متن درس
منازل السائرین: باب الطمأنینة، درس اول
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۸۳)
مقدمه
در مسیر سلوک عرفانی، مقام طمأنینة چونان قلهای رفیع و دستنیافتنی، سالک را به سوی آرامشی ابدی و اتصالی بیواسطه با حقیقت الهی فرا میخواند. این مقام، که میوهای است از درخت سکینة، در قلب اولیای کاملین شکوفا میشود و روح را از هرگونه اضطراب و تشویش رهایی میبخشد. درسگفتار حاضر، که از بیانات آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه چهارصد و هشتاد و سوم استخراج شده، به تبیین دقیق و عمیق این مقام والا پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیلهای عرفانی، راهنمای جامعی برای سالکان طریق معرفت ارائه میدهد.
بخش نخست: حقیقت سکینة و مراتب آن
ماهیت سکینة و انحصار آن در قلب نبی و ولی
سکینة، چونان نسیمی الهی، تنها در قلب نبی یا ولی نازل میشود و این نزول، نشانهای است از صفای باطن و رهایی از اضطرابها و ضعفهای نفسانی. این آرامش الهی، که در قلب اولیای خاص جلوهگر میشود، از ویژگیهای منحصربهفرد مقامات عالی عرفانی است. قلب نبی و ولی، چون آیینهای صیقلیافته، آماده پذیرش این فیض الهی است و به همین سبب، سکینة در غیر این قلوب راه نمییابد. این انحصار، ریشه در اتصال قلبی اولیا به مقام نبوی دارد، چنانکه قلبشان به قلب نبی عطف شده و از فیض او بهرهمند میگردد.
درنگ: سکینة تنها در قلب نبی یا ولی نازل میشود، زیرا این قلوب از اضطراب و ضعف نفسانی پاک شده و به مقام شهود و حضور الهی رسیدهاند.
سکینة ثالثة: حقیقت آرامش الهی
در میان انواع سکینة، سکینة ثالثة چون گوهری ناب، حقیقت آرامش الهی را در خود نهفته دارد. این سکینة، که در قلب نبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم و مؤمنین خاص نازل شده، فراتر از ظواهر مادی و مقامات محدثین است. این مقام، سالک را به شهودی کامل و آرامشی عمیق در برابر حق میرساند، جایی که قلب از هرگونه تشویش رها شده و در محضر الهی آرام میگیرد. برخلاف سکینة اول، که در تابوت تجلی یافت و ماهیتی عینی و خارجی داشت، و سکینة دوم، که در مقام محدثین با جاری شدن حکمت بر زبانشان متجلی شد، سکینة ثالثة حقیقت ناب آرامش است که در قلب اولیای خدا شکوفا میشود.
درنگ: سکینة ثالثة، حقیقت آرامش الهی است که در قلب نبی و اولیای خاص نازل شده و سالک را به شهود کامل و رهایی از اضطراب هدایت میکند.
سکینة وقار: شعاعی از سکینة ثالثة
سکینة وقار، که به عنوان مرتبه چهارم سکینة شناخته میشود، شعاعی است از سکینة ثالثة که در ظاهر سالک متجلی میگردد. این سکینة، در احترام و حرمت دیگران نسبت به سالک ظهور مییابد و نشانهای است از نورانیت قلب او. هنگامی که سالک به مقام سکینة میرسد، این نورانیت در رفتار و وقار او آشکار شده و دیگران را به احترام و تکریم او وا میدارد. این ظهور، عرضی و مسبب است و نه سبب، زیرا ریشه در کمال سکینة ثالثة دارد که قلب سالک را به آرامش ابدی متصل کرده است.
مراتب سکینة ثالثة
سکینة ثالثة خود دارای سه مرتبه است که از کمال ایمان آغاز میشود و به مقام احسان و ولایت میرسد. مرتبه نخست، با کمال ایمان شکل میگیرد که فراتر از علم و قول بوده و به شهود و حضور در محضر الهی منتهی میشود. در این مقام، سالک از حجابهای انیت (کمال نفسانی) و اثنینیت (دوگانگی) رها شده و به شهود حقیقت الحقیقة میرسد. این شهود، که اوج سلوک عرفانی است، قلب را از خودبینی و تعلقات نفسانی آزاد کرده و به فنای فیالله هدایت میکند.
درنگ: سکینة ثالثة از کمال ایمان آغاز شده و با رفع حجابهای انیت و اثنینیت، سالک را به شهود حقیقت الحقیقة و فنای فیالله میرساند.
بخش دوم: طمأنینة، کمال سکینة
تفاوت طمأنینة و سکینة
طمأنینة، چونان قلهای بر فراز سکینة، مقامی است که سکون آن با امن صحیح و دائمی همراه است. برخلاف سکینة، که ممکن است لحظهای و ناپایدار باشد، طمأنینة ثبات و آرامشی ابدی را به سالک عطا میکند. سکون در سکینة گاه با اضطراب و تغییر حال همراه است، اما در طمأنینة، این سکون به ثباتی بیتزلزل میرسد که از تغییرات زمانی و حالات نفسانی مصون است. این مقام، که مختص اولیای کاملین است، قلب را به آرامشی متصل میکند که هیچگاه از میان نمیرود.
درنگ: طمأنینة، کمال سکینة است که با امن صحیح و ثبات دائمی، سالک را از تغییرات زمانی و اضطرابهای نفسانی مصون میدارد.
آیه نفس مطمئنة: نقشه کامل سلوک
آیه شریفه ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي﴾ (سوره فجر، آیات ۲۷-۳۰) با : «ای نفس مطمئن، خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت بازگرد، پس در میان بندگانم درآی و به بهشتم داخل شو»، چونان نقشهای جامع، تمامی مراتب سلوک عرفانی را در خود جای داده است. این آیه، که در قرآن کریم بیهمتاست، از نفس مطمئنة آغاز کرده و سالک را به مراحل رجوع، راضیه، مرضیه، دخول در عباد و سرانجام دخول در جنت الهی هدایت میکند. این مراتب، چونان هفت خوان رستم، راه سالک را به سوی کمال الهی هموار میسازد.
درنگ: آیه نفس مطمئنة، با جامعیت بینظیر خود، تمامی مراتب سلوک از نفس مطمئنة تا دخول در جنت الهی را ترسیم میکند و در قرآن کریم بیهمتاست.
نفس مطمئنة: فراتر از اماره و ملهمه
نفس مطمئنة، نه اماره است که به شر میخواند، نه لوامه که سرزنشگر است، و نه ملهمه که الهامپذیر است، بلکه نفسی است که به اطمینان و امن کامل رسیده است. این نفس، که از تعلقات نفسانی رها شده، در مقام شهود و قرب الهی قرار میگیرد. هنگامی که حق تعالی خطاب میفرماید: ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ﴾، سالک را به رجوع به سوی پروردگار فرا میخواند، رجوعی که نشانه فنای فیالله و نفی خودبینی است. این نفس، که در مقام راضیه و مرضیه قرار گرفته، به خشنودی دوجانبه سالک و حق دست یافته و سرانجام در جمع بندگان خاص الهی و جنت وصال وارد میشود.
مراتب سلوک در آیه نفس مطمئنة
آیه نفس مطمئنة، هفت مرتبه سلوک را دربرمیگیرد: نخست، نفس مطمئنة که به آرامش کامل رسیده است؛ دوم، رجوع به سوی پروردگار که نشانه فنای فیالله است؛ سوم، مقام راضیه که سالک از حق راضی است؛ چهارم، مقام مرضیه که حق از سالک خشنود است؛ پنجم، دخول در عباد که ورود به جمع بندگان خاص الهی است؛ ششم، دخول در جنت که وصال به حق و شهود اوست؛ و سرانجام، اطمینان اکمل که کمال همه مقامات است. این مراتب، چونان پلههایی به سوی قله کمال، سالک را به حقیقت الحقیقة میرساند.
درنگ: آیه نفس مطمئنة، هفت مرتبه سلوک را از نفس مطمئنة تا دخول در جنت الهی ترسیم میکند که نقشهای کامل برای رسیدن به کمال عرفانی است.
بخش سوم: ولایت و فنای فیالله
مقام ولایت: شهود حقیقت الحقیقة
مقام ولایت، چونان دری بسوی بیکران حقیقت، سالک را به شهود حقیقت الحقیقة هدایت میکند. در این مقام، حجابهای انیت (کمال نفسانی) و اثنینیت (دوگانگی) برداشته شده و سالک از خودبینی و تعلقات نفسانی رها میشود. این شهود، که با فنای فیالله همراه است، قلب را به آرامشی ابدی متصل میکند. مثال موسی علیهالسلام، که با شنیدن ﴿الْقِ مَا فِي يَمِينِكَ﴾ عصا را عصا نمیبیند، نشانهای است از توحید فعلی که در آن، سالک جز حق چیزی نمیبیند. این مقام، بدایت ولایت است و نهایت آن، چنان عظیم است که حتی اولیای بزرگی چون سلمان و ابوذر در آغاز آن قرار دارند.
درنگ: مقام ولایت، با رفع حجابهای انیت و اثنینیت، سالک را به شهود حقیقت الحقیقة و فنای فیالله هدایت میکند که حتی اولیای بزرگ در بدایت آناند.
قمار عشق: پاکباختگی در راه حق
باب ولایت، چونان عرصه قماری عاشقانه است که سالک در آن، دنیا و آخرت را به یک تکبیر میبازد. این قمار دو سر دو، که تنها پاکباختگان جرأت آن را دارند، نشانه تسلیم محض و رهایی از همه تعلقات نفسانی است. پاکباخته، با عاریت الهی وارد این میدان شده و با خواندن کف حق تعالی، همه را به یک قاپ میبرد. این قمار، که از عشق الهی نشأت گرفته، نه تنها دنیا و آخرت را در خود حل میکند، بلکه سالک را به مقام فنای کامل میرساند. مثال اولیای خدا، مانند حضرت علی علیهالسلام که با گفتن «فزت و رب الکعبة» از نیشتر حق کوثر نوشیدند، نشانهای است از این پاکباختگی و شوق به بلا.
درنگ: باب ولایت، عرصه قمار عشق است که پاکباخته با تسلیم کامل و خواندن کف حق، دنیا و آخرت را به یک تکبیر میبازد و به فنای فیالله میرسد.
بخش چهارم: قرآن کریم و جامعیت آیه نفس مطمئنة
برتری قرآن کریم بر کتب آسمانی
قرآن کریم، چونان کتاب نهایی حق تعالی، تمامی کتب آسمانی پیشین را در خود جمع کرده و غایت هدایت انسانی است. سایر کتب آسمانی، چون زبور، تورات و انجیل، مقدماتی برای کمال انسان بودند، اما به دلیل تحریف، از غایت محروم شدند. قرآن کریم، با ایجاز و جامعیت بینظیر خود، حقیقت را در کمترین الفاظ بیان کرده و سورههایی چون کوثر و توحید، عظمت این معجزه الهی را به نمایش میگذارند. این برتری، در تفاوت آیات قرآن کریم با یکدیگر نیز آشکار است، چنانکه آیه نفس مطمئنة به دلیل جامعیت و بیهمتایی، مقامی ویژه دارد.
درنگ: قرآن کریم، بهعنوان کتاب نهایی حق، با ایجاز و جامعیت، غایت هدایت انسانی است و آیه نفس مطمئنة به دلیل بیهمتایی، نقشه کامل سلوک را ترسیم میکند.
لطافت آیه نفس مطمئنة
آیه ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ﴾ با استفاده از کاف تأنیث در «ربکِ» و خطاب «ایتها»، لطافتی بینظیر را به نمایش میگذارد. این تأنیث، نشانهای است از تساوی همه موجودات در برابر حق و نفی خودبینی سالک. حق تعالی، با این خطاب، نفس را به سوی خود فرا میخواند و سالک را از مذکر و مؤنث بودن رها میسازد. این لطافت، که در انتخاب دقیق الفاظ قرآن کریم ریشه دارد، آیه را به منبعی برای رفع وسوسه و ختومات خاص تبدیل کرده که تنها اهل ولایت، با قلبی پاک از تعلقات دنیوی، قادر به بهرهمندی از آناند.
درنگ: کاف تأنیث در «ربکِ» و خطاب «ایتها» در آیه نفس مطمئنة، نشانه لطافت الهی در نفی خودبینی و تساوی موجودات در برابر حق است.
بخش پنجم: یقین تام و معاینه
یقین تام: ریشه طمأنینة
طمأنینة، با امن صحیح و یقین تام تقویت میشود که فراتر از یقین علمی است. این یقین، که از مقام احسان و مشاهدة نشأت میگیرد، قلب را از هرگونه شک و تردید پاک کرده و به شهود مستقیم حق متصل میکند. برخلاف یقین علمی، که به برهان و علم نظری وابسته است، یقین طمأنینة در مقام معاینه قرار دارد که فراتر از مشاهده بوده و به قرب کامل الهی میرسد. این معاینه، نهایت مقام مشاهدة است که سالک را به شهود بیواسطه حق هدایت میکند.
درنگ: طمأنینة، با یقین تام و معاینه تقویت میشود که فراتر از یقین علمی بوده و سالک را به شهود بیواسطه حق میرساند.
تفاوت مشاهده و معاینه
مشاهده، چونان دیدن از دور است که سالک در آن، حق را از پس حجاب میبیند، اما معاینه، چونان دیدن از نزدیک است که حجابها بهکلی برداشته شده و سالک به قرب کامل میرسد. طمأنینة، در مقام معاینه قرار دارد و سکینة را به کمال میرساند. این تفاوت، در ثبات و پایداری طمأنینة آشکار است، چنانکه سالک در همه حالات، از جنگ تا کسب، در آرامش ابدی و اطمینان کامل به سر میبرد. مثال ابوذر، که در جنگ به سکینة میرسد اما در کسب ممکن است آن را از دست بدهد، ناپایداری سکینة را در برابر ثبات طمأنینة نشان میدهد.
درنگ: معاینه، فراتر از مشاهده، به قرب کامل و شهود بیواسطه حق اشاره دارد که طمأنینة را به کمال میرساند.
بخش ششم: نمونههای عملی طمأنینة
امام سجاد علیهالسلام: الگوی طمأنینة
امام سجاد علیهالسلام، چونان مشعلی فروزان در مسیر طمأنینة، با بخشش دائمی و عذرخواهی از مستمندان، ثبات خود در این مقام را به نمایش گذاشت. برخلاف سکینة، که ممکن است با تغییر حال از دست برود، طمأنینة در همه حالات پایدار است. این امام همام، در هر شرایطی، چه در سختی و چه در آسایش، آرامش و اطمینان خود را حفظ کرد و نشان داد که طمأنینة، مقام اولیای کاملین است که از تغییرات زمانی مصوناند.
درنگ: امام سجاد علیهالسلام، با بخشش دائمی و ثبات در خیر، الگوی طمأنینة است که در همه حالات از تغییرات مصون میماند.
تفاوت سکینة و طمأنینة در عمل
سکینة، چونان جرقهای است که در لحظهای خاص شعلهور میشود و ممکن است با تغییر حال خاموش گردد. سالکی که در جنگ به سکینة میرسد، ممکن است در کسب آن را از دست بدهد، اما طمأنینة، چونان آتشی پایدار، در همه حالات شعلهور است. مثال بخشش لحظهای در هیأتها، که با تغییر حال از بین میرود، ناپایداری سکینة را نشان میدهد، در حالی که طمأنینة، عمل خیر را به فعلی دائمی و بیتزلزل تبدیل میکند.
درنگ: سکینة، مقام فرصت و لحظه است، اما طمأنینة، مقام امن دائمی است که عمل خیر را در همه حالات پایدار میسازد.
جمعبندی
باب الطمأنینة در منازل السائرین، چونان دریچهای به سوی آرامش ابدی و اتصال بیواسطه با حق، سالک را به مقام اولیای کاملین هدایت میکند. سکینة ثالثة، حقیقت آرامش الهی است که در قلب نبی و ولی نازل شده و طمأنینة، میوه آن است که با یقین تام و معاینه، قلب را به ثبات و اطمینان کامل میرساند. آیه ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ﴾، با جامعیت بینظیر خود، نقشه کامل سلوک را ترسیم کرده و سالک را از نفس مطمئنة تا دخول در جنت الهی هدایت میکند. این مقامات، که با فنای فیالله و رفع حجابهای انیت و اثنینیت همراهاند، تنها در قلب اولیای خاص متجلی میشوند. مثالهایی چون امام سجاد علیهالسلام و حضرت علی علیهالسلام، که با شوق به بلا و پاکباختگی در قمار عشق، به این مقامات رسیدند، راه را برای سالکان روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی