در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 465

متن درس





منازل السائرین: باب الحكمة، درس اول

منازل السائرین: باب الحكمة، درس اول

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۶۵)

مقدمه: درآمدی بر حکمت در سلوک عرفانی

حکمت، چونان مشعلی فروزان در مسیر سلوک عرفانی، سالک را از تاریکی جهل به سوی روشنای معرفت الهی رهنمون می‌سازد. این گوهر گران‌قدر، که در قرآن کریم خیر کثیر نامیده شده، نه‌تنها علمی است که به انکشاف حقیقت می‌انجامد، بلکه با عمل صالح و اتقان در کردار، انسان را به مقام خلافت الهی و انسان کامل ارتقا می‌دهد. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۴۶۵، با تمرکز بر باب الحکمة از کتاب عرفانی منازل السائرین، به تبیین مفهوم حکمت، مراتب آن، و جایگاهش در سلوک و تربیت اسلامی می‌پردازد.

این اثر، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، روایات، و اصول عرفانی-فلسفی، حکمت را به‌عنوان معرفتی موهبتی و عملی معرفی می‌کند که انسان را به عالم اکبر تبدیل کرده و در شناخت و ادای حقوق اشیاء، نقشی بی‌همتا ایفا می‌نماید. نقدهای مطرح‌شده در باب نظام‌های تربیتی و تبلیغ غیرحکیمانه، همراه با تمثیلات معنوی، خواننده را به تأمل در اهمیت حکمت در سلوک و مسئولیت عالم دعوت می‌کند.

بخش نخست: مفهوم حکمت و جایگاه آن در سلوک

تعریف حکمت: علمی توأم با عمل و اتقان

حکمت، در نگاه عرفانی، علمی است که فراتر از انکشاف صرف، با عمل صالح، استحکام، و اثرگذاری در قلب و کردار سالک عجین است. برخلاف علم که ممکن است به معرفتی ذهنی محدود شود، حکمت، چونان درختی بارور، ثمره‌ای عملی به بار می‌آورد که سالک را به سوی کمال الهی سوق می‌دهد. این تعریف، حکمت را در مرتبه‌ای اعلی، متقن، و اشرف از علم قرار می‌دهد، زیرا علم می‌تواند فاقد حکمت باشد، اما حکمت ناگزیر علمی است که با عمل و اثر همراه شده است.

این برتری حکمت، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا﴾

: حکمت را به هر که بخواهد می‌دهد، و هر که را حکمت داده شود، بی‌گمان خیر فراوانی داده شده است (بقره: ۲۶۹).

حکمت، به‌عنوان خیر کثیر، معرفتی است که نه‌تنها به انکشاف حقیقت می‌انجامد، بلکه با عمل صالح، قلب را به نور الهی منور می‌سازد. این دیدگاه، با نظریه‌های فلسفی-عرفانی، مانند آنچه ملاصدرا در اسفار اربعه بیان می‌کند، همخوانی دارد که حکمت را معرفتی عملی و نظری توأمان می‌داند.

درنگ: حکمت، علمی است که با عمل صالح، اتقان، و اثرگذاری در قلب و کردار عجین است و از علم صرف، به دلیل پیوند با عمل، برتر و اشرف است.

حکمت و صیرورت انسان به عالم اکبر

حکمت، انسان را به عالمی عقلی تبدیل می‌کند که با عالم عینی همخوانی دارد و عالم کبیر را در وجود خویش جمع می‌نماید. این مفهوم، با بیت عرفانی «وفيك انطوى العالم الأكبر» تبیین می‌شود، که انسان را از حیث کیفیت، اکبر و از حیث کمیت، اصغر می‌داند. قامت انسان، که از قیامت بلندتر است، در حکمت تجلی می‌یابد، زیرا حکمت، لب حقیقت انسان و جوهره‌ای است که او را به مقام خلافت الهی می‌رساند.

این جایگاه رفیع انسان، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ﴾

: و به‌راستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم (اسراء: ۷۰).

کرامت انسان، در ظرفیت حکمت‌آمیز او نهفته است که او را به عالم اکبر و وارث علم‌الأسماء تبدیل می‌کند. این دیدگاه، با نظریه انسان کامل در عرفان اسلامی، مانند آنچه ابن‌عربی در فصوص الحکم تبیین می‌کند، پیوندی عمیق دارد.

درنگ: حکمت، انسان را به عالم اکبر تبدیل می‌کند که عالم کبیر را در وجود خویش جمع کرده و قامت او را از قیامت بلندتر می‌سازد.

حکمت، موهبتی الهی

حکمت، مانند عقل، موهبتی الهی و اعطاکردنی است، نه اکتسابی. این اصل، با عبارت «العلم كلفة والعقل هباء من الله» تبیین می‌شود، که علم را آموختنی و عقل را موهبتی می‌داند. حکمت، پوشش عقل و ظرف علم لدنی یا مطبوع است، که با علم مسموع (اکتسابی) تفاوت دارد. این تمایز، با حدیث شریف «إِذَا لَمْ يَكُنِ الْمَطْبُوعُ لَمْ يَنْفَعِ الْمَسْمُوعُ» تأیید می‌شود، که علم مطبوع را شرط اثربخشی علم مسموع می‌داند.

حکمت، به‌عنوان علم لدنی، با نظریه‌های عرفانی، مانند آنچه غزالی در احیاء علوم الدین بیان می‌کند، همخوانی دارد که معرفت الهی را موهبتی می‌داند که در قلب حکیم تجلی می‌یابد. این موهبت، انسان را به سوی خیر کثیر هدایت می‌کند و او را از علم صرف به حکمت عملی ارتقا می‌دهد.

درنگ: حکمت، موهبتی الهی و اعطاکردنی است که پوشش عقل و ظرف علم لدّنی بوده و با علم اکتسابی تفاوت دارد.

خير كثير و تذكر اولي الألباب

حكمت، خير كثير است كه تنها اولي‌الألباب از آن تذكر مي‌گيرند. اين خير كثير، معرفتي يقيني و لبي است كه فراتر از علم حفظي، ذهني، يا تقليدي قرار دارد. حكمت، چونان نوري در قلب اولي‌الألباب، به تذكر و بصيرت منجر مي‌شود و آنان را به سوي حقيقت هدایت مي‌كند. اين مفهوم، با تكميل آيه شريفه قرآن كريم روشن‌تر مي‌شود:

﴿وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْلَبَابِ﴾

: و جز خردمندان متذکر نمی‌شوند (بقره: ۲۶۹).

اين ديدگاه، با تعريف ابن‌سينا از يقين در اشارات و تنبيهات (معرفتي كه خلافه محال باشد) و تأكيد عرفا بر علم حضوري همخواني دارد. حكمت، معرفتي است كه قلب را به نور يقين منور مي‌سازد و سالك را از تقليد و حفظيات رهايي مي‌بخشد.

درنگ: حکمت، خیر کثیر است که تنها اولی‌الألباب از آن تذکر می‌گیرند و معرفتی یقینی و لبی است که فراتر از علم حفظی و تقلیدی قرار دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

حکمت، به‌عنوان علمی توأم با عمل و اتقان، در مرتبه‌ای اعلی از علم قرار دارد و انسان را به عالم اکبر و خلافت الهی ارتقا می‌دهد. این موهبت الهی، که خیر کثیر نامیده شده، معرفتی یقینی و لبی است که تنها اولی‌الألباب از آن تذکر می‌گیرند. حکمت، با پیوند عقل، علم لدنی، و عمل صالح، سالک را به سوی کمال الهی رهنمون می‌سازد و در سلوک عرفانی، چونان مشعلی راهنما، مسیر حقیقت را روشن می‌کند.

بخش دوم: مصادیق و مراتب حکمت

مصادیق حکمت: تجلی در عمل، کلام، و معجزه

حکمت، در اشکال گوناگون تجلی می‌یابد: گاه در عمل، مانند کارهای حکیمانه خضر علیه‌السلام؛ گاه در کلام، مانند سخنان حکمت‌آمیز لقمان حکیم؛ و گاه در معجزه، مانند ید بیضا و عصای موسی علیه‌السلام. حکمت، به تعبیه دقیق، «إحكام وضع الشيء في موعه» است، یعنی علم به حقایق اشیاء، خواص، مصالح، و مفاسد آنها، و تطبیق عمل با این معرفت به‌گونه‌ای متقن.

این تعریف، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ﴾

: آیاتش استوار شده است (هود: ۱).

حکمت، مانند آیات محکم قرآن کریم، استحکام و اتقان را در عمل و کلام به ارمغان می‌آورد. این دیدگاه، با تعریف فلاسفه اسلامی، مانند فارابی در فصوص الحکم، که حکمت را علم نظری و عملی توأمان می‌دانند، پیوندی عمیق دارد.

درنگ: حکمت، در عمل، کلام، یا معجزه تجلی می‌یابد و به معنای علم به حقایق اشیاء و تطبیق متقن عمل با این معرفت است.

مراتب حکمت: سه‌گانه‌ای در سلوک

حکمت دارای سه مرتبه است که هر یک، سالک را به سوی کمال الهی نزدیک‌تر می‌سازد:

  1. اعطاء کل شیء حقه: ادای حق هر چیز بدون تجاوز از حد یا تأخير در وقت.
  2. شناخت حقوق اشیاء و ارتباط مسببات با اسباب: معرفت به حقایق و استعدادهای اشیاء و پیوند میان علل و معلولات.
  3. تطبیق عمل با علم: انجام اعمال به‌گونه‌ای متقن که با علم به حقایق اشیاء همداستان باشد.

مرتبه نخست، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰى﴾

: هر چیزی را خلقتش را داد، سپس هدایت کرد (طه: ۵۰).

این مرتبه، به خلافت الهی و علم‌الأسماء پیوند دارد، که انسان حکیم را وارث آدم علیه‌السلام در ادای حقوق خلق می‌سازد. مراتب دوم و سوم، با شناخت دقیق و تطبیق عمل با علم، حکمت را به کمال می‌رسانند.

درنگ: حکمت دارای سه مرتبه است: ادای حق هر چیز، شناخت حقوق و اسباب اشیاء، و تطبیق متقن عمل با علم.

اعطاء حق اشیاء: استیفای حقوق خلقت

حق هر چیز، آن است که خداوند در خلقتش برای او قرار داده است. حکیم، با علم به سر قدر، استعدادهای هر شیء را می‌شناسد و بدون کم یا زیاد، حق آن را ادا می‌کند. این اصل، مانند نهری جاری، هر خلقی را به سوی کمال خویش هدایت می‌کند. این دیدگاه، با نظریه فطرت در فلسفه اسلامی، مانند آنچه ملاصدرا در شواهد الربوبیة تبیین می‌کند، همخوانی دارد که هر موجودی را دارای استعداد خاص برای کمال می‌داند.

این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾

: و همه نام‌ها را به آدم آموخت (بقره: ۸۷).

علم‌الأسماء، حکیم را به شناخت حقوق اشیاء توانا می‌سازد و او را به وارث آدم در استیفای حقوق خلق تبدیل می‌کند.

درنگ: حق هر چیز، آن است که خداوند در خلقتش قرار داده است، و حکیم با علم به سر قدر، این حقوق را بدون کم و زیاد ادا می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

حکمت، در عمل، کلام، یا معجزه تجلی می‌یابد و به معنای علم به حقایق اشیاء و تطبیق متقن عمل با این معرفت است. مراتب سه‌گانه حکمت، از ادای حقوق اشیاء تا شناخت و تطبیق عمل با علم، سالک را به سوی خلافت الهی هدایت می‌کنند. حکیم، با علم به سر قدر و استعدادهای خلق، حقوق هر چیز را در زمان و مکان مقتضی ادا می‌کند و مانند نهری، خلقت را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: نقد ظلم در اعطای حقوق و نظام‌های تربیتی

ظلم در اعطای حقوق: کم یا خیر

دادن کمتر یا بیشتر از حق هر چیز، ظلم است که حکمت را مختل می‌سازد. حکیم، مانند ترازویی دقیق، باید حقوق هر شیء را به اندازه استعداد و خلقتش ادا کند. نظام‌های تربیتی که استعدادهای متفاوت را یکسان می‌انگارند، مانند باغبانی که همه گیاهان را به یک شیوه پرورش دهد، به خلق ظلم روا می‌دارند. این نقد، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾

: و تجاوز نکنید، که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد (بقره: ۱۹۰).

تجاوز از حد، چه در کم دادن و چه در زیاد دادن، ظلم است که حکمت را از مسیر حق دور می‌کند.

درنگ: دادن کمتر یا بیشتر از حق هر چیز، ظلم است، و حکیم باید با دقت، حقوق را به اندازه استعداد هر شیء ادا کند.

نقد نظام تربیتی حوزه‌های علمیه

نظام تربیتی حوزه‌های علمیه، به دلیل عدم توجه به استعدادها، شرایط اولیه، و مبادی تربیتی، از دستیابی به نتایج مطلوب بازمی‌ماند. طلاب، بدون آمادگی لازم، با فشارهای آموزشی نامناسب مواجه می‌شوند و از کمال محروم می‌مانند. این نقص، مانند کاشتن بذری در خاکی نامناسب، به رشد ناکافی می‌انجامد. مثال: طلبی که بدون شناخت محیط، معلومات عمومی، یا آمادگی فکری وارد حوزه می‌شود، مانند چوپانی است که بدون تجربه گله‌داری، به هدایت خلق گمارده شده باشد.

این نقد، با سنت اسلامی تربیت انبیا، مانند چوپانی برای پختگی، همخوانی دارد. حکمت ایجاب می‌کند که طلاب با توجه به استعداد و آمادگی تربیت شوند، نه با معیارات یکسان که به ظلم منجر شود.

درنگ: نظام تربیتی حوزه‌ها، به دلیل بی‌توجهی به استعدادها و شرایط اولیه، به ظلم و محرومیت طلاب از کمال می‌انجامد.

اهمیت زمان‌بندی در حکمت

حکمت، انجام کار در زمان مقتضی است، بدون تعجیل یا تأخير. هر چیز، وقت خاص خود را دارد، و حکيم با علم به سرّ قدر، حق را در زمان مناسب ادا می‌کند. این اصل، با عبارت **ولا تعجله وقته ولا تؤخره** و حدیث شریف **كُلُّ مُيَسَّرٍ لِمَا خُلِقَ لَهُ** تبیین می‌شود. تعجیل یا تأخير، مانند آبیاری زودهنگام یا دیرهنگام گیاه، به نقصان و ظلم می‌انجامد.

این دیدگاه، با تأکید مولوی در مثنوی بر انجام کار در زمانه، و مفهوم «علم الحال» (شناخت زمان مناسب)، همخوانی دارد. حکيم، مانند طبیبی است که دارو را در زمان مناسب تجویز می‌کند.

درنگ: حکمت، انجام کار در زمان مقتضی است، و تعجیل یا تأخير، حق را از مسیر حکیمانه خارج می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

ظلم در اعطای حقوق، چه در کم دادن یا زیاد دادن، حکمت را مختل می‌سازد. نظام تربیتی حوزه‌های علمیه، به دلیل بی‌توجهی به استعدادها و شرایط، به محرومیت طلاب از کمال می‌انجامد. حکمت، با رعایت زمان‌بندی و شناخت سر قدر، حقوق هر خلق را در وقت مقتضی ادا می‌کند و از تعجیل یا تأخير پرهیز می‌دهد. این اصول، سالک را به سوی ادای حقوق خلقانه و حکیمانه هدایت می‌کنند.

بخش: حکمت در تبلیغ و مسئولیت عالم

حکمت در تبلیغ: طبیب دوار بعلله

عالم حکيم، مانند «طبیب دوار بعلله»، باید کلام را متناسب با حال معبان بیان کند. تبلیغ غیرحکيم، مانند نسخه‌ای کلی که بدون توجه به بیمار نوشته شود، اثری جز نفع و نفرت ندارد. این اصل، با صفت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ﴾

: به راه پرتدگار با حکمت دعوت کن (نحل: ۱۲۵).

حکمت در تبلیغ، شناخت حال مخاطب و ارائه کلام مناسب است، نه تکیه بر محفوظات یا نسخه‌های از پیش تعیین‌شده.

درنگ: عالم حکیم، مانند طبیب دوار، باید کلام را متناسب با حال مخاطب بیان کند و از نسخه‌های کلی پرهیز نماید.

مسئولیت عالم: تفقّه و امانت در کلام

عالم حکيم، با تفقّه کامل و آگاهی به سرّ قدر، باید سخن بگوید، زیرا هر لفظ او ثبت می‌شود. این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود:

﴿وَمَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ﴾

: و هیچ سخنی نمی‌گوید مگر اینکه نزد او نگهبانی آماده است (ق: ۱۸).

در گذشته، اجازه اجتهاد و تدریس مبتنی بر حقیقت بود، نه تشریفات. نقد وضعیت کنونی حوزه‌ها، که اساتید بدون صلاحیت افزایش یافته‌اند، بر مسئولیت عالم تأکید دارد. این دیدگاه، با سنت شیعی، مانند اجازه‌نامه‌های شیخ مفید، همخوانی دارد که عالم را به دقت و امانت در کلام ملزم می‌کند.

درنگ: عالم حکیم، با تفقّه کامل و امانت در کلام، مسئول هر لفظ خویش است و باید از تشریفات و بی‌دقیتی پرهیز کند.

جمع‌بندی بند

حکمت در تبلیغ، عالم را به شناخت حال مخاطب و ارائه کلام مناسب ملزم می‌کند، مانند طبیبی که نسخه را با دقت تجویز می‌نماید. مسئولیت عالم، با تفقّه و امانت در کلام، او را از تشریفات و بی‌دقیتی بازمی‌دارد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

باب الحکمه در منازل السائرین، با تبیین حکمت به‌عنوان علمی متقن و اثرگذار، آن را به‌عنوان خیر کثیر و موهبتی الهی معرفی می‌کند. حکمت، در مصادف (عمل، کلام، معجزه) و مراتب (ادای حقوق، شناخت، تطبیق عمل با علم)، ارزشمند است.

با نظارت صادق خادمی


فوتر بهینه‌شده