متن درس
منازل السائرین: مقام همت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۸۷)
مقدمه
در سیر و سلوک عرفانی، مقام همت به مثابه دروازهای است که سالک را از وادیهای مشقت و کوشش به سوی احوال عاشقانه و شهودی رهنمون میشود. این مقام، که در بیان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره بهعنوان آخرین مرتبه اودیه معرفی شده، تجلی استجماع قوای وجودی و رهایی از تفرقههای نفسانی است. همت، چونان مشعلی فروزان، مسیر سالک را روشن میسازد تا با تمرکز و ارادهای استوار، از پراکندگیهای مادی و نفسانی به سوی وحدت و قرب الهی گام بردارد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار جلسه ۴۸۷ و تحلیلهای تفصیلی، به تبیین جایگاه همت در سلوک عرفانی، ویژگیها و مراتب آن، و نیز نقش آن در تحول باطنی سالک میپردازد.
بخش نخست: سیر سلوک تا رسیدن به مقام همت
آغاز سلوک: از یقظه تا اودیه
سلوک عرفانی با یقظه، یعنی بیداری سالک از خواب غفلت و جدایی از عامه مردم، آغاز میشود. این بیداری، که با محاسبه نفس و خودآگاهی همراه است، سالک را از حالت عام به سوی مقامات معنوی هدایت میکند. در این مسیر، سالک به منازل و ابواب گوناگون وارد شده و سپس در وادیهای اودیه قرار میگیرد. اودیه، چونان گردنههای صعبالعبور، مشحون از پیچ و خمهایی است که سالک را به زورآزمایی با نفس خویش فرا میخواند. این مرحله، عرصه آزمایش و تمرین است که قلب سالک را از حالت مقلوب به سوی انقلاب و تحول سوق میدهد.
قرآن کریم در آیه ۱۷ سوره نجم میفرماید: «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى» (: دیدگانش منحرف نشد و طغیان نکرد). این آیه، که به تمرکز و استواری بصر و اراده پیامبر اکرم (ص) اشاره دارد، نمادی از همت والای عرفانی است که سالک را از پراکندگی به سوی وحدت وجودی رهنمون میسازد.
تحول قلب در اودیه
در وادیهای اودیه، سالک با تمرین و مجاهده، قلب مقلوب خویش را منقلب میسازد تا به ظرفی برای دلبری و پذیرش حب الهی تبدیل شود. قلب مقلوب، چونان آیینهای غبارگرفته، تحت تأثیر تفرقههای نفسانی است که از تعلقات مادی و پراکندگیهای روزمره نشأت میگیرد. انقلاب قلب، فرآیندی است که سالک را از این پراکندگی رها کرده و به سوی وحدت وجودی هدایت میکند. این تحول، چونان کیمیاگری معنوی، قلب را به ظرفی برای حب و شوق الهی مبدل میسازد.
مشقت اودیه و آمادگی برای حب
وادیهای اودیه، مرحلهای از مشقت و سختی است که سالک را از طریق کسب علم، حکمت، فراست، بصیرت و تعظیم آماده میسازد تا به مقام همت و سپس حب الهی نائل آید. این مشقات، چونان آتش کورهای است که ناخالصیهای نفس را میزداید و قلب را برای پذیرش عشق الهی صیقل میدهد. تا زمانی که سالک به ظرف دلبری نرسد، در وادیهای مشقت و سختی باقی میماند. این مرحله، با الهام، سکینه و طمأنینه همراه است که سالک را به سوی مقام همت هدایت میکند.
بخش دوم: تفاوت اودیه و احوال
گذار از کوشش به احوال
تفاوت میان اودیه و احوال، در ماهیت این دو مرحله نهفته است. اودیه، مرحله کوشش، حضور و تحمل است که با مقام همت به پایان میرسد. پس از آن، سالک وارد احوال میشود که مقامات حب، محب و محبوب است و با شوق، ذوق و عشق همراه میگردد. این گذار، چونان عبور از گردنههای سخت به سوی دشتی فراخ و پرنور است که سالک را از تلاشهای نفسانی به حالات عاشقانه و شهودی رهنمون میسازد. همت، به مثابه پلی است که این دو مرحله را به هم متصل میکند.
اخلاص و خلاص در همت
تحقق همت کامل، مستلزم اخلاص (خلوص نیت) و خلاص (رهایی از تعلقات) است. سالک با اخلاص، از نیتهای غیرالهی پاک شده و با خلاص، از بند تعلقات مادی و نفسانی رها میشود. این دو رکن، چونان دو بال، سالک را به سوی آسمان همت والا پرواز میدهند. بدون اخلاص و خلاص، همت سالک ناقص باقی میماند و او در دام تفرقههای نفسانی گرفتار میشود.
بخش سوم: همت و استجماع قوا
همت و تبدیل همّ نفسانی به همّ الهی
همت، به معنای تبدیل همّ نفسانی به همّ الهی است که با استجماع قوای وجودی و رسیدن به جمعیت محقق میشود. این مقام، مشابه ابراهیم خلیل (ع) است که در آیه ۱۲۴ سوره بقره: «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً» (: ابراهیم خود به تنهایی امتی بود) بهعنوان امت واحده معرفی شده است. استجماع، چونان جمعآوری پراکندگیهای یک رودخانه در یک مسیر واحد، قوای پراکنده سالک را متمرکز کرده و او را به سوی حق هدایت میکند.
تفرقه و هدررفت قوا
انسان به دلیل تفرقه در قوای وجودی، بخش عمده توان خود را هدر میدهد. این تفرقه، از پراکندگی در اعمال روزمره مانند خوردن بیش از حد، انباشت اموال و دیگر فعالیتهای غیرضروری نشأت میگیرد. به عنوان مثال، حدیث «مَنْ أَكَلَ فِي الْيَوْمِ مَرَّةً لَمْ يَكُنْ جَائِعًا» (کسی که در روز یک وعده غذا بخورد، گرسنه نمیشود) نشان میدهد که مصرف یک وعده غذا برای رفع نیاز کافی است و زیادهروی، به پراکندگی و دوری از عبادت منجر میشود.
ایثار و پرهیز از زیادهروی
ایثار، به معنای پرهیز از مصرف غیرضروری و اختصاص نعمات به دیگران است. چنانکه امیرالمؤمنین (ع) با کاشت نخل و عدم مصرف آن، از تفرقه پرهیز میکردند. این عمل، نه صرفاً ایثار، بلکه دوری از زیادهروی برای حفظ جمعیت و تمرکز قواست. این رفتار، چونان چشمهای زلال، صفا و خلوص را در زندگی سالک جاری میسازد.
بخش چهارم: شجاعت و سادگی در همت
شجاعت در کلام اولیا
شجاعت واقعی در همت، در کلام امیرالمؤمنین (ع) متجلی است که فرمودند: «مَنْ كَانَ هَمَّتُهُ مَا يَدْخُلُ فِي بَطْنِهِ كَانَ قِيمَتُهُ مَا يَخْرُجُ مِنْ بَطْنِهِ» (کسی که همتش آن باشد که به شکمش وارد میشود، ارزشش به آن است که از شکمش خارج میشود). این کلام، چونان تیغی برّان، ارزش تعلقات مادی را در برابر همت والا بیاعتبار میسازد و سالک را به سوی ربوبیت هدایت میکند.
سادگی زندگی اولیا
اولیا و علمای سلف، با سادگی در پوشش و زندگی، از تفرقه پرهیز میکردند. نمونه آن، عالمی است که با یک عبا و نعل ساده، از زیادهروی دوری کرده و قوای خود را متمرکز میساخت. این سادگی، چونان آیینهای صاف، صفا و خلوص باطنی را بازتاب میدهد و سالک را از تفرقههای مادی رها میسازد.
تفرقه در مال و متعلقات
زیادهروی در مال و متعلقات، مانند داشتن خانههای اضافی، تفرقه میآورد. حدیث «بَيْتٌ لَكَ وَبَيْتٌ لِعِيَالِكَ وَبَيْتٌ لِضَيْفِكَ وَالرَّابِعُ لِلشَّيْطَانِ» (خانهای برای تو، خانهای برای عیالت، خانهای برای میهمانت، و چهارمین برای شیطان است) نشان میدهد که خانه چهارم، متعلق به شیطان است و تفرقه را تقویت میکند. این نکته، چونان هشداری است که سالک را از تجملات به سوی کفاف رهنمون میسازد.
بخش پنجم: عبادات و کاهش تفرقه
شبزندهداری و همت
قرآن کریم در آیه ۲ سوره مزمل میفرماید: «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» (: شب را، جز اندکی، به پا خیز). این آیه، بر ضرورت شبزندهداری و کاهش خواب تأکید دارد که تفرقه را کاهش داده و همت را تقویت میکند. شب، چونان فرصتی طلایی برای ایستادگی و عبادت، سالک را از پراکندگیهای روزمره رها میسازد.
صوم و کاهش تفرقه
صوم مستحبی، به دلیل کاهش نیازهای مادی، تفرقه را کاهش داده و همت را تقویت میکند. در فقه، روزهای حرام و مکروه صوم محدودند و مابقی مستحب است، که نشاندهنده اهمیت کفاف در سلوک است. صوم، چونان سپری در برابر تعلقات مادی، سالک را به سوی جمعیت و تمرکز هدایت میکند.
نماز و حفظ جمعیت
جمعیت و همت، مانند وضویی است که با تفرقه باطل نمیشود. سالک با حفظ تمرکز و دوری از پراکندگی، میتواند همت والا را حفظ کند. غفلت از عبادات، مانند قضای نماز به دلیل گرفتاریهای دنیوی، نتیجه تفرقه است که مانع تحقق همت میشود. این نکته، چونان هشداری است که سالک را به حفظ حالت معنوی و تمرکز در عبادات فرا میخواند.
بخش ششم: اولیا و الگوی همت
زندگی ساده اولیا
اولیا، مانند امیرالمؤمنین (ع)، با سادگی و دوری از زیادهروی، از تفرقه پرهیز میکردند و همت والای خود را حفظ میکردند. مصرف نان خشک توسط ایشان، نه از روی ریاضت، بلکه برای حفظ صفا و دوری از تفرقه بود. این انتخاب، چونان چشمهای زلال، قوت و همت ایشان را تقویت میکرد.
حضرت زهرا (س) و سادگی
حضرت زهرا (س)، با سادگی و استفاده از حداقل امکانات، الگویی برای دوری از تفرقه و تحقق همت والا ارائه کردند. ایشان، با استفاده از یک پوست برای خواب و اصطبل، نشان دادند که کفاف و عفاف، مسیر سالک را به سوی همت هموار میسازد.
سلمان و سادگی
جناب سلمان، با سادگی و حداقل متعلقات، الگویی برای دوری از تفرقه و تحقق همت ارائه کرد. عصا و آفتابه او، چونان نشانههایی از کفاف، از پراکندگیهای مادی و نفسانی جلوگیری میکردند.
بخش هفتم: علما و تأثیر همت
شخصیت علما و دوری از دنیا
شخصیت عالم، به حقیقت و همت او وابسته است، نه به مادیات. عالمی که به دنیا فخر کند، از حقیقت تهی شده و از عامه مردم فروتر است. علمای سلف، با سادگی و دوری از دنیا، اقتدار معنوی داشتند و با کلام و رفتارشان، تأثیر عمیقی بر مردم میگذاشتند.
زندگی ساده شیخ انصاری
شیخ انصاری، با زندگی ساده در خانهای استیجاری و پرهیز از تجملات، همت و صفا را حفظ کرده و از تفرقه دوری میجست. داستان زن تاجر هندی و همسر شیخ، نشاندهنده سادگی و خلوص ایشان است که حتی در برابر تجملات، شرم حضور داشتند.
داستان شیخ انصاری و آشتیانی
داستان شیخ انصاری و آشتیانی نشان میدهد که علما با دوری از تعلقات مادی، حتی در شرایط نیاز، همت و صفا را حفظ میکردند. شیخ انصاری، با امانتداری در اموال فقرا، نشان داد که همت والا، از تعلقات مادی بینیاز است.
تأثیر علما بر ایمان مردم
علمای سلف، با همت و صفا، ایمان و استقامت مردم را تقویت کردند که تا امروز تأثیر آن باقی است. این تأثیر، چونان نهالی است که در دل مردم ریشه دوانده و ایمان آنها را در برابر سختیها استوار ساخته است.
بخش هشتم: راهکارهای تحقق همت
خلوت با نفس
همت، مستلزم خلوت با نفس و دوری از تفرقههای مادی و اجتماعی است. سالک با خلوت، قوای خود را جمع کرده و به سوی حق هدایت میشود. این خلوت، چونان پناهگاهی است که سالک را از طوفانهای پراکندگی در امان میدارد.
عفاف و کفاف
عفاف (پاکی در اعمال) و کفاف (اکتفا به حداقل نیاز) دو اصل اساسی در تحقق همت هستند که سالک را از تفرقه و زیادهروی مصون میدارند. این دو اصل، چونان دو ستون استوار، بنای همت والا را برپا میدارند.
دوری از آیندهنگری غیرضروری
نگرانی از آینده و نقشهکشی برای آن، تفرقه ایجاد میکند. سالک با توکل و تمرکز بر حال، از این تفرقه رها شده و همت خود را تقویت میکند. این توکل، چونان سپری است که سالک را از اضطراب آینده مصون میدارد.
رهایی از تعلقات خانوادگی
سالک برای تحقق همت، باید از تعلقات خانوادگی و زیادهخواهیهای آنها فاصله بگیرد تا از تفرقه رها شود. این فاصلهگیری، نه ترک مسئولیت، بلکه پرهیز از غرق شدن در خواستههای غیرضروری است.
نتیجهگیری
مقام همت، بهعنوان دروازهای از اودیه به احوال، سالک را از کوششهای نفسانی به سوی حالات عاشقانه و شهودی رهنمون میسازد. این مقام، با استجماع قوای وجودی و رهایی از تفرقههای نفسانی، قلب سالک را به ظرفی برای حب الهی تبدیل میکند. آیات قرآن کریم، مانند «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى» و «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا»، و احادیث اولیا، بر ضرورت تمرکز، عفاف و کفاف در تحقق همت تأکید دارند. علما و اولیای سلف، با سادگی و دوری از مادیات، الگویی برای همت والا ارائه کردهاند که نهتنها خود را به قرب الهی رساندند، بلکه ایمان و استقامت مردم را نیز تقویت نمودند. این نوشتار، با تبیین دقیق و جامع مقام همت، بر اهمیت رهایی از تفرقه و تمرکز بر مسیر الهی تأکید میکند.