در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 481

متن درس

باب السكينة: درجات سه‌گانه خشوع، ملاطفت و رضا

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۸۱)

مقدمه

باب السكينة، منزلگاهی والا در سلوک عرفانی است که سالک را از بند نفسيت، شطحيات و تجاوز از حدود عبوديت رها ساخته و به آرامش، طمأنينه و وصول به مراتب خشوع، ملاطفت با خلق و رضا بالقسم رهنمون می‌شود. این مقام، که در درس‌گفتار شماره ۴۸۱ از سلسله درس‌های آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تبیین شده، سالک را در سه مرتبه متعالی هدایت می‌کند: سكينة خشوع در خدمت حق، سكينة در معامله با خلق، و سكينة رضا بالقسم، که اوج آن مختص انبیا، اولیا و عرفای کامل است که از سكر به صحو رسیده‌اند.

در این نوشتار، ابتدا تعریف و مراتب سكينة تبیین می‌شود، سپس هر مرتبه با تفصیل و استناد به آیات قرآن کریم، روایات و اصول عرفانی-فلسفی بررسی می‌گردد. نقد شطحيات، تحلیل تفاوت سكر و صحو، و تبیین ویژگی‌های عارف در این مقام، با مثال‌های قرآنی و عرفانی تحلیل شده و جایگاه رضا، ملاطفت و عبودیت محض روشن می‌شود. در پایان، با جمع‌بندی هر بخش و کل نوشتار، افق‌های معرفتی این باب برای سالک ترسیم می‌گردد.

بخش اول: تعریف و مراتب باب السكينة

مفهوم باب السكينة و جایگاه آن

باب السكينة، مقامی است که سالک را به آرامش و طمأنينه‌ای الهی رهنمون می‌سازد و او را از نفسيت، شطحيات و تجاوز از حدود عبوديت بازمی‌دارد. این مقام، که در «منازل السائرین» به سه مرتبه تقسیم شده، سالک را از رعایت حدود شرعی به ملاطفت با خلق و سپس به رضا بالقسم هدایت می‌کند:

  • سكينة خشوع در خدمت: رعایت و تعظیم حق با حضور قلب در عبادت.
  • سكينة در معامله با خلق: محاسبه نفس، ملاطفت با عباد و مراقبه حق.
  • سكينة رضا بالقسم: رضایت کامل به قضای الهی، که مختص انبیا و اولیاست و عارف را از شطحيات فاحش بازمی‌دارد.

سكينة سوم، اوج این مقام است که سالک پس از گذر از سكر (مستی شهود) به صحو (هوشیاری) می‌رسد و با حفظ حد عبودیت، حقیقت را با علم شرعی می‌پوشاند. قرآن کریم این مقام را چنین توصیف می‌کند:

وَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ

«و سكينة را در دل‌های مؤمنان نازل كرد.» (فتح: ۲۶، ). این آیه، آرامش الهی را به عنوان هدیه‌ای برای مؤمنان توصیف می‌کند که سالک را در مسیر عبودیت تثبیت می‌نماید.

حیثیت‌های سه‌گانه عارف در سكينة

عارف در مقام سكينة، در سه ساحت وجودی ظهور می‌یابد:

  • حیث نفسی: تخلق به کمالات و محاسبه نفس، که با نفي نفسيت و ترک کثرت محقق می‌شود. سالک، مانند آینه‌ای که از غبار نفس پاک شده، خود را از حب نفس رها می‌سازد.
  • حیث غیری: ملاطفت با خلق، پذیرش اعذار و تبرئه آن‌ها از عیوب، که چونان نسیمی است که با لطافت، قلب خلق را نوازش می‌دهد.
  • حیث حقی: رضا به قسم الهی و شهود حق در همه‌چیز، که سالک را به وحدت وجودی رهنمون می‌سازد.

نفي نفسيت، چونان کلیدی است که درهای حیث غیری و حقی را می‌گشاید و عارف را از خودپرستی به محبت خلق و رضا به حق رهنمون می‌سازد. این حیثیت‌ها با حدیث شریف «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ» همخوانی دارد، که شناخت و نفي نفس را مقدمه شناخت حق و خلق می‌داند.

درنگ: باب السكينة، سالک را از نفسيت به طمأنينه الهی هدایت می‌کند و در سه مرتبه خشوع، ملاطفت و رضا، او را به مقام عبودیت و ولایت رهنمون می‌سازد، که با آیه «وَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ» (فتح: ۲۶) همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش اول

باب السكينة، مقامی است که سالک را از نفسيت و شطحيات رها ساخته و در سه مرتبه خشوع، ملاطفت و رضا، او را به آرامش الهی و عبودیت محض هدایت می‌کند. حیثیت‌های نفسی، غیری و حقی، نقشه راه این سلوک را ترسیم می‌کنند و عارف را از خودپرستی به محبت خلق و رضا به حق می‌رسانند. در بخش‌های بعدی، هر مرتبه با تفصیل و تحلیل عرفانی-فلسفی بررسی خواهد شد.

بخش دوم: سكينة خشوع در خدمت

مفهوم سكينة خشوع

مرتبه نخست سكينة، خشوع در خدمت حق است که با رعایت حدود الهی، تعظیم حق و حضور قلب در عبادت محقق می‌شود. این مقام، سالک را در جایگاه عبودیت تثبیت می‌کند و او را از پراکندگی نفس و کثرت بازمی‌دارد. خشوع، چونان سایه‌ای است که قلب سالک را در برابر نور حق فروتن می‌سازد و او را به رعایت و تعظیم الهی فرا می‌خواند. قرآن کریم این حالت را چنین توصیف می‌کند:

الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ

«كسانى كه به غيب ايمان دارند و نماز را برپا مى‌دارند.» (بقره: ۲، ). این آیه، بر حضور قلب و رعایت در خدمت تأکید دارد.

سالک در این مرتبه، با محاسبه نفس و نفي نفسيت، خود را از حب نفس رها می‌سازد و مانند آینه‌ای صاف، نور حق را در وجود خویش بازمی‌تاباند. این خشوع، نه تنها در عبادات ظاهری، بلکه در تمامی اعمال سالک جاری است و او را به تمرکز بر حق هدایت می‌کند.

ویژگی‌های خشوع در خدمت

خشوع در خدمت، با سه ویژگی بارز شناخته می‌شود:

  • رعایت: پایبندی به حدود شرعی و حفظ ادب در برابر حق.
  • تعظیم: بزرگ‌داشت حق تعالی در قلب و عمل.
  • حضور: حضور قلب در عبادت، که سالک را از پراکندگی و غفلت بازمی‌دارد.

این ویژگی‌ها، چونان ستون‌هایی هستند که بنای عبودیت را استوار می‌سازند. سالک، مانند باغبانی است که با دقت و حضور، نهال عبادت را می‌پروراند و از هرگونه کاستی در خدمت حق پرهیز می‌کند.

درنگ: سكينة خشوع، سالک را با رعایت، تعظیم و حضور قلب در خدمت حق تثبیت می‌کند، که با آیه «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (بقره: ۲) همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

سكينة خشوع در خدمت، گام نخست در مقام سكينة است که سالک را با رعایت حدود، تعظیم حق و حضور قلب به عبودیت رهنمون می‌سازد. این مرتبه، قلب سالک را از پراکندگی و نفسيت پاک کرده و او را برای مراتب بالاتر آماده می‌کند. در بخش بعدی، سكينة در معامله با خلق بررسی خواهد شد.

بخش سوم: سكينة در معامله با خلق

مفهوم سكينة در معامله

مرتبه دوم سكينة، در معامله با خلق ظهور می‌یابد و با سه ویژگی محاسبه نفس، ملاطفت با خلق و مراقبه حق تعریف می‌شود. سالک در این مقام، چونان نسیمی لطیف است که با محبت و متانت، خلق را نوازش می‌دهد و از خشونت و سخت‌گیری پرهیز می‌کند. قرآن کریم این ویژگی را چنین توصیف می‌کند:

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ

«به رحمت خدا با آن‌ها نرم‌خو شدى، و اگر تندخو و سخت‌دل بودى، از اطرافت پراكنده مى‌شدند.» (آل‌عمران: ۱۵۹، ). این آیه، بر لزوم ملاطفت و متانت در معامله با خلق تأکید دارد.

ویژگی‌های سكينة در معامله

این مرتبه با سه ویژگی بارز شناخته می‌شود:

  • محاسبه نفس: بازخواست نفس از عیوب و نفي نفسيت، که سالک را از خودپرستی رها می‌سازد.
  • ملاطفت با خلق: پذیرش اعذار خلق، تبرئه آن‌ها از عیوب و تحمل اذیت آن‌ها، که سالک را ذو الاعذار می‌کند.
  • مراقبه حق: آگاهی از مرصاد الهی و حفظ حدود عبودیت در برابر حق.

سالک در این مقام، چونان پزشکی است که به جای سرزنش بیمار، عذر او را می‌پذیرد و با لطافت، او را به سوی سلامت هدایت می‌کند. او عیوب خلق را با عذر می‌پوشاند و به جای یأس، به آن‌ها امید می‌بخشد. این ویژگی، با آیه‌ای دیگر از قرآن کریم تأیید می‌شود:

إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا

«چون به لغو برخورد كنند، با بزرگوارى درگذرند.» (نور: ۳۶، ). این آیه، بر کرامت و ملاطفت در معامله با خلق تأکید دارد.

تبرئه خلق و ذو الاعذار بودن

عارف در این مرتبه، به جای متهم کردن خلق، آن‌ها را تبرئه می‌کند و عذرشان را می‌پذیرد. او مانند مادری است که خطای فرزند را با محبت می‌پوشاند و به جای سرزنش، او را به اصلاح هدایت می‌کند. این ویژگی، نشانه نفي نفسيت و صفاى قلب است که عارف را از خودبینی و سخت‌گیری بازمی‌دارد. جاهل، خلق را متهم و مأیوس می‌کند، اما عارف، با پذیرش اعذار، آن‌ها را امیدوار می‌سازد.

تحمل اذیت خلق

سالک در این مقام، نه تنها از اذیت خلق شکوه نمی‌کند، بلکه با تحمل سختی‌های آن‌ها، به آن‌ها خیر می‌رساند. او مانند درختی است که در برابر طوفان خم می‌شود، اما نمی‌شکند و میوه‌اش را به خلق ارزانی می‌دارد. این سیره، با رفتار امام علی علیه‌السلام در خیرخواهی برای ابن‌ملجم همخوانی دارد، که حتی در برابر دشمن، صفاى قلب خود را نشان داد.

درنگ: سكينة در معامله، سالک را به محاسبه نفس، ملاطفت با خلق و مراقبه حق هدایت می‌کند، که با آیه «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ» (آل‌عمران: ۱۵۹) همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

سكينة در معامله با خلق، سالک را به محاسبه نفس، ملاطفت با عباد و مراقبه حق رهنمون می‌سازد. این مرتبه، قلب سالک را از خودبینی و سخت‌گیری پاک کرده و او را به تبرئه خلق و تحمل اذیت آن‌ها هدایت می‌کند. این مقام، مانند پلی است که سالک را از خشوع در خدمت به رضا بالقسم می‌رساند. در بخش بعدی، سكينة رضا بالقسم بررسی خواهد شد.

بخش چهارم: سكينة رضا بالقسم

مفهوم سكينة رضا

مرتبه سوم سكينة، رضا بالقسم است که سالک را به رضایت کامل از قضای الهی می‌رساند. این مقام، مختص انبیا، اولیا و عرفای کامل است که پس از سكر (مستی شهود) به صحو (هوشیاری) رسیده‌اند. عارف در این مرتبه، مانند دریایی است که هر موج را با آرامش می‌پذیرد و هیچ‌چیز جز خیر حق را نمی‌بیند. قرآن کریم این حالت را چنین توصیف می‌کند:

فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ

«شادمان به آنچه خدا از فضلش به آن‌ها داده.» (نساء: ۸۳، ). این آیه، رضایت به قسم الهی را به عنوان نشانه‌ای از کمال ایمان توصیف می‌کند.

سكر، صحو و شطحيات

سكر عرفانی، حالتی است که سالک با شهود حق مست می‌شود و ممکن است به شطحيات (مانند «انا الحق» یا «ليس فى جبتى سوى الله») بیافتد. شطح، گرچه حاوی حقیقت است، به دلیل رائحة رعونت (خودبینی و خلاف مالوف بودن) با ظاهر علم تعارض دارد و ممکن است شنونده را به انکار یا کفر بکشاند. شطح توحیدی، مانند «انا الحق»، ظهور حق را بیان می‌کند، اما شطح کفرآمیز، مانند «انا ربك الاعلى»، ادعای الوهیت و خروج از عبودیت است. عارف در سكينة رضا، با رسیدن به صحو، حقیقت را با علم شرعی می‌پوشاند و از شطحيات فاحش پرهیز می‌کند. این صحو، با سخن امام علی علیه‌السلام تأیید می‌شود:

«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينًا» (اگر پرده برداشته شود، یقینم افزون نمی‌شود).

این کلام، نشان‌دهنده صحو کامل و حفظ حد عبودیت است که عارف را از تجاوز بازمی‌دارد.

رضا به قسم و اطلاع از سرّ قدر

سالک در این مقام، با اطلاع از سرّ قدر، همه‌چیز را خیر می‌بیند، خواه زهر باشد یا حلاوت، خواه درد باشد یا راحت. او مانند کشاورزی است که هر بذری را با رضایت می‌پذیرد، زیرا می‌داند که از خاک حق، جز خیر نمی‌روید. این رضا، با آیه‌ای دیگر از قرآن کریم تأیید می‌شود:

وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ

«و بسا چیزى را خوش ندارید و آن به خیر شماست.» (بقره: ۲۱۶، ). این آیه، خیر نهفته در قضای الهی را تبیین می‌کند.

حفظ حد عبودیت

عارف در سكينة رضا، در حد عبودیت می‌ایستد و از ادعای الوهیت یا شطحيات فاحش پرهیز می‌کند. او مانند بنده‌ای است که در برابر مولای خویش سر تعظیم فرود می‌آورد و جز بندگى نمی‌جوید. این مقام، با سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله همخوانی دارد که فرمودند: «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»، که عبودیت را مقدم بر رسالت می‌داند.

درنگ: سكينة رضا بالقسم، سالک را به رضایت کامل از قضای الهی و حفظ حد عبودیت هدایت می‌کند، که با آیه «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ» (نساء: ۸۳) و سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

سكينة رضا بالقسم، اوج مقام سكينة است که سالک را پس از سكر به صحو و رضایت کامل از قضای الهی می‌رساند. این مرتبه، با نفي شطحيات و حفظ حد عبودیت، عارف را به شهود حقیقت و اطلاع از سرّ قدر هدایت می‌کند. عارف در این مقام، مانند آینه‌ای صاف، جز خیر حق را نمی‌بیند و قلبش از هرگونه نفسيت و رعونت پاک می‌شود.

بخش پنجم: ویژگی‌ها و آثار سكينة

تزکیه نفس و صفاى قلب

سكينة، نفس را از کثرت و نفسيت تطهیر کرده و قلب را به آینه‌ای صاف تبدیل می‌کند که جز لطف و مرحمت در آن نیست. این تزکیه، مانند جلا دادن جواهری است که در پرتو نور حق، درخشش می‌یابد. قرآن کریم این حالت را چنین توصیف می‌کند:

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا

«هر كس آن [نفس] را پاك گرداند، رستگار شد.» (شمس: ۲۱، ). این آیه، تزکیه نفس را شرط رستگاری می‌داند.

دستگیری عباد و خیرخواهی عام

عارف در مقام سكينة، حامی عباد است و از خیر و لذت خلق لذت می‌برد، حتی اگر خود در سختی باشد. او مانند چشمه‌ای است که بی‌منت، خلق را سیراب می‌کند. این ویژگی، با سیره امام علی علیه‌السلام در خیرخواهی برای ابن‌ملجم همخوانی دارد، که حتی در برابر دشمن، صفاى قلب خود را نشان داد. حدیث شریف «النَّاسُ عِيَالُ اللَّهِ» نیز این خیرخواهی را تأیید می‌کند، که خلق، عیال خدا هستند و عارف، خادم آن‌ها.

مراقبه حق و حفظ حدود

عارف با آگاهی از مرصاد الهی، حدود عبودیت را حفظ می‌کند و حتی در گناه، نیتش الهی است. او مانند تیراندازی است که در کمینگاه حق، با دقت و مراقبت عمل می‌کند. قرآن کریم این مراقبه را چنین توصیف می‌کند:

إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ

«همانا پروردگارت در كمينگاه است.» (رعد: ۳۱، ). این آیه، بر دقت و مراقبت الهی تأکید دارد.

پختگی در بیان و تأثیرگذاری

عارف در سكينة، با پختگی و به قدر فهم مخاطب سخن می‌گوید و از بیان اسرار غیرمالوف پرهیز می‌کند. او مانند باغبانی است که میوه‌های معرفت را به‌گونه‌ای عرضه می‌کند که برای همه قابل هضم باشد. این پختگی موجب می شود انسان الهی با بیان ساده و تأثیرگذار، معارف عمیق را به خلق منتقل کند. سخن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز این ویژگی را تأیید می‌کند: «كَلِّمُوا النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ» (با مردم به اندازه عقلشان سخن بگویید).

درنگ: سكينة، قلب را صاف کرده و عارف را به تزکیه نفس، خیرخواهی عام و پختگی در بیان هدایت می‌کند، که با آیه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» (شمس: ۲۱) و سیره اولیا همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

سكينة، با تزکیه نفس، صفاى قلب، خیرخواهی عام و پختگی در بیان، عارف را به مقام ولایت و دستگیری عباد رهنمون می‌سازد. این مقام، قلب سالک را از کینه و نفسيت پاک کرده و او را به محبت خلق و مراقبه حق هدایت می‌کند. این ویژگی‌ها، مانند نوری هستند که مسیر سلوک را روشن می‌سازند و عارف را برای وصول به حق آماده می‌کنند.

نتیجه‌گیری کلی

باب السكينة، در درس‌گفتار شماره ۴۸۱، نقشه‌ای جامع از سلوک عرفانی ارائه می‌دهد که سالک را از نفسيت و شطحيات به آرامش و طمأنينه الهی هدایت می‌کند. سكينة خشوع، سالک را به رعایت و تعظیم حق می‌رساند؛ سكينة در معامله، او را به ملاطفت با خلق و مراقبه حق هدایت می‌کند؛ و سكينة رضا بالقسم، او را در اقیانوس توحید و رضایت الهی غرق می‌سازد. این مقام، با نفي نفسيت، تبرئه خلق و حفظ حد عبودیت، عارف را به صحو پس از سكر می‌رساند و قلب او را به آینه‌ای صاف برای انعکاس نور حق تبدیل می‌کند. با استناد به آیات قرآن کریم (فتح: ۲۶، آل‌عمران: ۱۵۹، نساء: ۸۳) و سیره اولیا (امام علی و امام سجاد علیهما‌السلام)، این متن، عارف را به خیرخواهی عام، پختگی در بیان و دستگیری عباد هدایت می‌کند. سكينة، مانند چشمه‌ای است که از قلب سالک می‌جوشد و خلق را با محبت و لطافت سیراب می‌سازد، و او را برای سلوک در مسیر ولایت آماده می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

فوتر بهینه‌شده