متن درس
منازل السائرین: مقام قبض
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۸۴)
مقدمه
مقام قبض، چونان گوهری درخشان در مسیر سلوک عرفانی، یکی از دقیقترین و خطیرترین منازل سالکان طریق حق است که در کتاب شریف «منازل السائرین» مورد تأمل قرار گرفته است. این مقام، نقطه عطفی است که در آن، حقتعالی برخی از بندگان برگزیده خویش را از میان خلق جدا ساخته و برای خود اختصاص میدهد. قبض در این منزل، نه حالتی نفسانی و گذرا، بلکه فعلی الهی است که سالک را به سوی اصطفاء و گزینش خاص رهنمون میسازد. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۵۸۴، به تبیین جامع و نظاممند این مقام میپردازد.
بخش نخست: تبیین مقام قبض و جایگاه آن در سلوک
ماهیت قبض و اهمیت آن
مقام قبض، پس از منزل حیات، یکی از ظریفترین و حساسترین مراحل سلوک الهی است که چونان دروازهای به سوی گزینش حقتعالی عمل میکند. این مقام، سرفصلی است که سالکان را به دو مسیر متمایز هدایت مینماید: گروهی در این منزل به بار مینشینند و برای حق برگزیده میشوند، و گروهی دیگر به سوی مراحل بعدی سلوک گام برمیدارند. قبض در این مقام، نه وصف حال دل سالک، بلکه فعلی از جانب حقتعالی است که برخی از بندگان را از خلق جدا ساخته و به سوی خود فرامیخواند. این گزینش، چونان انتخاب گوهری نفیس از میان سنگهای بیارزش، نشانه لطف و عنایت ویژه الهی است.
درنگ: قبض در مقام منازل السائرین، فعلی الهی است که سالک را از خلق جدا کرده و به جوار حق میکشاند. این گزینش، نشانه اصطفاء و اختصاص محض به حقتعالی است. |
برخلاف قبضهای پیشین که به حالات قلبی و انقباض و بسط روحی سالک اشاره داشتند، قبض در این مقام، پس از کمال ولایت رخ میدهد و به مقام ضنائن یا ذخایر الهی اشاره دارد. این تمایز، چونان گذر از سایه به نور، سالک را از حالات نفسانی به مقامات حقانی رهنمون میسازد.
ارتباط قبض با حیاة الحق
مقام قبض، ریشه در منزل حیاة الحق دارد، جایی که سالک با ظهور حق در وجود خویش، کثرت، ناسوت و غیریت را از دل خود محو میکند. در این مقام، سالک چونان آیینهای صیقلیافته، تنها انعکاس نور حق را در خود میبیند و از هرچه غیر اوست بیزار میگردد. این محو غیریت، زمینهساز قبض الهی است که سالک را به سیر الی الله و یسیرون الی الله هدایت میکند. حیاة الحق، چونان بستری زلال، سالک را برای گزینش الهی آماده میسازد و او را از بند تعلقات خلقی رها میکند.
آیه کریمه و تفسیر آن
در قرآن کریم، آیهای که به مقام قبض اشاره دارد، در سوره فرقان آمده است:
ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَيْنَا قَبْضًا يَسِيرًا
(: سپس او را به سوی خود برگرفتیم، برگرفتنی آسان). این آیه، در سیاق ظاهری به قبض آفاقی و سایه اشاره دارد، اما در عرفان، بهصورت استعاری برای جذب و گزینش سالک به جوار حق تفسیر میشود. اگرچه ارتباط این آیه با مقام قبض غیرمستقیم است، اما چونان تلمیحی ظریف، به جدایی سالک از خلق و نزدیکی او به حق اشاره دارد.
جمعبندی بخش نخست
مقام قبض، منزلتی است که سالک در آن از خلق جدا شده و به جوار حق فراخوانده میشود. این مقام، پس از حیاة الحق و با محو غیریت، سالک را برای اصطفاء الهی آماده میسازد. تمایز قبض در این منزل با قبضهای پیشین، در الهی بودن آن و ارتباطش با مقام ضنائن است. آیه کریمه سوره فرقان، اگرچه بهصورت ظاهری به سایه اشاره دارد، در باطن، تلمیحی به گزینش سالک توسط حقتعالی است.
بخش دوم: تقسیمبندی سالکان در مقام قبض
سه دسته سالکان
سالکان در مقام قبض، به سه گروه متمایز تقسیم میشوند که هر یک مسیری خاص در سلوک خویش میپیمایند. این تقسیمبندی، چونان شاخههای درختی تنومند، نشاندهنده تنوع استعدادها و مقتضیات الهی در مسیر سلوک است.
دسته نخست: قبض موقت و انزوای معنوی
گروه نخست، سالکانی هستند که در مقام قبض، بهصورت موقت در خلوت و تنهایی فرو میروند. اینان، چونان پرندگان مهاجری که به سوی سرزمینی دور بال میگشایند، از خلق فاصله گرفته و در عالم قبض سکنی میگزینند. در این مقام، سالک حوصله غیر را ندارد و به سوی کوه، دشت، و تاریکی خلوتی معنوی کشیده میشود. این گروه، در ظرف بالحقی و فی الحقی سیر میکنند و به دلیل فقدان ظرف کثرت، از سیر الی الخلق بازمیمانند. برخی از این سالکان، تا ابد در این مقام متوقف میشوند، زیرا یا استعداد سیر فراتر را ندارند یا حقتعالی نیازی به سیر آنها به سوی خلق نمیبیند.
درنگ: سالکان قبض موقت، در خلوت و تنهایی سکنی گزیده و از خلق فاصله میگیرند. این انزوا، نتیجه محو غیریت و سیر در مقام بالحقی است. |
دسته دوم: قبض متعالی و سیر الی الخلق
گروه دوم، سالکانی هستند که پس از قبض، به طمأنینه و سیر متعالی دست مییابند و به مقام جمع و سیر الی الخلق میرسند. اینان، چونان ستارگانی درخشان در آسمان خلق، برای هدایت و ارشاد بندگان حق گام برمیدارند. این گروه، اولیاء کامل و معصومین هستند که با استعداد نبوت تکوینی، به مقام انباء میرسند. هرچند پس از خاتمیت نبوت تشریعی، این سالکان در خفا عمل میکنند و مقام نبوت تکوینی خویش را آشکار نمیسازند. اینان، چونان چشمههایی جوشان، حیات معنوی را به خلق میبخشند و در عین حضور در میان مردم، دل به حق سپردهاند.
درنگ: سالکان قبض متعالی، پس از قبض به مقام جمع رسیده و با سیر الی الخلق، هدایتگران خلق میشوند. اینان، اولیاء کامل و حاملان نبوت تکوینی هستند. |
دسته سوم: قبض مشکلدار و هبانیت
گروه سوم، سالکانی هستند که در مقام قبض دچار اختلال میشوند و در هبانیت، انزوای غیرشرعی، یا شطحیات گرفتار میگردند. اینان، چونان کشتیهایی که در طوفان مسیر خویش را گم میکنند، از تعادل سلوکی خارج شده و ممکن است رفتارهای غیرمتعارف یا غیرعادی از خود نشان دهند. این انحراف، نتیجه عدم توانایی در تحمل شدت قبض یا فقدان هدایت الهی است که سالک را به جای وصول به حق، به ورطه انزوای غیرمشروع یا شطحیات میکشاند. این مقام، چونان گردابی خطرناک، سالک را در معرض آسیبهای معنوی قرار میدهد.
درنگ: سالکان قبض مشکلدار، در اثر عدم تعادل، به هبانیت یا شطحیات گرفتار میشوند. این انحراف، خطری است که در مقام قبض سالک را تهدید میکند. |
جمعبندی بخش دوم
تقسیمبندی سالکان در مقام قبض، نشاندهنده تنوع مسیرهای سلوکی است که هر یک بر اساس استعداد و مقتضیات الهی شکل میگیرند. گروه نخست، در خلوت معنوی متوقف میشوند، گروه دوم به مقام جمع و هدایت خلق میرسند، و گروه سوم در خطر انحراف و هبانیت قرار میگیرند. این تنوع، چونان رنگهای گوناگون در تابلویی عظیم، زیبایی و پیچیدگی سلوک عرفانی را به تصویر میکشد.
بخش سوم: ضنائن و حکمت قبض الهی
مقام ضنائن و گزینش الهی
ضنائن، ذخایر الهی هستند که حقتعالی آنها را برای خویش برگزیده و از خلق پنهان میدارد. این گزینش، چونان حفظ گنجی گرانبها در خزانهای نهان، از سر حکمت الهی است. حقتعالی، این سالکان را از عموم خلق جدا ساخته و به جوار خویش فرامیخواند تا هم حرمتشان حفظ شود و هم خلق از آسیب همنشینی با کسانی که استحقاق آن را ندارند، مصون بماند. این پنهانسازی، نه از بخل، بلکه از حکمت الهی سرچشمه میگیرد.
درنگ: ضنائن، ذخایر الهی هستند که به حکمت از خلق پنهان میشوند. این پنهانسازی، برای حفظ حرمت سالکان و مصونیت خلق از عدم استحقاق است. |
حفظ الهی و انزوای مقدس
حقتعالی، ضنائن را در میان خلق، اما پنهان از چشم آنها نگه میدارد. این حفظ، چونان قرار دادن گوهری در صدفی محفوظ، از آفات اختلاط با خلق جلوگیری میکند. این سالکان، اهل سیاحت، عزلت، و خلوت هستند و در میان مردم، چنان زیست میکنند که کسی به مقام والای آنها پی نبرد. خداوند، با غیرت الهی، اینان را از همنشینی با خلق بازمیدارد تا از آسیبهای اجتماع مصون بمانند. این انزوا، نه از سر انفعال، بلکه از سر حکمت و عنایت الهی است.
تمثیل حفظ الهی
حفظ ضنائن توسط حقتعالی، چونان پرورش موسی علیهالسلام در دامان فرعون است. خداوند، موسی را در قلب دشمن جای داد، اما او را از چشم فرعون پنهان کرد تا در امان بماند. این حکمت الهی، در مورد ضنائن نیز جاری است که در میان خلق زندگی میکنند، اما از نگاه آنها مخفیاند. این پنهانسازی، نشانه اقتدار الهی است که گوهرهای خویش را در برابر دیدههای ناپاک حفظ میکند.
جمعبندی بخش سوم
مقام ضنائن، منزلتی است که در آن، حقتعالی، سالکان برگزیده را از خلق جدا کرده و برای خویش حفظ میکند. این گزینش، از حکمت الهی سرچشمه گرفته و سالک را از آفات اختلاط با خلق مصون میدارد. حفظ ضنائن، چونان نگهبانی از گوهری نفیس، نشانه غیرت و عنایت الهی است که هم حرمت سالک را حفظ میکند و هم خلق را از عدم استحقاق مصون میدارد.
جمعبندی پایانی
مقام قبض، چونان منزلگاهی خطیر در مسیر سلوک عرفانی، سالک را به جوار حق فرامیخواند و او را از خلق جدا میسازد. این مقام، با اصطفاء الهی، سالکان را به سه گروه متمایز هدایت میکند: گروهی در خلوت معنوی متوقف میشوند، گروهی به مقام جمع و هدایت خلق میرسند، و گروهی در خطر هبانیت و انحراف قرار میگیرند. ضنائن، ذخایر الهی، با حکمت از خلق پنهان میشوند تا هم حرمتشان حفظ شود و هم خلق از آسیب مصون بماند.
با نظارت صادق خادمی |