متن درس
منازل السائرین: باب محبت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۹۷)
دیباچه
باب محبت، بهسان دروازهای عظیم در مسیر سلوک عرفانی، منزلگاهی است که سالک را از خودبینی به خدابینی رهنمون میسازد. این مقام، که چونان مشعلی فروزان، مسیر منازل السائرین را روشن میکند، سالک را از تعلقات نفسانی رها کرده و به سوی فنا و محو در ذات الهی هدایت مینماید. محبت، در این منظومه عرفانی، نهتنها حالتی عاطفی، بلکه جریانی وجودی است که قلب و روح سالک را به سوی اطاعت خالص و تجلی صفات حق سوق میدهد.
بخش نخست: فاقه و رشد محبت در سلوک
فاقه: نیاز ذاتی به حق
فاقه، بهسان ریشهای عمیق در وجود ممکنالوجود، نیاز ذاتی سالک به حق تعالی را در وجود، صفات و افعال او نمایان میسازد. این نیاز، که چونان جریانی پایانناپذیر در حقیقت سالک جاری است، او را به افتقار و اضطرار به سوی ذات اقدس الهی سوق میدهد. در کلام آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، فاقه بهعنوان «الحاجة اللازمة للامکان» تعریف شده که بدایت فقر است و نهایت آن به عدم میرسد. این فقر وجودی، سالک را دعوت میکند تا در وجود، صفات و افعال خود به حق تعالی وابسته شود و هیچ چیز را جز از او نبیند.
محبت، در این مقام، با اجابت فاقه رشد مییابد. اجابت فاقه، بهسان گلی که در بهار شکوفه میزند، قلب سالک را از ناخالصیهای نفسانی پاک کرده و او را به سوی فنای در حق هدایت میکند. این فرآیند، که با اطاعت خالص همراه است، سالک را از خودبینی به خدابینی میرساند و محبت او را به محبوب روزبهروز افزون میسازد.
درنگ: فاقه، نیاز ذاتی ممکنالوجود به حق است که با اجابت آن، محبت در قلب سالک رشد مییابد و او را به سوی فنای در وجود، صفات و افعال حق سوق میدهد. |
محبت و اطاعت: پیوندی ناگسستنی
محبت، چونان آتشی سوزان، موتور محرک اطاعت خالص از حق است. در این مقام، سالک با حرارت ایمانی که از محبت برمیخیزد، به اطاعتی کامل و بیچونوچرا دست مییابد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که معصیت، نتیجه ضعف محبت و سردی مزاج ایمانی است. هنگامی که قلب سالک از حرارت محبت لبریز میشود، دیگر جایی برای معصیت باقی نمیماند، زیرا او جز حق چیزی نمیبیند و جز اطاعت از او چیزی نمیجوید.
این اطاعت، که چونان قلادهای بر گردن کبوتر سلوک است، سالک را در مسیر حقجویی و حقطلبی نگه میدارد. مثال حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، که بهعنوان مظهر غیرت و محبت الهی معرفی شده، نشاندهنده این حقیقت است که محبت حقیقی، سالک را از هرگونه تعلق به غیر حق بازمیدارد و او را به اطاعتی خالص و بیریا رهنمون میسازد.
آیه قرآنی محبت
آیه شریفه قرآن کریم، ﴾إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴿ (آل عمران: ۳۱)، به «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد»، بر پیوند ناگسستنی محبت و اطاعت تأکید دارد. این آیه، مبنای قرآنی مقام محبت را تأیید میکند و نشان میدهد که محبت حقیقی، سالک را به متابعت از رسول خدا و اولیای الهی سوق میدهد.
درنگ: محبت، با ایجاد حرارت ایمانی، سالک را به اطاعت خالص از حق سوق میدهد، و آیه ﴾إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴿ این پیوند را تأیید میکند. |
جمعبندی
فاقه، بهسان ریشهای عمیق، سالک را به اضطرار و افتقار به حق دعوت میکند و محبت، با اجابت این فاقه، در قلب او رشد مییابد. این محبت، با ایجاد حرارت ایمانی، سالک را به اطاعت خالص هدایت کرده و از معصیت و سردی مزاج ایمانی بازمیدارد. آیه شریفه قرآن کریم، این فرآیند را بهعنوان مسیری برای قرب به حق تأیید میکند.
بخش دوم: محبت و رهایی از ناخالصیهای نفسانی
رهایی از وسواس در مقام محبت
وسواس، که چونان سایهای تاریک بر قلب سالک سایه میافکند، نتیجه ضعف نفس و سردی ایمان است. هنگامی که سالک به ظرف محبت میرسد، حرارت این محبت، چونان کورهای سوزان، ناخالصیهای نفسانی را ذوب میکند و وسواس را از دل او برمیچیند. این حرارت، که از انس با حق برمیخیزد، قلب سالک را از تردید و تزلزل رها کرده و او را برای خدمت و اطاعت آماده میسازد.
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که وسواس، نشانهای از ضعف نفس است و محبت، با ایجاد نشاط و حیات معنوی، این ضعف را برطرف میکند. سالک در این مقام، چونان گلی که در بهار شکوفه میزند، از رخوت و سستی رها شده و به سوی اطاعت و خدمت به حق سوق مییابد.
محبت و پذیرش مصائب
محبت، با ایجاد حرارت و نشاط معنوی، ادراک سالک از مصائب را دگرگون میسازد. در این مقام، سالک به جای گله و شکایت از سختیها، آنها را بهسان دارویی تلخ اما شفابخش میپذیرد. این پذیرش، که چونان استقبالی از توفیقات اجباری است، قلب سالک را از غم و اندوه رها کرده و او را به سوی رهایی وجودی هدایت میکند.
مصائب، در این نگاه، چونان کورهای هستند که ناخالصیهای نفس را میسوزانند و سالک را به تزکیه و قرب به حق نزدیکتر میکنند. این تحول، نشانهای از محبت حقیقی است که سالک را از خودبینی به سوی خدابینی میبرد.
درنگ: محبت، با ایجاد حرارت معنوی، وسواس و ادراک مصائب را از قلب سالک زدوده و او را به سوی اطاعت و پذیرش توفیقات الهی هدایت میکند. |
جمعبندی
محبت، با ایجاد حرارت ایمانی، وسواس و ناخالصیهای نفسانی را از قلب سالک میزداید و او را از گله و شکایت از مصائب رها میسازد. این مقام، سالک را به سوی نشاط معنوی و پذیرش توفیقات الهی هدایت کرده و قلب او را برای دریافت تجلیات حق آماده میکند.
بخش سوم: محبت و تثبت در شريعت
تثبت در شريعت: نشانه محبت
محبت، سالک را به تثبت در شريعت رهنمون میسازد، بهگونهای که او شريعت را آنگونه که بر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نازل شده میپذیرد. این تثبت، که چونان ستونی استوار در مسیر سلوک است، با مصاحبت اولیای الهی و پرهیز از افراط، تفریط، اهمال یا تعجیل همراه است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که سالک عارف، با پذیرش شريعت بهعنوان راهنمای سلوک، از عوامزدگی و بیباكی دور میماند و به اطاعتی خالص دست مییابد.
این تثبت، نشانهای از ادراک فاقه ذاتی است که سالک را به سوی اطاعت کامل از حق سوق میدهد. او در این مقام، چونان کبوتری که قلادهای از اطاعت بر گردن دارد، در مسیر حقجویی و حقطلبی حرکت میکند و از هرگونه انحراف مصون میماند.
محبت و پرهیز از ریا
محبت، سالک را از ریا و خودبینی در طاعت رها میکند. طاعتی که با غرور و خودنمایی همراه باشد، چونان گناهی بزرگتر از معصیت، نفس را تقویت میکند و سالک را از مسیر حق دور میسازد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره میفرمایند که سالک باید ابتدا معصیت خود را زیر پا گذارد و سپس طاعتش را، زیرا طاعت بدون اخلاص، خود به معصیتی عظیم تبدیل میشود.
این اخلاص، که چونان آیینهای صاف قلب سالک را از ناخالصیها پاک میکند، او را به سوی اطاعتی خالص برای قربت به حق هدایت مینماید. سالک در این مقام، نهتنها از معصیت، بلکه از طاعتی که به غرور منجر شود نیز فاصله میگیرد.
درنگ: محبت، سالک را به تثبت در شريعت و پرهیز از ریا در طاعت هدایت میکند، بهگونهای که او با اخلاص کامل، از معصیت و غرور فاصله میگیرد. |
جمعبندی
محبت، سالک را به تثبت در شريعت و اطاعت خالص از حق سوق میدهد. این مقام، با پرهیز از ریا و خودنمایی در طاعت، قلب سالک را از ناخالصیها پاک کرده و او را به سوی قربت به حق هدایت میکند.
بخش چهارم: محبت و فنای نفس
فنای نفس در افعال، صفات و ذات
محبت، سالک را به سوی فنای نفس در افعال، صفات و ذات هدایت میکند. در این مقام، سالک چونان رودی که در اقیانوس فرو میرود، افعال خود را در فعل حق، صفات خود را در صفات حق، و ذات خود را در ذات حق محو میبیند. این فناء، که چونان ذوب شدن یخ در برابر خورشید است، نتیجه اجابت فاقه ذاتی است که سالک را از خودبینی به خدابینی میرساند.
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که این فناء، با تجلی محاسن افعال و صفات حق همراه است. سالک در این مقام، جز حق چیزی نمیبیند و تمامی زیباییها و حسنهای عالم را در جمال مطلق حق مشاهده میکند.
تجلی صفات حق
با فنای نفس، حق با محاسن افعال و صفاتش بر قلب سالک تجلی میکند. این تجلی، که چونان نوری خروشان ناخالصیهای دل را میشوید، محبت سالک را روزبهروز افزون میسازد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این فرآیند را به گلی تشبیه میکنند که در بهار شکوفه میزند، بهگونهای که هر روز بر زیبایی و شکوفایی آن افزوده میشود.
این تجلی، نشانهای از قرب به حق است که سالک را از هرگونه خودبینی رها کرده و او را به سوی شهود جمال الهی هدایت میکند.
درنگ: محبت، با فنای نفس در افعال، صفات و ذات، سالک را به تجلی محاسن حق رهنمون میسازد و قلب او را با زیباییهای الهی پر میکند. |
جمعبندی
فنای نفس، نتیجه اجابت فاقه و محبت است که سالک را از خودبینی به خدابینی میرساند. این فناء، با تجلی صفات و افعال حق همراه است که محبت سالک را افزون کرده و او را به سوی قرب به حق هدایت میکند.
بخش پنجم: محبت و جوانمردی
جوانمردی: جلوه محبت
محبت، سالک را به جوانمردی و بزرگواری سوق میدهد، بهگونهای که او حتی در برابر دشمن از ناجوانمردی پرهیز میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با اشاره به رفتار حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در برابر طلحه، این جوانمردی را به تصویر میکشند. حضرت علی علیهالسلام، حتی در برابر دشمنی که مهمان شده بود، از خیانت پرهیز کردند و این رفتار را نکوهش نمودند.
این جوانمردی، که چونان آیینهای صاف حقیقت محبت را بازتاب میدهد، سالک را از حیله، خدعه و ناجوانمردی دور میکند و او را به رفتار کریمانه هدایت مینماید.
محبت و پرهیز از ناجوانمردی
سالک در ظرف محبت، نهتنها به دشمن خیانت نمیکند، بلکه در جنگ نیز به اصول جوانمردی پایبند میماند. این پایبندی، نشانهای از محبت خالص است که قلب سالک را از هرگونه خودمحوری و منافع نفسانی پاک میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که عارف حقیقی، با محبت به حق، به اخلاق الهی متخلق میشود و از هرگونه کلک و خدعه فاصله میگیرد.
درنگ: محبت، سالک را به جوانمردی و پرهیز از ناجوانمردی هدایت میکند، بهگونهای که او حتی در برابر دشمن به اصول کریمانه پایبند میماند. |
جمعبندی
محبت، با سوق دادن سالک به جوانمردی و بزرگواری، او را از حیله و ناجوانمردی رها میکند. این مقام، که با رفتار کریمانه و پایبندی به اخلاق الهی همراه است، نشانهای از محبت خالص به حق است.
بخش ششم: محبت و افزایش اطاعت
اطاعت مداوم: نتیجه محبت
محبت، با افزایش اجابت فاقه، اطاعت سالک را روزبهروز افزون میسازد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره مؤمن را به ماهی تشبیه میکنند که در مسجد، چونان در آب، نشاط مییابد، درحالیکه منافق در این فضا مانند پرندهای در قفس است. این اطاعت مداوم، که چونان جریانی خروشان در وجود سالک جاری است، او را از درجا زدن و عقبگرد بازمیدارد.
سالک در این مقام، با هر دستور الهی، لذت اطاعت را میچشد و از اجابت آن نشاط مییابد. این پویایی، نشانهای از رشد محبت و فقر ذاتی به حق است که سالک را به سوی کمال سوق میدهد.
خطر نزدیکی به شريعت بدون اخلاص
نزدیکی به مظاهر شريعت، مانند قرآن کریم، علم یا عرفان، بدون اخلاص میتواند به خسران منجر شود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با اشاره به مثال معاویه که از قرآن کریم برای منافع نفسانی سوءاستفاده کرد، بر ضرورت اخلاص تأکید دارند. آیه شریفه قرآن کریم، ﴾وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴿ (اسراء: ۸۲)، به «و بر ستمگران جز زیان نمیافزاید»، این حقیقت را تأیید میکند.
سالک باید با اخلاص به شريعت نزدیک شود تا از غرور و خسران مصون بماند. بدون محبت و اخلاص، شريعت به ابزاری برای نفسانیات تبدیل میشود.
درنگ: محبت، اطاعت سالک را افزون میکند و او را از درجا زدن مصون میدارد، اما نزدیکی به شريعت بدون اخلاص، به خسران منجر میشود. |
جمعبندی
محبت، با افزایش اطاعت و اجابت فاقه، سالک را به سوی کمال سوق میدهد و او را از رکود و عقبگرد بازمیدارد. بااینحال، نزدیکی به شريعت بدون اخلاص، میتواند به خسران و غرور منجر شود، که آیه شریفه قرآن کریم این خطر را گوشزد میکند.
بخش هفتم: محبت و الگوهای معصومین
معصومین: مصادیق کامل محبت
معصومین، بهویژه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرت زهرای مرضیه سلاماللهعلیها، مصادیق کامل محبت هستند که نفس خود را نمیدیدند و تنها حق را مشاهده میکردند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با اشاره به رفتارهای کریمانه حضرت علی علیهالسلام، مانند عدم استفاده از بیتالمال برای امور شخصی و جوانمردی در برابر دشمن، این مقام را به تصویر میکشند.
حضرت علی علیهالسلام، که چونان مظهر فتوت و غیرت الهی بودند، با محبت خالص به حق، از هرگونه خودبینی و منافع نفسانی فاصله گرفتند و به اطاعتی کامل دست یافتند.
محبت و دفاع از حق
محبت، سالک را به دفاع از حق و پایبندی به وظیفه سوق میدهد، حتی اگر به زیان او باشد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که سالک باید حق را بگوید و از منافع شخصی دست بکشد. این دفاع، که چونان سپری در برابر نفسانیات است، نشانهای از محبت خالص و ایمان زنده است.
درنگ: معصومین، بهویژه حضرت علی علیهالسلام، مصادیق کامل محبت هستند که با فنای نفس و دفاع از حق، الگویی بینظیر برای سالکان ارائه میدهند. |
جمعبندی
معصومین، بهعنوان الگوهای کامل محبت، با فنای نفس و اطاعت خالص، سالکان را به سوی قرب به حق هدایت میکنند. محبت، با سوق دادن سالک به دفاع از حق و پایبندی به وظیفه، او را از خودمحوری به سوی ایمان زنده میبرد.
نتیجهگیری کل
باب محبت در منازل السائرین، چونان مشعلی فروزان، مسیر سلوک عرفانی را از فاقه ذاتی به تجلیات الهی روشن میسازد. این مقام، با رهایی از وسواس، مصائب و ریا، سالک را به اطاعت خالص، جوانمردی و فنای نفس هدایت میکند. معصومین، بهویژه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، بهعنوان مصادیق کامل محبت، الگویی بینظیر برای سالکان ارائه میدهند که با فنای نفس و دفاع از حق، به شهود جمال الهی نائل شدهاند.
با نظارت صادق خادمی |