متن درس
منازل السائرین: باب السرور، مقام سماع الإجابة
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۴۵)
دیباچه
در سیر عرفانی سالکان طریق حق، مقام سرور چونان گوهری تابناک در آسمان سلوک میدرخشد که دل را به رقص و روح را به ضحک میآورد. این مقام، که در «منازل السائرین» در قسم ولایات جای گرفته، منزلگاهی است که سالک پس از گذر از صفا، به شادمانی قلبی دست مییابد که آثار وحشت را محو کرده، باب مشاهده ذات را میکوبد. در درسگفتار جلسه ۵۴۵، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره به تبیین مقام سوم سرور، موسوم به «سرور سماع الإجابة»، پرداختهاند که اوج سلوک عرفانی است. در این مقام، سالک به فناء ذاتی رسیده، از منیت، غیریت، خوف و طمع رها شده و تنها اراده الهی را دنبال میکند. روح، که محل مشاهده جمال ذات است، در این مرتبه به ضحک میافتد و سالک در حیرت و اعجاب، وحدت عبودیت و ربوبیت را درمییابد.
بخش نخست: تبیین مقام سرور سماع الإجابة
ماهیت سرور سماع الإجابة
سرور سماع الإجابة، شادمانی عمیقی است که از انقیاد کامل به دعوتهای فناء در مشاهده ذات الهی سرچشمه میگیرد. این سرور، چونان نسیمی الهی، آثار وحشت و تفرقه را از دل سالک میزداید و او را به آستان مشاهده حضرة احدیت رهنمون میشود. در این مقام، روح سالک به ضحک میافتد، ضحکی که نه از هوس نفسانی، بلکه از تعجب و اعجاب ناشی از رؤیت جمال ذات است. این شادمانی، چنانکه در درسگفتار آمده، «سُرُورٌ يَمْحُو آثَارَ الْوَحْشَةِ وَيَقْرَعُ بَابَ الْمُشَاهَدَةِ وَيُضْحِكُ الرُّوحَ» است.
درنگ: سرور سماع الإجابة، شادمانی ناشی از تسلیم کامل به اراده الهی است که سالک را از دغدغه تفرقه رها کرده، باب مشاهده ذات را میگشاید. |
این مقام، که در مرتبه سوم سرور جای دارد، فراتر از فرح نفسانی و سرور قلبی است. اگر نفس به فرح میرسد و قلب به سرور، روح در این مرتبه به ضحک میافتد، ضحکی که نشانه بلوغ سلوک و وصول به امر ربانی است.
رابطه سرور با ظروف فناء و اسماء الهی
سرور در مراتب خود با ظروف فناء و اسماء الهی پیوندی عمیق دارد. در مرتبه نخست، نفس به فرح میرسد که شادمانیای نفسانی است. در مرتبه دوم، قلب به سرور شهود صفات و افعال دست مییابد، اما دغدغه تفرقه همچنان باقی است. در مرتبه سوم، روح به ضحک میرسد که شادمانی تام ناشی از فناء ذاتی است. این سیر، چونان صعودی روحانی، سالک را از نفسانیت به قلب و سپس به روح میرساند، جایی که ظرف فناء او را در بر گرفته، با خدا انس مییابد.
در این مقام، سالک از حجاب علم گذشته و به ظرف ذات میرسد. چنانکه در درسگفتار آمده، «النَّفْسُ فَرَحٌ، الْقَلْبُ سُرُورٌ، الرُّوحُ ضَحْكٌ». این تعالی، نشاندهنده سیر سالک در مراتب فناء است که هر مرتبه، ظرفی برای تجلی اسماء الهی است.
فناء ذاتی: اوج سلوک عرفانی
فناء ذاتی، که در درجه سوم سرور متجلی میشود، نفي افعال، صفات و ذات را دربرمیگیرد. سالک در این مقام، از هرگونه منیت و غیریت رها شده، در ذات الهی مستغرق میگردد. این فناء، چونان دریایی بیکران، تمامی آثار نفسانیت را در خود فرو میبرد و سالک را به وحدت با حق میرساند. در درسگفتار تأکید شده که «الْفَنَاءُ الذَّاتِيُّ يَتَضَمَّنُ نَفْيَ الْأَفْعَالِ وَالصِّفَاتِ وَالذَّاتِ».
درنگ: فناء ذاتی، سالک را از منیت و غیریت رها کرده، او را در حضرة احدیت مستقر میسازد. |
در این مرتبه، سالک نه تنها افعال و صفات خود را نفی کرده، بلکه ذات خویش را نیز در ذات الهی فانی میبیند. این نفی، او را به انس با معبود رهنمون میشود، جایی که دیگر حجاب و تفرقهای برایش باقی نمیماند.
بخش دوم: ویژگیهای مقام سرور سماع الإجابة
سماع الإجابة: انقیاد و پذیرش
سرور سماع الإجابة، شادمانی ناشی از پذیرش و انقیاد به دعوتهای فناء در مشاهده است. سماع در این مقام، به معنای قبول و تسلیم است، نه صرف شنیدن. سالک، چونان گلی که به سوی آفتاب روی میآورد، هر آنچه حق میفرماید، با جان و دل میپذیرد. در درسگفتار آمده: «سُرُورُ نَشَأَ مِنْ إِجَابَةِ دَوَاعِي الْفَنَاءِ فِي الْمَشْهُودِ سَمْعًا وَطَاعَةً».
این انقیاد، نه از سر نفسانیت، بلکه از روح است که پس از گذر از نفس و قلب، به ظرف امر ربانی رسیده. سالک در این مرتبه، دیگر گرد و غبار ناسوت را از دل زدوده و تنها به حق گوش جان میسپارد.
محو آثار وحشت
این سرور، آثار وحشت، یعنی صفات نفسانی باقیمانده، را محو میکند. وحشت در اینجا، نه ترس از غیر، بلکه دغدغه تفرقه ناشی از صفات نفسانی است که در درجه دوم سرور همچنان باقی بود. در درجه سوم، این دغدغه نیز زائل میشود و سالک به آرامشی الهی دست مییابد. چنانکه در درسگفتار آمده: «يَمْحُو آثَارَ الْوَحْشَةِ أَيْ بَقَايَا الصِّفَاتِ النَّفْسَانِيَّةِ».
درنگ: محو آثار وحشت، سالک را از دغدغه تفرقه رها کرده، او را به آرامش در حضرة ذات میرساند. |
مشاهده حضرة احدیت
سرور سماع الإجابة، باب مشاهده حضرة جمع الذات الاحدیة را میکوبد. این مشاهده، رؤیت ذات است، نه صفات، و سالک را به احدیت میرساند. در این مقام، سالک از ظرف تسليم، تفويض و رضا گذشته و به وصال معبود رسیده است. در درسگفتار آمده: «يَقْرَعُ بَابَ مُشَاهَدَةِ حَضْرَةِ جَمْعِ الذَّاتِ الْأَحَدِيَّةِ».
این رؤیت، چونان آینهای صافی، جمال ذات را به سالک نشان میدهد، جایی که دیگر حجابی میان او و حق باقی نمانده است.
ضحک روح: شادمانی تام
ضحک روح، شادمانی تام ناشی از مشاهده جمال ذات است که از تعجب و اعجاب سرچشمه میگیرد. سالک در این مقام، وحدت عبودیت و ربوبیت را درمییابد و در حیرت فرو میرود که «الْعُبُودِيَّةُ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّةُ». این ضحک، نشانه رؤیت وحدت وجودی است که سالک میبیند جز ذات چیزی نیست. در درسگفتار آمده: «يُضْحِكُ الرُّوحَ لِلسُّرُورِ التَّامِّ بِمُشَاهَدَةِ جَمْالِ الذَّاتِ».
درنگ: ضحک روح، از تعجب ناشی از رؤیت وحدت عبودیت و ربوبیت است که سالک را در حیرت الهی فرو میبرد. |
روح: ظرف مشاهده
روح، تنها مرتبهای است که در فناء ذاتی باقی میماند و محل مشاهده ذات است. عقل، نفس و قلب با فناء علم و صفات زائل شدهاند، و روح، بهعنوان امر ربانی، ظرف وصول به ذات است. در قرآن کریم آمده:
قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي
(: بگو روح از امر پروردگار من است، اسراء: ۸۵). این آیه، روح را به امر الهی نسبت میدهد که قوه استحکام سلوک است. در درسگفتار آمده: «لَمْ يَبْقَ إِلَّا الرُّوحُ الَّذِي هُوَ مَحَلُّ الْمُشَاهَدَةِ».
بخش سوم: آثار و پیامدهای مقام سرور
زوال خوف و طمع
سالک در این مقام، از خوف و طمع رها شده، نه از آتش میهراسد و نه به بهشت طمع میورزد. این رهایی، نشانه تسلیم کامل به اراده الهی است که سالک را از نفسانیت آزاد میکند. در درسگفتار آمده: «لَا خَوْفًا مِنْ نَارِكَ وَلَا طَمَعًا بِجَنَّتِكَ».
درنگ: زوال خوف و طمع، سالک را به تسلیم کامل در برابر اراده الهی رهنمون میشود. |
اراده الهی: محور سلوک
سالک در این مقام، تنها اراده الهی را دنبال میکند، بدون لحاظ مصلحت نفسانی. این انقیاد، چونان جویباری زلال، سالک را به سرچشمه حق میرساند. در درسگفتار آمده: «يَتْبَعُ مَا يُرِيدُهُ اللَّهُ بِلَا لِمَ وَلَا كَيْفَ».
تفاوت اولیای معصوم و غیرمعصوم
اولیای غیرمعصوم گاهگاه به این مقام میرسند، اما معصومین دائماً در آن مستقرند. این تفاوت، به عصمت و ثبات دائمی معصومین در فناء ذاتی اشاره دارد. در درسگفتار آمده: «الْأَوْلِيَاءُ غَيْرُ الْمَعْصُومِينَ يَصِلُونَ أَحْيَانًا، وَالْمَعْصُومُونَ دَائِمًا فِي هَذَا الْمَقَامِ».
حیرت و اعجاب: میوه سلوک
سالک در این مقام، به حیرت و اعجاب میرسد، جایی که وحدت عبودیت و ربوبیت را درمییابد. این حیرت، چونان دریایی مواجد، سالک را در خود فرو میبرد و او را به تعجب از عظمت حق وا میدارد. در درسگفتار آمده: «الْعُبُودِيَّةُ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّةُ».
بخش چهارم: چالشها و ضرورتهای مقام
خطر حیرت و رفع تکلیف
سالک در این مقام ممکن است به حیرت یا رفع تکلیف بیفتد، اگر نتواند خود را حفظ کند. این خطر، چونان صخرهای در مسیر سلوک، سالک را تهدید میکند. در درسگفتار آمده: «قَدْ يَقَعُ فِي الْحَيْرَةِ أَوْ رَفْعِ التَّكْلِيفِ إِنْ لَمْ يُحَافِظْ».
درنگ: خطر حیرت و رفع تکلیف، ضرورت همراهی مربی را برای حفظ سالک در این مقام والا نشان میدهد. |
نقش مربی در تثبیت سالک
سالک در این مقام، همچنان به مربی نیاز دارد تا از خطر حیرت یا رفع تکلیف در امان بماند. مربی، چونان چراغی در شب، سالک را هدایت و تثبیت میکند. در درسگفتار آمده: «السَّالِكُ مُحْتَاجٌ إِلَى الْمُرَبِّي لِتَثْبِيتِهِ فِي هَذَا الْمَقَامِ».
روح: ظرف بلوغ و امر ربانی
روح، ظرف بلوغ و رسیدن به امر الهی است. این مرتبه، چونان قلهای رفیع، سالک را به نفخه الهی میرساند. در قرآن کریم آمده:
نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي
(: در او از روح خود دمیدم، حجر: ۲۹). این آیه، روح را به نفخه الهی نسبت میدهد که ظرف وصول به ذات است. در درسگفتار آمده: «الرُّوحُ ظَرْفُ الْبُلُوغِ وَالْوُصُولِ إِلَى الْأَمْرِ الرَبَّانِيِّ».
بخش پنجم: انتقال به باب سرّ
اسماء حسنی و وحدت وجود
سالک در این مقام، میبیند که وجود به اسماء حسنی آغاز و ختم میشود. این رؤیت، چونان آیینهای، وحدت وجود و تجلی ذات در اسماء را نشان میدهد. در درسگفتار آمده: «نَحْنُ ٱلْأَسْمَاءُ ٱلْحُسْنَىٰ، بِنَا بَدَأَ ٱلْوُجُودُ وَبِنَا خُتِمَ ٱلْوُجُودُ».
انتقال به باب سرّ: گام نهایی
سالک با حفظ خود در این مقام، از سرور به باب سرّ میرسد، وگرنه به حیرت یا رفع تکلیف میافتد. این انتقال، چونان پلی به سوی قلههای رفیعتر سلوک، سالک را به مراتب والاتر هدایت میکند. در درسگفتار آمده: «إِنْ حَافَظَ ٱنْتَقَلَ إِلَىٰ بَابِ ٱلسِّرِّ، وَإِلَّا فَٱلْحَيْرَةُ أَوْ رَفْعُ ٱلتَّكْلِيفِ».
درنگ: انتقال به باب سرّ، نشانه ثبات سالک در مقام سرور و آمادگی برای مراتب والاتر سلوک است. |
جمعبندی
مقام سرور سماع الإجابة، اوج سلوک عرفانی است که سالک را به فناء ذاتی، مشاهده جمال ذات و ضحک روح میرساند. این مقام، با زوال منیت، غیریت، خوف و طمع، سالک را در اراده الهی مستغرق میسازد. روح، بهعنوان مهرتبه در فناء ذاتي، تنها مظهر مشاهده است، و حيرت ناشي از وحدت عبوديت و ربوبيت، سالك را در اعجاب فرو ميبرد. اولياي معصوم دائماً در این مقاماند، اما غيرمعصومين گاهگاه به آن میرسند. خطر حيرت و رفع تكليف، ضرورت همراهي مربی را برجسته میکند. سالك با ثبات در این مقام، به باب سرّ منتقل میشود وگرنه در حيرت میماند. این تبیین، با شرح کامل درسگفتار آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره و تحلیلهای تفصيلي، جایگاه والای این مقام را در عرفان اسلامی روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی |