در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 72

متن درس




اثبات تجرد نفس انسانی از منظر اشتهای غیرمتناهی

اثبات تجرد نفس انسانی از منظر اشتهای غیرمتناهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۲)

دیباچه

نفس انسانی، چون گوهری درخشان در میان موجودات، از دیرباز محور تأملات فلسفی و عرفانی بوده است. این حقیقت وجودی، که جوهره انسانیت را در خود نهفته دارد، از منظرهای گوناگون مورد کاوش قرار گرفته است. یکی از ژرف‌ترین دیدگاه‌ها در این باب، استدلال به اشتهای غیرمتناهی انسان است که چونان دریایی بی‌کران، ظرفیت‌های نامحدود او را آشکار می‌سازد. هدف آن است که خواننده، اعم از پژوهشگر یا دانشجوی فلسفه و الهیات، با عمق و گستره این موضوع آشنا شده و به تأمل در ماهیت والای نفس انسانی دعوت گردد.

بخش یکم: مبانی هستی‌شناختی تجرد نفس

تجرد نفس: حقیقتی غیرقابل انکار

نفس انسانی، چونان آیینه‌ای که نور وجود را بازمی‌تاباند، حقیقتی مجرد است که از ماده و محدودیت‌های آن فراتر می‌رود. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر اشتهای غیرمتناهی انسان، این ویژگی را گواهی بر تجرد نفس می‌دانند. این اشتها، که چونان چشمه‌ای جوشان در نهاد انسان جریان دارد، نشان‌دهنده ظرفیتی است که ماده با همه گستردگی‌اش، ناتوان از حمل آن است. این ظرفیت نامحدود، انسان را از سایر موجودات، اعم از حیوانات و ملائکه، متمایز می‌سازد و او را به سوی کمال مطلق سوق می‌دهد.

درنگ: اشتهای غیرمتناهی انسان، که در طلب بی‌نهایت کمال و خیر تجلی می‌یابد، گواهی است بر تجرد نفس، زیرا ماده با محدودیت‌های ذاتی خود، ناتوان از حمل چنین استعدادی است.

استدلال به اشتهای غیرمتناهی

استدلال به اشتهای غیرمتناهی، یکی از محکم‌ترین دلایل اثبات تجرد نفس است. انسان، چونان مسافری که در جست‌وجوی مقصدی بی‌انتهاست، هرگز به آنچه در اختیار دارد بسنده نمی‌کند. این طلب بی‌نهایت، که در وجود هر انسانی، اعم
از مؤمن یا کافر، شرقی یا غربی، بالفعل حضور دارد، نشان‌دهنده حقیقتی است که از قیود مادی آزاد است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که این اشتها، نه یک مفهوم ذهنی، بلکه حقیقتی نفسانی است که در نهاد انسان ریشه دارد. برخلاف تصور غیرمتناهی، که ممکن است به دلیل محدودیت‌های ذهن مورد اشکال قرار گیرد، اشتهای غیرمtextناهی به‌صورت بالفعل در انسان وجود دارد و گواهی بر ظرفیت نامحدود اوست.

نقد استدلال به تصور غیرمتناهی

برخی از فیلسوفان کوشیده‌اند با استدلال به تصور غیرمتناهی، تجرد نفس را اثبات کنند. اما این استدلال، به دلیل محدودیت‌های ذهن انسانی، قابل اشکال است. تصور غیرمتناهی، چونان سایه‌ای بر دیوار ذهن، ممکن است به مفاهیمی متناهی تقلیل یابد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که برخلاف تصور غیرمتناهی، اشتهای غیرمtextناهی حقیقتی بالفعل است، مانند نطفه‌ای که بالقوه انسان است، اما بالفعل نطفه. این تمایز، استدلال به اشتها را از اشکالات تصور غیرمتناهی مصون می‌دارد و برتری آن را در اثبات تجرد نفس نشان می‌دهد.

ناسازگاری ماده با اشتهای غیرمتناهی

ماده، با همه گستردگی‌اش، چونان ظرفی محدود است که نمی‌تواند حامل اشتهای غیرمtextناهی باشد. محدودیت‌های ذاتی ماده، از جمله فناپذیری و قیود مکانی و زمانی، با ظرفیت نامحدود نفس انسانی ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی زیبا، نفس انسانی را به مشتی تشبیه می‌کنند که می‌تواند به دشتی گسترده تبدیل شود. این انعطاف‌پذیری و ظرفیت نامحدود، گواهی است بر تجرد نفس که از قیود مادی آزاد است.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش نخست، با تبیین مبانی هستی‌شناختی تجرد نفس، بر این حقیقت تأکید کرد که اشتهای غیرمtextناهی انسان، چونان دریایی بی‌کران، گواهی بر مجرد بودن نفس است. این اشتها، که در همه انسان‌ها، فارغ از اعتقادات و فرهنگ‌ها، وجود دارد، از محدودیت‌های ماده فراتر می‌رود و انسان را به سوی کمال مطلق هدایت می‌کند. نقد استدلال‌های ناکافی، مانند تصور غیرمtextناهی، و تأکید بر استدلال‌های بی‌اشکال، این بخش را به بنیانی محکم برای ادامه بحث تبدیل کرده است.

بخش دوم: شواهد قرآنی و روایی در اثبات تجرد نفس

آیات قرآن کریم و طلب غیرمتناهی

قرآن کریم، چونان چراغی هدایتگر، در آیات متعدد به ظرفیت نامحدود نفس انسانی اشاره دارد. یکی از این آیات، آیه شریفه لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ [مطلب حذف شد] : شب قدر از هزار ماه بهتر است) است که خیر نامحدود شب قدر را نشان می‌دهد. این خیر بی‌کران، با اشتهای غیرمtextناهی انسان همخوانی دارد و ظرفیت او را برای دستیابی به کمالات الهی آشکار می‌سازد.

درنگ: آیه لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، با اشاره به خیر نامحدود، بر ظرفیت غیرمtextناهی نفس انسانی برای طلب کمال مطلق تأکید دارد.

آیه دیگر، فَكَانَ قَابَ [مطلب حذف شد] : پس به‌اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر بود)، امکان قرب انسان به خداوند را نشان می‌دهد. این قرب، که چونان صعود به قله‌ای بی‌انتها است، با طلب غیرمtextناهی انسان همخوان است و بر تجرد نفس او دلالت دارد. همچنین، آیه سَابِقُوا إِلَى [مطلب حذف شد] : به سوی آمرزشی از پروردگارتان بشتابید) طلب انسان را به سوی کمال الهی هدایت می‌کند و از انحراف آن جلوگیری می‌نماید.

روایات و دعاهای معصومین علیهم‌السلام

روایات و دعاها، چونان گوهرهایی در گنجینه معرفت، طلب غیرمtextناهی انسان را تأیید می‌کنند. دعای اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّدًا وَآلَ مُحَمَّدٍ وَأَخْرِجْنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ [مطلب حذف شد] : خدایا مرا در هر خیری که محمد و آل محمد را در آن وارد کردی وارد کن و از هر شری که محمد و آل محمد را از آن خارج کردی خارج کن) نشان‌دهنده طلب بی‌نهایت انسان برای خیر مطلق و دوری از هر نقص است. این دعا، که چونان فریادی از اعماق وجود انسان است، ظرفیت نامحدود نفس را آشکار می‌سازد.

همچنین، دعای پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، رَبِّ هَبْ لِي [مطلب حذف شد] : پروردگارا، به من حکمت عطا کن و مرا به شایستگان ملحق فرما) و رَبِّ زِدْنِي فِيكَ عِلْمًا وَتَحَيُّرًا، طلب نامحدود برای علم و کمال الهی را نشان می‌دهد. این دعاها، که چونان نغمه‌ای آسمانی در قلب انسان طنین‌انداز است، بر تجرد نفس و توانایی آن برای دستیابی به کمالات بی‌نهایت تأکید دارند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم‌السلام، شواهد دینی را در تأیید تجرد نفس ارائه کرد. این شواهد، که چونان ستارگانی در آسمان معرفت می‌درخشند، طلب غیرمtextناهی انسان را در مسیر کمال الهی نشان داده و بر ناسازگاری آن با محدودیت‌های مادی تأکید دارند. این بخش، پیوند عمیق میان فلسفه و الهیات را آشکار ساخته و بر ضرورت هدایت الهی برای جهت‌دهی به این طلب تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: تمایز انسان از سایر موجودات

انسان در برابر حیوانات و ملائکه

انسان، به دلیل اشتهای غیرمtextناهی، چونان قله‌ای در میان موجودات ایستاده است. حیوانات، با همه غرایز طبیعی خود، فاقد چنین استعدادی‌اند و ملائکه، با وجود مقام والای خود، از این طلب بی‌نهایت بی‌بهره‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی بدیع، نفس انسانی را به مشتی تشبیه می‌کنند که می‌تواند به دشتی گسترده تبدیل شود. این انعطاف‌پذیری، که چونان رودی جاری در مسیر کمال است، انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد.

درنگ: اشتهای غیرمtextناهی انسان، که او را از حیوانات و ملائکه متمایز می‌کند، گواهی بر تجرد نفس و جایگاه والای او در سلسله موجودات است.

جهان‌طلبی انسان: از عارف تا کافر

اشتهای غیرمtextناهی، چونان جریانی مشترک در وجود همه انسان‌ها، اعم از عارف و کافر، شرقی و غربی، جاری است. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به افرادی چون چنگیزخان، نادرشاه، و رضاشاه، نشان می‌دهند که این طلب بی‌نهایت در همه انسان‌ها وجود دارد. این جهان‌طلبی، که گاه در قالب طمع به قدرت و گاه در طلب کمال الهی تجلی می‌یابد، گواهی است بر حقیقتی نفسانی که از قیود مادی آزاد است.

نفس انسانی و جسم مادی

نفس انسانی، هرچند با جسم مادی همراه است، چونان گوهری است که در صدف جسم نهان شده است. این حقیقت مجرد، پس از مرگ نیز باقی می‌ماند و از محدودیت‌های جسم رها می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به فلسفه صدرایی، نفس را موجودی روحانی معرفی می‌کنند که جرمنی‌الحدوث و روحانی‌البقاست. این بقا، که چونان نوری جاودان در وجود انسان می‌درخشد، بر تجرد نفس دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با بررسی تمایز انسان از سایر موجودات، بر جایگاه والای او در عالم هستی تأکید کرد. اشتهای غیرمtextناهی، که چونان چشمه‌ای بی‌انتها در نهاد انسان جریان دارد، او را از حیوانات و ملائکه متمایز ساخته و بر تجرد نفس او گواهی می‌دهد. این بخش، با پیوند میان فلسفه و تاریخ، انسان را به‌عنوان موجودی با ظرفیت نامحدود معرفی کرد که حتی در همراهی با جسم مادی، حقیقتی مجرد دارد.

بخش چهارم: سلوک عرفانی و تجلی اشتهای غیرمtextناهی

رفاقت بی‌طمع با خداوند

سلوک عرفانی، چونان سفری به سوی قله‌های کمال، انسان را به رفاقت بی‌طمع با خداوند دعوت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این رفاقت را به‌عنوان تجلی نهایی اشتهای غیرمtextناهی معرفی می‌کنند. انسانی که طمع را از غیر، خود، و حتی خداوند قطع کند، به عشقی دست می‌یابد که چونان آتشی در دل او می‌سوزد و او را به کمال مطلق نزدیک می‌سازد. این رفاقت، که فراتر از منافع مادی است، گواهی بر تجرد نفس و ظرفیت نامحدود آن است.

درنگ: رفاقت بی‌طمع با خداوند، که در آن انسان حتی در برابر سختی‌ها عشق خود را حفظ می‌کند، تجلی اشتهای غیرمtextناهی نفس و گواهی بر تجرد آن است.

نقد رفاقت منفعت‌طلبانه

رفاقت مبتنی بر منفعت، چونان سایه‌ای ناپایدار، ناقص و محدود است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی طنزآمیز، کسانی را که به دلیل ناتوانی در دستیابی به کمال آن را انکار می‌کنند، به گربه‌ای تشبیه می‌کنند که به دنبه نمی‌رسد و می‌گوید بو می‌دهد. این نقد، بر ضرورت صداقت در مواجهه با ظرفیت‌های نفسانی تأکید دارد و عشق حقیقی را از وابستگی‌های مادی متمایز می‌سازد.

عشق و پذیرش سختی‌ها

عاشق حقیقی، چونان درختی است که در برابر طوفان خم می‌شود اما نمی‌شکند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که عاشق، حتی در برابر سختی‌ها و ضربه‌های معشوق، عشق خود را حفظ می‌کند. این استقامت، که چونان نوری در تاریکی می‌درخشد، نشان‌دهنده ظرفیت غیرمtextناهی نفس برای تحمل سختی‌ها در راه کمال است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با کاوش در سلوک عرفانی، اشتهای غیرمtextناهی را به‌عنوان نیروی محرکه انسان در مسیر کمال الهی معرفی کرد. رفاقت بی‌طمع، عشق حقیقی، و پذیرش سختی‌ها، همگی تجلی‌هایی از این ظرفیت نامحدود‌اند که نفس انسانی را از قیود مادی آزاد می‌سازند. این بخش، با پیوند فلسفه و عرفان، انسان را به تأمل در حقیقت والای خود دعوت می‌کند.

بخش پنجم: نقد ماده‌گرایی و اثبات تجرد نفس

ناتوانی ماده در حمل اشتهای غیرمtextناهی

ماده، با همه گستردگی‌اش، چونان ظرفی شکسته است که نمی‌تواند آب بی‌کران اشتهای غیرمtextناهی را در خود نگه دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر محدودیت‌های ذاتی ماده، مانند فناپذیری و قیود مکانی و زمانی، نشان می‌دهند که این محدودیت‌ها با ظرفیت نامحدود نفس انسانی ناسازگار است. این ناسازگاری، گواهی است بر تجرد نفس که از قیود مادی آزاد است.

تمثیلات فلسفی و طنزآمیز

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی طنزآمیز، می‌فرمایند که اگر خداوند مادی بود، انسان به دلیل اشتهای غیرمtextناهی خود ممکن بود او را بدزدد. این تصویر، که چونان آینه‌ای طنزآمیز حقیقت را بازمی‌تاباند، ظرفیت نامحدود نفس انسانی را نشان می‌دهد که حتی به کمال مطلق نیز طمع دارد. این تمثیل، با زبانی فاخر و در عین حال دلنشین، بر ناسازگاری ماده با اشتهای غیرمtextناهی تأکید دارد.

انعطاف‌پذیری نفس انسانی

نفس انسانی، چونان رودی است که گاه در تنگنای صخره‌ها جاری می‌شود و گاه به دشتی گسترده بدل می‌گردد. این انعطاف‌پذیری، که در توانایی انسان برای تطبیق با شرایط مختلف تجلی می‌یابد، گواهی است بر تجرد نفس. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی زیبا، نفس را به مشتی تشبیه می‌کنند که می‌تواند به دشتی تبدیل شود، و این ویژگی را نشان‌دهنده ظرفیت نامحدود نفس می‌دانند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با نقد ماده‌گرایی و تأکید بر ناتوانی ماده در حمل اشتهای غیرمtextناهی، تجرد نفس را به‌عنوان حقیقتی غیرقابل انکار اثبات کرد. تمثیلات فلسفی و طنزآمیز، همراه با تحلیل‌های دقیق، این بخش را به کاوشی عمیق در ماهیت نفس انسانی تبدیل کرده‌اند. این بخش، با تبیین انعطاف‌پذیری نفس، انسان را به‌عنوان موجودی با ظرفیت بی‌نهایت معرفی می‌کند که از قیود مادی آزاد است.

نتیجه‌گیری نهایی

این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در یکی از ژرف‌ترین مسائل فلسفی، یعنی تجرد نفس انسانی، پرداخت. اشتهای غیرمtextناهی، که چونان چشمه‌ای بی‌انتها در نهاد انسان جریان دارد، گواهی است بر حقیقتی مجرد که از قیود مادی آزاد است. آیات قرآن کریم، روایات، و تمثیلات فلسفی و عرفانی، این حقیقت را تأیید کرده و انسان را به‌عنوان موجودی با ظرفیت نامحدود معرفی می‌کنند. این ظرفیت، که در طلب کمال مطلق و حتی الوهیت تجلی می‌یابد، انسان را از حیوانات و ملائکه متمایز ساخته و او را به سوی قرب الهی هدایت می‌کند. هدایت الهی، که در آیاتی چون سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ متجلی است، این طلب را در مسیر کمال الهی تنظیم می‌کند و از انحراف آن جلوگیری می‌نماید. این کتاب، با ساختاری علمی و زبانی فاخر، خواننده را به تأمل در حقیقت والای نفس انسانی دعوت می‌کند و راه را برای پژوهش‌های عمیق‌تر در این حوزه هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی