در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 527

متن درس





باب الذوق: مراتب شهود و قرب در سلوک عرفانی

باب الذوق: مراتب شهود و قرب در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۲۷)

دیباچه

در ساحت سلوک عرفانی، «باب الذوق» چونان چشمه‌ای زلال است که سالک را به چشیدن طعم حقیقت الهی دعوت می‌کند. این منزل، که در سلسله منازل السائرین جایگاهی ممتاز دارد، مراتب سه‌گانه‌ای را در بر می‌گیرد که از تصدیق معرفتی آغاز شده، به اراده عاشقانه ارتقا می‌یابد و در انقطاع به وصال و فناء در حق منتهی می‌شود. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۵۲۷، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تبیین مراتب ذوق، راهنمایی است برای سالکان در مسیر قرب ربوبی.

مفهوم ذوق و مراتب سه‌گانه آن

تعریف ذوق در سلوک عرفانی

ذوق، ادراکی شهودی است که سالک را به چشیدن طعم حقیقت الهی رهنمون می‌سازد. در نظام منازل السائرین، ذوق بر سه مرتبه استوار است: ذوق التصدیق، ذوق الارادة، و ذوق الانقطاع. هر مرتبه، چونان پله‌ای از نردبان سلوک، سالک را به مراتب بالاتری از قرب و شهود هدایت می‌کند. این مراتب، که در درس‌گفتار با عبارت وَهُوَ عَلَى ثَلَاثِ دَرَجَاتٍ معرفی شده‌اند، از معرفت آغاز شده، به انس می‌رسد و در وصال و فناء به کمال می‌رسد. ذوق، چونان شرابی الهی است که سالک را از ظلمت نفس به نور حضور ربوبی می‌برد.

درنگ: ذوق، ادراکی شهودی است که سالک را از معرفت (تصدیق) به انس (اراده) و سپس به وصال و فناء (انقطاع) هدایت می‌کند، و هر مرتبه، دروازه‌ای به سوی قرب ربوبی است.

مرتبه اول: ذوق التصدیق و طعم العدة

ماهیت ذوق التصدیق

مرتبه نخست ذوق، که ذوق التصدیق نامیده شده، از معرفت و علم به حق سرچشمه می‌گیرد و طعم وعده‌های الهی (قرب و لقاء) را به سالک می‌چشاند. این مرتبه، ویژه سالکانی است که از طریق اکتساب معرفت و تعلیم به سلوک راه می‌یابند. برخلاف کسانی که در مبادی معرفت درجا می‌زنند و به جای غایات، در مبادی می‌مانند، این گروه از علم به عرفان می‌رسند و طعم قرب الهی را درمی‌یابند. درس‌گفتار تأکید می‌کند که این ذوق، نتیجه تصدیق جازم و یقین به وعده‌های الهی است، چنان‌که سالک لذت لقاء و قرب را در دل خود احساس می‌کند.

ویژگی‌های ذوق التصدیق

ذوق التصدیق، با سه ویژگی برجسته توصیف شده است:

  • فَلَا یَعْقِلُهُ ضَنٌّ: هیچ بخل یا توهم بخل نسبت به حق مانع این ذوق نمی‌شود.
  • وَلَا یَقْطَعُهُ أَمَلٌ: آرزوهای معقول دنیوی (أمل) این ذوق را قطع نمی‌کنند.
  • وَلَا یُؤُودُهُ أُمْنِیَّةٌ: آرزوهای کاذب و غیرممکن (أمنیة) این ذوق را مختل نمی‌سازند.

سالک در این مرتبه، به دلیل یقین به وعده‌های الهی، از توهم بخل حق، هوس‌های نفسانی معقول، و خیالات باطل آزاد است. این آزادی، چونان کلیدی است که قفل‌های نفس را می‌گشاید و سالک را به چشیدن طعم قرب ربوبی دعوت می‌کند.

درنگ: ذوق التصدیق، سالک را از توهم بخل حق، آرزوهای معقول، و خیالات باطل آزاد می‌سازد و طعم وعده‌های الهی را به او می‌چشاند.

تحلیل ضن و ظن

در برخی نسخ، به جای ضَنّ (بخل)، واژه ظَنّ (گمان) آمده است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که نسخه با ضَنّ صحیح‌تر است، زیرا حق تعالی، به عنوان اکرم الاکرمین، به وعده‌های خود وفا می‌کند و بخل ندارد. برخلاف وعید که ممکن است به لطف الهی محقق نشود، وعده‌های الهی قطعی است و سالک با یقین به این وعده‌ها، از توهم بخل یا گمان نادرست مصون می‌ماند. این یقین، چونان سپری است که سالک را در برابر تردیدها و توهمات محافظت می‌کند.

درنگ: حق تعالی، به عنوان اکرم الاکرمین، به وعده‌های خود وفا می‌کند و سالک در ذوق التصدیق از توهم بخل حق مصون است.

مرتبه دوم: ذوق الارادة و طعم الانس

ماهیت ذوق الارادة

مرتبه دوم ذوق، که ذوق الارادة نامیده شده، از ارادت صادقانه به حق ناشی می‌شود و طعم انس با حق را به سالک می‌چشاند. در این مرتبه، سالک دیگر در انتظار وعده قرب نیست، بلکه حضور و انس با حق را تجربه می‌کند. این انس، چونان عسلی گوارا، دل سالک را از تنهایی و غربت می‌رهاند و او را در محضر حق مستقر می‌سازد. درس‌گفتار تأکید می‌کند که ارادت حقیقی، سالک را به تمثل مراد در دل خود می‌رساند، چنان‌که حق در وجود او حاضر می‌شود.

ویژگی‌های ذوق الارادة

ذوق الارادة نیز با سه ویژگی ممتاز توصیف شده است:

  • فَلَا یَعْلَقُ بِهِ شَاغِلٌ: هیچ امر دنیوی سالک را از انس با حق مشغول نمی‌کند.
  • وَلَا یَفْتِنُهُ عَارِضٌ: هیچ عارض یا وسوسه‌ای او را از مسیر مراد گمراه نمی‌سازد.
  • وَلَا یُکَدِّرُهُ تَفْرِقَةٌ: هیچ تفرقه، غم، یا مصیبتی او را مکدر و دلسرد نمی‌کند.

سالک در این مرتبه، به دلیل استحکام اراده و انس با حق، از موانع نفسانی و خارجی مصون است. درس‌گفتار با تشبیه سالک به عسل، که کدورت‌پذیر نیست، این استحکام را توصیف می‌کند. همان‌گونه که سرکه در عسل اثر نمی‌کند، مصائب و تفرقه‌ها نیز نمی‌توانند ذوق انس سالک را خنثی سازند.

درنگ: ذوق الارادة، سالک را به انس با حق می‌رساند و او را از شاغل، عارض، و تفرقه مصون می‌دارد، چنان‌که عسل از کدورت مصون است.

مرتبه سوم: ذوق الانقطاع و طعم الاتصال

ماهیت ذوق الانقطاع

مرتبه سوم ذوق، که ذوق الانقطاع نامیده شده، اوج سلوک عرفانی است که از انقطاع کامل سالک از غیر حق ناشی می‌شود. این مرتبه، سالک را به طعم اتصال، جمع، و عیان می‌رساند. درس‌گفتار این مرتبه را با سه طعم توصیف می‌کند:

  • طعم الاتصال: چشیدن وصال حق از طریق مشاهده و اتصال، چنان‌که در آیه فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى (نجم: ۹) آمده است: «پس نزدیک شد و آویخت، تا آنکه فاصله‌اش به قدر دو کمان یا نزدیک‌تر شد» ().
  • طعم الجمع: ادراک جمع فردانی در حضور ذاتی احدی حق.
  • طعم العیان: شهود حقیقت حق از طریق مسامره و مناجات.

در این مرتبه، سالک به فناء در احدیت الهی می‌رسد و از همه موانع و تفرقه‌ها آزاد می‌شود. این مقام، چونان دریایی بی‌کران است که سالک را در خود غرق می‌کند و به وصال ربوبی می‌رساند.

درنگ: ذوق الانقطاع، سالک را به وصال، جمع، و شهود حقیقت حق می‌رساند و او را در ظرف احدیت الهی به فناء دعوت می‌کند.

نقش همت در ذوق الانقطاع

همت، قصد متعلق به محبوب با شدت و جدیت است که بدون لحاظ غیر، سالک را به وصال و جمع فردانی هدایت می‌کند. درس‌گفتار تأکید می‌کند که همت، نیازمند شجاعت، سخاوت، و قوت است. سالک با همت، از ترس، بخل، و ضعف رها می‌شود و خود را به حق می‌سپارد. همت، چونان تیری است که قلب سالک را به سوی محبوب نشانه می‌رود و او را از هر مانعی آزاد می‌سازد. وقتی همت به نهایت قوت می‌رسد، سالک طعم لذت وصول به حضور ذاتی احدی را می‌چشد.

درنگ: همت، با شجاعت و سخاوت، سالک را از ترس، بخل، و ضعف آزاد می‌کند و او را به وصال و جمع فردانی رهنمون می‌سازد.

مناجات و معاینه در طعم العیان

مسامره (گفت‌وگو با حق) مستلزم معاینه (دیدن حق) است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که مناجات حقیقی، دعاخوانی نیست، بلکه شهود و گفت‌وگوی عاشقانه با حق است که در ظرف فناء رخ می‌دهد. سالک در این مقام، حق را می‌بیند و از غیریت نجات می‌یابد. این مناجات، چونان گفت‌وگویی عاشقانه در محضر محبوب است که سالک را به شهود حقیقت و فناء در احدیت الهی می‌رساند. درس‌گفتار با اشاره به عبارت «عمیت عین لا تراک» (چشم کور است که تو را نبیند)، این شهود را شرط مناجات می‌داند.

درنگ: مناجات حقیقی، شهود حق و گفت‌وگوی عاشقانه با اوست که سالک را از غیریت نجات داده و به فناء در احدیت الهی می‌رساند.

ورود به باب ولایت

ذوق الانقطاع، سالک را به باب ولایت وارد می‌کند، که اشق و افضل ابواب سلوک است. ولایت، چه در فقه و چه در عرفان، نیازمند نفی نفسیت و غیریت است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که ولیّ الله، با ملکه قدسیه، به مقام یدالله، محلل، و محرم الهی می‌رسد. این مقام، در اولیای معصومین علیهم‌السلام به صورت جمع همه مقامات (نبوت، امامت، فقاهت، عرفان) ظهور یافته است. ولایت، چونان قله‌ای است که سالک پس از طی کتل‌ها و موانع، به آن می‌رسد و در آن، نفس و غیریت از او زایل می‌شود.

درنگ: ذوق الانقطاع، سالک را به باب ولایت وارد می‌کند، جایی که با نفی نفسیت و غیریت، به مقام یدالله و قرب ربوبی نائل می‌شود.

چالش‌های آخرالزمان

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که در آخرالزمان، عناوین معارف و مقامات کوچک و مهمل می‌شوند، مگر اینکه سالک با همت، حداقل یک شعبه از معرفت (ذکر، عرفان، فقه، یا قدرت) را به کمال دنبال کند. این چالش، نتیجه سستی در امتثال معانی اولیای خداست. سالک باید با رعایت حدود مقامات، از ابتذال آنها جلوگیری کند. این هشدار، چونان زنگ بیداری است که سالک را به جدیت در سلوک و حفظ حرمت معارف الهی دعوت می‌کند.

درنگ: در آخرالزمان، حفظ حدود معارف و مقامات با همت والا وظیفه سالک است تا از ابتذال و کوچک شدن آنها جلوگیری شود.

جمع‌بندی

«باب الذوق» در منازل السائرین، منزلتی است که سالک را از معرفت به انس و از انس به وصال و فناء در حق هدایت می‌کند. مرتبه اول (ذوق التصدیق) با طعم وعده‌های الهی، سالک را از بخل، آرزوهای معقول، و خیالات باطل آزاد می‌سازد. مرتبه دوم (ذوق الارادة) با طعم انس، او را از شاغل، عارض، و تفرقه مصون می‌دارد. مرتبه سوم (ذوق الانقطاع) با طعم اتصال، جمع، و عیان، سالک را به فناء در احدیت الهی و ورود به باب ولایت می‌رساند. همت، شجاعت، و سخاوت، کلیدهای این سیرند که سالک را از موانع رها می‌کنند. در آخرالزمان، حفظ حرمت معارف و مقامات، وظیفه‌ای خطیر است که سالک را به جدیت در سلوک دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده