در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

منازل السائرین 576

متن درس

 

باب المعاینة: نقدی بر تأویلات عرفانی و تبیین حفظ دیانت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۷۶)

دیباچه

در ساحت عرفان اسلامی، «منازل السائرین» چونان نگینی درخشان، راهنمای سالکان طریق حقیقت است. باب المعاینة، به‌عنوان یکی از منازل والای این اثر، مقامی است که در آن، شهود عینی و کامل ذات الهی هدف غایی سالک قرار می‌گیرد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۵۷۶، با نگاهی نقادانه به تفسیر آیه «أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ» و تأویلات عرفانی مرتبط با آن، به تبیین دقیق معاینه و ضرورت حفظ دیانت از انحرافات می‌پردازد.

بخش یکم: معاینه و جایگاه آن در سلوک عرفانی

معاینه: اوج شهود عینی ذات

معاینه، چونان قله‌ای رفیع در منازل سلوک، مقامی است که سالک در آن به رؤیت کامل و بی‌واسطه ذات الهی نائل می‌شود. این مقام، که پس از مکاشفه و مشاهده قرار دارد، چونان آینه‌ای صیقلی است که حقیقت را بی‌هیچ غباری بازمی‌تاباند. در معاینه، سالک از هرگونه حجاب، انقطاع و تلوین رها شده و در وحدت با حق غرق می‌گردد، گویی قطره‌ای است که در اقیانوس بی‌کران الهی حل شده است. این مقام، نه تنها اوج شهود، بلکه مقصد نهایی سلوک عرفانی است که سالک را به وصال بی‌واسطه حق رهنمون می‌سازد.

با این حال، درس‌گفتار بر این نکته تأکید دارد که معاینه، به دلیل عظمت و عمقش، نیازمند دقتی بی‌نظیر در تفسیر و تبیین است. هرگونه انحراف در فهم این مقام، می‌تواند سالک را از مسیر حقیقت دور سازد. از این‌رو، پایبندی به وحی، عصمت و سنت معصومین، چونان مشعلی فروزان، راهنمای سالک در این مسیر است.

درنگ: معاینه، مقامی است که سالک در آن به شهود عینی و کامل ذات الهی نائل می‌شود، اما فهم آن نیازمند پایبندی به وحی و سنت معصومین است تا از انحرافات مصون ماند.

بخش دوم: نقد تفسیر آیه مد الظل در باب معاینه

آیه سوره فرقان و سیاق آن

درس‌گفتار به آیه‌ای از سوره فرقان اشاره دارد که فرموده است:

أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ ۝ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا
[مطلب حذف شد] : آیا به پروردگارت ننگریستی که چگونه سایه را امتداد داد؟ و اگر می‌خواست، آن را ساکن قرار می‌داد). این آیه، در سیاق احتجاج با کفار، به بیان صنع الهی در آفرینش سایه، خورشید، شب و دیگر مخلوقات می‌پردازد. رؤیت در این آیه، به معنای نظاره حسی سایه است، نه شهود عرفانی ذات الهی.

نقد درس‌گفتار بر این است که کاربرد این آیه برای تبیین مقام معاینه، نادرست است. معاینه، شهود عینی ذات است، اما آیه، به رؤیت آثار خلقت اشاره دارد. این تمایز، چونان خطی روشن میان دو ساحت معرفتی است: یکی رؤیت حسی که به حواس ظاهری وابسته است، و دیگری شهود باطنی که با قلب و بصیرت درونی محقق می‌شود. از این‌رو، استفاده از این آیه برای معاینه، چونان پوشاندن لباسی نامتناسب بر پیکر حقیقت است.

درنگ: آیه «أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ» به رؤیت حسی سایه اشاره دارد و با مقام معاینه، که شهود عینی ذات است، همخوانی ندارد.

احتجاج قرآنی در سوره فرقان

سوره فرقان، چونان آیینه‌ای است که صنع الهی را در برابر چشمان کافران و معاندان قرار می‌دهد. این سوره، با برشمردن آیات خلقت، از جمله سایه، خورشید، شب، آب و باد، به احتجاج با کسانی می‌پردازد که حقیقت را انکار می‌کنند. آیه مورد بحث، یکی از چندین احتجاج قرآنی در این سوره است که بر قدرت و حکمت الهی در آفرینش تأکید دارد. این آیات، چونان استدلال‌هایی عقلی‌اند که کافران را به تأمل در آثار الهی دعوت می‌کنند، نه به شهود عرفانی یا مقام معاینه.

درس‌گفتار تأکید دارد که سیاق این آیه، با کفار و کسانی که «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» هستند، مرتبط است. از این‌رو، نسبت دادن آن به معاینه، که مقامی والا در سلوک عرفانی است، خطایی آشکار است. این نقد، چونان چراغی است که مسیر درست تفسیر قرآنی را روشن می‌سازد.

بخش سوم: انحرافات عرفانی و تأویلات بی‌مبنا

تأویلات نادرست و خطر تحریف

یکی از انحرافات عرفانی، تأویلات بی‌مبنایی است که آیات قرآن کریم را از سیاق و ظاهر آن‌ها دور می‌سازد. درس‌گفتار به نمونه‌ای از این انحراف اشاره دارد که آیه مد الظل را به مفاهیمی چون اعیان ثابته و وجود اضافی مرتبط می‌کند. این تأویلات، چونان پرده‌ای بر حقیقت قرآن می‌افتند و آن را از دسترس سالکان دور می‌سازند. نسبت دادن مد الظل به اعیان ثابته یا وجود اضافی، بدون استناد به مأثورات، گویی کوششی است برای پوشاندن حقیقت در لباسی از خیال و گمان.

این انحراف، نه تنها از ظاهر قرآن کریم فاصله می‌گیرد، بلکه دیانت را در معرض تحریف قرار می‌دهد. درس‌گفتار تأکید دارد که در زمان غیبت، حفظ دیانت از چنین تأویلات بی‌اساسی، وظیفه‌ای خطیر است. این وظیفه، چونان نگهبانی از گنجی گران‌بهاست که تنها با تمسک به وحی و سنت معصومین ممکن می‌شود.

درنگ: تأویلات بی‌مبنا، مانند نسبت دادن مد الظل به اعیان ثابته و وجود اضافی، از انحرافات عرفانی است که دیانت را در معرض تحریف قرار می‌دهد.

نقد دیدگاه‌های محیی‌الدین و ملاصدرا

درس‌گفتار، دیدگاه‌های محیی‌الدین ابن عربی و ملاصدرا را در نسبت دادن آیه مد الظل به اعیان ثابته و وجود اضافی مورد نقد قرار می‌دهد. این تفاسیر، که در آثار محیی‌الدین (به‌ویژه در فصوص الحکم) و ملاصدرا دیده می‌شود، با ظاهر قرآن کریم و سیاق آیه همخوانی ندارد. این دیدگاه‌ها، گویی کوششی‌اند برای افزودن لایه‌ای از مفاهیم فلسفی و عرفانی بر آیات، بدون استناد به مأثورات معتبر. چنین رویکردی، چونان افزودن رنگی غیرطبیعی به آیینه زلال قرآن است که بازتاب حقیقت را تیره می‌سازد.

این نقد، بر لزوم پایبندی به ظاهر قرآن کریم و پرهیز از تأویلات غیرمستند تأکید دارد. قرآن، چونان دریایی است که حقیقت در آن آشکار است و نیازی به افزودن مفاهیم خیالی ندارد.

بخش چهارم: تجزیه دین و نقش معصومین

تجزیه دین پس از عصر معصومین

درس‌گفتار به تجزیه دین پس از عصر معصومین اشاره دارد که به سه جریان اصلی منجر شد: سلاطین، فقیهان ظاهری، و عارفان ربانی. سلاطین، چونان حاکمانی که گاه با شمشیر و به نام دین قدرت را به دست گرفتند، مانند بنی‌امیه و بنی‌عباس، از حقیقت دین فاصله گرفتند. فقیهان ظاهری، در احکام ظاهری محدود ماندند و از باطن دین غافل شدند. عارفان ربانی نیز، گاه به تأویلات بی‌مبنا گرفتار شدند و از مسیر حق منحرف گشتند. این تجزیه، چونان شکافی در بدنه دین بود که وصول به حقایق را دشوار ساخت.

در این میان، معصومین، چونان ستارگان هدایت، جامع همه ابعاد دین بودند. امثال امیرالمؤمنین علیه‌السلام، که هم صاحب اقتدار و ذوالفقار بودند و هم عارف به اسرار الهی، نمونه‌ای کامل از این جامعیت‌اند. درس‌گفتار به روایتی اشاره دارد که در آن، خضر نبی در محضر امیرالمؤمنین علیه‌السلام سؤالاتی مطرح می‌کند و پاسخ‌ها را از امام حسن علیه‌السلام دریافت می‌دارد، که نشان‌دهنده عمق معرفت و جامعیت معصومین است.

درنگ: پس از عصر معصومین، تجزیه دین به جریان‌های سلاطین، فقیهان ظاهری و عارفان ربانی، وصول به حقایق دینی را دشوار ساخت.

نقش معصومین در حفظ دیانت

وصول به حقایق دینی، تنها از طریق وحی، عصمت، قرآن کریم و سنت معصومین ممکن است. معصومین، چونان حافظان گنج دیانت، از تحریف و انحراف در تفسیر حقایق جلوگیری می‌کنند. درس‌گفتار تأکید دارد که بدون تمسک به این منابع، سالک در معرض گمراهی و تأویلات بی‌مبنا قرار می‌گیرد. این مسیر، چونان راهی است که با نور وحی روشن شده و سالک را از تاریکی انحرافات به سوی نور حقیقت هدایت می‌کند.

این نکته، بر اهمیت پایبندی به مأثورات معصومین تأکید دارد. معصومین، نه تنها حافظان ظاهر دین، بلکه راهنمایان باطن آن‌اند که سالک را به سوی شهود حقیقی رهنمون می‌سازند.

درنگ: معصومین، حافظان دیانت‌اند که با هدایت از طریق وحی، عصمت و سنت، سالک را از انحرافات و تأویلات بی‌مبنا مصون می‌دارند.

بخش پنجم: نقد مفهوم وجود اضافی و اعیان ثابته

رد وجود اضافی در عرفان اسلامی

درس‌گفتار، مفهوم وجود اضافی و نسبت آن به اعیان ثابته را مورد نقد قرار می‌دهد. برخلاف برخی دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی، اعیان ثابته خود ظهور اسماء و صفات الهی‌اند و وجودات خارجی، مظاهر حق‌اند، نه امری عقلانی یا اضافی. این دیدگاه، که مد الظل را به وجود اضافی مرتبط می‌کند، چونان افزودن لایه‌ای غیرضروری بر حقیقت است که از سادگی و روشنی قرآن کریم فاصله می‌گیرد.

اعیان ثابته، چونان آیینه‌هایی‌اند که نور اسماء الهی را بازمی‌تابانند و وجودات خارجی، ظهور این آیینه‌ها در عالم خارج‌اند. این مظاهر، حقیقی‌اند و نیازی به مفهوم وجود اضافی ندارند. درس‌گفتار تأکید دارد که چنین مفاهیمی، گاه از خیالات و تأویلات بی‌مبنا نشأت می‌گیرند و با حقیقت عرفان اسلامی سازگار نیستند.

درنگ: اعیان ثابته، ظهور اسماء و صفات الهی‌اند و نیازی به مفهوم وجود اضافی ندارند؛ این مفهوم، غیرمستند و با حقیقت عرفان اسلامی ناسازگار است.

بخش ششم: اهمیت ظاهر قرآن و حفظ دیانت

ظاهر قرآن: حجت و معیار

درس‌گفتار بر این نکته تأکید دارد که ظاهر قرآن کریم، حجت است و تفسیر آیات باید بر اساس ظاهر و مأثورات صورت گیرد. آیه مد الظل، که به خلقت سایه و خورشید اشاره دارد، نمونه‌ای روشن از این اصل است. هرگونه تأویل بی‌مبنا، چونان افزودن غباری بر آیینه زلال قرآن است که حقیقت را تیره می‌سازد. در زمان غیبت، حفظ دیانت از چنین انحرافاتی، وظیفه‌ای خطیر است که تنها با پایبندی به قرآن کریم و سنت معصومین ممکن می‌شود.

این اصل، چونان ستونی است که بنای دیانت بر آن استوار است. ظاهر قرآن، راهنمای سالک است و هرگونه انحراف از آن، او را به بیراهه می‌کشاند.

درنگ: ظاهر قرآن کریم، حجت است و تفسیر آیات باید بر اساس ظاهر و مأثورات باشد تا دیانت از تأویلات بی‌مبنا مصون ماند.

بخش هفتم: اهمیت شب و نظم خلقت

نظم الهی و آرامش شب

درس‌گفتار به‌طور حاشیه‌ای به اهمیت شب به‌عنوان مخلوقی الهی برای آرامش انسان اشاره دارد. شب، چونان آغوشی آرام‌بخش است که انسان را به سوی سکون و آسایش دعوت می‌کند. عدم استفاده صحیح از شب، مانند روشن نگه‌داشتن چراغ هنگام خواب، به مشکلات روحی و جسمی منجر می‌شود. این نکته، هرچند ارتباط مستقیمی با معاینه ندارد، بر اهمیت احترام به نظم خلقت الهی تأکید دارد.

این نظم، چونان نشانه‌ای از حکمت الهی است که انسان را به تأمل در آثار خلقت دعوت می‌کند. درس‌گفتار هشدار می‌دهد که نادیده گرفتن این نظم، گویی نادیده گرفتن آیات الهی است که به زیان جسمی و روحی انسان می‌انجامد.

درنگ: شب، برای آرامش آفریده شده و احترام به نظم خلقت الهی، از نشانه‌های ایمان به آیات الهی است.

جمع‌بندی

باب المعاینة، به‌عنوان یکی از منازل والای «منازل السائرین»، مقامی است که سالک در آن به شهود عینی ذات الهی نائل می‌شود. با این حال، درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۵۷۶، با نگاهی نقادانه به تفسیر آیه «أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ» نشان می‌دهد که این آیه، به رؤیت حسی سایه اشاره دارد و با معاینه عرفانی همخوانی ندارد. نقد تأویلات بی‌مبنا، مانند نسبت دادن مد الظل به اعیان ثابته و وجود اضافی، بر اهمیت پایبندی به ظاهر قرآن کریم و سنت معصومین تأکید دارد. تجزیه دین پس از عصر معصومین و نقش آن‌ها در حفظ دیانت، از دیگر نکات کلیدی این درس‌گفتار است.

با نظارت صادق خادمی