در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

منازل السائرین 573

متن درس

 

کتاب منازل السائرین: مقام مشاهده

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۷۳)

مقدمه

در مسیر سلوک عرفانی، مقام مشاهده چونان دریچه‌ای است که سالک را از ظلمت مفاهیم ذهنی به روشنای شهود باطنی رهنمون می‌شود. این مقام، که دومین منزل از باب الحقائق در کتاب شریف «منازل السائرین» است، سالک را به رؤیت حقیقت الهی فرا می‌خواند و او را از قید و بند غیریت و حجاب‌های مفهومی آزاد می‌سازد. در این کتاب، که برگرفته از درس‌گفتارهای عمیق آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۵۷۳ است، به تبیین جامع و تفصیلی مقام مشاهده پرداخته شده است.

بخش نخست: چیستی مقام مشاهده و جایگاه آن در سلوک

تعریف مشاهده و رهایی از غیریت

مشاهده، مقامی است که در آن، سالک از محدودیت‌های علم کلی و مفهومی فراتر رفته و به شهود حضوری حق می‌رسد. در این مقام، ظرف غیریت، که چونان حجابی میان سالک و حقیقت قرار دارد، برداشته می‌شود. به تعبیر درس‌گفتار، «خدا دیگر خدای کلی مفهومی نیست»، بلکه حقیقتی است که به‌صورت شهودی و باطنی مشاهده می‌گردد. این رهایی از غیریت، سالک را به سوی حضوری قلبی هدایت می‌کند که در آن، جز حق چیزی در منظر او نیست.

درنگ: مشاهده، گذر از علم مفهومی به معرفت شهودی است که سالک را از حجاب‌های ذهنی آزاد کرده و او را به رؤیت باطنی حق رهنمون می‌سازد.

تمایز علم و معرفت

یکی از ارکان بنیادین مقام مشاهده، تمایز میان علم و معرفت است. علم، به‌مثابه دانش کلی و مفهومی، در قلمرو ذهن محدود می‌ماند و به غیریت میان سالک و حقیقت دامن می‌زند. اما معرفت، چونان نوری جزوی و حقیقی، سالک را به رؤیت خارجی و حضوری حق می‌رساند. به تعبیر درس‌گفتار: «علم، کلی است. شهود، جزئی است. علم، مفهوم است. معرفت، حقیقت است.» این تمایز، تفاوت میان فلسفه و عرفان را نیز روشن می‌سازد؛ فلسفه در قلمرو مفاهیم ذهنی سیر می‌کند، در حالی که عرفان به شهود حقیقت متمرکز است.

برای فهم بهتر این تمایز، می‌توان علم را به نقشه‌ای تشبیه کرد که راه را نشان می‌دهد، اما معرفت، خودِ سیر در راه است که سالک را به مقصد می‌رساند. عارف در مقام مشاهده، حق را نه به‌صورت مفهوم ذهنی، بلکه به‌مثابه حقیقتی زنده و حاضر می‌بیند.

بخش دوم: مراتب مشاهده

مرتبه نخست: مشاهده معرفت در لوایح نور وجود

مشاهده، بر اساس درس‌گفتار، دارای سه مرتبه است. مرتبه نخست، «مشاهده معرفت» است که «فوق حدود العلم» جریان دارد و در «لوایح نور الوجود» متجلی می‌شود. در این مرتبه، سالک حق را از دور مشاهده می‌کند، گویی که بر درگاه خانه‌ای ایستاده و صحن آن را می‌نگرد. این شهود، با «فنای جمع» همراه است، یعنی محو شدن در حضرت حق، که سالک را از غیریت و حدود ذهنی آزاد می‌سازد.

لوایح نور وجود، به‌مثابه جرقه‌های الهی، چهره حق را برای عارف روشن می‌کنند. این جرقه‌ها، اگرچه موقت‌اند، اما معرفت را در دل سالک پایدار می‌سازند. به تعبیر درس‌گفتار: «وقت لمعان آن، عارف می‌بیند و باقي می‌ماند بر این عارف معرفت، زمان آرامي‌اش.» این موقت بودن، به دلیل تازه بودن چشم سالک به نور معرفت است که هنوز به استقرار کامل نرسیده است.

درنگ: مرتبه نخست مشاهده، شهود حق از دور است که در لوایح نور وجود رخ می‌دهد و با فنای جمع، سالک را به حضور قلبی در برابر حق می‌رساند.

مرتبه دوم: تخلق به صفات رحمانی

در مرتبه دوم مشاهده، سالک به تخلق به صفات رحمانی و الهی می‌رسد. این تخلق، نه صرفاً پوشیدن لباس لطف، بلکه تحقق وجودی صفات حق در وجود سالک است. به تعبیر درس‌گفتار: «اینجا خلعت است که خلافت خودش خلعت است. سالک می‌رسد به جایی که نائب‌الحق می‌شود، ولی‌الله می‌شود.» در این مقام، وجود سالک با صفات حق یکی می‌شود، نه آنکه صرفاً لباسی الهی بر تن کند.

این مرتبه، چونان ريسمانی است که سالک را از دور به نزدیک می‌کشاند. هنگامی که سالک به این مقام می‌رسد، دیگر نیازی به ريسمان ندارد، زیرا در حضور حق مستقر شده است. این استقرار، نشانه‌ای از تحققات الهی است که سالک را به مقام خلافت الهی می‌رساند.

مرتبه سوم: استقرار در عین جمع

با تواتر لوایح نور الهی، مشاهده در «عین جمع» مستقر می‌شود. این استقرار، نتیجه دوام تجلیات الهی است که سالک را از شهود موقت به حضور دائم در حضرت حق می‌رساند. به تعبیر درس‌گفتار: «دوام التجلي يوجب استقرار المشاهدة في عين الجمع.» در این مقام، سالک جز خدا نمی‌بیند و ذهنی آلوده به غیر ندارد، گویی که دلش چون آیینه‌ای صاف، تنها انعکاس نور حق را در خود جای داده است.

درنگ: استقرار در عین جمع، اوج مشاهده است که سالک را از موقت بودن شهود به حضور دائم در حضرت حق رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: تحول اعمال در مقام مشاهده

از اعمال قالبی به اعمال قلبی

یکی از ویژگی‌های برجسته مقام مشاهده، تحول اعمال سالک از حالت قالبی به قلبی است. در مقام علم، اعمال سالک چون نماز، روزه، و وضو، قالبی و ظاهری‌اند. اما در مقام مشاهده، این اعمال با حضور قلب و معرفت همراه می‌شوند. به تعبیر درس‌گفتار: «الان که وضو می‌گیرد، دل می‌شوید، نه گل می‌شوید. الان که نماز می‌خواند، خضوع الحق است.» این تحول، نشانه‌ای از گشایش باطنی است که اعمال را از صورت ظاهری به حقیقت باطنی تبدیل می‌کند.

این تحول، چونان دگرگونی گِل به گوهر است که سالک را از قید صورت‌های ظاهری آزاد کرده و او را به باطن اعمال رهنمون می‌سازد. نماز در این مقام، نه‌تنها حرکت و سکون، بلکه خضوع قلبی در برابر حق است.

نمونه عملی: رفتار امام رضا (ع)

درس‌گفتار، با ذکر نمونه‌ای از سیره امام رضا (ع)، تجلی صفات الهی در عارف کامل را نشان می‌دهد. امام رضا (ع) با تواضع و محبت با خلق خدا رفتار می‌کردند، به‌گونه‌ای که حتی افراد عادی نیز جذب ایشان می‌شدند. به تعبیر درس‌گفتار: «امام رضا که سر سفره می‌نشیند، همه جمع شدند، نوکر و غلام و همه… تا غذای بیرونی‌ها را جدا نکند، دست به غذا نمی‌زند.» این رفتار، نشانه‌ای از محو جبروت نفسانی و تحقق صفات رحمانی در وجود عارف است.

این سیره، چونان آیینه‌ای است که نور تواضع و محبت الهی را بازتاب می‌دهد و نشان می‌دهد که عارف کامل، با خلق خدا چنان رفتار می‌کند که دل‌ها را به سوی خود جذب می‌نماید.

درنگ: اعمال قلبی در مقام مشاهده، نشانه تحول باطنی سالک است که او را از قید صورت‌های ظاهری آزاد کرده و به حقیقت باطنی رهنمون می‌سازد.

بخش چهارم: قرآن کریم، کتاب معرفت

تمایز قرآن کریم از کتب علمی

قرآن کریم، به تعبیر درس‌گفتار، «کتاب معرفت است، نه کتاب علم». این کتاب شریف، با تأکید بر اسماء و صفات الهی، راهنمای شهود و معرفت است، نه صرف دانش مفهومی. آیه‌ای چون شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ [مطلب حذف شد] : «خداوند گواهی داد که جز او خدایی نیست و فرشتگان و صاحبان دانش [نیز گواهی دادند] که او به عدالت قیام کرده است») بر شهود حقیقت تأکید دارد.

قرآن کریم، اگرچه به علوم اشاره دارد، اما معرفت را عنوان می‌کند. به تعبیر درس‌گفتار: «همه علوم در قرآن کریم اشاره شده، اما عنوان نشده.» این کتاب، با گشودن باب معرفت، سالک را به سوی شهود حقیقت هدایت می‌کند، نه به بازی با مفاهیم ذهنی.

نقش عارف در انس با قرآن کریم

درس‌گفتار تأکید دارد که عارف نباید تهی از علم باشد، اما نباید در دام علم‌بازی و لفاظی گرفتار شود. قرآن کریم، خود رسول‌الله است و عارف با انس با آن، به معرفت و شهود دست می‌یابد. به تعبیر درس‌گفتار: «قرآن حالش می‌شود که شما داری می‌خوانیش، بلد است حالی کند.» این انس، چونان آبی است که دل سالک را جلا می‌دهد و او را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

درنگ: قرآن کریم، کتاب معرفت است که با تأکید بر اسماء و صفات الهی، سالک را به شهود حقیقت هدایت می‌کند.

بخش پنجم: ویژگی‌های عارف در مقام مشاهده

رهایی از ریا و شطح

عارف در مقام مشاهده، از ریا و شطح دور است. به تعبیر درس‌گفتار: «اولیاء خدا شک نمی‌کردند، ریا نداشتند.» این رهایی، نشانه‌ای از محو شدن نفس و غیریت در وجود عارف است. در مرتبه دوم، سالک باید هوشیار باشد تا در دام شطح نیفتد، زیرا بقای او بقای حقی است، نه خلقی.

این هوشیاری، چونان نگهبانی است که عارف را از لغزش در ورطه خودبینی حفظ می‌کند. به نقل از امام سجاد (ع): «أنا أقل الأقلین… أنا ابن المکة و المنى هستم، اما من نیستم.» این سخن، نشان‌دهنده محو کامل نفس در برابر حق است.

جذابیت عارف برای خلق

عارف در مقام مشاهده، چنان متخلق به صفات الهی است که حتی افراد عادی نیز جذب او می‌شوند. درس‌گفتار با اشاره به سیره امام رضا (ع) می‌فرماید: «همه دوستش دارند، همه دلشان می‌خواهد پیشش باشند.» این جذابیت، نتیجه محو جبروت نفسانی و تجلی صفات رحمانی در وجود عارف است.

این ویژگی، چونان مغناطیسی است که دل‌ها را به سوی عارف می‌کشد، نه به دلیل جبروت ظاهری، بلکه به سبب نور باطنی که از او ساطع می‌شود.

جمع‌بندی

مقام مشاهده، چونان پلی است که سالک را از قلمرو علم کلی به سرزمین معرفت شهودی رهنمون می‌سازد. در مرتبه نخست، سالک حق را در لوایح نور وجود از دور می‌بیند و با فنای جمع، از غیریت آزاد می‌شود. در مرتبه دوم، با تخلق به صفات رحمانی، به مقام خلافت الهی می‌رسد. و در مرتبه سوم، با تواتر تجلیات، در عین جمع مستقر می‌گردد. اعمال سالک در این مقام، از قالبی به قلبی تبدیل شده و او را به حضور دائم در برابر حق می‌رساند. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب معرفت، راهنمای این سلوک است و عارف با انس با آن، به شهود حقیقت نائل می‌شود. سیره اولیاء خدا، چون امام رضا (ع)، نمونه‌ای عملی از این مقام است که تواضع، محبت، و رهایی از جبروت نفسانی را متجلی می‌سازد.

این کتاب، با تبیین دقیق و تفصیلی مقام مشاهده، نه‌تنها راهنمایی برای طالبان علم الهی است، بلکه با زبانی فاخر و تمثیلات ادبی، روح عرفانی «منازل السائرین» را در قالبی علمی و دانشگاهی به تصویر می‌کشد.

با نظارت صادق خادمی