در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 459

متن درس





منازل السائرین: احسان در احوال و تشخیص رحمانی بودن عبادت

منازل السائرین: احسان در احوال و تشخیص رحمانی بودن عبادت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۵۹)

مقدمه: درآمدی بر احسان در سلوک عرفانی

سلوک عرفانی، سفری است که سالک را از تاریکی غفلت به سوی روشنای معرفت و قرب الهی رهنمون می‌سازد. در این مسیر، احسان، چونان نوری درخشان، نه‌تنها در عمل، بلکه در احوال و کیفیت باطنی عبادت نیز تجلی می‌یابد. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۴۵۹, با تمرکز بر باب احسان و بررسی احوال عبادت، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر این مرحله از سلوک می‌گشاید. هدف، ترسیم نقشه‌ای جامع از احسان در احوال، روش‌های تشخیص رحمانی بودن عبادت، و هشدار درباره آفات سلوک است.

بخش نخست: مفهوم احسان در احوال و اهمیت سلامت حال

احسان در احوال: سلامت و صالح بودن حال عبادت

احسان، در مرتبه دومین، به سلامت و صلاحیت حالات باطنی ناشی از عبادت اشاره دارد. عبادت، فراتر از صورت ظاهری، باید در روح و قلب سالک آثاری رحمانی ایجاد کند که او را به سوی قرب الهی سوق دهد. این احوال، گاه رحمانی و متصل به حق‌اند و گاه غیررحمانی، که یا از نفسانیات سرچشمه می‌گیرند یا از وسوسه‌های شیطانی.

سلامت حال، چونان نسیمی است که پس از طوفان نفس، روح را نوازش می‌دهد. عبادتی که حال رحمانی ندارد، مانند درختی بی‌بر است که هرچند سرسبز به نظر آید، ثمری به بار نمی‌آورد. این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾

: همانا نماز، [انسان را] از زشتی‌ها و منکرات بازمی‌دارد (عنکبوت: ۴۵).

نماز، به‌عنوان معراج مؤمن، باید سالک را از رذایل نفسانی دور سازد و به سوی فضایل الهی رهنمون کند. فقدان این اثر، نشان‌دهنده نقصی در طریق یا غایت عبادت است.

درنگ: احسان در احوال، به سلامت و صلاحیت حالات باطنی عبادت اشاره دارد که باید سالک را از رذایل نفسانی بازدارد و به قرب الهی رهنمون سازد.

چالش‌های احوال غیررحمانی

احوال غیررحمانی، مانند ابرهای تیره‌ای هستند که نور حقیقت را در قلب سالک پنهان می‌کنند. این احوال، یا از نفسانیات (مانند لذت‌جویی و خودبینی) سرچشمه می‌گیرند یا از وسوسه‌های شیطانی که سالک را به سوی معصیت سوق می‌دهند. تشخیص این احوال از احوال رحمانی، نیازمند معیاری دقیق و علمی است که در بخش‌های بعدی تبیین خواهد شد.

بخش دوم: روش‌های تشخیص احوال رحمانی

سه طریق تشخیص احوال

برای تشخیص رحمانی یا غیررحمانی بودن احوال عبادت، سه طریق ارائه شده است: بالعلم، بالمعرفة، و بالعلامة. این سه طریق، چونان سه مشعل در مسیر تاریک سلوک، سالک را به سوی حقیقت هدایت می‌کنند.

  1. بالعلم (طریق لمی): انطباق عبادت با شریعت از نظر ثبوتی (شکل و ساختار) و اثباتی (شرایط و زمان).
  2. بالمعرفة (طریق لمی): شناخت صحیح معبود به‌عنوان حق حقیقی.
  3. بالعلامة (طریق انی): بررسی آثار و علامات احوال، مانند نشاط معنوی یا خمودی.

دو طریق نخست، لمی و قطعی‌اند، زیرا اشکال در طریق یا غایت، قطعاً به احوال غیررحمانی منجر می‌شود. طریق سوم، انی و غالبی است و قطعیت کمتری دارد، اما همچنان معیاری ارزشمند برای سالک است.

درنگ: سه طریق تشخیص احوال (بالعلم، بالمعرفة، بالعلامة)، معیارهای اصلی صحت عبادت‌اند که سالک را در مسیر رحمانی هدایت می‌کنند.

طریق بالعلم: انطباق با شریعت

عبادت باید از نظر ثبوتی (مانند تعداد رکعات نماز) و اثباتی (مانند زمان و شرایط انجام) با شریعت مطابقت داشته باشد. عبادتی که از شریعت منحرف شود، مانند کشتی‌ای است که از مسیر بندرگاه خارج شده و به سوی پرتگاه می‌رود. به‌عنوان مثال، نمازی که به‌جای چهار رکعت، پنج رکعت خوانده شود، باطل است و حالاتش شیطانی خواهد بود. همچنین، عبادتی که در زمانی نامناسب انجام شود، مانند نمازی که به‌جای رفع نیاز مؤمن خوانده شود، فاقد اثر معنوی است.

این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾

: آنچه را پیامبر به شما داد، بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، بازایستید (حشر: ۷).

شریعت، چونان نقشه‌ای الهی، مسیر صحیح عبادت را ترسیم می‌کند، و هر انحرافی از آن، سالک را به گمراهی می‌کشاند.

طریق بالمعرفة: شناخت معبود حقیقی

عبادت، فرع بر معبود است، و بدون شناخت حق به‌عنوان معبود حقیقی، بی‌ثمر یا دارای اثر سوء خواهد بود. معبود، مانند مقصدی است که سالک به سوی آن حرکت می‌کند؛ اگر مقصد نادرست باشد، سفر هرچند پرفرازونشیب، به مقصود نمی‌رسد. تصورات نادرست از خدا (مانند کلی، جزئی، حاضر، یا غایب بودن)، عبادت را از مسیر حق منحرف می‌کند.

این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾

: بدانید که هیچ معبودی جز او نیست (محمد: ۱۹).

معرفت به حق، چونان کلیدی است که قفل عبادت را می‌گشاید و سالک را به سوی قرب الهی هدایت می‌کند.

طریق بالعلامة: بررسی آثار احوال

علامات احوال، مانند نشاط معنوی، قرب به حق، یا خمودی و کسالت، معیاری برای تشخیص صحت یا سقم آن‌هاست. این طریق، انی است و قطعیت کمتری دارد، اما همچنان راهنمایی ارزشمند برای سالک است. به‌عنوان مثال، عبادتی که نشاط معنوی و قرب به حق ایجاد کند، رحمانی است، در حالی که عبادتی که کسالت و خمودی بیاورد، غیررحمانی خواهد بود.

این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾

: و کسانی که در راه ما جهاد کردند، قطعاً آن‌ها را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم (عنکبوت: ۶۹).

جهاد در عبادت، باید به هدایت و نشاط معنوی منجر شود، و فقدان این آثار، نشان‌دهنده نقصی در احوال است.

جمع‌بندی بخش دوم

سه طریق تشخیص احوال (بالعلم، بالمعرفة، بالعلامة)، چونان سه ستون استوار، سالک را در مسیر سلوک عرفانی هدایت می‌کنند. طریق‌های لمی (بالعلم و بالمعرفة)، با قطعیت، صحت عبادت را تضمین می‌کنند، در حالی که طریق انی (بالعلامة)، معیاری غالبی برای ارزیابی آثار است. انطباق با شریعت، شناخت معبود، و بررسی علامات، سالک را از گمراهی حفظ و به سوی قرب الهی رهنمون می‌سازند.

بخش سوم: نقد عبادت ناصحیح و آثار سوء آن

آثار سوء عبادت غیرشرعی

عبادتی که با شریعت مطابقت نداشته باشد، مانند بذری است که در خاکی نامناسب کاشته شده و جز علف هرز ثمری نمی‌دهد. این عبادت، چه از نظر ثبوتی (مانند تغییر در ساختار) و چه اثباتی (مانند انجام در زمان نامناسب)، حالات شیطانی ایجاد می‌کند. به‌عنوان مثال، نمازی که به‌جای رفع نیاز مؤمن خوانده شود، فاقد اثر معنوی است، زیرا در ظرف تکلیف صحیح قرار نگرفته است.

این نقد، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾

: و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید (بقره: ۴۳).

واجبات الهی، تنها در ظرف صحیح خود اثر معنوی دارند، و انحراف از این ظرف، عبادت را بی‌ثمر می‌سازد.

اثر سوء عبادت با معبود ناصحیح

عبادتی که معبودش غیر حق باشد، مانند عبادت هوا یا تصورات نادرست از خدا، به جای قرب الهی، نفسانیات و هواجس را تقویت می‌کند. این عبادت، مانند نوشیدن آب از سرابی است که تشنگی را دوچندان می‌کند. سالک، به‌جای معرفت و آرامش، گرفتار خودبینی و سرکشی می‌شود.

این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ؟﴾

: آیا دیدی آن را که هوای[نفس] خود را معبود خویش گرفت؟ (جاثیه: ۲۳).

عبادت هوا، سالک را به گمراهی و خباثت می‌کشاند و به‌جای معراج، او را در دام نفسانیات گرفتار می‌کند.

درنگ: عبادت ناصحیح، چه از نظر طریق (غیرشرعی) یا غایت (معبود نادرست)، به جای قرب الهی، نفسانیات و حالات شیطانی را تقویت می‌کند.

مثال‌های عملی از عبادت بی‌اثر

متن به مواردی اشاره می‌کند که عبادت، با وجود تداوم، اثری بر سالک ندارد. به‌عنوان مثال، فردی که سال‌ها نماز می‌خواند، اما هیچ حال معنوی، نشاط، یا قربی احساس نمی‌کند، گرفتار نقص در طریق یا غایت است. این عبادت، مانند جارویی بی‌مزد است که جز خستگی و عرق، دستاوردی ندارد. یا فردی که عبادت را به‌جای تکلیف الهی، از روی هوس یا عادت انجام می‌دهد، مانند کسی که همسایه بیمار را رها کرده و به نماز می‌ایستد، از حقیقت عبادت محروم است.

این نقد، بر اهمیت ظرف تکلیف تأکید دارد. شریعت، مانند معلمی دقیق، تکلیف را در زمان و مکان مناسب می‌طلبد، و انحراف از آن، عبادت را بی‌حاصل می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

عبادت ناصحیح، چه از نظر انطباق با شریعت یا شناخت معبود، به جای قرب الهی، به نفسانیات و حالات شیطانی منجر می‌شود. این عبادت، مانند راهی است که به‌جای مقصد، به پرتگاه می‌رسد. انطباق با شریعت و شناخت معبود حق، دو رکن اساسی برای تحقق عبادت رحمانی‌اند که فقدان آن‌ها، سالک را از مسیر حقیقت دور می‌سازد.

بخش چهارم: علم الخواطر و آثار احوال عبادت

احوال عبادت و علم الخواطر

احوال عبادت، مانند خواطر، دارای سلطنت و اثرگذاری در قلب سالک‌اند. هر خاطر، چون قیری در دل می‌نشیند و اثری ماندگار ایجاد می‌کند، مشروط بر آنکه نفسانی نباشد. احوال رحمانی، مانند نوری هستند که پس از عبادت، قلب را روشن و روح را به سوی حق متعالی می‌سازند.

این اثر، مانند مزه‌ای است که پس از خوردن طعامی لذیذ زیر زبان می‌ماند؛ عبادت رحمانی، حتی پس از پایان، آثار خود را در قلب سالک حفظ می‌کند. این اصل، با حدیث شریف **«الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ الْمُؤْمِنِ»** همخوانی دارد، زیرا به‌عنوان معراج، باید سالک را به سوی آسمان‌های معنوی رهنمون سازد.

درنگ: احوال عبادت، مانند خواطر، دارای اثر ماندگارند و در صورت رحمانی بودن، قلب را به سوی قرب الهی هدایت می‌کنند.

ویژگی‌های احوال رحمانی

احوال رحمانی، بدون نیاز به کثرت ذکر، اثر خود را تقویت می‌کنند و به خیر و دوری از شر منجر می‌شوند. این احوال، مانند نهری جاری، قلب را سیراب کرده و به طور مداوم آثار خیر تولید می‌کنند. به‌عنوان مثال، نمازی که دل را نرم کند، به انفاق منجر شود، و انفاق به رشد ربوبیت باطنی راه برد، احوال رحمانی است.

این اثر، با عبارت **لَا یَنْتَفِی بِالنَّفْیِ** توصیف می‌شود، به این معنا که از بین نمی‌رود و با هر بار تکرار، قوت بیشتری می‌یابد. این اصل، نشان‌دهنده پویایی احوال رحمانی در سلوک است.

دسته‌بندی احوال عبادت

احوال عبادت به چهار دسته تقسیم می‌شوند:

  1. رحمانی: متعلق به حق و فاقد حظ نفسانی، مانند عبادتی که به قرب الهی منجر می‌شود.
  2. ملكی: محرک به خیر و بازدارنده از شر، مانند عبادتی که به انفاق یا خدمت به خلق هدایت می‌کند.
  3. شیطانی: محرک به شر و معصیت، مانند عبادتی که به ریا یا خودبینی منجر می‌شود.
  4. نفسانی: متعلق به لذات و شهوات نفسانی، مانند عبادتی که برای کسب شهرت یا لذت انجام می‌شود.

این دسته‌بندی، مانند نقشه‌ای است که مسیرهای مختلف سلوک را از یکدیگر جدا می‌کند. احوال رحمانی و ملکی، سالک را به سوی حق هدایت می‌کنند، در حالی که احوال شیطانی و نفسانی، او را به گمراهی می‌کشانند.

این دسته‌بندی، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾

: پس [خدا] به نفس او راه فسق و تقوایش را الهام کرد (شمس: ۸).

نفس، در معرض هر دو مسیر فسق و تقواست، و عبادت باید به سوی تقوا هدایت کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

احوال عبادت، مانند خواطر، دارای سلطنت و اثرگذاری‌اند و در صورت رحمانی بودن، قلب را به سوی قرب الهی هدایت می‌کنند. دسته‌بندی احوال به رحمانی، ملکی، شیطانی، و نفسانی، معیارهای دقیقی برای تشخیص مسیر سلوک ارائه می‌دهد. احوال رحمانی، با اثر ماندگار و فزاینده، سالک را به سوی معراج معنوی رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: نقش شریعت و هدایت در سلوک

شریعت: میزان تشخیص احوال

شریعت، مانند ترازوی عدالت، معیار اصلی تشخیص صحت احوال است. سالک باید با اجتهاد، احوال خود را با شریعت تطبیق دهد و باطل را از حق جدا سازد. این اصل، با عبارت **«المِیزَانُ هُوَ العِلْمُ»** توصیف می‌شود، که شریعت را معیار علم و حقیقت می‌داند.

این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾

: و به آنها جز این فرمان داده نشد که خدا را بپرستند و دین را برای او خالص کنند (بینه: ۵).

عبادت مخلصانه، تنها در سایه شریعت محقق می‌شود، و هر انحرافی از آن، سالک را از مسیر حق دور می‌سازد.

درنگ: شریعت، معیار اصلی تشخیص احوال است و سالک باید با اجتهاد، احوال خود را با آن تطبیق دهد.

استمداد از شیخ و اخوان الصدق

در صورت ابهام در احوال، سالک باید از شیخ یا اخوان الصدق استمداد جوید. این استمداد، مانند پناه بردن به راهنمایی در بیابانی تاریک، سالک را از گمراهی نجات می‌دهد. استمداد باید به‌صورت سرّی باشد تا از آفاتی مانند ریا و خودنمایی (دنس) جلوگیری شود.

این اصل، با حدیث شریف **«اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصِّینِ»** همخوانی دارد، که طلب هدایت و علم را حتی در دورترین مسیرها توصیه می‌کند.

استمداد از بواطن اولیاء

استمداد از بواطن اولیاء، چه زنده و چه درگذشته، راهی برای رفع ابهام در احوال است. زیارت قبور عالمان و مومنان، عیادت بیماران، و شرکت در مراسم تشييع، مانند دعوت از ارواح پاک برای هدایت است. این علوم، قلب را به نور معرفت روشن می‌کند.

این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ﴾

: و از صبر و نماز یاری جویید (بقره: ۴۵).

یاری جستن از اولیاء، مانند صبر و صلاة، قلب را در برابر وسوسه‌ها تقویت می‌کند.

استعانت و استعاذه از خدا

سالک در نهایت باید از خدا استعانت و استعاذه جوید تا در برابر وسوسه‌های شیطان محافظت شود. این استعاذه، مانند سپری است که سالک را از تیرهای شیطان حفظ می‌کند.

این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ﴾

: و بگو: پروردگارا، از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌برم (مؤمنون: ۷۹).

پناه بردن به خدا، سالک را در برابر وسوسه‌ها و گمراهی‌ها محکم می‌سازد.

درنگ: استمداد از شیخ، اولیاء، و استعانت از خدا، سالک را در برابر ابهامات و وسوسه‌ها هدایت و محافظت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

شریعت، شیخ، اولیاء، و استعانت از خدا، مانند چهار ستون استوار، سالک را در مسیر سلوک عرفانی هدایت می‌کنند. شریعت، معیار تشخیص حقیقت است؛ شیخ و اولیاء، راهنمایان مسیر؛ و استعانت از خدا، سپر محافظ در برابر شیطان. این علوم، سالک را به سوی قلب سلیم و قرب الهی رهنمون می‌سازند.

بخش ششم: آفات سلوک و قساوت قلب

نقد قساوت قلب

موعظه برای دیگران بدون عمل، مانند کاشتن بذری در خاک سنگلاخ، قلب را به قساوت می‌کشاند و انسان را از تأثیرپذیری محروم می‌کند. این امر، مانند کفیری است که دیگران را به دین دعوت می‌کند، اما خود از حقیقت آن بی‌بهره است.

این نقد، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾

: چرا چیزی می‌گویید که خود انجام نمی‌دهید؟ (صف: ۲).

عدم تطابق گفتار و کردار، قلب را سخت و از نور معرفت محروم می‌سازد.

خطر نعمات و نمدمالی الهی

نعمات الهی، گاه برای افزایش گناه عطا می‌شوند، مانند زالویی که خون انسان را می‌مکد و او را در غفلت خفه می‌کند. سالک باید از غفلت در شکر نعمت پرهیز کند، زیرا نعمت، گاه ابزار خدعه الهی است.

این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا﴾

: ما به آن‌ها مهلت می‌دهیم تا بر گناهشان بیفزایند (آل‌عمران: ۱۷۸).

خدعه الهی، مانند نمد مالی است که گناهکار را با نعمت خفه می‌کند، و سالک باید با شکر و هوشیاری از این دام بگریزد.

درنگ: قساوت قلب و غفلت از نعمات، آفات سلوک‌اند که سالک را از قرب الهی دور می‌کنند.

جمع‌بندی بخش ششم

قساوت قلب و غفلت از نعمات، مانند دو پرتگاه در مسیر سلوک‌اند. موعظه بدون عمل، قلب را سخت می‌کند، و نعمات، گاه ابزار خدعه الهی برای افزایش گناه. سالک با عمل به گفتار و شکر نعمت، از این آفات می‌رهد و به سوی قلب سلم پیش می‌رود.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

منازل السائرین، در باب احسان، نقشه‌ای جامع از احوال عبادت و روش‌های تشخیص رحمانی بودن آن ارائه می‌دهد. احسان در احوال، به سلامت حال قلب و قرب الهی اشاره دارد که با سه طریق بالعلم، بالمعرفة، و بالعلامة تشخیص داده می‌شود. شریعت، معرفت به معبود، و بررسی علامات، سالک را از گمراهی حفظ می‌کنند. عبادت ناصحیح، چه از نظر طریق یا غایت، به نفسانیات و حالات شیطانی منجر می‌شود، در حالی که عبادت رحمانی، قلب را به سوی معراج معنوی رهن می‌سازد.

نقد قساوت قلب و خطر نعمات، هوشیاری سالک را در سلوک ضروری می‌سازد. استمداد از شیخ، اولیاء، و استعانت از خدا، مانند مشعل‌هایی در تاریکی، راه را روشن می‌کنند. این اثر، با بازنویسی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، منبعی جامع برای پژوهشگران عرفان اسلامی ارائه می‌دهد که می‌تواند در مطالعات آکادمیک و سلوک معنوی راهگشا باشد.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده