در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 535

متن درس




باب اللحظ في منازل السائرين: شهود دفعی حق در ظرف ولایت

باب اللحظ في منازل السائرين: شهود دفعی حق در ظرف ولایت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۳۵)

دیباچه

در منظومه عرفان اسلامی، «منازل السائرين» خواجه عبدالله انصاری، چونان نقشه‌ای آسمانی، مسیر سالکان را به سوی معرفت الهی روشن می‌سازد. باب اللحظ، به‌عنوان بدایت باب ولایت، لحظه‌ای دفعی و نورانی است که سالک در آن، شهود حق را تجربه می‌کند و از ظرف احوال به وحدت وجودی در ظرف ولایت گام می‌نهد. این مقام، چونان جرقه‌ای در تاریکی نفس، سالک را به سوی رؤیت الهی هدایت می‌کند و او را از تعلقات نفسانی و تمسک به اعمال رها می‌سازد. درس‌گفتار جلسه ۵۳۵، با تبیین مراتب سه‌گانه باب اللحظ و ویژگی‌های عین الجمع، بر نقش شریعت، فتوت و شکر در سلوک عرفانی تأکید دارد.

بخش نخست: تبیین مقام لحظ در سلوک عرفانی

ماهیت باب اللحظ و جایگاه آن در منازل السائرين

باب اللحظ، بدایت باب ولایت است که چونان نوری بر فراز ظرف برق، در لحظه‌ای دفعی بر قلب سالک تجلی می‌یابد. این مقام، به قول درس‌گفتار، «کَمَا هُوَ نُورٌ عَلَى فَرَازِ ظَرْفِ الْبَرْقِ»، لحظه‌ای استراقی است که سالک را از احوال نفسانی به شهود حق می‌رساند. در این مقام، سالک لباس تولی به تن می‌کند و از خودبینی و تمسک به اعمال خویش رها می‌شود. باب اللحظ، دروازه‌ای است که سالک را از کثرت‌های ظاهری به وحدت الهی رهنمون می‌سازد و او را در برابر لطف و عنایت حق قرار می‌دهد.

مراتب سه‌گانه باب اللحظ

باب اللحظ دارای سه مرتبه است که هر یک، سالک را به سوی کمال وحدت پیش می‌برد:

  • سبق الفضل: در این مرتبه، سالک به حقیقت، عدالت و لطف حق اعتقاد می‌یابد و این باور، بنیان شهود او را شکل می‌دهد.
  • نور الکشف: سالک در این مرحله، اعتقاد خود را به‌صورت شخصی و متشخص رویت می‌کند و نور معرفت در قلبش متجلی می‌شود.
  • عین الجمع: اوج باب اللحظ، جایی است که سالک به وحدت وجودی می‌رسد و جز حق، هیچ نمی‌بیند.

این مراتب، چونان پله‌های نردبانی، سالک را از علم به رؤیت و از رؤیت به شهود جمعی هدایت می‌کنند.

درنگ: باب اللحظ، لحظه‌ای دفعی است که سالک را از احوال نفسانی به شهود حق در مراتب سبق الفضل، نور الکشف و عین الجمع رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: ویژگی‌های سالک در مرتبه عین الجمع

عدم تمسک به عمل

در مرتبه عین الجمع، سالک به اعمال خود، مانند نماز، روزه یا سایر عبادات، به‌عنوان مبنای کمال تکیه نمی‌کند. این به معنای ترک عمل نیست، بلکه انجام عمل از باب تذلل و شکر است، نه خودنمایی یا کسب کمال ظاهری. چنان‌که در درس‌گفتار آمده، سالک در این مقام، «لَا یَتَمَسَّکُ بِالْعَمَلِ»، بلکه وظایف شرعی خود را انجام می‌دهد، اما به آن‌ها به‌عنوان دستاورد خویش نمی‌نگرد. او، چونان پرنده‌ای که بال‌هایش را در آسمان معرفت گشوده، تنها لطف و عنایت حق را می‌بیند، نه عمل خویش را.

عدم معارضه با غیر

سالک در عین الجمع، از نقص، ضعف یا شکست دیگران لذت نمی‌برد و تعریضی به غیر ندارد. این ویژگی، نشانه سلامت نفسانی و فتوت اوست. درس‌گفتار، با تمثیلی بدیع، این حالت را تبیین می‌کند: مردمان عادی، چون کسی در خیابان زمین بخورد، ناخودآگاه می‌خندند، اما سالک در این مقام، از ضعف دیگران سرور نمی‌جوید. او، چونان طبیبی حکیم، مرض نفسانی دیگران را می‌بیند و به جای لذت بردن، برایشان اندوهگین می‌شود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا» (نور: ۱۹)، به : «کسانی که دوست دارند زشتی در میان مؤمنان شایع شود». این آیه، بر پرهیز از لذت بردن از نقص دیگران تأکید دارد.

رجوع به بدایت با شکر و تذلل

جنید بغدادی درباره نهایت سلوک می‌فرماید: «الرُّجُوعُ إِلَى الْبَدَایَةِ». اما این رجوع، برخلاف بدایت که با کلفت و زحمت همراه بود، در عین الجمع با ذوق، لذت و شکر صورت می‌گیرد. سالک، چونان مسافری که پس از سفری طولانی به وطن خویش بازمی‌گردد، با شکر و تذلل در برابر حق، به بدایت خویش بازمی‌گردد. درس‌گفتار تأکید دارد که عمل در این مقام، «بِهَا ذَوْقًا وَلَذَّةً وَشُکْرًا بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ» است، یعنی از سر شوق و شکر الهی انجام می‌شود.

درنگ: در مرتبه عین الجمع، سالک از تمسک به عمل و معارضه با غیر رها شده و با شکر و تذلل به بدایت خویش بازمی‌گردد.

بخش سوم: شریعت و عرفان در ظرف لحظ

پیوند ناگسستنی شریعت و عرفان

شریعت، چونان نقشه‌ای است که مسیر سلوک را برای سالک روشن می‌سازد. درس‌گفتار تأکید دارد که «الشَّرِیعَةُ خَرِیطَةُ السُّلُوکِ»، یعنی شریعت، قباله دیانت و راهنمای طریقت است. بدون پایبندی به شریعت، طریقت و حقیقت به گمراهی می‌انجامد. عارف حقیقی، یا خود مجتهد است و با استنباط، احکام شریعت را می‌شناسد، یا از مجتهدی عادل تقلید می‌کند. نادیده گرفتن شریعت، به بهانه عرفان، انحرافی است که از سیره اولیای معصومین به دور است.

نقد برداشت‌های نادرست از عرفان

برخی برداشت‌ها، عرفان را به بی‌عملی یا لاابالی‌گری تقلیل می‌دهند و این، به قول درس‌گفتار، «زُورٌ وَافْتِرَاءٌ عَلَى الْعِرْفَانِ» است. عرفان اولیای معصومین، مبتنی بر شریعت، طریقت و حقیقت است. بی‌عملی، به معنای ترک وظایف شرعی، یا لاابالی‌گری، به معنای نادیده گرفتن احکام، انحراف از مسیر کمال است. درس‌گفتار، با تمثیلی طنزآمیز، این انحراف را به کسانی تشبیه می‌کند که در خانقاه یا کلیسا، با خوردن شام و سر دادن شعارهای عرفانی، دین را به بازی می‌گیرند.

اهتمام به عمل در سیره اولیای خدا

اولیای خدا، مانند پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، با افزایش مقام، اهتمام به عمل را بیشتر می‌کردند. درس‌گفتار نقل می‌کند که وقتی از پیامبر (ص) پرسیده شد چرا با وجود بخشش گناهانشان («لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ»؛ فتح: ۲)، این‌قدر عبادت می‌کنند، فرمود: «أَفَلَا أَکُونُ عَبْدًا شَکُورًا» (بخاری، حدیث ۱۱۴۵)، به : «آیا نباید بنده‌ای شکرگزار باشم؟». این پاسخ، نشان می‌دهد که عبادت در این مقام، از باب تذلل و شکر است، نه برای کسب ثواب یا رفع گناه.

درنگ: شریعت، نقشه سلوک است و عرفان حقیقی، بدون پایبندی به شریعت، به گمراهی می‌انجامد.

بخش چهارم: فتوت و غیرت در ظرف لحظ

فتوت و جوانمردی سالک

سالک در مرتبه عین الجمع، نسبت به دشمنان نیز فتوت و جوانمردی را حفظ می‌کند. درس‌گفتار، با اشاره به سیره امیرالمؤمنین (ع)، تأکید دارد که اولیای خدا، حتی در برابر دشمنان، حرمت و کرامت را رعایت می‌کردند. چنان‌که مولا علی (ع)، پس از زمین زدن دشمن، از غارت یا تحقیر او پرهیز می‌کرد، نه به دلیل ارزش مال دشمن، بلکه به خاطر حفظ کرامت خویش. این فتوت، نشانه سلامت نفسانی سالک است که «الْفُتُوَّةُ حِفْظُ الْکَرَامَةِ حَتَّى مَعَ الْأَعْدَاءِ».

غیرت عرفانی و دفاع از شریعت

عرفان، روح غیرت دینی دارد: «الْعِرْفَانُ رُوحُ الْغَیْرَةِ الدِّینِیَّةِ». سالک در برابر تعدی به شریعت ساکت نمی‌ماند، اما این غیرت، با متلک‌گویی یا لذت از نقص دیگران متفاوت است. درس‌گفتار، با نقد روایات جعلی مانند «با هتوهم فاتهموهم»، تأکید دارد که تهمت به دشمن، نشانه بی‌حقیقتی دوست است. عارف حقیقی، چونان نگهبانی بیدار، از حرمت شریعت دفاع می‌کند، اما با فتوت و انصاف.

نقد لذت بردن از نقص دیگران

لذت بردن از ضعف، شکست یا حرمان دیگران، نشانه مرض نفسانی است. درس‌گفتار، با تمثیلی روشن، این حالت را به دیوانگی تشبیه می‌کند که در میان مردم عادی دیده می‌شود، اما در ظرف لحظ، سالک از آن مبراست. قرآن کریم می‌فرماید: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» (شعراء: ۳)، به : «شاید تو از اینکه [مردم] مؤمن نمی‌شوند، جان خود را تباه کنی». این آیه، بر محبت پیامبر (ص) به هدایت امت و پرهیز از سرور در نقص دیگران دلالت دارد.

درنگ: فتوت و غیرت عرفانی، سالک را از لذت بردن از نقص دیگران و تعدی به شریعت بازمی‌دارد و او را به حفظ کرامت و دفاع از حق فرا می‌خواند.

بخش پنجم: سیره اولیای خدا و نقش بصیرت در سلوک

عبادت پیامبر (ص) از باب شکر

سیره پیامبر اکرم (ص) در کثرت عبادت، الگویی برای سالکان در ظرف لحظ است. وقتی از ایشان پرسیده شد چرا با وجود بخشش گناهانشان، این‌قدر عبادت می‌کنند، فرمود: «أَفَلَا أَکُونُ عَبْدًا شَکُورًا». این پاسخ، نشان می‌دهد که عبادت پیامبر (ص) از باب تذلل و شکر بود، نه برای کسب ثواب یا رفع گناه. سالک در عین الجمع، به همین سیاق، عبادت را از سر شوق و شکر انجام می‌دهد، نه برای خودنمایی یا ساخت نفس.

بصیرت عرفانی و تشخیص مسیر

درس‌گفتار تأکید دارد که عالمان ربانی و اولیای الهی، با بصیرت خویش، مسیر سالک را از همان بدایت تشخیص می‌دهند. چنان‌که استاد روانکاو، از رفتار و گفتار شاگرد، آینده او را پیش‌بینی می‌کند، عارف نیز از یقظه و توبه سالک، مقصد او را می‌بیند. این بصیرت، چونان چراغی در دست اولیای خدا، مسیر سلوک را روشن می‌سازد و سالک را از گمراهی حفظ می‌کند.

نقش شریعت در هدایت سالک

شریعت، قباله دیانت و نقشه سلوک است. سالک بدون پایبندی به شریعت، نمی‌تواند به طریقت و حقیقت دست یابد. درس‌گفتار، با تمثیلی زیبا، شریعت را به نقشه‌ای تشبیه می‌کند که بدون آن، سالک در بیابان گمراهی سرگردان می‌شود. عارف حقیقی، یا خود با استنباط به احکام شریعت عمل می‌کند، یا از مجتهدی عادل تقلید می‌نماید تا از انحراف در امان بماند.

جمع‌بندی

باب اللحظ در «منازل السائرين»، بدایت باب ولایت است که سالک را در لحظه‌ای دفعی به شهود حق می‌رساند. این مقام، با مراتب سه‌گانه سبق الفضل، نور الکشف و عین الجمع، سالک را از اعتقاد به رؤیت و از رؤیت به وحدت وجودی هدایت می‌کند. در مرتبه عین الجمع، سالک از تمسک به عمل و معارضه با غیر رها شده و با شکر و تذلل به بدایت خویش بازمی‌گردد. شریعت، نقشه سلوک است و عرفان حقیقی، بدون پایبندی به آن، به گمراهی می‌انجامد. فتوت و غیرت عرفانی، سالک را از لذت بردن از نقص دیگران بازمی‌دارد و او را به دفاع از حرمت شریعت فرا می‌خواند. سیره پیامبر (ص) و اولیای خدا، الگویی است که عبادت را از باب شکر و تذلل نشان می‌دهد، نه برای کسب ثواب. این متن، با بازآفرینی فاخر و علمی درس‌گفتار جلسه ۵۳۵، منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم آورده است.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده