متن درس
پالایش معرفت: نقدی بر پیرایههای دینی و فلسفی در متون اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه چهاردهم)
دیباچه
متون دینی و علمی اسلامی، چونان گنجینهای از معارف الهی، حامل حقایقیاند که راه سعادت و معرفت را به انسان نشان میدهند. با این حال، این گنجینه ارزشمند، گاه با پیرایهها و اضافاتی غیرضروری آلوده شده که اعتبار و کارآمدی آن را در برابر نقدهای جهانی و نیازهای روزآمد بشر کاهش داده است. این کتاب، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی انتقادی این پیرایهها در متون فلسفی، کلامی، عرفانی، فقهی، و اصولی میپردازد.
بخش نخست: چیستی پیرایهها و عوامل پیدایش آنها
پیرایهها: اضافات ناسازگار با حقیقت
پیرایهها، اضافات غیرضروری و گاه نادرستیاند که در متون عرفانی، فلسفی، کلامی، فقهی، و اصولی اسلامی رخنه کردهاند. این اضافات، چونان غباری بر آیینه حقیقت، مانع از درخشش معارف ناب اسلامی شده و اعتبار علمی و دینی این متون را در برابر مخاطبان جهانی تضعیف کردهاند. استاد فرزانه، این پیرایهها را به مثابه شاخ و برگهای زائدی میدانند که درخت تنومند معرفت اسلامی را از رشد بازمیدارند.
درنگ: پیرایهها، اضافات غیرضروری و نادرستیاند که در متون اسلامی رخنه کرده و مانع ارائه منسجم و معتبر معارف دینی میشوند. |
نمونهای از پیرایهها در فقه: تمرکز بر جزئیات غیرضروری
در رسالههای فقهی، گاه به مسائلی چون کراهت تخلی در معابر یا درب منازل پرداخته شده، در حالی که دین اسلام بر احکام اجتماعی تأکید دارد. به جای کراهت، چنین عملی باید با تحذیر حکومتی مواجه شود، زیرا نقض بهداشت عمومی، برخلاف روح احکام اسلامی است. این تمرکز بر جزئیات فردی، به جای مسائل کلان اجتماعی، نمونهای از پیرایههایی است که از اولویتهای اصلی منحرف میشوند، مانند جویباری که از مسیر اصلی خود به سوی شاخههای فرعی گمراه میگردد.
گستردگی پیرایهها در علوم اسلامی
پیرایهها در تمامی شاخههای علوم اسلامی، از فلسفه و کلام گرفته تا عرفان، تفسیر، فقه، و اصول، به وفور یافت میشوند. این گستردگی، چونان سایهای سنگین، بر اعتبار متون علمی و دینی سایه افکنده و ضرورت نقد درونی را برجسته میسازد. استاد فرزانه تأکید دارند که این نقد باید از سوی خود علما انجام شود، نه اینکه منتظر نقد دیگران باشیم، زیرا دیگران فاقد صلاحیت لازم برای این امراند.
درنگ: پیرایهها در تمامی علوم اسلامی، از فلسفه تا فقه، گستردهاند و نیازمند نقد درونی و خودانتقادی از سوی علما هستند. |
عوامل پیدایش پیرایهها
استاد فرزانه پنج عامل اصلی را برای پیدایش پیرایهها برمیشمارند: نخست، انزوای علما که چونان زیستن در غاری دور از جامعه، ذهن را از نیازهای روزآمد بازمیدارد؛ دوم، انتقال غیرمنسجم مباحث که مانند رودی پراکنده، انسجام علمی را مختل میکند؛ سوم، دخالت غیرمتخصصان که چون دستان ناآشنا، به جای درمان، زخم بر پیکر علم میزنند؛ چهارم، تحریفات خلفای جور که دین را به مزاج خود تعریف کردند، مانند نقاشی که تابلویی را به دلخواه خود تغییر دهد؛ و پنجم، اهمال علما در عمل به دانستههایشان که چون گوهری در صدف، بدون بهرهوری عملی باقی میماند.
نمونههایی از اهمال علما
اهمال علما گاه در تناقض میان دانش نظری و عمل نمود مییابد. عالمی که سالها ادبیات خوانده اما عبارت را غلط میخواند، یا ابنسینا که منطقی مسلم است اما گاه غیرمنطقی سخن میگوید، نمونههایی از این اهمالاند. این تناقض، مانند کاخی است که بر پایههای سست بنا شده و در برابر بادهای نقد فرو میریزد.
درنگ: اهمال علما در عمل به دانستههایشان، از جمله عوامل اصلی پیدایش پیرایهها است که به تضعیف اعتبار علمی متون منجر میشود. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین چیستی پیرایهها و عوامل پیدایش آنها، بر ضرورت نقد درونی و خودانتقادی تأکید دارد. پیرایهها، چونان غباری بر آیینه معرفت، مانع از درخشش حقیقتاند. انزوا، انتقال غیرمنسجم، دخالت غیرمتخصصان، تحریفات سیاسی، و اهمال علما، ریشههای این مشکلاند. نمونههایی چون تمرکز بر جزئیات غیرضروری در فقه، نشاندهنده انحراف از اولویتهای اصلی است. این بخش، چونان نقشهای، مسیر پالایش متون را روشن میسازد.
بخش دوم: ضرورت پالایش و تصحیح متون
ریزش پیرایهها: پیشنیاز صدور معارف
برای صدور دین و انقلاب ۵۷ به جهان، پالایش متون از پیرایهها ضرورتی بنیادین است. این پالایش، چونان هرس درختی انبوه، شاخ و برگهای زائد را حذف میکند تا درخت معرفت به بار نشیند. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون این ریزش، مشکلات جهانی دین حل نخواهد شد، و متون اسلامی نمیتوانند در برابر نقدهای جهانی ایستادگی کنند.
درنگ: ریزش پیرایهها، پیشنیاز ارائه معارف اسلامی بهصورت معتبر و جهانی است که بدون آن، متون در برابر نقدهای جهانی ناکام میمانند. |
تصحیح عقاید: گامی به سوی اعتبار علمی
تصحیح عقاید (تصحیح العقائد) مستلزم جمعآوری مطالب نادرست و ارائه سخنان درست در کلام، فلسفه، و دین است. این فرآیند، مانند پالایش آب از ناخالصیها، متون را به سوی صافی و خلوص هدایت میکند. استاد فرزانه، این راهکار را به مثابه پلی میدانند که علوم اسلامی را به سوی اعتبار جهانی میرساند.
تفکیک کتاب علمی و تاریخی
کتاب علمی، شامل مطالب درست و قابل عمل است که چونان گوهری درخشان، آماده بهرهوری است. در مقابل، کتاب تاریخی، مانند بایگانی کهنه، مطالب نادرست و منسوخ را نگهداری میکند. این تفکیک، مانند جداسازی دانه از کاه، به تولید متون معتبر و کاربردی کمک میکند.
درنگ: تفکیک کتاب علمی از تاریخی، با کنار گذاشتن مطالب منسوخ و ارائه محتوای معتبر، به انسجام علوم اسلامی کمک میکند. |
نقد تقلید از گذشته: مانع پیشرفت
پس از هزار سال، اختلاف بر سر اصالت ماهیت یا وجود همچنان ادامه دارد، که نشاندهنده عدم پیشرفت به دلیل تقلید کورکورانه است. این تقلید، مانند زنجیری است که پای معرفت را بسته و از پرواز به سوی افقهای نو بازمیدارد. استاد فرزانه، این نقد را چونان تلنگری برای بیداری علمی میدانند.
وظیفه وارث و میراث
وارث، یعنی محقق، باید نسبت به میراث علمی پیشینیان گزینشگر باشد و مطالب درست را از نادرست تفکیک کند. این گزینشگری، مانند کار جواهرسازی است که گوهرهای ناب را از سنگهای بیارزش جدا میکند. استاد فرزانه، این وظیفه را بر دوش محققان قرار میدهند تا متون را از آلودگیها پالایش کنند.
نمونهای از نقد علما: میرزای قمی و شیخ انصاری
میرزای قمی، با وجود فضیلت و جایگاه والا، در بحث انسداد اشتباه کرد، اما شیخ انصاری با برتری علمی، نظریه انفتاح را مطرح نمود. این نمونه، مانند دو راهی است که نشان میدهد فضیلت شخصی مانع نقد علمی نیست. استاد فرزانه تأکید دارند که حتی علمای بزرگ نیز از خطا مصون نیستند و باید مورد نقد قرار گیرند.
درنگ: نقد علمی علما، حتی با وجود فضیلت شخصی، ضروری است. شیخ انصاری با نظریه انفتاح بر نظریه انسداد میرزای قمی برتری یافت. |
ریزش در دو جهت: عقلانی و دینی
پالایش متون باید در دو حوزه عقلانی (فلسفه، کلام، عرفان) و دینی انجام شود. این ریزش، مانند جویباری است که از سنگریزهها پاک میشود تا زلال و روان به سوی مقصد جاری گردد. بدون این پالایش، ارائه متون سالم به جهان علم ممکن نیست.
فقدان متون بیاشکال
هیچ کتابی خالی از اشکال نیست، و این واقعیت، مانند آینهای است که نیاز به پالایش مداوم را نشان میدهد. استاد فرزانه، این نقص را چالشی برای حوزههای علمیه میدانند که باید با تولید متون معتبر به آن پاسخ گویند.
درنگ: فقدان متون بیاشکال، چالشی برای حوزههای علمیه است که باید با پالایش و تولید متون معتبر پاسخ داده شود. |
مشکل معرفی منابع معتبر
پرسش از منابع معتبر، اغلب با پاسخهای مبهم [مطلب حذف شد] ، علامه طباطبایی، و شهید مطهری به عنوان منابع قابل اعتماد معرفی میشوند، اما این محدودیت، مانند باغی است که تنها چند درخت بارور دارد. استاد فرزانه، این مشکل را نشانه آشفتگی در متون علمی میدانند.
تمثیل بایگانی بیمارستان
متون اسلامی گاه مانند بایگانی بیمارستانیاند که نسخههای قدیمی و منسوخ را نگهداری میکنند، اما کاربردی ندارند. این تمثیل، مانند تلنگری است که ضرورت تولید محتوای نو و معتبر را یادآور میشود.
وظیفه حوزههای علمیه
حوزههای علمیه، چونان نگهبانان گنج معرفت، مسئول پالایش متون و ارائه مطالب صافی و معتبر به جهان علماند. این وظیفه، مانند پلسازی است که معارف اسلامی را به جهانیان متصل میکند.
درنگ: حوزههای علمیه مسئول پالایش متون و تولید محتوای معتبر و قابل عرضه به جهان علماند. |
نقد رسالههای فقهی: نمونه استبراء
در رسالههای فقهی، ذکر جزئیات غیرضروری مانند «بیخش را سه بار بکش» در بحث استبراء، دین را در معرض تمسخر قرار میدهد. این پیرایهها، مانند لکهای بر جامه دین، اعتبار آن را خدشهدار میکنند. استاد فرزانه تأکید دارند که فقه باید بهصورت منطقی و عقلانی ارائه شود تا از سوءاستفاده دشمنان جلوگیری گردد.
درنگ: ذکر جزئیات غیرضروری در رسالههای فقهی، مانند استبراء، دین را در معرض تمسخر قرار میدهد و نیازمند پالایش است. |
نقد فقها در تشخیص موضوعات
فقها باید در موضوعات نیز صاحب تشخیص باشند، نه اینکه به جزئیات غیرضروری بپردازند و از مسائل کلان غافل شوند. این نقد، مانند آینهای است که ضرورت جامعنگری در فقه را نشان میدهد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با تأکید بر ضرورت پالایش متون از پیرایهها، راهکارهایی چون تصحیح عقاید، تفکیک کتاب علمی از تاریخی، و نقد تقلید از گذشته ارائه میدهد. نمونههایی چون اشتباه میرزای قمی در انسداد و برتری شیخ انصاری، نشاندهنده اهمیت نقد علمی است. حوزههای علمیه مسئول تولید متون معتبر و عقلانیاند که بتوانند در برابر نقدهای جهانی ایستادگی کنند.
بخش سوم: تفکیک اصول و فروع در علوم اسلامی
ضرورت جداسازی اصول از فروع
در علوم دینی و فلسفی، تفکیک اصول از فروع، مانند نقشهای است که مسیر معرفت را روشن میسازد. بدون این تفکیک، علوم چونان جنگلی درهمتنیده، فاقد نظم و انسجاماند. استاد فرزانه تأکید دارند که تا مبانی مشخص نشوند، فروعات قابل پیگیری نیستند.
درنگ: تفکیک اصول از فروع، پیشنیاز انسجام علمی و پیگیری فروعات در علوم دینی و فلسفی است. |
آشفتگی در متون علمی: نمونه آقا ضیاء و کمپانی
در متون علمایی چون آقا ضیاء و کمپانی، اصول و فروع درهم آمیختهاند و فاقد ساختار مشخصاند. این آشفتگی، مانند کتابی بدون فهرست، خواننده را در迷迷 معرفت گمراه میکند. استاد فرزانه، این مشکل را مانعی برای پیشرفت علمی میدانند.
الگوی موفق: صرف و نحو در ادبیات عربی
در ادبیات عربی، مباحث صرف و نحو بهصورت منظم و مشخص ارائه شدهاند، مانند باغی که درختانش به نظم کاشته شدهاند. این الگو، نشاندهنده امکان ساختارمند کردن علوم دینی و فلسفی است، برخلاف متون فلسفی و کلامی که اصول و فروع در [مطلب حذف شد] : تبیین [مطلب حذف شد] ، مانند ضدیت با استکبار و ترک هواهای نفسانی، به دلیل تبیین روشن، برای مردم قابل فهم است. این وضوح، مانند نوری است که تاریکی جهل را میزداید و الگویی برای ارائه معارف ارائه میدهد.
درنگ: تبیین [مطلب حذف شد] ، به انسجام و فهم عمومی معارف کمک میکند. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، بر ضرورت تفکیک اصول از فروع در علوم اسلامی تأکید دارد. آشفتگی در متون علمایی چون آقا ضیاء و کمپانی، مانع انسجام علمی است، در حالی که الگوهایی چون صرف و نحو در [مطلب حذف شد] ، مسیر نظم و وضوح را نشان میدهند. این تفکیک، مانند کلیدی است که قفل معرفت را میگشاید.
بخش چهارم: مباحث نوظهور و تحقیقمحوری در فلسفه و دین
ضرورت تولید مباحث نوظهور
فلسفه، کلام، عرفان، و فقه باید مباحث نوظهور تولید کنند تا پاسخگوی مسائل روزآمد، مانند اقتصاد، سیاست، و اخلاق، باشند. این تولید، مانند جویباری است که از سرچشمههای نو به سوی دشتهای معرفت جاری میشود. استاد فرزانه، این پویایی را لازمه حیات علوم اسلامی میدانند.
درنگ: تولید مباحث نوظهور در فلسفه، کلام، عرفان، و فقه، پیشنیاز پویایی علوم اسلامی و پاسخگویی به مسائل روزآمد است. |
نقد تقلید در فلسفه: مانعی برای نوآوری
تقلید در مباحث عقلی، مانند بحث بدیهی بودن وجود، مانند زنجیری است که ذهن را از پرواز به سوی حقیقت بازمیدارد. استاد فرزانه تأکید دارند که فلسفه باید تحقیقمحور باشد، نه تقلیدی، تا به تولید علمی منجر شود.
آیه قرآنی و فطرت
قرآن کریم در آیهای میفرماید:
فِطْرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيْهَا
این آیه، بر فطری بودن شناخت خدا تأکید دارد. با این حال، ادعای بدیهی بودن وجود خدا بدون تحقیق، مانند بستن طناب به میخی نامعلوم است که استحکام آن آزمایش نشده است. استاد فرزانه، این ادعا را غیرعلمی میدانند و بر ضرورت استدلال عقلانی تأکید دارند.
درنگ: ادعای بدیهی بودن وجود، بدون تعریف دقیق و استدلال عقلانی، غیرعلمی است و نیازمند تحقیق است. |
فلسفه عام و خاص
فلسفه عام، در فکر کردن همه انسانها ریشه دارد، مانند بذری که در خاک ذهن کاشته شده است. اما فلسفه خاص، به فیلسوف متخصص اختصاص دارد که چونان باغبانی ماهر، این بذر را به درختی بارور تبدیل میکند. استاد فرزانه، این تمایز را نشاندهنده مسئولیت فیلسوف در تولید علمی میدانند.
کمبود فیلسوف واقعی در حوزهها
حوزههای علمیه از کمبود فیلسوفان واقعی رنج میبرند. تدریس اسفار و فصوص، گاه به تکرار محفوظات محدود میشود، مانند نقلی که از بقالی به بقال دیگر منتقل میگردد. فیلسوف واقعی، اندیشمندی است که با ذهن صاف و تحقیق خلاق، معرفت را پیش میبرد.
درنگ: حوزههای علمیه از کمبود فیلسوفان واقعی رنج میبرند که به جای تکرار محفوظات، باید با تحقیق خلاق معرفت تولید کنند. |
نقد نظام آموزشی: حافظهمحوری به جای تحقیق
نظام آموزشی حوزهها و دانشگاهها، گاه به محفوظات وابسته است، مانند امتحانی که تنها حافظه را میسنجد. این نظام، مانند قفسی است که پرنده تحقیق را در خود محبوس میکند. استاد فرزانه، اصلاح این نظام به سوی تحقیقمحوری را ضروری میدانند.
تخرج و تدخل: دو راهکار کلیدی
تخرج (حذف مباحث زائد) و تدخل (اضافه کردن مباحث نوظهور)، مانند دو بالاند که علوم اسلامی را به پرواز درمیآورند. این راهکارها، متون را از پیرایهها پاک کرده و با محتوای نو، آنها را پویا میسازند.
درنگ: تخرج (حذف مباحث زائد) و تدخل (اضافه کردن مباحث نوظهور)، دو راهکار اصلی برای پالایش و پویایی علوم اسلامیاند. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، بر ضرورت تولید مباحث نوظهور و تحقیقمحوری در فلسفه و دین تأکید دارد. نقد تقلید، کمبود فیلسوفان واقعی، و حافظهمحوری نظام آموزشی، چالشهاییاند که با تخرج و تدخل قابل حلاند. آیه قرآنی فطرت، بر نیاز به استدلال عقلانی تأکید دارد، و فلسفه خاص، مسئولیت تولید علمی را بر دوش فیلسوفان قرار میدهد.
نتیجهگیری
این کتاب، با بازنویسی درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به نقد پیرایههای دینی و فلسفی در متون اسلامی پرداخته و راهکارهایی برای پالایش آنها ارائه داده است. عوامل پیدایش پیرایهها، از انزوا و اهمال علما تا تحریفات سیاسی، شناسایی شده و ضرورت خودانتقادی برجسته گردیده است. تفکیک اصول از فروع، تصحیح عقاید، و تولید مباحث نوظهور، مانند جویبارهاییاند که به سوی دریای معرفت جاری میشوند. حوزههای علمیه، مسئول ارائه متون معتبر و عقلانیاند که بتوانند در برابر نقدهای جهانی ایستادگی کنند. این اثر، چونان مشعلی در تاریکی، راه پالایش معرفت اسلامی را روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی |