روشن است و به امیرالمؤمنین (ع) منسوب نیست. شارح نیز تأیید کرده که این روایت در جوامع روایی معتبر نیامده و با اختلافات لفظی در منابع مختلف نقل شده است. برخی آن را به حدیث حجاب‌ها مرتبط دانسته‌اند، اما این ارتباط نیز از اعتبار سندی برخوردار نیست. فقدان سند، چونان راننده‌ای مست است که در جاده حقیقت، لایی می‌کشد و از مسیر منحرف می‌شود. این تمثیل، به آشفتگی و انحراف در متون غیرمعتبر اشاره دارد.

درنگ: حدیث «کشف سبحات الجلال» فاقد سند معتبر و دلالت روشن است و نمی‌توان آن را به امیرالمؤمنین (ع) نسبت داد.

نقد مفهومی: جلال، بخشی از حقیقت

حدیث مورد بحث، جلال را به عنوان حقیقت معرفی کرده، در حالی که جلال تنها بخشی از حقیقت است. حقیقت، ترکیبی از جلال، جمال و کمال است و نمی‌توان آن را به یک وجه محدود کرد. این خطای مفهومی، نشان‌دهنده ضعف روش‌شناختی در تبیین حقیقت است و بر ضرورت تعریف جامع و دقیق تأکید می‌کند.

خطرات جعل حدیث

تجربه جعل احادیث، حتی اگر با ادبیات و فلسفه بی‌عیب باشد، به دلیل فقدان وحی، غیرمعتبر است. جعل حدیث، مانند ساخت ماشینی صنعتی است که هرچند ظاهری زیبا دارد، اما فاقد روح الهی است. این عمل، به اتهام تحریف متون دینی دامن می‌زند و اعتبار دین را مخدوش می‌کند. یهودیان مدعی‌اند که پیامبر اکرم (ص) تورات و انجیل را جمع‌آوری کرده و قرآن کریم را ساخته است. جعل متون، این اتهام را تقویت می‌کند و به حساسیت حفظ اصالت متون دینی اشاره دارد.

مشکلات چاپ آثار جعلی

آثار جعلی، مانند احادیث یا قرآنی جدید، به دلیل خطر سوءتفاهم و اتهام تحریف، قابل چاپ نیستند. حتی اگر متنی از نظر ادبی و فلسفی بی‌نقص باشد، فقدان اصالت وحی، آن را بی‌اعتبار می‌کند. این نکته، بر اهمیت حفظ اصالت متون دینی تأکید می‌کند و از پژوهشگران می‌خواهد تا در استناد به روایات، دقت و احتیاط را رعایت کنند.

درنگ: جعل حدیث، حتی اگر هنرمندانه باشد، به دلیل فقدان وحی، غیرمعتبر است و به اعتبار دین آسیب می‌زند.

جمع‌بندی بخش سوم

حدیث «کشف سبحات الجلال» به دلیل فقدان سند و دلالت، اعتباری ندارد و نمی‌توان آن را به امیرالمؤمنین (ع) نسبت داد. نقد مفهومی این حدیث، نشان‌دهنده خطای تبیین جلال به عنوان حقیقت است، در حالی که حقیقت، وجوه متعددی دارد. خطرات جعل حدیث و مشکلات چاپ آثار جعلی، بر ضرورت حفظ اصالت متون دینی تأکید می‌کند. این نقدها، راه را برای روش‌شناسی دقیق در عرفان و علوم دینی هموار می‌سازد.

بخش چهارم: ضرورت مهندسی در علوم دینی و نقد کاستی

فقدان مهندسی در علوم دینی

علوم دینی، به دلیل فقدان مهندسی و روش‌شناسی نظام‌مند، کارآمدی خود را از دست داده‌اند. این کاستی، مانند دستگاهی است که قطعاتش بدون نظم و هماهنگی کنار هم قرار گرفته‌اند و نمی‌توانند کارکردی مؤثر داشته باشند. مهندسی، به معنای تطبیق دقیق مفاهیم و اصطلاحات در جای مناسب، کلید کارآمدی علوم دینی است.

تمثیل ماست و چای: خطای ترکیب مفاهیم

کاربرد نادرست مفاهیم، مانند ریختن ماست در چای است که نتیجه‌ای نامناسب و غیرقابل استفاده به بار می‌آورد. این تمثیل، به خطای روش‌شناختی در ترکیب مفاهیم بی‌ربط اشاره دارد. برای مثال، نسبت دادن صفت «اسلامی» به موسیقی یا ریاضی، مانند ریختن ماست در چای است که نه‌تنها نتیجه‌ای مطلوب ندارد، بلکه به آشفتگی مفهومی منجر می‌شود.

درنگ: ترکیب نادرست مفاهیم، مانند ریختن ماست در چای، به آشفتگی و کاستی در علوم دینی منجر می‌شود.

نقد عالم همه‌فن‌حریف

عالم دینی که مدعی جامع‌المعقول و المنقول است، به دلیل فقدان تخصص، به آشفتگی در علوم دینی دامن می‌زند. این عالم همه‌فن‌حریف، از فتوا تا فلسفه و عرفان، بدون تخصص عمیق، مانند مکانیکی است که پیچ و مهره‌ها را بدون دقت می‌بندد و دستگاه را خراب می‌کند. تخصص‌گرایی، کلید کارآمدی علوم دینی است.

مثال انقلاب ۵۷: کاستی به دلیل فقدان مهندسی

انقلاب ۵۷، با وجود عظمت و فداکاری‌های بسیار، به دلیل فقدان مهندسی و ایدئولوژی نظام‌مند، به نتایج مطلوب دست نیافته است. این مثال، مانند باغی است که با وجود خاک حاصلخیز، به دلیل نبود باغبان ماهر، میوه‌ای درخور تولید نمی‌کند. مسئولین، هرچند نیک‌اندیش، بدون مهندسی، نمی‌توانند نظام را به کارآمدی برسانند.

نقد نسبت دادن صفت اسلامی به علوم تجربی

نسبت دادن صفت «اسلامی» به علوم تجربی، مانند موسیقی یا ریاضی، خطایی مفهومی است. مرحوم بهشتی از «موسیقی اصیل اسلامی» سخن گفت، در حالی که موسیقی، ذاتاً خنثی است و صفت اسلامی یا غیراسلامی ندارد. این خطا، مانند ریختن ماست در چای، به آشفتگی مفهومی منجر می‌شود و از کارآمدی علوم دینی می‌کاهد.

درنگ: علوم تجربی، مانند موسیقی و ریاضی، ذاتاً خنثی‌اند و نسبت دادن صفت اسلامی به آن‌ها، خطایی روش‌شناختی است.

نیاز به ایدئولوگ‌های مهندس

علوم دینی نیازمند ایدئولوگ‌های مهندس است که بتوانند پیچ و مهره‌های دین را نظام‌مند کنند. این ایدئولوگ‌ها، مانند مهندسانی هستند که با دقت و تخصص، دستگاه دین را از آشفتگی نجات می‌دهند. بدون مهندسی، حتی بهترین نیات نیز به کاستی منجر می‌شود.

تمثیل پیچ هرز: خطرات روش‌های نادرست

استفاده از ابزار نادرست، مانند آچار فرانسه برای پیچ نامناسب، آن را هرز می‌کند. دین نیز، بدون مهندسی، مانند پیچی هرز شده، کارآمدی خود را از دست می‌دهد. این تمثیل، بر ضرورت روش‌شناسی دقیق در علوم دینی تأکید می‌کند تا از آسیب به ساختار دین جلوگیری شود.

درنگ: دین بدون مهندسی، مانند پیچی هرز شده است که کارآمدی خود را از دست می‌دهد.

|

جمع‌بندی بخش چهارم

فقدان مهندسی در علوم دینی، به کاستی و آشفتگی مفهومی منجر شده است. تمثیلات ماست و چای، پیچ هرز، و مثال انقلاب ۵۷، بر ضرورت روش‌شناسی نظام‌مند تأکید می‌کنند. تخصص‌گرایی، تفکیک علوم تجربی از دینی، و حضور ایدئولوگ‌های مهندس، راهکارهایی برای کارآمدی علوم دینی‌اند که دین را از آشفتگی نجات می‌دهند.

نتیجه‌گیری نهایی

باب الأنس در منازل السائرين، به ویژه انس ثالث، چونان دریچه‌ای است که سالک را به سوی اضمحلال صفات در شهود حضرة الهی هدایت می‌کند. این مقام، نه نابودی، بلکه تحول وجودی است که هویت نفسانی را در نور حق محو می‌سازد. نقد روش‌شناسی عرفان اسلامی، بر فقدان مهندسی و اختلاط مفاهیم، مانند انس و حقیقت، تأکید دارد. حدیث «کشف سبحات الجلال»، به دلیل فقدان سند و دلالت، اعتباری ندارد و نشان‌دهنده خطاهای روش‌شناختی در عرفان عامیانه است. تمثیلات پیچ و مهره، ماست و چای، و انقلاب ۵۷، بر ضرورت نظام‌مندی و تخصص‌گرایی در علوم دینی تأکید می‌کنند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده