متن درس
منازل السائرین: باب الجمع
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۴۰)
دیباچه
باب الجمع، چونان قلهای رفیع در سلسله منازل السائرین، مقامی است که سالک در آن به شهود وحدت افعال الهی میرسد و تعینات خلقی را در نور حقیقت الهی محو میبیند. این مقام، که نهایة النهایات سلوک عرفانی خوانده شده، سالک را به درک وحدت وجودی و نسبت دادن همه افعال به خداوند رهنمون میسازد. درسگفتار حاضر، با استناد به آیه شریفه ﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ﴾ (سوره انفال، آیه ۱۷، ترجمه فولادوند: «و تو نینداختی آنگاه که انداختی، بلکه خدا انداخت»)، به کاوش در این مقام والا میپردازد.
بخش نخست: استناد به آیه قرآنی و نقد آن
آیه شریفه و ارتباط با باب الجمع
بحث باب الجمع با استناد به آیه شریفه ﴿فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ (سوره انفال، آیه ۱۷، ترجمه فولادوند: «شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کشت؛ و تو نینداختی آنگاه که انداختی، بلکه خدا انداخت تا مؤمنان را به آزمونی نیکو از جانب خود بیازماید. بیگمان خدا شنوای داناست») آغاز میشود. این آیه، که در سیاق جنگ بدر نازل شده، به نفي فعل قتل از اصحاب و نفي رمي از پیامبر اکرم (ص) و نسبت دادن هر دو به خداوند اشاره دارد. این نسبت، در نگاه اولیه، با مقام جمع همخوانی دارد، زیرا در این مقام، سالک همه افعال را به خداوند نسبت میدهد و فاعلیت خلق را محو میبیند.
وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ
بهعنوان شاهدی بر وحدت افعال الهی در مقام جمع مطرح است، اما به دلیل ماهیت امتنانی، با مفهوم عام جمع تناسب کامل ندارد.نقد استناد به آیه بدون تبیین
استفاده از این آیه بدون تبیین دقیق ارتباط آن با باب الجمع، نقصی در روش ارائه است. استناد به آیات قرآنی، اگر صرفاً برای تزیین یا تیمن باشد و بدون تحلیل عمیق، از اعتبار علمی و عمق عرفانی بحث میکاهد. در عرفان نظری، هر استناد قرآنی باید با تحلیل روشمند همراه باشد تا مفاهیم عرفانی بهدرستی منتقل شوند. این آیه، گرچه به نفي فاعلیت خلق و اثبات فاعلیت خدا اشاره دارد، اما به دلیل سیاق خاص و امتنانی خود، نیازمند تبیینی دقیقتر برای ارتباط با مقام جمع است.
سیاق آیه و جنگ بدر
آیه شریفه در سیاق جنگ بدر نازل شده، جایی که مسلمانان با امکانات ناچیز در برابر دشمن قدرتمند قریش به پیروزی رسیدند. این پیروزی، نتیجه لطف و امداد الهی بود، نه تلاش طبیعی مسلمانان. نفي قتل از اصحاب و نفي رمي از پیامبر (ص)، به امتنان الهی و دخالت غیرطبیعی خداوند اشاره دارد. این سیاق، بر لطف الهی تأکید دارد، اما با مفهوم عام جمع، که شامل افعال طبیعی است، تناسب کامل ندارد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با بررسی آیه شریفه و نقد استناد به آن، نشان داد که این آیه، گرچه به نفي فاعلیت خلق و اثبات فاعلیت خدا اشاره دارد، اما به دلیل ماهیت امتنانی و غیرطبیعی خود، نمیتواند بهطور کامل مفهوم عام جمع را پوشش دهد. این تحلیل، ضرورت رویکرد روشمند در استناد به آیات قرآنی را برجسته ساخت و زمینه را برای بررسی عمیقتر مقام جمع فراهم کرد.
بخش دوم: ماهیت باب الجمع و جایگاه آن
باب الجمع: نهایة النهایات
باب الجمع، عالیترین مرتبه توحید در سلوک عرفانی است که سالک به شهود وحدت افعال الهی میرسد. در این مقام، تعینات خلقی محو شده و همه افعال، اعم از طبیعی و غیرطبیعی، به خداوند نسبت داده میشود. این مقام، چونان دریچهای به سوی حقیقت بیکران، سالک را به درک وحدت وجودی هدایت میکند، گویی که همه پدیدهها در آینه وجود الهی بازتاب مییابند.
تفاوت خطاب به اصحاب و پیامبر
آیه شریفه در خطاب به اصحاب، قتل را کاملاً نفي میکند (فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ)، اما در خطاب به پیامبر (ص)، رمي را هم اثبات و هم نفي میکند (وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ). این تفاوت، به جایگاه ویژه پیامبر بهعنوان واسطه فیض الهی اشاره دارد. در مورد اصحاب، هیچ نقشی در قتل به آنها نسبت داده نشده، زیرا امکانات آنها ناچیز بود. اما در مورد پیامبر، فعل رمي بهصورت ظاهری به او نسبت داده شده، ولی حقیقت آن به خداوند بازمیگردد.
معنای رمي در آیه
واژه رَمَيْتَ در آیه، به معنای تیراندازی نیست، بلکه به معنای کلی انداختن، از جمله پرتاب ریگ یا نسبت دادن سخن، است. طبق روایات، پیامبر (ص) ریگهایی را که امیرالمؤمنین (ع) فراهم کرده بود، پرتاب کرد و با نفرین «شاهت الوجوه»، به پیروزی غیرطبیعی منجر شد. این عمل، ظاهراً به پیامبر نسبت داده شده، اما حقیقت آن به امداد الهی و جبرئیل بازمیگردد.
ماهیت غیرطبیعی جنگ بدر
جنگ بدر، به دلیل نابرابری شدید میان امکانات مسلمانان و کفار قریش، واقعهای غیرطبیعی و امتنانی بود. مسلمانان با امکانات ناچیز، از جمله یک یا دو شمشیر و زره، در برابر دشمن قدرتمند ایستادند. پیروزی آنها، نتیجه لطف الهی و امداد غیبی بود، نه تلاش طبیعی. این امر، با مفهوم امتنان در آیه همخوانی دارد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین ماهیت باب الجمع و جایگاه آن بهعنوان نهایة النهایات، و بررسی سیاق آیه شریفه، نشان داد که این آیه به دلیل ماهیت غیرطبیعی خود، با مفهوم عام جمع تناسب کامل ندارد. تفاوت خطاب به اصحاب و پیامبر، و معنای رمي، عمق این تحلیل را آشکار ساخت و راه را برای بررسی چالشهای مقام جمع هموار کرد.
بخش سوم: چالشهای تصور و تصدیق مقام جمع
پیچیدگی نسبت افعال به خدا و خلق
مقام جمع، با چالشهای تصور و تصدیق مواجه است. نسبت دادن یک فعل واحد به دو فاعل (خدا و خلق) پارادوکسیکال است. اگر فعل تنها به خلق نسبت داده شود، فاعلیت خدا نفی میشود؛ اگر تنها به خدا نسبت داده شود، فاعلیت خلق که با وجدان تأیید میشود، نفی میگردد؛ و اگر به هر دو نسبت داده شود، ترکیب پیش میآید که با وحدت وجود سازگار نیست. این پارادوکس، مانند تلاش برای جای دادن یک کلاه بر دو سر، ذهن را به چالش میکشد.
مفهوم امر بین امرین
مفهوم «امر بین امرین»، که در کلام معصومین (ع) مطرح شده، به تلاش برای حل پارادوکس جبر و اختیار اشاره دارد. این مفهوم بیان میکند که افعال انسان نه کاملاً جبری (فقط از خدا) و نه کاملاً اختیاری (فقط از انسان) است، بلکه حالتی بینابین دارد. بااینحال، توضیح دقیق این حالت دشوار است و نیازمند تصور و تصدیق عمیق است، گویی که سالک باید میان دو دریای متلاطم جبر و اختیار، راهی بیابد.
نقد دیدگاههای عادتمحور
برخی مکاتب کلامی، مانند اشاعره، افعال را به عادت الهی نسبت میدهند، به این معنا که آتش به عادت میسوزاند، نه به ذات. اما در عرفان اسلامی، همه افعال مستقیماً به فاعلیت خدا نسبت داده میشود، نه به عادت یا واسطه. این دیدگاه، با مقام جمع همخوانی دارد، زیرا عارف همه افعال را ظهورات فعل الهی میبیند.
ضرورت شهود عرفانی
وصول به مقام جمع، نیازمند شهود عرفانی است که در آن، سالک از تعینات خلقی عبور کرده و همه افعال را بهعنوان ظهورات فعل الهی میبیند. این شهود، فراتر از استدلال عقلی است و نیازمند تجربه حضوری و معرفت باطنی است، گویی که سالک در آینه قلب خود، نور حقیقت الهی را مشاهده میکند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی چالشهای تصور و تصدیق مقام جمع، نشان داد که نسبت دادن افعال به خدا و خلق، پارادوکسیکال و نیازمند شهود عرفانی است. مفهوم امر بین امرین و نقد دیدگاههای عادتمحور، عمق این چالش را روشن ساخت و ضرورت معرفت باطنی را برای درک مقام جمع برجسته کرد.
بخش چهارم: تفاوت افعال طبیعی و غیرطبیعی
افعال طبیعی و غیرطبیعی
باب الجمع به دنبال نسبت دادن افعال طبیعی، مانند کار و تلاش روزمره، به خداست. اما آیه ۱۷ سوره انفال، به فعل غیرطبیعی (امتنانی) اشاره دارد. افعال طبیعی، با زحمت و عرقریختن همراهاند و به خلق نسبت داده میشوند، اما عارف در مقام جمع، این افعال را نیز به خدا نسبت میدهد. این تمایز، مانند تفاوت میان جویبارهای جاری و سیلابهای ناگهانی، چالش مقام جمع را آشکار میسازد.
چالش تصور دو فاعل برای یک فعل
تصور دو فاعل برای یک فعل واحد، دشوار است. اگر فاعلیت خدا پذیرفته شود، فاعلیت خلق زیر سؤال میرود؛ اگر فاعلیت خلق پذیرفته شود، فاعلیت خدا نفی میشود؛ و ترکیب فاعلیت، با وحدت وجود سازگار نیست. این چالش، مانند تلاش برای جای دادن یک گوهر در دو ظرف، ذهن را به تأمل وا میدارد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با بررسی تفاوت افعال طبیعی و غیرطبیعی، نشان داد که باب الجمع به دنبال نسبت دادن همه افعال، اعم از طبیعی و غیرطبیعی، به خداست. چالش تصور دو فاعل برای یک فعل، پیچیدگی این مقام را آشکار ساخت و ضرورت شهود عرفانی را برای حل این پارادوکس برجسته کرد.
نتیجهگیری نهایی
باب الجمع در منازل السائرین، چونان قلهای در سیر و سلوک عرفانی، سالک را به شهود وحدت افعال الهی رهنمون میسازد. آیه شریفه ﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ﴾، گرچه به نفي فاعلیت خلق و اثبات فاعلیت خدا اشاره دارد، اما به دلیل سیاق امتنانی و غیرطبیعی خود، با مفهوم عام جمع تناسب کامل ندارد. چالشهای تصور و تصدیق مقام جمع، به پارادوکس نسبت دادن افعال به خدا و خلق اشاره دارد که تنها با شهود عرفانی قابل حل است. مفهوم امر بین امرین و نقد دیدگاههای عادتمحور، عمق این مقام را روشن ساخت. این نوشتار، چونان مشعلی فروزان، راه را برای درک عمیقتر مفاهیم عرفانی و جایگاه والای مقام جمع در سلوک معنوی روشن میسازد.
درسگفتار حاضر، با دعای اللّهم صل على محمّد و آل محمّد پایان مییابد، که نشانهای از پیوند عمیق آن با سنت دینی و اخلاص در سلوک عرفانی است.