در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 521

متن درس





باب البرق: درآمدی بر مقام ولایت در منازل السائرین

باب البرق: درآمدی بر مقام ولایت در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۲۱)

دیباچه

در مسیر سلوک عرفانی، هر منزل چونان چراغی است که راه سالک را به سوی حق روشن می‌سازد. «باب البرق»، منزلتی است که در سلسله مباحث منازل السائرین، به مثابه جرقه‌ای نورانی، سالک را از ظلمت طلب به نور گزینش الهی رهنمون می‌شود. این بخش، با تکیه بر آیات نورانی سوره طه و تجربه عرفانی حضرت موسی علیه‌السلام، مفهوم «برق» را به عنوان مبدأ ورود به مقام ولایت تبیین می‌کند. این متن، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های مرتبط، به تبیین جایگاه «برق» در سلوک، ارتباط آن با ولایت، و نقش آن در گزینش الهی می‌پردازد.

مبدأ تجلی: سوره طه و تجربه موسی علیه‌السلام

استناد قرآنی و مفهوم «برق»

درس‌گفتار با استناد به آیه شریفه ﴿إِذْ رَأَى نَارًا﴾ (سوره طه، آیه ۱۰) آغاز می‌شود که به تجربه حضرت موسی علیه‌السلام در مواجهه با نور الهی اشاره دارد. این آیه، به ، چنین است: «آنگاه که آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: درنگ کنید که من آتشی دیدم، شاید شعله‌ای از آن برایتان بیاورم یا به‌وسیله آن آتش راهنمایی یابم». این مواجهه، استعاره‌ای است از جرقه‌ای نورانی که سالک را از حالت یقظه به سوی مقام ولایت هدایت می‌کند. «برق»، در این معنا، تجلی ناگهانی نور الهی است که چونان آذرخشی در دل سالک می‌درخشد و او را به ساحت قدسی ربوبی فرا می‌خواند.

درنگ: «برق» در عرفان اسلامی، نمادی از تجلی ناگهانی حق است که سالک را از ظلمت طلب به نور گزینش الهی رهنمون می‌سازد، چنان‌که در تجربه موسی علیه‌السلام، آتش ظاهری به ندای ربوبی منتهی شد.

سوره طه: سوره‌ای ولایی و جلالی

سوره طه، که در این درس‌گفتار به «سوره برق» تعبیر شده، منزلگاه توحید، جلال، و مقام ولایت است. آیات ابتدایی این سوره، به‌ویژه ﴿طَه * مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى * إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَى﴾ (طه، ۱-۳)، به : «طه * ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتی * جز برای یادآوری کسی که می‌ترسد»، زمینه‌ساز فهم مقام «برق» هستند. این آیات، با تأکید بر رحمانیت و توحید الهی، سالک را به خشیت و تذکر دعوت می‌کنند، که پیش‌نیاز ورود به ساحت ولایت است. سوره طه، به دلیل تمرکز بر تجلیات الهی و انتخاب موسی علیه‌السلام، سوره‌ای ولایی و جلالی تلقی می‌شود که مفاهیم عمیق توحید و قرب را در خود جای داده است.

جایگاه «برق» در سلسله احوال

«برق» به مثابه ظرف گزینش

در نظام منازل السائرین، «برق» پس از «هیمان» (شوق و تپش قلبی) قرار دارد و به مثابه ظرفی معرفی می‌شود که سالک را به مقام ولایت رهنمون می‌سازد. این منزل، نقطه‌ای است که سالک از حالت مبتدی (سیر الی‌الله) به مقام متوسطین (سیر فی‌الله) منتقل می‌شود. «برق»، چونان جرقه‌ای الهی، سالک را از طلب ظاهری به گزینش ربوبی هدایت می‌کند، جایی که حق تعالی خود او را برمی‌گزیند. این انتقال، در آیه ﴿وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى﴾ (طه، ۱۳) متجلی است که به : «و من تو را برگزیدم، پس به آنچه وحی می‌شود گوش فرا ده». این انتخاب، دروازه ورود به مقام ولایت است.

درنگ: «برق» ظرفی است که سالک را از سیر الی‌الله (به سوی خدا) به سیر فی‌الله (در خدا) منتقل می‌کند، جایی که حق تعالی خود سالک را برگزیده و به مقام ولایت فرا می‌خواند.

تجلی ربوبی و خلع نعلین

آیه ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَى * إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِي الْمُقَدَّسِ طُوَى﴾ (طه، ۱۱-۱۲)، به : «و چون به‌سوی آن آمد، ندا داده شد که ای موسی * من پروردگار توام، پس نعلینت را برکن که تو در وادی مقدس طوی هستی»، لحظه‌ای را به تصویر می‌کشد که موسی علیه‌السلام از جست‌وجوی آتش ظاهری به دریافت تجلی الهی می‌رسد. خلع نعلین، نمادی است از رهایی از تعلقات مادی و ورود به ساحت قدسی، جایی که سالک در ظرف «برق» به قرب ربوبی نائل می‌شود. این لحظه، چونان آذرخشی است که تاریکی‌های نفس را می‌زداید و سالک را به نور ولایت رهنمون می‌سازد.

تمایز محبین و محبوبین

درس‌گفتار، سالکان را به دو دسته محبین (جست‌وجوگران حق) و محبوبین (برگزیدگان حق) تقسیم می‌کند. «برق» ظرف محبوبین است، کسانی که حق تعالی خود به سراغشان می‌آید و آنان را به مقام ولایت فرا می‌خواند. این تمایز، در تجربه موسی علیه‌السلام آشکار است که در پی آتش بود، اما به ندای ﴿إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾ (طه، ۱۴) نائل شد: «منم من، خدا، هیچ معبودی جز من نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من به‌پا دار» (). این آیه، اوج توحید و قرب ربوبی را در ظرف «برق» نشان می‌دهد، جایی که سالک از طلب به فنا در حق می‌رسد.

درنگ: محبین در سیر الی‌الله به دنبال حق‌اند، اما محبوبین در ظرف «برق» به سیر فی‌الله می‌رسند، جایی که حق تعالی خود آنان را برمی‌گزیند و به مقام قرب دعوت می‌کند.

«ید» و اقتدار ولایی

در ظرف «برق»، سالک به مقام «ید» می‌رسد، که استعاره‌ای است از اقتدار معنوی و نفوذ کلام اولیای الهی. این «ید»، برخلاف سلطنت که مبتنی بر زور است، ریشه در حب الهی و قرب ربوبی دارد. درس‌گفتار با اشاره به موسی علیه‌السلام به‌عنوان صاحب «ید بیضا» (دست سفید و نورانی)، این اقتدار را تبیین می‌کند. کلام اولیای الهی، به دلیل اتصال به حق، حتی بر قلب خبیثان اثر می‌گذارد، چنان‌که ابولهب در برابر کلام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله متأثر می‌شد، هرچند به فرار روی می‌آورد.

درنگ: «ید» در ظرف «برق»، نشانه اقتدار معنوی ولیّ خداست که کلامش، به دلیل اتصال به حق، در دل‌ها نفوذ می‌کند و حتی مخالفان را متأثر می‌سازد.

ملکه قدسیه و ولایت

درس‌گفتار، با استناد به دیدگاه شهید ثانی در «لمعه»، ولایت را نتیجه ملکه قدسیه (صفا و طهارت باطنی) می‌داند، نه صرف دانش فقهی یا اصطلاحی. ملکه قدسیه، حالتی است که فقها و اولیای الهی را از دانش ظاهری به فهم عمیق دینی رهنمون می‌سازد. این طهارت باطنی، سالک را به مقام قرب و ولایت می‌رساند، جایی که او نه تنها عالم به دین است، بلکه حامل حب الهی و قادر به هدایت خلق می‌شود.

درنگ: ملکه قدسیه، صفا و طهارت باطنی است که فقها و اولیای الهی را به مقام ولایت می‌رساند، فراتر از دانش ظاهری و اصطلاحات فقهی.

«باکوره»: میوه زودرس و تجلی الهی

«برق» در درس‌گفتار به «باکوره» (میوه زودرس) تشبیه شده که به دلیل حرارت معنوی، پیش از دیگران به کمال می‌رسد. این تشبیه، با اشاره به شیرینی و گوارایی میوه زودرس، لطافت و جذابیت معنوی این مرحله را نشان می‌دهد. مثال‌هایی مانند آغوز (شیر اولیه مادر) برای تأکید بر ارزش و تأثیر این مرحله آورده شده است. اولیای معصومین علیهم‌السلام، مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام، و امام زمان علیه‌السلام، به‌عنوان نمونه‌های بارز باکوره معرفی شده‌اند که از کودکی به مقامات والای معنوی رسیده‌اند.

درنگ: «باکوره» نماد سالکانی است که در اثر حرارت تجلی الهی، چون میوه‌ای زودرس به کمال می‌رسند و معصومین علیهم‌السلام نمونه‌های اعلای این مقام‌اند.

تمایز «برق» و «وجد»

درس‌گفتار، «برق» را اذن دخول به ولایت و «وجد» را زاد (توشه) سلوک می‌داند. «وجد» حالتی است که سالک را در مسیر سلوک تهییج و تشویق می‌کند، اما «برق» به‌عنوان نور شدیدتر، سالک را به فنا و قرب کامل می‌رساند. «برق» چونان آذرخشی است که عمرش کوتاه اما نورش شدید است، در حالی که «وجد» ماندگارتر اما با شدت کمتر است. این تمایز، در آیه ﴿وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى﴾ (طه، ۱۳) متجلی است که لحظه گزینش الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: «برق» اذن دخول به ولایت است که سالک را به فنا می‌رساند، در حالی که «وجد» توشه‌ای است که او را در سلوک تهییج می‌کند و ماندگارتر است.

چهار مرحله سلوک و جایگاه «برق»

درس‌گفتار، چهار مرحله سلوک را چنین معرفی می‌کند:

  • من الخلق الی‌الله: حرکت از خلق به سوی خدا، که مرحله تصوف است.
  • فی‌الله: حضور در خدا، که مقام ولایت و ظرف «برق» است.
  • بالله: زیستن با خدا.
  • بالله الی الخلق: بازگشت به خلق برای هدایت با اقتدار الهی.

«برق» در مرحله فی‌الله قرار دارد و نقطه آغاز ولایت است، جایی که سالک از طلب به گزینش الهی می‌رسد و به مقام قرب نائل می‌شود.

درنگ: «برق» در مرحله سیر فی‌الله قرار دارد، جایی که سالک از طلب به گزینش الهی می‌رسد و دروازه ولایت بر او گشوده می‌شود.

نفوذ کلام اولیای الهی

درس‌گفتار تأکید می‌کند که کلام اولیای الهی، به دلیل اتصال به حق، حتی بر قلب خبیثان اثر می‌گذارد. این نفوذ، نشانه «ید» و اقتدار معنوی است که در ظرف «برق» به سالک عطا می‌شود. برای مثال، کلام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حتی ابولهب را متأثر می‌ساخت، هرچند واکنش او فرار بود. این ویژگی، تمایز کلام ولیّ خدا را از کلام دیگران نشان می‌دهد، کلامی که چونان نوری در دل‌ها نفوذ می‌کند و تحول می‌آفریند.

درنگ: کلام اولیای الهی، به دلیل اتصال به حق، دارای نفوذ و اقتدار معنوی است که حتی قلب خبیثان را متأثر می‌سازد.

جمع‌بندی

«باب البرق» در منازل السائرین، منزلتی است که چونان جرقه‌ای نورانی، سالک را از ظلمت طلب به نور گزینش الهی رهنمون می‌سازد. این منزل، با استناد به آیات سوره طه و تجربه موسی علیه‌السلام، به‌عنوان مبدأ ورود به مقام ولایت تبیین شده است. «برق»، تجلی ناگهانی نور الهی است که سالک را از سیر الی‌الله به سیر فی‌الله منتقل می‌کند، جایی که حق تعالی خود او را برمی‌گزیند. تمایز میان «برق» و «وجد»، نقش باکوره (زودرسی معنوی)، و تأکید بر ملکه قدسیه، همگی عمق و پیچیدگی این مرحله را نشان می‌دهند. اولیای معصومین علیهم‌السلام، به‌عنوان نمونه‌های اعلای باکوره، الگوهایی برای فهم این مقام ارائه می‌دهند. این نوشتار، با تبیین دقیق مفاهیم عرفانی و قرآنی، تلاش کرد تا درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره را در قالبی علمی و فاخر برای پژوهشگران و طالبان معرفت ارائه نماید.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده