متن درس
کاوش در نحوه وجود فلسفی ذهن و اندیشه انسان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۰)
مقدمه: سفری به سوی فهم ماهیت ذهن
ذهن انسان، آن دریای بیکران معرفت و اندیشه، همواره یکی از ژرفترین پرسشهای فلسفی را در برابر اندیشمندان قرار داده است: این ظرف شگفتانگیز معرفت، چه نحوه وجودی دارد؟ آیا چون سفال، مادی و شکننده است یا چون بلور، مجرد و بینقص؟ این پرسش، نهتنها به چیستی ذهن و اندیشه انسان میپردازد، بلکه بنیانهای معرفتشناختی و هستیشناختی را به چالش میکشد. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در درسگفتار هفتادم خویش، با نگاهی عمیق و روشمند، به کاوش در این پرسش پرداخته و با بهرهگیری از برهان و تمثیل، دو دیدگاه بنیادین مادی و مجرد را در برابر دیدهگان حقیقتجویان گشودهاند.
بخش یکم: چیستی ذهن و ضرورت شناخت نحوه وجود آن
۱.۱. برهان، کلید رهایی از حیرت معرفتی
ذهن انسان، چونان باغی پر از گلهای معرفت، گاه در میان شاخسارهای ابهام و حیرت گرفتار میشود. برهان، آن ابزار منطقی و روشمند، چون چراغی در این ظلمت، ذهن را به سوی روشنایی هدایت میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که ذهنیت انسان با موانعی روبهروست که تنها با تکیه بر برهان میتوان از این حیرت رهایی یافت. برهان، با پالایش ذهن از خطاها و ابهامات، راه را برای شناخت دقیقتر هموار میسازد. این دیدگاه، بر اهمیت روششناسی منطقی در فلسفه تأکید دارد و برهان را بهعنوان ابزاری کارآمد برای رفع محدودیتهای معرفتی معرفی میکند.
درنگ: برهان، چونان کلیدی زرین، قفلهای حیرت معرفتی را میگشاید و ذهن را به سوی روشنایی حقیقت رهنمون میشود.
۱.۲. پرسش بنیادین: نحوه وجود فلسفی ذهن
در میان پرسشهای بیشمار فلسفه، این سؤال که ذهن و اندیشه انسان چه نحوه وجودی دارد، چون ستارهای درخشان میدرخشد. آیا ذهن، مادي است و در بند ماده گرفتار، یا مجرد است و در فراسوی ماده سیر میکند؟ این پرسش، به قلب مباحث هستیشناختی و معرفتشناختی نفوذ کرده و بنیانهای فهم ما از انسان و معرفت او را به چالش میکشد. استاد فرزانه، با طرح این پرسش، ما را به سفری عمیق دعوت میکنند تا ماهیت ذهن را کاوش کرده و جایگاه آن را در نظام هستی بازشناسیم.
۱.۳. اهمیت شناخت نحوه وجود ذهن
تا هنگامی که نحوه وجود ذهن روشن نشود، جایگاه انسان در عالم معرفت ناشناخته میماند. ذهن، چونان ظرفی است که معرفت در آن جای میگیرد؛ بدون شناخت این ظرف، ارزش و اعتبار معلومات ما در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند. استاد فرزانه تأکید دارند که شناخت ماهیت ذهن، پیشنیاز ارزیابی ارزش معرفتی معلومات است، زیرا کیفیت ظرف، برآیند محتوای آن را تعیین میکند. این اصل، پیوند عمیقی میان هستیشناسی ذهن و معرفتشناسی برقرار میسازد.
درنگ: ذهن، چونان ظرفی بلورین یا سفالی، تعیینکننده ارزش معرفت است؛ شناخت ماهیت آن، معیاری برای سنجش حقیقت فراهم میآورد.
۱.۴. ضرورت شناخت ظرف معلومات
ذهن، چونان کوزهای است که آب معرفت در آن جای میگیرد. برای سنجش ارزش این آب، باید جنس کوزه را شناخت: آیا بلورین است و معرفت را بینقص حفظ میکند، یا سفالین است و از آن میکاهد؟ استاد فرزانه تأکید دارند که برای ارزیابی ارزش معلومات، شناخت ظرف آن، یعنی ذهن، ضروری است. این شناخت، نهتنها به فهم کیفیت معرفت کمک میکند، بلکه چارچوبی برای ارزشگذاری آن فراهم میسازد. ذهن، بهعنوان زیرساخت معرفتی، نقشی بنیادین در تعیین اعتبار و پایداری معلومات ایفا میکند.
۱.۵. جمعبندی بخش یکم
این بخش، با طرح پرسش بنیادین درباره نحوه وجود ذهن، بر اهمیت برهان در رفع موانع معرفتی و ضرورت شناخت ظرف معلومات تأکید کرد. ذهن، بهعنوان بستر معرفت، نقشی کلیدی در فهم جایگاه انسان در نظام هستی دارد. این کاوش، ما را به سوی بررسی دو دیدگاه بنیادین مادی و مجرد هدایت میکند، که هر یک، مسیری متفاوت در فلسفه میگشایند.
بخش دوم: دو مسیر فلسفی: مادیت یا تجرد ذهن
۲.۱. تمایز مسیرهای فلسفی
استاد فرزانه، با تشبیهی بدیع، ذهن را به ظرفی تشبیه کردهاند که جنس آن، مسیر فلسفی ما را تعیین میکند. اگر ذهن را مادی بدانیم، چون سفالی شکننده، راهی ماديگرایانه پیموده میشود؛ اما اگر مجرد پنداریم، چون بلوری شفاف، مسیری دیگر گشوده خواهد شد. این تمایز، دو پارادایم فلسفی را از یکدیگر جدا میسازد: دیدگاه مادی، ذهن را به ماده فرو میکاهد، درحالیکه دیدگاه مجرد، آن را فراتر از بندهای ماده میداند.
درنگ: انتخاب میان مادیت یا تجرد ذهن، چونان انتخاب میان دو راه در جنگلی ژرف، مسیر فلسفی ما را رقم میزند.
۲.۲. دیدگاه مادیگرایانه درباره ذهن
در دیدگاه مادی، ذهن انسان، چونان نواری ضبطشده یا دیسکتی کامپیوتری، تنها در چربیهای مغز و مخچه جای دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که در این دیدگاه، اگر مغز را تقسیم کنیم، اندیشه نیز چون نواری که قیچی شده، تکهتکه میگردد. این رویکرد، ذهن را به رسانهای مادی فرو میکاهد که معلومات در آن ذخیره شده و با تخریب آن، از میان میرود. این دیدگاه، با تشبیه ذهن به ابزارهایی چون کامپیوتر، از پیچیدگیهای وجودی ذهن چشم میپوشد.
۲.۳. تشبیه ذهن مادی به اشیای مادی
استاد فرزانه، با بهرهگیری از تمثیلی ملموس، ذهن مادی را به اشیایی چون سنگ، آهن، گل، یا پتک آهنگری تشبیه کردهاند. این اشیا، هرچند در لطافت و سنگینی متفاوتاند، همگی در ماهیت مادی مشترکاند. گل، لطیفتر است و پتک، سنگینتر؛ اما هر دو مادهاند. به همین سان، در دیدگاه مادی، ذهن، چونان گلی لطیف یا پتکی سنگین، مادی است و معلومات در آن، چون نوشتهای بر کاغذ، جای گرفتهاند.
درنگ: ذهن مادی، چون گلی لطیف یا پتکی سنگین، در بند ماده گرفتار است و معلوماتش چون نوشتهای بر کاغذ، به آن وابسته است.
۲.۴. مقایسه ذهن مادی با کامپیوتر و رادیو
استاد فرزانه، با تمثیلی دیگر، ذهن مادی را به کامپیوتر تشبیه کردهاند که معلومات در دیسکت یا سیدی آن ذخیره شده و هیچ چیز خارج از این ساختار وجود ندارد. برخلاف رادیو یا تلویزیون که امواج را از فرستنده به گیرنده منتقل میکنند، ذهن مادی، انعکاسی نیست، بلکه خود، حاوی معلومات است. این تمایز، بر ماهیت مستقل معلومات در ذهن مادی تأکید دارد و آن را از ابزارهای انعکاسی متمایز میسازد.
۲.۵. تفاوت مواد در دیدگاه مادی
استاد فرزانه، با اشاره به تفاوت مواد، مانند گل، قند، یا میوههایی چون بادمجان و شلغم، تأکید دارند که هرچند این مواد در کمیت و ثقل متفاوتاند، همگی مادیاند. این اصل، چارچوبی برای فهم دیدگاه مادی فراهم میکند که ذهن را مادهای لطیف، اما همچنان در بند مادیت، میداند. این تنوع در خصوصیات، ماهیت مشترک مادی را تغییر نمیدهد.
۲.۶. دیدگاه مادی درباره روح
در دیدگاه مادی، حتی روح نیز مادهای لطیف پنداشته میشود، چون آبی در گل یا روغنی در بادام. استاد فرزانه، با استناد به برخی روایات که خروج روح از بدن را توصیف میکنند، بیان میدارند که در این دیدگاه، روح چون آبی است که با فشار از گل بیرون میآید، اما خارج از آن، وجودی ندارد. این تفسیر، تلاشی است برای توجیه مادیت روح با متون دینی، اما از تحلیل وجودی عمیقتر غفلت میورزد.
درنگ: روح در دیدگاه مادی، چون آبی در گل، مادهای لطیف است که در بند جسم گرفتار است.
۲.۷. جمعبندی بخش دوم
این بخش، با کاوش در دو مسیر فلسفی مادیت و تجرد، نشان داد که دیدگاه مادی، ذهن و روح را به مادهای لطیف فرو میکاهد و آن را چون دیسکتی کامپیوتری یا کاغذی نوشتهشده میپندارد. این دیدگاه، با تشبیهات ملموس، محدودیتهای خود را در توضیح پدیدههای غیرمادی مانند آگاهی و اراده آشکار ساخت. در ادامه، به بررسی دیدگاه تجردگرایانه پرداخته خواهد شد.
بخش سوم: دیدگاه تجردگرایانه و تعامل ذهن با بدن
۳.۱. تأیید نقش بدن در دیدگاه تجردگرایانه
استاد فرزانه تأکید دارند که قائلان به تجرد ذهن، نقش بدن، مغز، و قلب را نفی نمیکنند. ذهن مجرد، هرچند از ماده مستقل است، اما با بدن در تعاملی پویا قرار دارد. این دیدگاه، وابستگی عملکردی ذهن به بدن را تأیید میکند، اما وجود آن را فراتر از ساختار مادی میداند. این تعامل، چونان همکاری میان ناخدا و کشتی است: ناخدا، مستقل است، اما کشتی را برای سیر در دریا به کار میگیرد.
درنگ: ذهن مجرد، چون ناخدایی است که کشتی بدن را هدایت میکند، اما وجودش از آن مستقل است.
۳.۲. نفی تشبیه ذهن مجرد به اشیای مادی
استاد فرزانه، با رد تشبیه ذهن مجرد به اشیایی چون آب در گل یا معلومات در دیسکت، تأکید دارند که ذهن مجرد، وجودی مستقل از ماده دارد. برخلاف دیدگاه مادی که ذهن را به رسانهای مادی محدود میکند، ذهن مجرد، چون پرندهای است که در آسمان بیکران معرفت پرواز میکند، نه محبوس در قفس ماده.
۳.۳. چالشهای دیدگاه مادیگرایانه
دیدگاه مادی، با تقلیل ذهن به ساختارهای مادی، در توضیح پدیدههایی چون آگاهی، اراده، و خلاقیت ناتوان است. استاد فرزانه تأکید دارند که این دیدگاه، با چالشهای متعددی مواجه است و حتی برخی متکلمان اسلامی نیز آن را رد کردهاند. این ناتوانی، ضرورت کاوش در دیدگاه تجردگرایانه را بیش از پیش آشکار میسازد.
۳.۴. اختلاف متکلمان درباره تجرد
استاد فرزانه به اختلاف میان متکلمان اسلامی اشاره کرده و بیان میدارند که برخی، تنها خداوند متعال را مجرد میدانند و انسان را کاملاً مادی میپندارند. این اختلاف، نشاندهنده تنوع دیدگاهها در سنت فلسفی و کلامی اسلامی است و زمینهساز بحثهای عمیقتر در این حوزه میشود.
۳.۵. جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی دیدگاه تجردگرایانه، ذهن را بهعنوان موجودی مستقل از ماده معرفی کرد که با بدن در تعاملی پویا قرار دارد. این دیدگاه، با رد تشبیهات مادیگرایانه، بر پیچیدگیهای وجودی ذهن تأکید کرده و محدودیتهای دیدگاه مادی را آشکار ساخت. اختلافات متکلمان نیز نشاندهنده عمق و گستردگی این مبحث در سنت اسلامی است.
بخش چهارم: نتیجهگیری و چشمانداز
کاوش در نحوه وجود فلسفی ذهن و اندیشه انسان، سفری است به سوی فهم ژرفتر جایگاه انسان در نظام هستی. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با طرح پرسشهای بنیادین و بهرهگیری از تمثیلات بدیع، دو دیدگاه مادی و مجرد را در برابر ما قرار دادهاند. دیدگاه مادی، ذهن را به مادهای لطیف فرو میکاهد و آن را چون دیسکتی کامپیوتری یا کاغذی نوشتهشده میپندارد. در مقابل، دیدگاه مجرد، ذهن را چون پرندهای آزاد در آسمان معرفت میداند که از بند ماده رها است. این دو دیدگاه، نهتنها مسیرهای فلسفی متفاوتی را میگشایند، بلکه بر ارزش معرفتی معلومات تأثیر میگذارند. برهان، چونان مشعلی فروزان، در این مسیر ما را هدایت میکند و شناخت ظرف معلومات، معیاری برای سنجش حقیقت فراهم میآورد. این کاوش، نهتنها به فهم ماهیت ذهن یاری میرساند، بلکه ما را به تأمل در چیستی انسان و جایگاه او در عالم دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی