متن درس
تأملات در تعریف حقیقی وجود و ضرورت اجلائیت ظهور: بازخوانی فلسفی و عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۴)
مقدمه
در گستره فلسفه و عرفان اسلامی، مفهوم وجود و چگونگی تعریف آن، از جمله مسائل بنیادینی است که ذهن فلاسفه و عارفان را به خود مشغول داشته است. این موضوع، چون دریچهای به سوی حقیقت هستی، پرسشهایی عمیق درباره ماهیت وجود، تعریفپذیری آن، و نسبتش با ظهورات و مظاهر برمیانگیزد. درسگفتار چهل و چهارم از مجموعه تأملات استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمرکز بر تعریف حقیقی وجود و ضرورت اجلائیت ظهور بر وجود، به نقد دیدگاههای فلاسفه پیشین، بهویژه ابنسینا و صدرالمتألهین، و ارائه طرحی نوین در این باب میپردازد.
بخش اول: تمایز طرح وجود در دیدگاه استاد فرزانه
طرح نوین وجود و تفاوت با پیشینیان
استاد فرزانه قدسسره، بحث را با معرفی طرحی نوین در باب وجود آغاز میکنند که در جهاتی با دیدگاههای فلاسفه پیشین، مانند ابنسینا و صدرالمتألهین، متفاوت است. این طرح، چون نوری نو در افق فلسفه اسلامی، به بازنگری مفهوم وجود و تعریف آن میپردازد. اگرچه فلاسفه پیشین وجود را غیرقابل اثبات و تعریف دانستهاند، استاد فرزانه تأکید میکنند که این عدم اثبات و تعریفپذیری، در چارچوبی متفاوت از آنچه فلاسفه گفتهاند، باید فهمیده شود. این تفاوت، ریشه در نگاه به وجود به مثابه حقیقتی واحد و بیتعدد دارد که از هر قید و شرطی آزاد است.
این رویکرد، به مثابه پلی میان فلسفه و عرفان، به بازخوانی مفهوم وجود از منظری نوین میپردازد. استاد فرزانه، با نقد دیدگاههای سنتی، طرحی را عرضه میکنند که وجود را فراتر از چارچوبهای مفهومی و ماهوی میبیند و بر وحدت ذاتی آن تأکید دارد. این نوآوری، چون جویباری زلال، از سرچشمه حکمت اسلامی سیراب میشود و راه را برای تحلیلهای عمیقتر هموار میسازد.
اشتراک ظاهری در عدم اثبات و تعریف
استاد فرزانه قدسسره، با فلاسفه پیشین در این نکته اشتراک دارند که وجود غیرقابل اثبات و تعریف است، اما این اشتراک، چون سطحی از اقیانوسی عمیق، تنها ظاهری است. فلاسفه، وجود را به دلیل فقدان ماهیت، جنس و فصل تعریفناپذیر دانستهاند، در حالی که استاد فرزانه، این تعریفناپذیری را به وحدت ذاتی وجود و نبود تعدد نسبت میدهند. این تفاوت، چون خطی میان دو ساحت فلسفی، نشاندهنده عمق دیدگاه استاد فرزانه در تحلیل وجود است.
این اشتراک ظاهری، زمینهساز نقدهای عمیقتر استاد فرزانه است که در ادامه به تفصیل بررسی میشود. این نقد، به روششناسی فلسفی در بازنگری مفاهیم بنیادین و ضرورت دقت در اصطلاحات تأکید دارد.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست، به معرفی طرح نوین استاد فرزانه در باب وجود و تمایز آن با دیدگاههای فلاسفه پیشین پرداخت. این طرح، با تأکید بر وحدت ذاتی وجود و نفی تعدد، از سنتهای فلسفی مشاء و متعالیه متمایز میشود. اشتراک ظاهری در عدم اثبات و تعریف وجود، زمینهای برای نقدهای عمیقتر فراهم کرد که در بخشهای بعدی تبیین خواهد شد. این بخش، چون درآمدی بر یک سفر فلسفی، راه را برای کاوش در حقیقت وجود هموار ساخت.
بخش دوم: وجود مطلق و تعریفناپذیری آن
مطلق وجود و نبود تعدد
استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که عدم اثبات و تعریف وجود، به «مطلق وجود من حیث هو» مربوط است، زیرا این وجود از هرگونه تعدد آزاد است. مطلق وجود، به مثابه دریایی بیکران، همه مراتب هستی را در بر میگیرد و جایی برای غیریت باقی نمیگذارد. این دیدگاه، وجود را حقیقتی یگانه میداند که به دلیل وحدت ذاتی، قابل مقایسه با چیزی دیگر نیست و از اینرو، اثبات و تعریف منطقی در آن راه ندارد.
این تحلیل، به پیوند عرفانی و فلسفی در تبیین وحدت وجود اشاره دارد. استاد فرزانه، با تأکید بر نبود تعدد، وجود را از قیود مفهومی و ماهوی آزاد میکنند و آن را به مثابه نوری یگانه میبینند که همه مظاهر را در خود مستحیل میسازد.
ادراکی و وصولی بودن وجود
استاد فرزانه قدسسره، وجود را ادراکی و وصولی میدانند، زیرا پیش از هر تعریفی، نفس وجود ادراک میشود. تعریف، فرع بر وصول است، و چون وجود ذاتاً ادراک شده است، نیازی به اثبات یا تعریف منطقی ندارد. این دیدگاه، چون آینهای که حقیقت را بیواسطه بازتاب میدهد، به بداهت وجود و حضوری بودن معرفت آن اشاره دارد.
این تحلیل، به روش عرفانی در تبیین وجود به عنوان حقیقتی بدیهی تأکید دارد. وجود، چون نوری در دل، بیواسطه ادراک میشود و از استدلالهای منطقی بینیاز است.
نقد دیدگاه فلاسفه: تعدد و تعریفپذیری
استاد فرزانه قدسسره، دیدگاه فلاسفه را نقد میکنند که وجود را مطلق (با تشکیک یا تباین) میدانند و به تعدد قائلاند. اگر وجود متعدد باشد، چرا قابل اثبات و تعریف نباشد؟ فلاسفه، با پذیرش تعدد میان وجود واجب، ممکن، مطلق و مقید، به استدلال و تعریف روی آوردهاند، حال آنکه استاد فرزانه، تعریفناپذیری را به نبود تعدد نسبت میدهند. این نقد، چون تیغی بر پیکر استدلالهای سنتی، به تناقض در دیدگاه فلاسفه اشاره دارد.
فلاسفه، با استدلالهای انی و لمی، از وجود ممکن به واجب و از واجب به ممکن رسیدهاند و تعاریفی برای هر یک ارائه کردهاند. این امر، با ادعای تعریفناپذیری وجود ناسازگار است. استاد فرزانه، با طرح این پرسش که «چرا وجود متعدد قابل تعریف نباشد؟»، به ضرورت بازنگری در مبانی فلسفی تأکید میکنند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به تبیین مطلق وجود و تعریفناپذیری آن به دلیل وحدت ذاتی و نبود تعدد پرداخت. استاد فرزانه، با تأکید بر ادراکی و وصولی بودن وجود، آن را از استدلال و تعریف منطقی بینیاز دانستند. نقد دیدگاه فلاسفه، که وجود را متعدد و در عین حال تعریفناپذیر میدانند، به تناقض در استدلالهای سنتی اشاره داشت. این بخش، چون پلی میان فلسفه و عرفان، راه را برای بررسی تعریف حقیقی وجود هموار ساخت.
بخش سوم: نقد دلایل سنتی تعریفناپذیری وجود
نقد دلیل فلاسفه: فقدان ماهیت
استاد فرزانه قدسسره، دلیل فلاسفه برای تعریفناپذیری وجود را نقد میکنند که به فقدان ماهیت، جنس و فصل نسبت داده شده است. فلاسفه، چون ابنسینا و صدرالمتألهین، استدلال کردهاند که وجود، به دلیل نبود ماهیت، قابل تعریف نیست. اما استاد فرزانه، این دلیل را ناکافی میدانند و تأکید میکنند که تعریفناپذیری وجود، نه به دلیل فقدان ماهیت، بلکه به دلیل وحدت ذاتی و نبود تعدد است.
این نقد، چون چراغی در تاریکی مباحث فلسفی، به ضعف استدلالهای سنتی اشاره دارد. استاد فرزانه، با نفی ارتباط تعریفناپذیری با ماهیت، وجود را حقیقتی یگانه میبینند که از هرگونه غیریت و تعدد آزاد است.
دلیل استاد فرزانه: نبود معرّف و معرَّف
استاد فرزانه قدسسره، استدلال میکنند که وجود تعریف ندارد، زیرا معرّف و معرَّف نمییابد. وجود، چون گوهری یگانه، از هرگونه غیریت و تعدد آزاد است و نیازی به تعریف ندارد، زیرا تعریف نیازمند تعدد میان معرّف و معرَّف است. این دیدگاه، به مثابه آینهای که حقیقت را بیواسطه بازتاب میدهد، به وحدت وجود و نفی هرگونه دوگانگی تأکید دارد.
این تحلیل، به روش عرفانی در تبیین وجود به عنوان حقیقتی واحد اشاره دارد. استاد فرزانه، با نفی غیریت، وجود را از قیود مفهومی و ماهوی آزاد میکنند و آن را در ساحت وحدت میبینند.
نقد استدلال و تعریف فلاسفه
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به استدلالها و تعاریف فلاسفه برای وجود واجب و ممکن، به تناقض در دیدگاه آنها اشاره میکنند. اگر وجود متعدد باشد، چرا قابل تعریف و اثبات نباشد؟ فلاسفه، با ارائه استدلالهای انی و لمی و تعاریف برای وجود، عملاً به تعریفپذیری آن اذعان کردهاند، در حالی که ادعای تعریفناپذیری دارند. این نقد، چون تیغی بر پیکر استدلالهای ناسازگار، به ضرورت بازنگری در مبانی فلسفی تأکید دارد.
این تحلیل، به روش منطقی در ارزیابی دیدگاههای فلاسفه و کشف تناقضات آنها اشاره دارد. استاد فرزانه، با این نقد، راه را برای ارائه تعریف حقیقی وجود هموار میسازند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به نقد دلایل سنتی تعریفناپذیری وجود پرداخت. استاد فرزانه، دلیل فلاسفه مبنی بر فقدان ماهیت را ناکافی دانستند و تعریفناپذیری را به وحدت ذاتی و نبود تعدد نسبت دادند. این دیدگاه، با نفی غیریت و تأکید بر یگانگی وجود، از استدلالهای سنتی متمایز شد. نقد استدلالها و تعاریف فلاسفه، به تناقض در دیدگاه آنها اشاره داشت و زمینه را برای تبیین تعریف حقیقی وجود فراهم کرد.
بخش چهارم: تعریف حقیقی وجود و نقش ظهورات
امکان معرّف برای وجود
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به کلام «یا من دلّ علی ذاته بذاته»، استدلال میکنند که وجود میتواند معرّف داشته باشد. این معرّف، نه مفهومی و نه ماهوی، بلکه ظهوری و حقیقی است. وجود، چون نوری که خود را آشکار میسازد، از طریق ظهورات و مظاهر خود تعریف میشود. این دیدگاه، به مثابه پلی میان فلسفه و عرفان، به خودآشکاری وجود حق تعالی اشاره دارد.
این تحلیل، به نقش ظهورات در تبیین وجود تأکید دارد. استاد فرزانه، با این استدلال، وجود را از قیود مفهومی و ماهوی آزاد میکنند و آن را در ساحت ظهور میبینند.
مظاهر بهمنزله معرّف
استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که تمام مظاهر و تعینات وجود، معرّف حق تعالی هستند. وجود، چون حقیقتی یگانه، مظاهر متعددی دارد که هر یک، چون آیهای از آیات الهی، به حقیقت وجود دلالت میکنند. این مظاهر، نه با زبان مفهومی یا ماهوی، بلکه با وجود خود، حق را تعریف میکنند. این دیدگاه، به مثابه آینهای که همه هستی را بازتاب میدهد، به نقش ظهورات در آشکارسازی وجود اشاره دارد.
این تحلیل، به پیوند عرفانی و فلسفی در تبیین وحدت وجود و نقش مظاهر بهعنوان آیات الهی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، عالم را مجموعهای از معرّفات وجودی حق تعالی میبینند.
تعریف حقیقی وجود
استاد فرزانه قدسسره، تعریف حقیقی وجود را تعریفی وجودی میدانند که به تعداد ظهورات و مظاهر الهی وجود دارد. این تعریف، نه مفهومی و نه ماهوی، بلکه ظهوری است و هر مظهر، چون گوهری درخشان، صفتی از وجود را نمایان میسازد. این دیدگاه، به مثابه دریایی که همه جویبارها را در خود جای داده، به جامعیت وجود و نقش مظاهر در تبیین آن اشاره دارد.
این تحلیل، به تمایز تعریف وجودی از تعاریف مفهومی و ماهوی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، به نوآوری در طبقهبندی تعریف و نقش ظهورات در آن میپردازند.
نفی ماهیت و مفهوم
استاد فرزانه قدسسره، ماهیت و مفهوم را اعتباری و دروغ میدانند و عالم را مجموعهای از معرّفات وجودی حق تعالی میبینند. ماهیت و مفهوم، چون سایههایی بر دیوار حقیقت، فاقد اصالتاند و تنها ظهورات وجودیاند که حقیقت حق را تعریف میکنند. این دیدگاه، به مثابه نوری که تاریکیهای اعتبارات ذهنی را میزداید، به نفی مفاهیم و ماهیات در برابر حقیقت وجود اشاره دارد.
این تحلیل، به روش عرفانی در نفی اعتبارات ذهنی و تأکید بر حقیقت وجودی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، عالم را آیینهای از ظهورات الهی میبینند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به تبیین تعریف حقیقی وجود و نقش ظهورات در آن پرداخت. استاد فرزانه، با استناد به «یا من دلّ علی ذاته بذاته»، امکان معرّف برای وجود را تأیید کردند و آن را بهصورت ظهوری و حقیقی دانستند. مظاهر، بهعنوان معرّفات وجود، حقیقت حق تعالی را آشکار میسازند. تعریف وجودی، به تعداد ظهورات الهی، از تعاریف مفهومی و ماهوی متمایز شد. نفی ماهیت و مفهوم، به اصالت ظهورات وجودی تأکید داشت. این بخش، چون گوهری درخشان، نقش ظهورات را در تبیین وجود روشن ساخت.
بخش پنجم: اشکالات و پاسخها در باب تعریف وجود
اشکال اول: ضرورت تعدد در تعریف
استاد فرزانه قدسسره، به اشکالی پاسخ میدهند که تعریف وجود نیازمند تعدد میان معرّف و معرَّف است، حال آنکه وجود، به دلیل وحدت ذاتی، از تعدد آزاد است. این اشکال، چون سدی در برابر تعریف وجود، به تناقض ظاهری میان وحدت وجود و ضرورت تعدد در تعریف اشاره دارد.
استاد فرزانه، این اشکال را بیاساس میدانند و استدلال میکنند که تعریف وجود، نه به تعدد مصداقی، بلکه به حثیتی وابسته است. مظهر، با تعین خود، وجود را تعریف میکند، بدون آنکه نیازی به تعدد خارجی باشد. این دیدگاه، به مثابه کلیدی که قفل پیچیدگیهای فلسفی را میگشاید، به وحدت وجود و امکان تعریف آن تأکید دارد.
تمثیل عقد و وحدت حثیتی
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی فاخر از عقد ازدواج، استدلال میکنند که نفس انسان میتواند هم فاعل و هم قابل باشد، بدون نیاز به تعدد مصداقی. در عقد، ایجاب و قبول، دو حثیتاند، نه دو فرد، و این تقدم و تأخر حثیتی، امکان تعریف بدون تعدد را نشان میدهد. این تمثیل، چون آینهای که حقیقت را بازتاب میدهد، به وسعت نفس و امکان ایفای نقشهای متعدد در یک ذات اشاره دارد.
این تحلیل، به روش تمثیلی در فلسفه و عرفان برای تبیین وحدت و نقش حثیتی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این مثال، به نفی ضرورت تعدد مصداقی در تعریف وجود میپردازند.
اشکال دوم: ضرورت اجلائیت معرّف
استاد فرزانه قدسسره، به اشکال دوم پاسخ میدهند که معرّف باید اجلی از معرَّف باشد، اما مظهر نمیتواند اجلی از مُظهر (وجود) باشد. این اشکال، چون سؤالی در مسیر حقیقت، به پیچیدگی رابطه مظهر و مُظهر در تعریف وجود اشاره دارد.
استاد فرزانه، با استدلال به اجلائیت حثیتی، این اشکال را پاسخ میدهند. معرّف، لازم نیست بهصورت اطلاقی اجلی باشد؛ اجلائیت در جهت خاص (حثیت) کافی است. این دیدگاه، به مثابه نوری که تاریکیهای ابهام را میزداید، به نقش محدود مظهر در آشکارسازی صفات وجود تأکید دارد.
تمثیل طبیب و اجلائیت حثیتی
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی از طبیب، استدلال میکنند که اجلائیت حثیتی کافی است. طبیب، در درمان بیماری تخصص دارد، اما نیازی نیست در همه امور (مانند گناه) اجلی باشد. این تمثیل، چون گوهری درخشان، به تخصص حثیتی معرّف و عدم نیاز به اجلائیت کلی اشاره دارد.
این تحلیل، به روش تمثیلی در فلسفه برای تبیین نقش محدود مظهر در تعریف وجود تأکید دارد. استاد فرزانه، با این مثال، به امکان تعریف وجود توسط مظهر در جهت خاص میپردازند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به پاسخگویی به اشکالات در باب تعریف وجود پرداخت. استاد فرزانه، با نفی ضرورت تعدد مصداقی و تأکید بر حثیتی بودن تعریف، اشکال اول را پاسخ دادند. تمثیل عقد، به وسعت نفس و امکان ایفای نقشهای متعدد در یک ذات اشاره داشت. اشکال دوم، مبنی بر ضرورت اجلائیت معرّف، با استدلال به اجلائیت حثیتی پاسخ داده شد. تمثیل طبیب، نقش محدود مظهر در آشکارسازی صفات وجود را روشن ساخت. این بخش، چون پلی میان منطق و عرفان، به امکان تعریف وجود بدون نیاز به تعدد و اجلائیت اطلاقی تأکید کرد.
بخش ششم: وحدت وجود و نقش ظهورات در آشکارسازی آن
وحدت وجود در همه مقامات
استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که وجود، نه تنها در مقام ذات، بلکه در همه مقامات واحد است. مظاهر، چون سایههایی بر دیوار هستی، آثار این وجود یگانهاند و هیچ تعددی در حقیقت وجود راه ندارد. این دیدگاه، به مثابه نوری که همه مراتب را در بر میگیرد، به وحدت وجود و نقش مظاهر بهعنوان آثار آن اشاره دارد.
این تحلیل، به پیوند فلسفه و عرفان در تبیین وحدت وجود تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، وجود را حقیقتی جامع میبینند که همه مظاهر را در خود مستحیل میسازد.
ظهورات بهمنزله معرّف
استاد فرزانه قدسسره، استدلال میکنند که ظهورات، معرّف وجودند و هر مظهر، صفتی از وجود را نشان میدهد. گل، زیبایی را نمایان میسازد، کوه، عظمت را، و هر مظهر، چون آیهای از آیات الهی، جلوهای از حقیقت وجود را آشکار میکند. این دیدگاه، به مثابه باغی پر از گلهای رنگارنگ، به نقش ظهورات در تبیین وجود اشاره دارد.
این تحلیل، به روش عرفانی در تبیین ظهورات بهعنوان آیات الهی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، عالم را مجموعهای از معرّفات وجودی میبینند که هر یک، صفتی از حق تعالی را نمایان میسازند.
اجلائیت حثیتی ظهورات
استاد فرزانه قدسسره، استدلال میکنند که ظهورات، در جهت خاص (حثیت)، اجلی از وجودند. گل، زیبایی را نشان میدهد، اما قدرت را خیر؛ کوه، عظمت را نمایان میسازد، اما لطافت را خیر. این اجلائیت حثیتی، چون نوری که در زاویهای خاص میتابد، به نقش محدود مظهر در آشکارسازی صفات وجود اشاره دارد.
این تحلیل، به روش عرفانی در تبیین نقش ظهورات بهعنوان معرّفات حثیتی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، به امکان تعریف وجود توسط مظهر در جهت خاص میپردازند.
ظهور بهمنزله تعین وجود
استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که ظهور، تعین وجود است و وجود بدون ظهور متعین نمیشود. ظهور، چون لباسی که وجود را به نمایش میگذارد، شرط آشکارگی و تعین آن است. این دیدگاه، به مثابه کلیدی که قفل حقیقت را میگشاید، به ضرورت ظهور برای آشکارسازی وجود اشاره دارد.
این تحلیل، به پیوند وجود و ظهور در فلسفه و عرفان تأکید دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، ظهور را واسطه تعین و آشکارگی وجود میبینند.
جلا به ظهور
استاد فرزانه قدسسره، استدلال میکنند که جلا و آشکارگی وجود به ظهور وابسته است، زیرا وجود بدون ظهور ظاهر نمیشود. ظهور، چون آینهای که نور وجود را بازتاب میدهد، در مقام ظهور اجلی است. این دیدگاه، به مثابه نوری که تاریکیهای ابهام را میزداید، به نقش محوری ظهور در آشکارسازی وجود تأکید دارد.
این تحلیل، به روش عرفانی و فلسفی در تبیین رابطه وجود و ظهور اشاره دارد. استاد فرزانه، با این دیدگاه، ظهور را شرط لازم برای جلا و آشکارگی وجود میدانند.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، به تبیین وحدت وجود و نقش ظهورات در آشکارسازی آن پرداخت. استاد فرزانه، با تأکید بر وحدت وجود در همه مقامات، مظاهر را آثار این حقیقت یگانه دانستند. ظهورات، بهعنوان معرّفات وجود، هر یک صفتی خاص را آشکار میسازند و در جهت حثیتی اجلیاند. ظهور، بهمنزله تعین وجود، شرط آشکارگی آن است و جلا و آشکارگی وجود به ظهور وابسته است. این بخش، چون گوهری درخشان، نقش محوری ظهورات را در تبیین حقیقت وجود روشن ساخت.
بخش هفتم: نقد دیدگاه فلاسفه و تبیین تعریف وجودی
وجود مطلق و مقید در فلسفه
استاد فرزانه قدسسره، به دیدگاه فلاسفه اشاره میکنند که به وجود مطلق و مقید قائلاند و وجود خالص بیپیرایه را نفی میکنند. این دیدگاه، چون نقشهای که عالم را به دو ساحت تقسیم میکند، وجود را در قالب واجب و ممکن یا مطلق و مقید میبیند. استاد فرزانه، با نقد این دیدگاه، به محدودیت آن در تبیین حقیقت یگانه وجود اشاره میکنند.
این تحلیل، به مناقشات فلسفی در تحلیل وجود و نقد دیدگاههای سنتی تأکید دارد. استاد فرزانه، با این نقد، به ضرورت بازنگری در تقسیمبندیهای فلسفی میپردازند.
نقد تعریف ماهوی و مفهومی
استاد فرزانه قدسسره، تعریف فلاسفه را نقد میکنند که وجود را به شرح اسمی و ماهوی محدود کردهاند. آنها، تعریف را به مفاهیم و ماهیات وابسته میدانند و به تعریف وجودی قائل نیستند. استاد فرزانه، با تأکید بر تعریف وجودی، این دیدگاه را ناکافی میدانند و استدلال میکنند که وجود، نه با مفاهیم و نه با ماهیات، بلکه با ظهورات خود تعریف میشود.
این نقد، چون تیغی بر پیکر تعاریف سنتی، به محدودیت دیدگاه فلاسفه و نوآوری استاد فرزانه در ارائه تعریف وجودی اشاره دارد.
اقسام تعریف
استاد فرزانه قدسسره، تعریف را به سه قسم تقسیم میکنند: ماهوی، مفهومی (شرح اسمی)، و وجودی. تعریف وجودی، که با ظهورات محقق میشود، از دو قسم دیگر متمایز است. این دیدگاه، چون گوهری درخشان، به نوآوری در طبقهبندی تعریف و نقش ظهورات در آن تأکید دارد.
این تحلیل، به روش فلسفی در بازنگری مفاهیم سنتی و ارائه چارچوبی جدید برای تعریف وجود اشاره دارد. استاد فرزانه، با این تقسیمبندی، راه را برای فهم عمیقتر حقیقت وجود هموار میسازند.
آیه قرآنی و تعریف وجودی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه کریمه
این تحلیل، به پیوند آیات قرآن کریم با تعریف وجودی و نقش آنها در عرفان و فلسفه تأکید دارد. استاد فرزانه، با این استناد، عالم را مجموعهای از آیات الهی میبینند که به حقیقت وجود دلالت میکنند.
استاد فرزانه قدسسره، با نقل از مصباح، استدلال میکنند که وجود معین است و معینیت فاعلی غیر از وجود ندارد. ظهور، بهمنزله تعین وجود، اجلی از آن است، زیرا وجود بدون مظهر متعین نمیشود. این دیدگاه، چون کلیدی که قفل حقیقت را میگشاید، به نقش محوری ظهور در تعین و آشکارگی وجود اشاره دارد.
این تحلیل، به پیوند فلسفه و عرفان در تبیین معینیت و نقش ظهور تأکید دارد. استاد فرزانه، با این نقل، ظهور را شرط لازم برای تعین وجود میدانند.
بخش هفتم، به نقد دیدگاه فلاسفه و تبیین تعریف وجودی پرداخت. استاد فرزانه، با نقد تقسیمبندی وجود به مطلق و مقید، به محدودیت این دیدگاه در تبیین حقیقت یگانه وجود اشاره کردند. تعریف وجودی، بهعنوان قسمی مستقل، با ظهورات محقق میشود و از تعاریف ماهوی و مفهومی متمایز است. آیه کریمه «وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ»، به نقش مظاهر بهعنوان آیات الهی در تعریف وجود اشاره داشت. نقل از مصباح، به معینیت وجود و اجلائیت ظهور تأکید کرد. این بخش، چون گوهری درخشان، نوآوری استاد فرزانه در تبیین تعریف وجودی را روشن ساخت.
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار چهل و چهارم استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی تعریف حقیقی وجود و ضرورت اجلائیت ظهور بر وجود پرداخت. طرح نوین استاد فرزانه، با تأکید بر وحدت ذاتی وجود و نفی تعدد، از دیدگاههای فلاسفه پیشین متمایز شد. وجود، به دلیل وحدت و نبود غیریت، غیرقابل اثبات و تعریف مفهومی یا ماهوی است، اما تعریف وجودی آن، از طریق ظهورات و مظاهر الهی ممکن است.
نقد دیدگاه فلاسفه، که تعریفناپذیری را به فقدان ماهیت نسبت دادهاند، به تناقض در استدلالهای آنها اشاره داشت. استاد فرزانه، با ارائه تعریف وجودی، مظاهر را معرّفات حق تعالی دانستند که هر یک، صفتی از وجود را آشکار میسازند. اشکالات مربوط به ضرورت تعدد و اجلائیت معرّف، با استدلال به حثیتی بودن تعریف و اجلائیت پاسخ داده شد. ظهورات، به دلیل تعین و آشکارگی وجود، در مقام ظهور اجلیاند. آیه کریمه
این اثر، چون آیینهای که حقیقت هستی را بازتاب میدهد، نوآوری استاد فرزانه را در تبیین تعریف وجودی و نقش ظهورات روشن ساخت. با این حال، تبیین جامعتر رابطه وجود و ظهور و بررسی دقیقتر دیدگاههای فلاسفه، موضوعی است که پژوهشهای آتی را میطلبد.
«وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ»
معینیت در مصباح
جمعبندی بخش هفتم
نتیجهگیری و جمعبندی کل
«وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ»