در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 561

متن درس





غرق در اقیانوس وحدت: تبیین مقام استغراق در منازل السائرین

غرق در اقیانوس وحدت: تبیین مقام استغراق در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۶۱)

دیباچه

مقام غرق، از جمله منازل رفیع سلوک عرفانی در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری است که سالک را به اقیانوس بی‌کران وحدت الهی رهنمون می‌سازد. این مقام، که در مرتبه سوم باب ولایت تبیین شده، تجلی استغراق شواهد در مقام جمع است، جایی که سالک، در انوار اولیة الهی غرق شده و از همم دنیه و تعلقات نفسانی رهایی می‌یابد. درس‌گفتار شماره ۵۶۱ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر این مقام، غرق را نه‌تنها منزلتی برای وصول به شهود جمعی، بلکه مسیری برای تهذیب نفس، دفع دنائت و اتصال به انوار ازلی معرفی می‌کند. متن پیش‌رو، چونان آینه‌ای زلال، انعکاس‌دهنده سیر سالک از کثرت خلقی به وحدت الهی است که در آن، دل دریایی او از هر نجاست نفسانی مصون می‌ماند.

بخش نخست: تبیین مفهوم غرق و مراتب آن

ماهیت غرق در سلوک عرفانی

غرق، منزلتی والا در باب ولایت است که به‌عنوان کامل‌ترین و دشوارترین مسیر سلوک عرفانی معرفی شده است. این مقام، سالک را به استغراق در اقیانوس وحدت الهی دعوت می‌کند، جایی که شواهد الهی در مقام جمع متجلی شده و سالک از کثرت خلقی به وحدت باطنی می‌رسد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، غرق را به سه مرتبه تقسیم می‌کنند: نخست، علم به حال، که شهود سالک ناپایدار است؛ دوم، شهود مداوم، که هنوز به وحدت کامل نرسیده؛ و سوم، استغراق شواهد در مقام جمع، که سالک در انوار اولیة الهی غرق شده و از همم دنیه رهایی می‌یابد. این مرتبه سوم، چونان قله‌ای است که سالک پس از عبور از امواج پرتلاطم کثرت، به آرامش وحدت می‌رسد.

درنگ: غرق، منزلتی است که سالک را به استغراق در اقیانوس وحدت الهی رهنمون می‌سازد، جایی که شواهد الهی در مقام جمع متجلی شده و همم دنیه از او سلب می‌گردد.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
«فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (الأنفال: ١٧).
: «شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کشت، و چون [ریگ به سوی دشمنان] افکندی، تو نیفکندی، بلکه خدا افکند، تا مؤمنان را به آزمایشی نیکو از جانب خود بیازماید. بی‌گمان خدا شنوای داناست.»
این آیه، به مقام قرب فرائض اشاره دارد که در آن، افعال سالک به فعل الهی منسوب می‌شود، نشانه‌ای از استغراق در وحدت و رهایی از خودخواهی.

مراتب سه‌گانه غرق

مراتب غرق، سیر تکاملی سالک را از شناخت ناپایدار به وحدت کامل ترسیم می‌کنند. در مرتبه نخست، علم به حال، سالک گاه به شهود دست می‌یابد و گاه از آن محروم است، چونان مسافری که در تاریکی شب، گاه نور مهتاب را می‌بیند و گاه در ظلمت فرو می‌رود. در مرتبه دوم، شهود مداوم، سالک به نور پایدار شهود می‌رسد، اما هنوز کثرت‌ها او را از وحدت کامل بازمی‌دارند. در مرتبه سوم، استغراق در مقام جمع، سالک چونان غواصی در اقیانوس بی‌کران، در انوار اولیة الهی غرق شده و از هر تعلق دنیوی آزاد می‌گردد. این مرتبه، نقطه اوج سلوک است که سالک را به بقا بعد از فنا می‌رساند.

استغراق شواهد در مقام جمع

استغراق شواهد در مقام جمع، به معنای غرق شدن در تجلیات اسماء و صفات الهی است که در وحدت جمع می‌شوند. در این مقام، سالک، که انوار اولیة الهی او را در بر گرفته، چشم بصیرتش به انوار ازلی گشوده می‌شود. این گشایش، نتیجه دفع دنائت و رهایی از همم دنیه است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که سالک در این مقام، نه‌تنها از گناه، بلکه از خواسته‌های معقول دنیوی مانند دلبستگی به مال، اولاد یا خانه نیز آزاد می‌شود. این رهایی، چونان رهایی پرنده‌ای از قفس نفس، سالک را به پرواز در آسمان وحدت الهی قادر می‌سازد.

درنگ: استغراق شواهد در مقام جمع، سالک را از همم دنیه، اعم از گناهان و خواسته‌های معقول، رها ساخته و به شهود انوار ازلی رهنمون می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

غرق، منزلتی است که سالک را به اقیانوس وحدت الهی رهنمون می‌سازد و در سه مرتبه علم به حال، شهود مداوم و استغراق در مقام جمع متجلی می‌شود. مرتبه سوم، که عالی‌ترین مقام سلوک است، سالک را در انوار اولیة الهی غرق کرده و از همم دنیه رهایی می‌بخشد. آیات قرآن کریم، با تأکید بر انتساب افعال سالک به فعل الهی، این مقام را به‌مثابه مسیری برای وصول به وحدت و بقا بعد از فنا تبیین می‌کنند. این بخش، چونان دریچه‌ای به سوی اقیانوس معرفت، زمینه‌ساز درک عمیق‌تر مراتب بعدی است.

بخش دوم: اوصاف سالک در مقام غرق

رهایی از خودخواهی و تعلقات

سالک در مقام غرق، از خودخواهی، که ریشه تمامی تعلقات دنیوی است، رهایی می‌یابد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که انسان به‌طور طبیعی خودخواه است و خواسته‌هایش، حتی امور معقول مانند خانه یا خانواده، به حفظ خود بازمی‌گردد. اما سالک، با فنای نفس، خود را از دست داده و دیگر چیزی برای نگه‌داشتن ندارد. این رهایی، چونان رهایی کشتی از لنگرگاه، سالک را به سوی اقیانوس بی‌کران حق هدایت می‌کند. در این مقام، سالک نه‌تنها از گناه، بلکه از دلبستگی به مال، اولاد یا حتی همت معقول دنیوی آزاد می‌شود.

درنگ: خودخواهی، ریشه تعلقات دنیوی است و سالک با فنای نفس، از این خودخواهی رها شده و به سوی وحدت الهی سیر می‌کند.

خیال حق و رهایی از بغض

در مقام استغراق، سالک به خیال حق متصل می‌شود و از خیالات دنیوی و بغض نسبت به دیگران رها می‌گردد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با اشاره به رفتار حضرت علی (ع) با ابن ملجم، این رهایی را تبیین می‌کنند. حضرت علی (ع)، به‌عنوان خاتم ولایت، با حمایت از قاتل خود، نشان دادند که در مقام شهود جمعی، هیچ بغضی نسبت به افراد وجود ندارد. این رهایی، نتیجه رضایت به احکام الهی است که سالک را از کینه شخصی آزاد می‌کند. سالک در این مقام، چونان آینه‌ای زلال، تنها انعکاس‌دهنده حق است و هیچ کدورتی در دلش جای ندارد.

قرآن کریم می‌فرماید:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آل عمران: ١٦٩).
: «و کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.»
این آیه، به حیات الهی اولیای خدا اشاره دارد که در مقام غرق، با رضایت به احکام الهی، از بغض و کینه رها می‌شوند.

بغض به بدی‌ها، نه به بدکاران

اولیای الهی، بغضشان متوجه اوصاف منفی مانند کفر یا بدی است، نه ذوات افراد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که ذات انسان، به دلیل قابلیت تحول، نمی‌تواند هدف بغض باشد. برای مثال، کافری که با گفتن «لا إله إلا الله» مسلمان می‌شود، دیگر موضوع بغض نیست. این تمایز، سالک را از قضاوت بر اساس ذوات بازمی‌دارد و او را به شفقت و رحمت نسبت به خلق هدایت می‌کند. این نگاه، چونان نسیمی است که غبار کینه را از دل می‌زداید و سالک را به صفا و خلوص می‌رساند.

درنگ: بغض اولیای الهی، متوجه اوصاف منفی است، نه ذوات افراد، که این امر سالک را به شفقت و رحمت نسبت به خلق رهنمون می‌سازد.

نجاست اوصاف، نه ذوات

در نگاه عرفانی، نجاست به اوصاف مانند کفر یا مرگ مربوط است، نه به ذات انسان. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با اشاره به نجاست میت یا کافر، تأکید دارند که این نجاست، به اوصاف گذرا مربوط است و با تحول ذات، مانند توبه یا غسل، زایل می‌شود. ذات انسان، به‌عنوان مخلوق الهی، قابلیت صعود به مراتب کمال را دارد و نمی‌تواند به‌طور ذاتی نجس باشد. این تبیین، چونان کلیدی است که درهای معرفت به ظرفیت‌های ذاتی انسان را می‌گشاید.

دل دریایی سالک

دل سالک در مقام غرق، به دریایی تشبیه شده که از تأثیرات منفی مصون است. برخلاف دل‌های محدود، که با کوچک‌ترین نجاست آلوده می‌شوند، دل سالک به دلیل وسعت و اتصال به حق، از هر آلودگی نفسانی پاک می‌ماند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمثیل به حوض و دریا، تأکید دارند که دل سالک، چونان دریایی بی‌کران، از نجاست‌های نفسانی مصون است و هر چه بر آن وارد شود، در زلالی آن محو می‌گردد.

درنگ: دل سالک در مقام غرق، چونان دریایی بی‌کران، از نجاست‌های نفسانی مصون است و با اتصال به حق، زلال و پاک می‌ماند.

جمع‌بندی بخش دوم

سالک در مقام غرق، با رهایی از خودخواهی، بغض و تعلقات دنیوی، به دل دریایی و خیال حق متصل می‌شود. اوصاف منفی، نه ذوات، هدف بغض اولیای الهی هستند و نجاست نیز به اوصاف گذرا محدود است. رفتار حضرت علی (ع) با ابن ملجم، نمونه‌ای عینی از این مقام است که شفقت و رضایت به احکام الهی را نشان می‌دهد. این بخش، چونان گوهری در صدف، اوصاف سالک را در پرتو وحدت الهی ترسیم می‌کند.

بخش سوم: مقام بقا بعد از فنا و انوار ازلی

فتح بصیرت و مشاهده انوار ازلی

در مقام استغراق، سالک با دفع دنائت و رهایی از همم دنیه، به فتح بصیرت نائل می‌شود. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این فتح، نتیجه انصراف از دنائت است که چشم دل سالک را به انوار ازلی می‌گشاید. این گشایش، چونان طلوع خورشید در شبی ظلمانی، سالک را به مشاهده تجلیات اسماء و صفات الهی قادر می‌سازد. در این مقام، سالک دیگر به اوصاف جزئی مانند طی‌الارض یا کمالات ظاهری توجه ندارد، بلکه در وحدت الهی مستغرق است.

درنگ: فتح بصیرت، نتیجه دفع دنائت است که سالک را به مشاهده انوار ازلی و رهایی از اوصاف جزئی رهنمون می‌سازد.

مقام بقا بعد از فنا

سالک در مقام بقا بعد از فنا، با حیات الهی زنده می‌شود و با نور حق، انوار ازلی را مشاهده می‌کند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این حیات، نه حیات مادی، بلکه حیات الهی است که سالک را به مرتبه‌ای می‌رساند که صفاتش، صفات حق می‌گردد. این مقام، چونان رودی است که پس از طی مسیر پرپیچ‌وخم، به اقیانوس بی‌کران می‌پیوندد و در آن محو می‌شود.

قرآن کریم می‌فرماید:
«كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (القصص: ٨٨).
: «هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است. فرمان از آن اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید.»
این آیه، به فنای همه چیز جز وجه الهی اشاره دارد که سالک در مقام بقا، به این وجه متصل می‌شود.

عماء و عدم معرفت از فرط قرب

عماء، به معنای غیب ذاتی الهی، در مقام غرق به عدم معرفت به‌واسطه قرب بیش از حد اشاره دارد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره توضیح می‌دهند که سالک در مراحل اولیه، به دلیل دوری از حق، قادر به شهود نیست، اما در مقام قرب، به دلیل شدت تجلی الهی، باز هم ذات حق را درک نمی‌کند. این عدم معرفت، چونان ایستادن در برابر خورشید است که نور آن، چشم را از دیدن خود بازمی‌دارد.

درنگ: عماء، عدم معرفت از فرط قرب است که سالک را در شدت تجلی الهی، از درک مستقیم ذات حق عاجز می‌سازد.

واردات قلبیه و مصونیت از غافلگیری

واردات قلبیه، الهامات الهی بدون واسطه اسباب مادی هستند که سالک را از غافلگیری و ناآگاهی مصون می‌دارند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که صاحبان واردات، از حوادث پیشاپیش آگاه می‌شوند و هیچ‌گاه در حالت غیرعادی قرار نمی‌گیرند. این آگاهی، چونان چراغی است که مسیر سلوک را در تاریکی حوادث روشن می‌کند. صاحبان واردات به دو دسته تقسیم می‌شوند: بدون تمییز، که قادر به مدیریت الهامات نیستند، و با تمییز، که با بصیرت، از این الهامات برای هدایت بهره می‌برند.

جمع‌بندی بخش سوم

مقام بقا بعد از فنا، سالک را به حیات الهی و مشاهده انوار ازلی رهنمون می‌سازد. فتح بصیرت، نتیجه دفع دنائت است و عماء، نشانه قرب بیش از حد به ذات الهی. واردات قلبیه، سالک را از غافلگیری مصون داشته و با تمییز، او را به کمال هدایت می‌کند. این بخش، چونان گوهری در اقیانوس معرفت، سالک را به وحدت باطنی و اتصال به حق نزدیک‌تر می‌سازد.

بخش چهارم: چالش‌ها و موانع سلوک در عصر حاضر

کثرت مشاغل و آشفتگی خاطر

در عصر حاضر، کثرت مشاغل و دغدغه‌های دنیوی، مانع اصلی سلوک و تمرکز بر حق است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این کثرت، ذهن را آشفته کرده و سالک را از عبادت و اتصال به خدا بازمی‌دارد. اولیای الهی، با خلوت کردن ذهن و قلب، از این کثرت رها می‌شوند و سرشان، چونان آسمانی صاف، از ابرهای پراکنده دغدغه‌ها پاک است.

درنگ: کثرت مشاغل، ذهن را آشفته کرده و مانع تمرکز بر حق می‌شود، اما اولیای الهی با خلوت ذهنی، از این مانع عبور می‌کنند.

لقمه حرام و تأثیر آن بر قلب

لقمه حرام، یکی از موانع اصلی سلوک در عصر حاضر است که تا چهل روز قلب را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این لقمه، مانع دریافت فیض الهی شده و قلب را از زلالی محروم می‌کند. سالک باید با اجتناب از لقمه حرام، قلب خود را صاف نگه دارد، چونان چشمه‌ای که از هر آلودگی مصون است.

رهایی از شکیات در عبادت

در مقام بقا، سالک از شکیات و تردیدها در عبادت آزاد می‌شود، زیرا ذهن او از کثرت‌ها رها شده است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره توضیح می‌دهند که شکیات، نتیجه آشفتگی خاطر و اشتغال به کثرت‌هاست، اما سالک در مقام بقا، با اتصال به وحدت الهی، از این تردیدها مصون می‌ماند. این رهایی، چونان آرامش دریا پس از طوفان، عبادت سالک را زلال و بی‌تردید می‌سازد.

درنگ: رهایی از شکیات در عبادت، نتیجه اتصال به وحدت الهی و خلوت ذهنی است که سالک را از تردیدها مصون می‌دارد.

اهمیت اولویت‌بندی در عبادت

شتاب در عبادت به دلیل اشتغال به امور دنیوی، نشانه غفلت است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با اشاره به روایتی، تأکید دارند که ملائکه به کسی که به بهانه کار، نماز را شتاب‌زده می‌خواند، می‌خندند، زیرا تنها خدا می‌تواند کار انسان را راه بیندازد. این اولویت‌بندی، چونان قطب‌نمایی است که سالک را در مسیر حق هدایت می‌کند.

قرآن کریم می‌فرماید:
«وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» (البقرة: ٤٥).
: «و از صبر و نماز یاری جویید، و آن [نماز] جز بر خاشعان گران است.»
این آیه، بر اهمیت نماز و صبر در غلبه بر دغدغه‌های دنیوی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

کثرت مشاغل، لقمه حرام و شتاب در عبادت، موانع اصلی سلوک در عصر حاضر هستند. سالک با خلوت ذهنی، اجتناب از لقمه حرام و اولویت‌بندی عبادت، از این موانع عبور می‌کند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر صبر و نماز، این مسیر را روشن می‌سازند. این بخش، چونان هشداری است که سالک را به سوی زلالی قلب و تمرکز بر حق هدایت می‌کند.

فرجام‌سخن

مقام غرق، منزلتی والا در سلوک عرفانی است که سالک را به اقیانوس بی‌کران وحدت الهی رهنمون می‌سازد. این مقام، با مراتب سه‌گانه علم به حال، شهود مداوم و استغراق در مقام جمع، سیر تکاملی سالک را ترسیم می‌کند. در مرتبه سوم، سالک با فتح بصیرت و رهایی از همم دنیه، به انوار ازلی متصل می‌شود و دل دریایی‌اش از هر نجاست نفسانی مصون می‌ماند. اولیای الهی، با رهایی از خودخواهی، بغض و تعلقات، به مقام بقا بعد از فنا می‌رسند و افعالشان ظهور فعل الهی می‌گردد. چالش‌های عصر حاضر، مانند کثرت مشاغل و لقمه حرام، با خلوت ذهنی و اولویت‌بندی عبادت، قابل عبورند. درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تبیین عمیق این مقام، مسیری روشن برای پژوهشگران و سالکان ترسیم کرده است. این نوشتار، چونان گوهری در اقیانوس معرفت، تلاش دارد تا این مفاهیم را در قالبی علمی و فاخر برای مخاطبان متخصص ارائه دهد.

با نظارت صادق خادمی


فوتر بهینه‌شده