در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 661

متن درس





تحلیل و تبیین توحید محض در منازل السائرین

تحلیل و تبیین توحید محض در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۶۱)

دیباچه

کتاب «منازل السائرین» اثر جاودان خواجه عبدالله انصاری، چونان دریایی ژرف و بی‌کران، مراحل سلوک عرفانی را به سوی حق‌تعالی ترسیم می‌کند. این اثر گران‌سنگ، با تکیه بر معرفت توحیدی و شرح مقامات سلوکی، راهنمای سالکان طریق حقیقت است. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی و تحلیل اشکال شارح تلمسانی بر شیخ و پاسخ‌های شارح کاشانی پرداخته شده و مفاهیم والای توحید محض، جمع، جمع الجمع و فرق بعد الجمع با زبانی علمی تبیین گردیده است.

بخش نخست: نقد شارح تلمسانی و دفاع شارح کاشانی

اشکال شارح تلمسانی بر شیخ

شارح تلمسانی بر شیخ خواجه عبدالله انصاری اشکال وارد کرده که در «منازل السائرین»، به مقام والای «فرق بعد الجمع» و اسفار اربعه، به‌ویژه سفر دوم (فی الله)، اشاره‌ای نکرده و بحث را مستقیماً به توحید صفر محدود ساخته است. این انتقاد، به گمان تلمسانی، نشان‌دهنده‌ی نادیده گرفتن مراتب پیشرفته سلوکی است که سالک را از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت بازمی‌گرداند. این اشکال، چونان سنگی در مسیر زلال سلوک، ساختار کتاب را به چالش می‌کشد و مدعی است که شیخ، مراحل میانی اسفار را فروگذاشته و یکسره به قله توحید صفر گام نهاده است.

درنگ: اشکال تلمسانی بر شیخ، به عدم اشاره صریح به «فرق بعد الجمع» و سفر دوم در «منازل السائرین» استوار است، که به زعم او، نقصان در تبیین مراتب سلوکی را نشان می‌دهد.

پاسخ شارح کاشانی و دفاع از جامعیت شیخ

شارح کاشانی، در پاسخی استوار و منطقی، این اشکال را بی‌انصافی تلقی کرده و با استناد به ابواب مختلف «منازل السائرین» نشان می‌دهد که شیخ به‌طور ضمنی به مقامات فرق بعد الجمع و اسفار اربعه پرداخته است. او تأکید می‌کند که اگر منتقدان به شهود و تحقیق شیخ راه می‌یافتند، چنین اشکالی را مطرح نمی‌کردند. این دفاع، چونان سپری در برابر نقدهای ناسنجیده، جامعیت و عمق کلام شیخ را آشکار می‌سازد. شارح کاشانی، با ارجاع به ابواب طمأنینه، تلبيس، تمكن و جمع، استدلال می‌کند که شیخ، این مقامات را به‌گونه‌ای ظریف و عمیق در متن خود گنجانده است.

این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: ﴿وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُوا۟ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾ (عنکبوت: ۶۹، : «و کسانی که در راه ما کوشیدند، به‌یقین آنها را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم»)، که بر هدایت الهی به‌واسطه تلاش سلوکی تأکید می‌ورزد.

جهان‌بینی شیخ در ساختار منازل

شارح کاشانی استدلال می‌کند که عدم اشاره صریح شیخ به فرق بعد الجمع یا اسفار اربعه، نه از سر غفلت، بلکه از قصد اتمام بحث در توحید محض است. شیخ، چونان باغبانی که نهال معرفت را در خاک وحدت می‌کارد، قصد داشته تا گفتار را در بالاترین مراتب توحیدی به سرانجام برساند، نه در مراتب مادون یا رسوم خلقی. این رویکرد، نشان‌دهنده تمرکز شیخ بر احدیت و نفی هرگونه کثرت ظاهری است.

بخش دوم: اشاره‌های شیخ به فرق بعد الجمع در ابواب مختلف

باب بقاء بعد الفناء

شارح کاشانی، با ارجاع به باب بقاء بعد الفناء (صفحه ۲۲۱)، نشان می‌دهد که شیخ به فرق بعد الجمع اشاره کرده است. در این باب، شیخ از «فناء محض» و «بقاء به وجود حقانی» سخن گفته که به مقام فرق بعد الجمع دلالت دارد. فناء محض، چونان محو شدن سایه در نور آفتاب، سالک را از خود خلقی تهی کرده و به وجود حقانی رهنمون می‌سازد.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: ﴿كُلُّ شَىْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾ (قصص: ۸۸، : «هر چیز جز وجه او نابودشونده است»)، که بر فنای غیر و بقای حقانی تأکید دارد.

درنگ: در باب بقاء بعد الفناء، شیخ با اشاره به فناء محض و بقاء به وجود حقانی، به‌طور ضمنی مقام فرق بعد الجمع را تبیین کرده است.

باب تمكن

در باب تمكن (صفحه ۲۲۱)، شیخ درجه سوم تمكن عارف را «حضرت فوق حجب الطلب» و «نور الوجود» توصیف می‌کند که به بقاء بعد الفناء و فرق بعد الجمع اشاره دارد. این مقام، چونان قله‌ای است که سالک پس از عبور از حجاب‌های طلب، در نور وجود حق مستقر می‌شود. این استقرار، با فقر مطلق و فنای محض محقق می‌گردد و سالک را به وحدت وجود رهنمون می‌سازد.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: ﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَٰمِ﴾ (انعام: ۱۲۵، : «هر که را خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای اسلام گشاده می‌سازد»).

باب تلبيس

در باب تلبيس (صفحه ۲۵۸)، شیخ به درجه سوم اهل تمكن اشاره می‌کند که مقام انبیاء و ائمه است. اینان، با اشارت عين الجمع، خلق را به سوی حق هدایت می‌کنند. این مقام، به سفر سوم و چهارم (سير عن الله با الله فی التنزل) اشاره دارد، که چونان پلی است میان وحدت و کثرت، سالک را به هدایت خلق در پرتو حق قادر می‌سازد.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: ﴿قُلْ هَٰذِهِۦ سَبِيلِىٓ أَدْعُوٓا۟ إِلَى ٱللَّهِ﴾ (یوسف: ۱۰۸، : «بگو این راه من است که به‌سوی خدا دعوت می‌کنم»).

درنگ: باب تلبيس، با اشاره به مقام انبیاء و ائمه در سفرهای سوم و چهارم، نشان‌دهنده جامعیت شیخ در تبیین مراتب سلوکی پیشرفته است.

باب طمأنینه

در باب طمأنینه (صفحه ۱۶۵)، شیخ از طمأنینه‌ی شهود حضرت و نور ازل سخن می‌گوید که به بقاء و سفر دوم (فی الله) اشاره دارد. شارح کاشانی این را نهایت سفر دوم و مقدمه سفر سوم می‌داند. طمأنینه، چونان آرامش پس از طوفان، دل سالک را در وحدت مستقر ساخته و او را برای شهود نور ازل آماده می‌سازد.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: ﴿يَٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّةُ﴾ (فجر: ۲۷، : «ای نفس مطمئنه»).

بخش سوم: توحید محض و اختلاف آراء در جمع و فرق

قصد شیخ بر اتمام در توحید محض

شیخ در «منازل السائرین» قصد داشته گفتار را در بالاترین مرتبه توحیدی، یعنی توحید محض، به سرانجام برساند. توحید محض، چونان آفتابی است که هر سایه کثرت را در خود محو می‌کند. این توحید، احدیت جمع و فرد است که فرق در آن غرق شده و کثرت خلقی مزاحم آن نیست.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِۦ شَىْءٌ﴾ (شوری: ۱۱، : «چیزی مانند او نیست»)، که بر تنزیه حق از کثرت تأکید می‌ورزد.

درنگ: شیخ در «منازل السائرین» با تمرکز بر توحید محض، گفتار را در احدیت جمع و فرد به اتمام رسانده و از رسوم خلقی فراتر رفته است.

اختلاف عرفا در توحید محض

عرفا در باب توحید محض دو دیدگاه دارند: گروهی توحید را احدیت جمع ذات (بلا فرق) می‌دانند که تنها ذات حق را شامل است، و گروهی احدیت جمع وجود (با فرق) می‌دانند که ذات را همراه با اسماء و صفات در حضرت واحدیت اسمائی می‌بیند. هر دو گروه، چونان دو شاخه از یک درخت، بر نفی کثرت خلقی اتفاق دارند، اما در نحوه شهود وحدت اختلاف‌نظر دارند.

این اختلاف با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: ﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾ (آل‌عمران: ۱۸، : «خدا گواهی داد که جز او معبودی نیست»).

جمع الجمع و فرق بعد الجمع

جمع الجمع نزد گروه اول، شهود وحدت محض بدون فرق است، و نزد گروه دوم، شهود وحدت در کثرت اسمائی یا حق در خلق است. فرق بعد الجمع، چونان رودی است که از وحدت سرچشمه گرفته و در کثرت جاری می‌شود، بدون آنکه کثرت خلقی بر آن غالب گردد.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ﴾ (حدید: ۴، : «و او با شماست هر کجا که باشید»).

شهود حق در اطلاق و تقييد

سالک در توحید محض، حق را عين مقید و مطلق می‌بیند، بدون آنکه قید اطلاق یا تقييد او را محدود کند. این شهود، چونان آینه‌ای صاف، فرق و جمع را در ذات غرق می‌کند و هیچ‌چیز از احاطه حق خارج نیست.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: ﴿وَلِلَّهِ ٱلْمَشْرِقُ وَٱلْمَغْرِبُ﴾ (بقره: ۱۱۵، : «مشرق و مغرب از آن خداست»).

درنگ: شهود حق در اطلاق و تقييد، نشانه وصول به احدیت است که سالک در آن، غیر را نمی‌شناسد و تنها حق را می‌بیند.

جمع‌بندی

کتاب «منازل السائرین»، با تمرکز بر توحید محض و احدیت جمع و فرد، راهنمای سالکان در مسیر وحدت است. اشکال شارح تلمسانی مبنی بر عدم اشاره به فرق بعد الجمع و اسفار اربعه، از منظر شارح کاشانی بی‌انصافی است، زیرا شیخ در ابواب طمأنینه، تلبيس، تمكن و بقاء بعد الفناء به این مقامات اشاره کرده است. اختلاف عرفا در توحید محض، به دو رویکرد بلا فرق و با فرق بازمی‌گردد، اما هر دو کثرت خلقی را نفی می‌کنند. سالک در مقام توحید محض، حق را عين مقید و مطلق می‌بیند و فرق و جمع را در ذات غرق می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده