در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 472

متن درس





منازل السائرین: باب الفراسة و التعظیم

منازل السائرین: باب الفراسة و التعظیم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۷۲)

مقدمه

در سیر و سلوک عرفانی، منازل الفراسة و التعظیم چونان دو قله رفیع، سالک را به سوی شهود باطن و درک عظمت الهی رهنمون می‌سازند. فراسة، مقامی است که قلب مؤمن را به نور کشف مزین کرده، او را از حجاب ظواهر رها می‌سازد و به رؤیت غیب می‌رساند. تعظیم، منزلگاهی است که سالک در برابر جلال حق، به عجز و ناتوانی خویش معترف می‌گردد و در ساحت عظمت الهی، خود را ذره‌ای ناچیز می‌یابد. این نوشتار، با تجمیع درس‌گفتارهای جلسه ۴۷۲ منازل السائرین و تحلیل‌های تفصیلی آن، به تبیین دقیق و عمیق این دو مقام می‌پردازد.

بخش اول: اصول و اودیه کمال

تبیین جایگاه اصول عرفانی

اصول عرفانی، چونان وادی‌های کمال، بستر سلوک سالک را فراهم می‌سازند. قلب، که وادی‌القلب و قلب‌الوادی نامیده شده، مرکز این اصول است. پس از مراتب علم، حکمت و بصیرت، سخن به فراسة می‌رسد که چونان نوری درخشان، قلب سالک را به سوی غیب هدایت می‌کند. این اصول، به مثابه خاک حاصلخیزی هستند که بذر ایمان در آن کاشته شده و با رشد، به یقین و فراسة می‌رسد.

درنگ: قلب سالک، به‌عنوان ارض الحق، بستر غرس ایمان و ظهور فراسة است. این مقام، نقطه عزیمت سالک به سوی شهود باطن است.

تحلیل جایگاه قلب در سلوک

قلب مؤمن، که پیش‌تر عرش الرحمن خوانده می‌شد، در این مقام به ارض الحق بدل می‌گردد. این تحول، نشان‌دهنده ظرفیت قلب برای پذیرش بذر ایمان و تبدیل آن به درختی تنومند از یقین است. فراسة، ثمره این درخت است که با نور کشف، حقایق را بر سالک آشکار می‌سازد.

بخش دوم: تطرق به غیب

تقسیم‌بندی طرق تطرق

تطرق به غیب، به سه طریق رحمانی، ظلمانی و نوری تقسیم می‌شود. هر یک از این طرق، یا با لسان ظاهر (چون رمل، کف‌بینی، قیافه‌شناسی) همراه است یا بدون شاهد ظاهری محقق می‌گردد. طریق رحمانی، که با نور ایمان و یقین همراه است، سالک را به شهود پاک و بی‌آلایش غیب می‌رساند، در حالی که طریق ظلمانی، با سحر و جادو، به رؤیتی ناقص و مخلوط می‌انجامد.

فراسة: منزل اول تطرق بی‌ظاهر

فراسة، منزل نخست تطرق به غیب بدون اتکا به ظواهر است. برخلاف روش‌های ظاهری که از نشانه‌های مادی (مانند پیچش مو یا اشارات ابرو) بهره می‌گیرند، فراسة به شهود باطن وابسته است. این مقام، سالک را از بند ابزار ظاهری رها کرده، او را به سوی رؤیت مستقیم حقایق هدایت می‌کند.

درنگ: فراسة، شهودی درونی است که سالک را از وابستگی به ظواهر مادی آزاد می‌سازد و به رؤیت غیب رهنمون می‌کند.

تمایز فراسة از علم ظاهر

چنانچه سالک از نشانه‌های ظاهری، مانند پیچش مو یا اشارات ابرو، به باطن برسد، این علم ظاهر، رویه یا دقت است، نه فراسة. فراسة، مقامی است که بدون اتکا به ظواهر، قلب سالک را به نور کشف مزین می‌سازد. این تمایز، خلوص فراسة را از علوم ظاهری نشان می‌دهد.

بخش سوم: مغیبات شریعت و جایگاه فراسة

تقسیم‌بندی مغیبات

مغیبات در شریعت به دو دسته علمیات و غیرعلمیات (غیبیات) تقسیم می‌شوند. علمیات، مبتنی بر علوم ظاهری‌اند، اما غیبیات، که فراسة در آن جای می‌گیرد، فراتر از این علوم و متکی به شهود باطن است. این تقسیم‌بندی، جایگاه والای فراسة را در ساحت شریعت نشان می‌دهد.

فراسة: شهود بدون نگاه به غیر

فراسة، شهود باطن بدون نگاه به غیر است. اگر سالک با نگاه به ظواهر، مانند چهره یا رفتار دیگران، به باطن برسد، این بصیرت یا علم است، نه فراسة. فراسة، چونان آینه‌ای صیقلی، حقایق را در قلب سالک منعکس می‌کند، بی‌آنکه نیازی به واسطه ظاهری داشته باشد.

بخش چهارم: مراتب فراسة

مرتبه اول: فراسة نادره

مرتبه نخست فراسة، نادره نامیده می‌شود که شهودی مقطعی و جرقه‌مانند دارد. این مقام، با تسلط بر نفس وحشی و تهذیب آن محقق می‌گردد. سالک در این مرتبه، گاه به نور کشف دست می‌یابد، اما این شهود پایدار نیست.

مرتبه دوم: فراسة غرسی

در مرتبه دوم، فراسة از غرس ایمان ثمره می‌دهد. این مقام، با طلوع صحت حال و لمعان نور کشف همراه است. ایمان، که چونان درختی در ارض الحق کاشته شده، با رشد به یقین می‌رسد و فراسة، لمعات این یقین است.

درنگ: فراسة غرسی، ثمره غرس ایمان در ارض الحق است که با طلوع صحت حال و لمعان نور کشف، حقایق را بر سالک آشکار می‌سازد.

مرتبه سوم: فراسة سریه

فراسة سریه، اوج مراتب فراسة است که بدون لمعان و طلوع، در ساحت سرّ الهی پنهان می‌ماند. این مقام، فراتر از رویه، فکر و ریاضت است و تنها با کرامت الهی محقق می‌گردد. سالک در این مرتبه، از جلوه‌گری شهود رها شده و در سرّ حق مستغرق می‌شود.

تحلیل مراتب فراسة

مراتب سه‌گانه فراسة، سیر تدریجی سالک را از شهود مقطعی به شهود کامل و پنهان نشان می‌دهند. نادره، چونان جرقه‌ای در تاریکی، غرسی، چونان درختی بارور، و سریه، چونان نوری پایدار و بی‌لمعان، مراحل تکامل قلب سالک را ترسیم می‌کنند.

بخش پنجم: قلب، ارض الحق

تحول قلب مؤمن

قلب مؤمن، که پیش‌تر عرش الرحمن بود، در مقام فراسة به ارض الحق بدل می‌شود. این ارض، بستری است که ایمان در آن کاشته شده و با رشد، به یقین و فراسة می‌رسد. تحول قلب، نشان‌دهنده ظرفیت بی‌کران آن برای پذیرش نور الهی است.

غرس ایمان و رشد آن

ایمان، چونان بذری در ارض الحق کاشته می‌شود و با رشد، به یقین می‌رسد. قرآن کریم در توصیف ایمان مؤمنان می‌فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا» (نساء: ۱۳۶).
: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، ایمان بیاورید». این آیه، بر پویایی ایمان و لزوم رشد آن تا رسیدن به یقین تأکید دارد.

لمعات یقین و ظهور فراسة

یقین، لمعات خود را در فراسة آشکار می‌سازد. فراسة، که می‌تواند جزئی یا کلی باشد، گاه اظهار و گاه کتمان می‌شود. سالک، بر اساس مصلحت، تصمیم می‌گیرد که شهود خود را چگونه مدیریت کند.

درنگ: فراسة، لمعات یقین است که در ارض الحق ظهور می‌یابد و سالک را به شهود باطن هدایت می‌کند.

بخش ششم: فراسة و کرامت

فراسة، باب کرامت

فراسة، اگرچه خود کرامت نیست، اما مقامی است که به کرامت می‌رسد. این مقام، باب اجتبی و اصطفی، یعنی محبوبین الهی است، نه محبتین که با ریاضت به مقام می‌رسند. کرامت، عنایت خاص الهی است که سالک را به رؤیت غیب توانمند می‌سازد.

محبتین و محبوبیت

محبتین، با ریاضت و تلاش به مقامات معنوی دست می‌یابند، اما محبوبین، معشوق حق‌اند و بدون زحمت هدایت می‌شوند. فراسة، از باب محبوبین است که خداوند آنان را برای خویش برگزیده است. قرآن کریم در وصف موسی علیه‌السلام می‌فرماید:
«وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» (طه: ۴۱).
: «و تو را برای خود ساختم».

رؤیت معصومین علیهم‌السلام

حضرات معصومین علیهم‌السلام، با چشم یا بدون آن، در بیداری یا خواب، در حیات یا ممات، غیب را می‌بینند. این رؤیت، فراسة کامل است که از محدودیت‌های ظاهری آزاد است. مثلاً، امیرالمؤمنین علیه‌السلام و امام زمان عجل الله فرجه، با لسان واحد ولایت، غیب را شهود می‌کنند.

درنگ: فراسة معصومین علیهم‌السلام، الگویی کامل است که سالک را به سوی شهود بی‌واسطه غیب هدایت می‌کند.

مشقت ندیدن برای محبوبین

محبوبین، گاه برای ندیدن ریاضت می‌کنند، زیرا رؤیت برایشان آسان است و ندیدن، به دلیل سنگینی شهود، دشوار. این پارادوکس، عمق فراسة آنان را نشان می‌دهد که شهود برایشان طبیعی و ندیدن نیازمند تلاش است.

بخش هشتم: شروط نیل به فراسة

شروط سه‌گانه

نیل به فراسة نیازمند سه شرط است: محبوبیت (ولو تنزیلی)، لقمه حلال، و طریق سالم (مربی). بدون این شروط، دستیابی به این مقام ممکن نیست. محبوبیت، عنایت الهی است که سالک را به سوی حق جذب می‌کند.

تأثیر لقمه حرام

لقمه حرام، مانند شیری است که به درخت بسته شده و نمی‌تواند حرکت کند. این تشبیه، تأثیر مخرب لقمه حرام را بر روح سالک، حتی در مقام محبوبیت، نشان می‌دهد. حتی محبوبین بدون لقمه حلال به فراسة نمی‌رسند.

محبوبین تنزیلی و غیرتنزیلی

محبوبین غیرتنزیلی، معصومین‌اند، اما محبوبین تنزیلی، با لقمه حلال و طریق سالم به فراسة می‌رسند. محبتین، اما، به این مقام نمی‌رسند، زیرا محبوبیت، موهبتی الهی است که به برگزیدگان اعطا می‌شود.

بخش نهم: باب التعظیم

آغاز قرآنی

باب التعظیم با آیه شریفه قرآن کریم آغاز می‌شود:
«مَا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا» (نوح: ۱۳).
: «شما را چه شده است که برای خدا وقار قائل نیستید؟». این آیه، سالک را به تعظیم و وقار در برابر عظمت الهی دعوت می‌کند.

فراسة، وعاء کرامت

فراسة، ظرف کرامت است که سالک را به باطن و غیب هدایت می‌کند. کرامت، عنایت خاص الهی است که با فراسة، سالک را به مقامات عالی می‌رساند.

هبه کرامت

کرامت، هبه‌ای بلاعوض از جانب حق است که به ماده مستعد اعطا می‌شود. اما این استعداد نیز از حق سرچشمه می‌گیرد. کرامت، مانند بارانی است که بر خاک حاصلخیز می‌بارد و درخت ایمان را بارور می‌سازد.

درنگ: کرامت، عنایت خاص الهی است که فراس را به مقامی والا تبدیل می‌کند و سالک را به رؤیت غیب توانمند می‌سازد.

عجز، غایت عرفان

غایت عرفان، عجز عارف در برابر عظمت حق است. سالک در ظرف باطن، ذره‌ای از کرامت را می‌بیند و عاجز می‌شود. این عجز، او را از خودبینی رها کرده، به درک عظمت الهی می‌رساند.

مثال کوهنورد

سالک، مانند کوهنوردی است که با مشقت به قله می‌رسد، اما درمی‌یابد که در برابر عظمت حق، در صف نعال وجود قرار دارد. این تشبیه، عجز را به‌عنوان نتیجه مواجهه با جلال الهی نشان می‌دهد.

جمع‌بندی

منازل الفراسة و التعظیم، چونان دو منزلگاه رفیع در سیر و سلوک عرفانی، سالک را از شهود باطن به عجز در برابر عظمت الهی هدایت می‌کنند. فراسة، با مراتب نادره، غرسی و سریه، قلب سالک را به نور کشف مزین کرده، او را به رؤیت غیب می‌رساند. کرامت، به‌عنوان عنایت خاص الهی، این مقام را تکمیل می‌کند. شروط نیل به فراسة، شامل محبوبیت، لقمه حلال و طریق سالم، بر اهمیت عنایت الهی و التزام به شریعت تأکید دارند. باب التعظیم، با تبیین عجز عارف، سلوک را به اوج خود می‌رساند، جایی که سالک در برابر جلال حق، خود را ناچیز می‌یابد.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده