در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 484

متن درس





منازل السائرین: مقام طمأنينة

منازل السائرین: مقام طمأنينة

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۸۴)

دیباچه

در سیر عرفانی سالکان طریق حق، مقام طمأنينة چون گوهری درخشان در میان منازل السائرین می‌درخشد. این مقام، به‌مثابه شکوفایی کامل سكينة، آرامشی دائمی و وجودی است که از عشق و انس با حق‌تعالی سرچشمه می‌گیرد. برخلاف سكينة که آرامشی گذرا و وابسته به هيبت و عظمت الهی است، طمأنينة چون جویباری زلال، قلب سالک را به ساحل اطمینان و ثبات می‌رساند.

بخش نخست: تبیین مقام طمأنينة و رابطه آن با سكينة

طمأنينة: کمال و شکوفایی سكينة

طمأنينة، به‌مثابه چکیده و عصاره مقام سكينة، مرتبه‌ای متعالی است که آرامش و اطمینان قلب سالک را به کمال می‌رساند. سكينة، آرامشی است که از یقین به حق و هيبت جلال الهی نشأت می‌گیرد و وقار، نمود بیرونی این اطمینان است. اما طمأنينة، گویی شکوفه‌ای است که بر شاخسار عالم سكينة می‌روید و آرامشی پایدار و وجودی را به ارمغان می‌آورد. این مقام، سالک را از تزلزل و اضطراب مصون داشته و او را به ساحتی می‌رساند که قلبش چون آیینه‌ای صاف، نور حق را بازتاب می‌دهد.

درنگ: طمأنينة، کمال سكينة است؛ آرامشی که نه‌تنها از یقین و هيبت، بلکه از عشق و انس با حق سرچشمه می‌گیرد و به ثبات و پایداری وجودی منتهی می‌شود.

تمایز سكون سكينة و طمأنينة

سكون در مقام سكينة، حالتی دفعي و گذراست که با خوف و رجاء همراه است. این سكون، گاه در قلب سالک حضور می‌یابد و گاه به سبب غلبه هيبت و عظمت الهی، از او دور می‌شود. اما سكون طمأنينة، وصفی دائمی است که تزلزل و اضطراب را از وجود سالک محو می‌سازد. سكينة چون نسیمی است که گاه می‌وزد و گاه خاموش می‌شود، اما طمأنينة چون خورشیدی است که پیوسته بر آسمان قلب سالک می‌درخشد و او را از هرگونه ناآرامی مصون می‌دارد.

مراتب طمأنينة

طمأنينة، دارای سه مرتبه است که هر یک، گامی در سیر تعالی سالک به سوی قرب الهی است. مرتبه نخست، طمأنينة قلب است که با ذکر الهی پیوندی ناگسستنی دارد. این مرتبه، قلب سالک را به آرامشی ژرف فرو می‌برد و او را از اضطراب‌های ظاهری و باطنی رهایی می‌بخشد. مراتب بعدی، که در ادامه تبیین خواهد شد، سالک را به مقامات انس و حكم رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: طمأنينة قلب و پیوند آن با ذکر الهی

نقش ذکر الهی در طمأنينة قلب

قلب سالک، در پرتو ذکر الهی، به طمأنينة دست می‌یابد. چنان‌که در قرآن کریم آمده است: «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (سوره رعد، آیه ۲۸؛ : آگاه باشید که تنها با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد). این ذکر، چون چشمه‌ای زلال، قلب را از زنگار اضطراب می‌شوید و آن را به ساحتی از اطمینان و آرامش می‌رساند. ذکر الهی، کلید ورود به مقام طمأنينة است و سالک را از تزلزل‌های نفسانی به سوی ثبات وجودی هدایت می‌کند.

درنگ: ذکر الهی، چون نوری الهی، قلب سالک را به طمأنينة می‌رساند و او را از اضطراب و تزلزل رهایی می‌بخشد.

تحول از خوف به انس

در مقام سكينة، اطمینان سالک از خوف و خشیت ناشی از عظمت حق سرچشمه می‌گیرد. او حق را عظیم می‌بیند و از این عظمت، آرامش می‌یابد. اما در طمأنينة، این خوف به رجاء و محبت تبدیل می‌شود. سالک، نه از ترس، بلکه از عشق و انس به حق اطاعت می‌کند. این تحول، گویی گذر از سایه جلال به نور جمال الهی است که قلب سالک را به ساحتی از محبت و انس رهنمون می‌سازد.

اطاعت از محبت در برابر عظمت

اطاعت در طمأنينة، برخاسته از محبت و انس است، نه از هيبت و عظمت. این اطاعت، چون عشق کودکی به والدین، خالص و بی‌ریاست و بدون هرگونه اجبار و اکراه صورت می‌گیرد. در مقابل، اطاعتی که از عظمت و هيبت نشأت می‌گیرد، ممکن است با اکراه و اجبار همراه باشد. طمأنينة، سالک را به ساحتی می‌رساند که اطاعتش از حق، نه از ترس، بلکه از سر عشق و شوق است.

بخش سوم: طمأنينة انسی و مقام حكم

رسیدن به مقام حكم

سالک در مرتبه طمأنينة انسی، به مقام حكم دست می‌یابد. در این مقام، مشکلات، سختی‌ها، و بلایا با یقین و پذیرش الهی تحمل می‌شوند. سالک، با باور به این‌که همه امور از جانب حق است، از اضطراب و تزلزل رهایی می‌یابد. این مقام، چون قله‌ای است که سالک از فراز آن، همه سختی‌ها را با حلاوت و لذت می‌پذیرد و قضا و قدر الهی را با جان و دل می‌ستاید.

درنگ: مقام حكم، اوج طمأنينة است که سالک را به پذیرش کامل قضا و قدر الهی می‌رساند و او را از هرگونه اضطراب و مقاومت در برابر سختی‌ها رها می‌کند.

پذیرش سختی‌ها با حلاوت

سالک در مقام حكم، سختی‌ها و بلایا را با لذت و حلاوت می‌پذیرد، زیرا آنها را از جانب حق می‌بیند. این پذیرش، برخاسته از یقین به عدل الهی و محبت به اوست. او چون عاشقی که زهر را به حلاوت می‌نوشد، سختی‌ها را با شوق تحمل می‌کند و در برابر قضا و قدر الهی، سر تسلیم فرو می‌آورد.

مقام رضا

طمأنينة، سالک را به مقام رضا می‌رساند، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» (سوره توبه، آیه ۷۲؛ : خدا از آنها خشنود است و آنها [نيز] از او خشنودند). در این مقام، سالک با دیدن حق، از هرگونه اضطراب و مشکل رها می‌شود و به هماهنگی کامل با اراده الهی می‌رسد. رضا، چون گوهری است که در قلب سالک می‌درخشد و او را به ساحتی از آرامش ابدی هدایت می‌کند.

بخش چهارم: تمایز سكينة و طمأنينة در قرآن کریم

سكينة و نزول الهی

سكينة در قرآن کریم با لفظ «إنزال» توصیف شده، که نشان‌دهنده موقتی بودن آن است. به‌عنوان مثال، در داستان غار آمده است: «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ» (سوره توبه، آیه ۹؛ : پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد). همچنین در فتح مکه، خداوند می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ» (سوره فتح، آیه ۴؛ : اوست که آرامش را در دل‌هاى مؤمنان نازل کرد). این نزول، در لحظات خوف و هيبت رخ می‌دهد و آرامشی لحظه‌ای به قلب مؤمنان می‌بخشد.

تفاوت‌های بنیادین سكينة و طمأنينة

تفاوت میان سكينة و طمأنينة در دو جنبه اساسی است: نخست، سكينة صولتی است که از هيبت و عظمت حق ناشی می‌شود و گاه خاموش می‌گردد، اما طمأنينة، سكونی امن و دائمی است که از محبت و انس با حق سرچشمه می‌گیرد. دوم، سكينة در قرآن کریم با لفظ «إنزال» توصیف شده که بر موقتی بودن آن دلالت دارد، درحالی‌که طمأنينة، وصفی پایدار و غیرقابل زوال است.

درنگ: سكينة، آرامشی لحظه‌ای و وابسته به هيبت است، اما طمأنينة، سكونی دائمی و برخاسته از عشق و انس با حق است که قلب سالک را به آرامش ابدی می‌رساند.

بخش پنجم: عشق و انس در طمأنينة

عشق: نیروی محرکه طمأنينة

طمأنينة، برخلاف سكينة که دفعي و وابسته به هيبت است، سكونی دائمی است که از عشق و محبت به حق نشأت می‌گیرد. عشق، چون آتشی است که در قلب سالک زبانه می‌کشد و او را از هرگونه اضطراب و تزلزل رهایی می‌بخشد. این عشق، غیرقابل‌کنترل است و قلب، خانه، و جامعه را به سوی هماهنگی و فعالیت خودجوش هدایت می‌کند.

تأثیر اجتماعی عشق و طمأنينة

جامعه‌ای که با عشق و طمأنينة اداره شود، چون باغی است که هر شاخه‌اش از شوق حیات می‌رقصد. در چنین جامعه‌ای، نیازی به اجبار و زور نیست، زیرا عشق، مردمان را به سوی هماهنگی و آزادی سوق می‌دهد. این در مقابل جوامعی است که با هيبت و اقتدار اداره می‌شوند و از کارایی و هماهنگی محروم‌اند.

ولایت و حب

ولايت، مبتنی بر عشق و محبت است، نه هيبت و اقتدار. انبیا و اولیا، چون ستارگانی در آسمان هدایت، با حب و انس بر قلوب حاکم می‌شوند. این ولايت، در مقابل سلطه طاغوتی است که با زور و هيبت برقرار می‌گردد و زودگذر است.

درنگ: ولايت حبی، که بر پایه عشق و محبت استوار است، پایدار و اثرگذار است، درحالی‌که سلطه مبتنی بر هيبت، زودگذر و ناپایدار است.

بخش ششم: پایداری طمأنينة در برابر ناپایداری سكينة

پایداری حب در برابر هيبت

هيبت، به‌مثابه شعله‌ای است که گاه فروزان و گاه خاموش می‌شود، اما حب، چون جویباری است که پیوسته جاری است. در مقام طمأنينة، حب و عشق به حق، پایدار و اثرگذار است، حتی در سخت‌ترین شرایط مانند شهادت. این پایداری، طمأنينة را از سكينة متمایز می‌سازد.

دومین فرق سكينة و طمأنينة

فرق دوم میان سكينة و طمأنينة در وصفی بودن آنهاست. سكينة، گاه وصف است و گاه حالتی گذراست، اما طمأنينة، وصفی دائمی است که از صاحبش جدا نمی‌شود. این ثبات، ریشه در حب و عشق دارد که چون گوهری در قلب سالک می‌درخشد و او را از هرگونه زوال مصون می‌دارد.

پایداری ولايت حبی

ولايت مبتنی بر حب، چون درختی ریشه‌دار، پایدار است و دولت حق را تشکیل می‌دهد. در مقابل، سلطه باطل، چون گردبادی است که زودگذر است و اثری ماندگار ندارد. این تمایز، با مقایسه ولايت اولیا، مانند حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، با سلطه ظالمان، مانند فرعون، آشکار می‌شود.

درنگ: ولايت حبی، دولت حقی است که پایدار و اثرگذار است، درحالی‌که سلطه باطل، جولة زودگذری است که با خاموشی هيبت محو می‌شود.

جمع‌بندی

مقام طمأنينة، چون قله‌ای در سیر عرفانی سالکان، آرامشی دائمی و وجودی را به ارمغان می‌آورد که از عشق و انس با حق سرچشمه می‌گیرد. برخلاف سكينة که آرامشی لحظه‌ای و وابسته به هيبت الهی است، طمأنينة قلب سالک را به ساحتی از ثبات و اطمینان رهنمون می‌سازد. آیات قرآن کریم، مانند آیه ۲۸ سوره رعد و آیات ۴ و ۹ سوره‌های فتح و توبه، بر نقش ذکر و نزول الهی در تحقق این مقامات تأکید دارند. طمأنينة، سالک را به مقام رضا و پذیرش قضا و قدر الهی می‌رساند و در سطح اجتماعی، جوامع را به سوی هماهنگی و آزادی هدایت می‌کند. این مقام، نه‌تنها سالک را از اضطراب و تزلزل رها می‌سازد، بلکه با تکیه بر عشق و حب، ولايتی پایدار و اثرگذار را در قلب‌ها برقرار می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده