متن درس
حکمت الهی و معرفت حقیقی: تبیین فلسفی و عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۴)
دیباچه
در این نوشتار، به تبیین عمیق و آکادمیک مفهوم حکمت و معرفت از منظر فلسفه و عرفان اسلامی پرداخته شده است. این اثر، با اتکا به درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره و تحلیلهای تفصیلی، کوشیده است تا پیوند ناگسستنی میان اندیشه، ایمان و عمل صالح را در چارچوبی علمی و دانشگاهی بازنمایی کند. حکمت، بهسان چراغی فروزان، راهنمای نفس انسانی به سوی حقیقت وجود است و معرفت، چونان کلیدی زرین، دروازههای وصول به حضرت حق را میگشاید. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و استدلالهای فلسفی، به بررسی ویژگیهای حکیم حقیقی و جایگاه والای حکمت در سنت اسلامی میپردازد.
بخش یکم: مبانی معرفت و حکمت در پرتو قرآن کریم
ضرورت مقبولیت عام و استدلال علمی
معرفت علمی و فلسفی، تنها زمانی اعتبار مییابد که بر پایه استدلالهای محکم و مقبول نزد اهل علم استوار باشد. سخن گفتن بدون پشتوانه برهانی، چونان بنایی بیستون است که فرو میریزد. این اصل، ریشه در روششناسی فلسفه اسلامی دارد که استدلال عقلی را محور معرفت قرار میدهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که سخنی مقبول است که نزد عامه اهل علم پذیرفته شود، نه آنکه صرفاً به ذوق شخصی یا ادعای فردی وابسته باشد. این دیدگاه با حکمت متعالیه ملاصدرا همخوانی دارد، که براهین عقلی را در اسفار اربعه مبنای معرفت فلسفی میداند.
درنگ: معرفت علمی، نیازمند استدلالهای برهانی و مقبولیت عام نزد اهل علم است، و بدون این پشتوانه، فاقد اعتبار فلسفی خواهد بود.
تعریف اهل معرفت
اهل معرفت، کسانیاند که اندیشهای یقینی، وصولی به حقیقت وجود و مظاهر الهی، و تخلقی به اعمال صالح دارند. حکیم، عارف و فیلسوف، تنها در صورتی شایسته این عناویناند که این سه ویژگی را در خود گرد آورند. معرفت، چونان جویباری زلال، از سرچشمه عقل و شهود برمیخیزد و در بستر عمل صالح جاری میشود. بدون این پیوند، ادعای معرفت، چونان درختی بیریشه است که میوهای به بار نمیآورد. این تعریف، با حکمت متعالیه همسوست که معرفت را ترکیبی از عقل، شهود و عمل میداند.
درنگ: اهل معرفت، دارای اندیشه یقینی، وصول به حقیقت و تخلق به اعمال صالحاند، و فقدان هر یک از این ویژگیها، ادعای معرفت را باطل میسازد.
نفی حکمت از افراد فاقد ایمان و عمل
فردی که فاقد وصول به حقیقت یا تخلق به ایمان و عمل صالح باشد، هرچند دانش نظری گستردهای داشته باشد، نمیتواند حکیم یا صاحب معرفت نامیده شود. قرآن کریم در آیهای نورانی میفرماید:
الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ [مطلب حذف شد] : «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خوشا به حالشان و نیکوست سرانجامشان»). این آیه، پیوند ایمان و عمل را شرط سعادت و معرفت میداند.
نقد فیلسوف پلاستیکی
استاد فرزانه قدسسره، با طنزی حکیمانه، از افرادی که دانش نظری دارند اما فاقد عمل صالحاند، بهعنوان «فیلسوف پلاستیکی» یاد میکنند. این تعبیر کنایی، به کسانی اشاره دارد که ظاهر دانشمندانه دارند اما از حقیقت معرفت و عمل صالح تهیاند. چنین فردی، چونان ظرفی توخالی است که صدایی بلند اما بیمحتوا تولید میکند. حکمت، بدون اقامه واجبات شرعی، مانند نماز، ناقص است و نمیتواند به کمال معرفت منجر شود.
درنگ: فیلسوف پلاستیکی، فردی است که دانش نظری دارد اما فاقد عمل صالح است و از اینرو، شایسته عنوان حکیم یا عارف نیست.
بخش دوم: تمایز مفاهیم و حقیقت در حکمت اسلامی
تمایز حقیقت و مفاهیم
معرفت حقیقی، در پی حقیقت وجود است، نه صرفاً مفاهیم و الفاظ. حقیقت، چونان گوهری در عمق اقیانوس معرفت نهفته است، و مفاهیم، چونان صدفهاییاند که باید در جای خود بررسی شوند. این تمایز، ریشه در فلسفه ملاصدرا دارد که میان وجود (حقیقت) و ماهیت (مفاهیم) تفاوت قائل است. حکیم حقیقی، به مصداق وجود الهی معطوف است و از غرق شدن در الفاظ و مفاهیم ذهنی پرهیز میکند.
معیارهای حرفهای در تعریف مشاغل و حکمت
هر حرفهای، معیارهای خاصی دارد که بدون آن، فرد نمیتواند به آن منسوب شود. طلبه، مهندس یا خلبان، تنها با احراز شایستگیهای خاص، شایسته این عناویناند. بهسان این قیاس، حکیم نیز باید معیارهای علم، عمل و تقوا را دارا باشد. حکمت، چونان مهارتی است که بدون التزام عملی، چونان بال پرندهای شکسته است که به پرواز درنمیآید.
ویژگیهای واجب اهل معرفت
اهل معرفت، کسانیاند که وصول به حقیقت، ادراک یقینی، اندیشه محکم و آثار عملی، چون اشک و آه در برابر حقیقت الهی، دارند. اشک و آه، چونان بارانی است که زمین دل را سیراب میکند و نشانه عمق معرفت و قرب به حضرت حق است. بدون این ویژگیها، معرفت، چونان آتشی خاموش است که گرما و نوری ندارد.
درنگ: اهل معرفت، با وصول به حقیقت، ادراک یقینی و آثار عملی چون اشک و آه شناخته میشوند، و بدون این ویژگیها، معرفت محقق نمیگردد.
بخش سوم: حکمت و عرفان در سنت اسلامی
تمایز حکیم، عارف، فیلسوف و متکلم
عناوین حکیم، عارف، فیلسوف و متکلم، هرچند ممکن است در مصداق یکی شوند، اما از نظر مفهومی متمایزند. حکیم و عارف، به معرفت شهودی و عملی نزدیکترند، در حالی که فیلسوف و متکلم ممکن است به جنبههای نظری معرفت متمرکز شوند. این تمایز، چونان خطوطی است که در یک نقاشی واحد، نقشهای متفاوتی را ترسیم میکنند.
تفاوت حکیم و عارف با فیلسوف
حکیم و عارف، اصطلاحاتی خاص و متعلق به سنت اسلامیاند، در حالی که فیلسوف و فلسفه، اصطلاحاتی عامتر با ریشههایی پیش از اسلام دارند. حکیم، چونان ستارهای در آسمان معرفت اسلامی میدرخشد که با یقین، وصول و عمل صالح تعریف میشود، اما فیلسوف ممکن است در سنت یونانی، به اندیشه عقلی محدود باشد.
حکمت در قرآن کریم
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، عالیترین کتاب اندیشه و سوز و اشک است. این کتاب الهی، حکمت را ترکیبی از عقل و عاطفه معنوی میداند. آیه نورانی
فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ [مطلب حذف شد] : «پس هرچه از قرآن میسر شد بخوانید») بر قرائت مداوم و تأثیر عمیق قرآن بر قلب و عقل تأکید دارد.
درنگ: قرآن کریم، عالیترین منبع حکمت است که اندیشه و سوز معنوی را در هم میآمیزد و راهنمای حکیم حقیقی به سوی حقیقت است.
نقد سبک زندگی بدون قرآن
زندگیای که برای قرآن کریم و معرفت الهی جایی ندارد، چونان باغی بیآب است که به خشکی میگراید. قرائت قرآن، چونان نسیمی است که روح را تازه میکند و مقدمهای برای کسب حکمت و معرفت است. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی تند اما حکیمانه، سبک زندگی مدرن و مادی را که از معنویت دور است، نکوهش میکنند.
بخش چهارم: معنای حکمت و ویژگیهای حکیم
معنای حکمت و حکیم
حکیم، کسی است که دارای یقین، وصول به حقیقت وجود، و آثار عاطفی و معنوی چون اشک و آه است. حکمت، چونان لجامی است که نفس را از تزلزل و شبهه بازمیدارد و به سوی یقین هدایت میکند. این تعریف، با مفهوم قرب و شهود در عرفان اسلامی همخوانی دارد.
آمار قرآنی واژه حکمت
واژههای مشتق از ریشه «حکم» در قرآن کریم با فراوانی بالا به کار رفتهاند. «حکیم» نود و یک بار، «حاکم» هفده بار، «حکم» یک بار و «احکم» دو بار ذکر شدهاند، که در مجموع، ۱۱۱ بار استعمال شدهاند. این واژگان، اغلب در کنار صفاتی چون «عزیز» و «علیم» آمدهاند، که پیوند حکمت با عزت و علم الهی را نشان میدهد. آیه
هُوَ [مطلب حذف شد] : «و اوست عزیز و حکیم») بر این پیوند تأکید دارد.
معنای لغوی و قرآنی حکمت
حکمت در لغت، به معنای منع از تزلزل، اضطراب و شبهه است. حکیم، چونان اسبی مهار شده با لجام حکمت، از پراکندگی و تردید به دور است و به سوی حقیقت هدایت میشود. این مفهوم، با ریشه لغوی «حکمه» (لجام) در زبان عربی مرتبط است.
درنگ: حکمت، به معنای یقین و ثبات در برابر تزلزل و شبهه است، و حکیم، کسی است که نفس خود را با لجام حکمت به سوی حقیقت هدایت میکند.
حکمت و طهارت
حکمت بدون طهارت معنوی، اشک و آه، و عمل صالح ناقص است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حتی تسلط بر فلسفه ملاصدرا، بدون طهارت و التزام به احکام الهی، فرد را به مقام حکمت نمیرساند. این دیدگاه، با نظر شهید ثانی در لمعه همسوست که مجتهد را نیازمند ملکه قدسیه (طهارت معنوی) میداند.
حکمت و یقین در برابر جهل و تردید
حکمت، چونان قلعهای استوار، یقین و جزم را در برابر جهل، هوس و تزلزل قرار میدهد. قرآن کریم در آیه
وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ [مطلب حذف شد] : «و هر کس را حکمت دهند، به یقین خیر بسیاری داده شده است») حکمت را خیر کثیر میداند.
حکمت و دعوت الهی
حکمت، ابزار دعوت به راه خداوند است که با موعظه حسنه و جدال احسن همراه میشود. آیه
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ [مطلب حذف شد] : «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن») حکمت را روشی عقلانی و معنوی برای هدایت معرفی میکند.
حکمت لقمان
حکمت لقمان، چونان گوهری تابناک، شامل شکر، متابعت، اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر و صبر است. آیات
لَقَدْ آتَيْنَا [مطلب حذف شد] : «و به راستی به لقمان حکمت دادیم») و آیات بعدی (لقمان: ١٢-١٧) حکمت را ترکیبی از ایمان، عمل و اخلاق معرفی میکنند.
درنگ: حکمت لقمان، مجموعهای از شکر، متابعت، اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر و صبر است که حکمت را به ایمان و عمل پیوند میدهد.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، حکمت و معرفت را در چارچوبی فلسفی و عرفانی تبیین کرد. حکمت، چونان مشعلی فروزان، راهنمای نفس انسانی به سوی حقیقت است و حکیم حقیقی، کسی است که یقین، وصول به حقیقت، طهارت معنوی و آثار عملی چون اشک و آه را در خود گرد آورده است. قرآن کریم، بهعنوان عالیترین منبع حکمت، این حقیقت را با آیاتی چون
وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (البقرة: ٢٦٩) و حکمت لقمان تأیید میکند. نقد سبک زندگی بدون قرآن و تأکید بر پیوند علم و عمل، نشاندهنده جایگاه والای حکمت در سنت اسلامی است. این اثر، دریچهای به سوی درک عمیقتر حکمت الهی و نقش آن در کمال نفس انسانی میگشاید.
با نظارت صادق خادمی