در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 482

متن درس






باب سکینه: مقام آرامش الهی در سلوک عرفانی

باب سکینه: مقام آرامش الهی در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۸۲)

مقدمه: سکینه، منزل آرامش در سلسله‌مراتب سلوک

در مسیر سلوک عرفانی، مقام سکینه چونان چشمه‌ای زلال، آرامش و اطمینان را به قلب سالک جاری می‌سازد. این مقام، که در سلسله‌مراتب منازل السائرین جایگاهی متعالی دارد، منزل انبیا و اولیاست که در آن، نور الهی بر قلب‌های پاک نازل شده و سالک را به سوی شهود حقیقت رهنمون می‌کند. سکینه، چونان نسیمی الهی، پرده‌های غفلت را کنار زده و سالک را در برابر عظمت حق به خشوع و کرنش وا می‌دارد. این متن، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۴۸۲ و تحلیل‌های تفصیلی، به تبیین دقیق این مقام، مراتب آن، و ارتباطش با مفاهیم عبودیت، تقوا، و فتوت می‌پردازد.

بخش نخست: تبیین مفهوم سکینه و جایگاه آن در سلوک

ماهیت سکینه و اختصاص آن به انبیا و اولیا

سکینه، حالتی الهی است که تنها در قلب انبیا و اولیا نازل می‌شود. این مقام، که در سلسله‌مراتب عرفانی پس از مراتب بصیرت و تعظیم قرار دارد، آرامشی متعالی را به سالک ارزانی می‌دارد که از جنس معرفت و شهود است. برخلاف حالات عادی، سکینه سوم، که اصل این مقام است، در قلب پیامبر و مؤمنان والامقام نازل شده و با مراتب متعالی ایمان و تقوا پیوند دارد. این سکینه، چونان مشعلی فروزان، قلب سالک را از ظلمات غفلت رها ساخته و او را به سوی نور حقیقت هدایت می‌کند.

درنگ: سکینه، چونان دریچه‌ای الهی است که تنها بر قلب انبیا و اولیا گشوده می‌شود و آرامشی متعالی را به ارمغان می‌آورد که ریشه در معرفت و شهود حق دارد.

تفسیر «تقف صاحبها» و التزام به عبودیت

عبارت «تقف صاحبها» در مقام سکینه، به معنای توقف و بازایستادن سالک در حدود عبودیت است، نه صرف ایستادن. این توقف، التزام به حدود بندگی و پرهیز از تجاوز به مقام ربوبیت را نشان می‌دهد. بر اساس حدیث شریف «رحم الله امرءً عرف قدره و لم يتعد طوره»، این مقام، سالک را به شناخت جایگاه خویش و دوری از ادعاهای غیرمشروع رهنمون می‌سازد. عبودیت در اینجا، چونان آینه‌ای است که محدودیت‌های وجودی سالک را در برابر عظمت حق منعکس کرده و او را از خودپرستی و ادعای ربوبیت باز می‌دارد.

درنگ: «تقف صاحبها» چونان نگهبانی است که سالک را در مرزهای عبودیت نگاه می‌دارد و از تجاوز به مقامات غیرمشروع باز می‌دارد.

انواع سکینه و تمایز آن‌ها

سکینه در چهار نوع متمایز تعریف شده است: سکینه اول، که به تابوت اشاره دارد و با مقامات سلوک مرتبط نیست، بلکه عینی مملوکه است؛ سکینه دوم، مختص محدثان و اهل کشف است که حکمت بر زبانشان جاری می‌شود؛ سکینه سوم، اصل سکینه است و دارای سه مرتبه خشوع، فتوت، و شهود است؛ و سکینه چهارم، که نشانه کمال سکینه سوم و ظهور نور آن در ظاهر سالک است. این تقسیم‌بندی، سکینه را چونان درختی تناور معرفی می‌کند که از ریشه‌های ظاهری تا شاخسارهای باطنی امتداد یافته و هر مرتبه، سالک را به سوی تعالی رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: مراتب سکینه سوم و پیش‌نیازهای آن

سکینه خشوع: مرتبه نخست

مرتبه نخست سکینه سوم، خشوع است که با اطمینان قلبی و معرفت به عظمت حق همراه است. سالک در این مقام، به خشیت و فروتنی در برابر مولای حقیقی خویش می‌رسد که در قلب، جوارح، و ذهن او متجلی می‌شود. این خشوع، برخاسته از شناخت عظمت الهی است، نه ترس از مجازات یا قدرت ظاهری. خشوع، چونان خاک حاصلخیزی است که بذر تقوا و ایمان را در قلب سالک می‌کارد و او را به سوی اطاعت و دوری از معصیت سوق می‌دهد.

درنگ: خشوع، چونان آینه‌ای صیقلی است که عظمت حق را در قلب سالک منعکس کرده و او را به فروتنی و اطاعت رهنمون می‌سازد.

استناد قرآنی: تقوا و ایمان در آیه مائده

قرآن کریم در آیه ۹۳ سوره مائده به مراتب فزاینده ایمان و تقوا اشاره دارد:

«لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»

: «بر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، در آنچه [پيش از نزول حكم تحريم] خورده‌اند گناهى نيست، به شرط آنكه تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند و كارهاى شايسته كنند، سپس تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند، آنگاه تقوا پيشه كنند و نيكوكارى كنند، و خدا نيكوكاران را دوست دارد.» این آیه، فرآیند تدریجی تکامل ایمان و تقوا را ترسیم می‌کند که از ایمان اولیه تا مقام احسان و رویت حق امتداد می‌یابد. تکرار تقوا در سه مرتبه، بر لزوم استمرار و تعمیق آن تأکید دارد.

درنگ: آیه ۹۳ سوره مائده، چونان نقشه‌ای است که مسیر تکامل ایمان و تقوا را تا رسیدن به مقام احسان و رویت حق ترسیم می‌کند.

رویت و احسان در مقام خشوع

در مرتبه خشوع، سالک به مقام یقین و رویت حق می‌رسد که با شهود قلبی و نه صرفاً ذهنی همراه است. این رویت، چونان نوری است که با چشم دل، حق را مشاهده می‌کند و سالک را به اطاعت و دوری از معصیت سوق می‌دهد. گرچه سالک هنوز به مقام عصمت نرسیده، اما در ظرف فسق نیز نیست، زیرا قلب او از ناآرامی و تنگنای ناشی از دوری از ذکر الهی مصون مانده است.

پیامدهای فقدان خشوع

قرآن کریم در آیه ۱۲۴ سوره طه هشدار می‌دهد:

«وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا»

: «و هر كس از ياد من روى گرداند، در حقيقت، زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت.» این آیه، پیامدهای انحراف از مسیر ذکر و خشوع را تبیین می‌کند و نشان می‌دهد که دوری از یاد الهی، به ناآرامی و تنگنای زندگی منجر می‌شود.

همچنین، در آیه ۱۶ سوره حدید آمده است:

«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»

: «و مانند كسانى نباشيد كه پيش از شما به آنها كتاب داده شد، و درازى مدت بر آنها گذشت، پس دل‌هاشان سخت شد و بسيارى از آنها نافرمان شدند.» این آیه، خطر قساوت قلب و فسق را به دلیل فقدان خشوع در عبادات گوشزد می‌کند و بر ضرورت استمرار خشوع تأکید دارد.

درنگ: فقدان خشوع، چونان غباری است که قلب را تیره کرده و سالک را به سوی قساوت و فسق سوق می‌دهد.

بخش سوم: مرتبه دوم سکینه: فتوت

ماهیت فتوت و سه‌گانه لحاظ

مرتبه دوم سکینه، فتوت است که با سه نوع لحاظ همراه است: لحاظ نفسی، غیری، و حقی. در لحاظ نفسی، سالک به تخلق به اخلاق الهی و رفع نقص نفس خویش می‌پردازد. این اصلاح، چونان صیقل دادن آینه‌ای است که تصویر حق را در وجود سالک منعکس می‌کند. در لحاظ غیری، سالک با خلق خدا با ملاطفت و شفقت رفتار می‌کند و همه موجودات را چونان عیال الهی می‌نگرد. این نگاه، چونان جویباری است که محبت را به سوی همه موجودات جاری می‌سازد. در لحاظ حقی، سالک در حضور دائمی حق قرار می‌گیرد و از غفلت رها می‌شود، گویی دائماً در محضر مولا بیدار است.

درنگ: فتوت، چونان پلی است که سالک را از اصلاح نفس به سوی محبت با خلق و حضور در برابر حق رهنمون می‌سازد.

ویژگی‌های صاحب فتوت

صاحب فتوت، فردی است که از معامله‌گری با دیگران پرهیز می‌کند و در برابر نیکی و بدی، با محبت و شفقت پاسخ می‌دهد. این ویژگی، او را از حالت عادی و نفسانی متمایز می‌کند، گویی قلب او چونان دریایی است که امواج آزار دیگران را در خود هموار می‌سازد. صاحب فتوت، مشکلات خلق را تحمل کرده و خیرخواه همگان است، حتی اگر خود از خیر محروم ماند. این ایثار، چونان نوری است که از قلب او به سوی دیگران می‌تابد.

درنگ: صاحب فتوت، چونان درختی تناور است که سایه محبتش بر همه موجودات گسترده شده و خیر دیگران را خیر خود می‌داند.

صفای باطن در فتوت

در مقام فتوت، عنوان و نام‌گذاری اهمیتی ندارد؛ آنچه ارزشمند است، صفای باطن و تحقق ویژگی‌های اخلاقی متعالی است. سالک حقیقی، چونان آینه‌ای صاف است که نور حق را بدون غبار نفسانیت منعکس می‌کند. این صفا، از محاسبه دقیق نفس و رفع عیوب ریز و درشت حاصل می‌شود، گویی سالک در تاریکی شب، با چشمی باز، به دنبال نقص‌های خویش می‌گردد تا آن‌ها را مرتفع سازد.

درنگ: صفای باطن، چونان گوهری است که در قلب سالک می‌درخشد و او را از ظواهر و عناوین بی‌نیاز می‌سازد.

ایثار و رعایت حدود در فتوت

فتوت، به معنای جلب محبت دیگران است، اما این امر نباید به نقض احکام الهی یا حقوق دیگران منجر شود. سالک در این مقام، از حقوق شخصی خویش می‌گذرد، اما حق‌الله و حق‌الناس را رعایت می‌کند. این تعادل، چونان راه رفتن بر لبه تیغ است که نیازمند دیانت و درایت است. سالک فتوت‌مند، خیر دیگران را خیر خود می‌داند و از خودخواهی در خیرات و ثواب پرهیز می‌کند.

بخش چهارم: شهود و ولايت در سکینه

سکینه و مقام شهود

سکینه، به دلیل آغاز از کمال ایمان و مقام احسان، مختص انبیا و اولیاست. در این مرتبه، سالک با رفع حجاب‌های انیت و دوئیت، به شهود حقیقت حق می‌رسد. این شهود، چونان گشوده شدن دریچه‌ای است که نور حقیقت را بر قلب سالک می‌تاباند و او را به دروازه ولايت رهنمون می‌سازد. این مقام، آغاز راه ولايت است و نه پایان آن، گویی سالک در این مرحله، تنها گام‌های نخست را در مسیر بی‌کران ولايت برمی‌دارد.

درنگ: شهود حقیقت حق، چونان مشعلی است که مسیر ولايت را روشن می‌سازد و سالک را از حجاب‌های انیت و دوئیت رها می‌کند.

ایمان روئیتی و خشیت

ایمان در مرتبه سکینه، ایمانی روئیتی است که با شهود قلبی حق همراه است. این ایمان، برخلاف یقین علمی، با چشم دل به حق می‌نگرد و سالک را به خشیت و فروتنی در برابر عظمت الهی سوق می‌دهد. قرآن کریم در آیه ۳۵ سوره فاطر می‌فرماید:

«إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»

: «از بندگان خدا تنها دانشمندان از او می‌ترسند.» این آیه، ارتباط میان علم و خشیت را روشن می‌کند و نشان می‌دهد که علم حقیقی، به فروتنی در برابر حق منجر می‌شود.

تفاوت عقل دنیوی و اخروی

سالک در مقام رویت، تفاوت میان عقل دنیوی و اخروی را درک می‌کند. اهل دنیا در امور دنیوی زیرک‌اند، اما در امور اخروی جاهل‌اند، درحالی‌که اهل آخرت، با ترک تعلقات دنیوی، به عقل حقیقی دست می‌یابند. این عقل، چونان نوری است که سالک را از تاریکی جهل دنیوی رها ساخته و به سوی حکمت اخروی هدایت می‌کند.

ملاطفت با خلق در مقام فتوت

سالک به دلیل شهود جهل دیگران نسبت به حقیقت، با خلق با ملاطفت رفتار می‌کند و از سخت‌گیری پرهیز می‌کند. این رفتار، چونان جویباری است که رحمت و محبت را به سوی دیگران جاری می‌سازد. سالک می‌داند که جهل دیگران مانع درک حقیقت است، لذا با شفقت و صبر با آن‌ها مواجه می‌شود.

بخش پنجم: اصلاح نفس و ترک نفسانیات

محاسبه نفس در سلوک

سالک با محاسبه دقیق نفس و رفع عیوب ریز و درشت، به صفا و پاکی می‌رسد. این محاسبه، چونان جست‌وجوی موشکافانه در تاریکی شب است که سالک با چشمی باز، نقص‌های خویش را می‌جوید تا آن‌ها را مرتفع سازد. این فرآیند، مستلزم توجه به جزئیات آفات نفسانی است که فراتر از ترک عیوب بزرگ است.

درنگ: محاسبه نفس، چونان صیقل دادن گوهری است که نور حق را در قلب سالک منعکس می‌کند و او را به سوی صفا و پاکی رهنمون می‌سازد.

ترک نفس و فنای نفسانی

اصلاح حقیقی سالک، در ترک نفس و رهایی از تعلقات نفسانی است، نه در انباشت فضائل ظاهری. این ترک، چونان خراب کردن بنای کهنه نفس است تا بنای نوین حق در قلب سالک بنا شود. کمال حقیقی، در نفی خودیت و نسبت دادن کمال به حق است، گویی سالک خود را در برابر عظمت الهی محو می‌بیند.

درنگ: ترک نفس، چونان کلیدی است که قفل‌های نفسانی را گشوده و سالک را به سوی فنای در حق هدایت می‌کند.

خطر انباشت اعمال بدون تحول

انباشت اعمال ظاهری بدون تحول باطنی، مانند جمع‌آوری سنگ به جای زر است. سلوک حقیقی، مستلزم مصرف اعمال در مسیر تحول درونی است، گویی سالک اعمال خود را چونان بذری در خاک قلب می‌کارد تا میوه معرفت و تقوا برویاند.

بخش ششم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

باب سکینه، مقامی متعالی در سلسله‌مراتب منازل السائرین است که سالک را به آرامش الهی و شهود حقیقت رهنمون می‌سازد. این مقام، که مختص انبیا و اولیاست، در سکینه سوم با سه مرتبه خشوع، فتوت، و شهود متجلی می‌شود. خشوع، سالک را به فروتنی در برابر عظمت حق سوق می‌دهد؛ فتوت، او را به محبت و ایثار در برابر خلق و حضور دائمی در برابر حق رهنمون می‌سازد؛ و شهود، دروازه ولايت است که با فنای در حق و رفع حجاب‌های انیت و دوئیت محقق می‌شود. آیات قرآن کریم، چون ۹۳ مائده، ۱۲۴ طه، ۱۶ حدید، و ۳۵ فاطر، بر ضرورت تقوا، ایمان روئیتی، و پرهیز از قساوت قلب تأکید دارند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده