در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 98

متن درس





در آیینه وحدت: تبیین اصالت وجود و توحید

در آیینه وحدت: تبیین اصالت وجود و توحید

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۸)

دیباچه

در پهنه بی‌کران معرفت الهی، اصالت وجود چون گوهری تابناک، محور تاملات فلسفی و عرفانی در سنت اسلامی است. این اصل، که در حکمت متعالیه ملاصدرا و عرفان نظری به اوج خود رسیده، وجود را نه‌تنها مبنای حقیقت، بلکه جوهره توحید در ذات، صفات و افعال الهی می‌داند. درس‌گفتار نود و هشتم استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر خصوصیات اصالت وجود، به کاوش در این حقیقت عمیق می‌پردازد و با تکیه بر استدلال‌های فلسفی و آیات قرآن کریم، وحدت وجود را چون نوری روشنگر در برابر دیدگاه‌های کثرت‌گرایانه و مفهومی قرار می‌دهد.

بخش یکم: اصالت وجود و بنیاد توحید

ضرورت اصالت وجود در فلسفه اسلامی

اصالت وجود، به‌عنوان رکن بنیادین حکمت متعالیه، وجود را مقدم بر ماهیت می‌داند و آن را مبنای همه حقایق هستی قرار می‌دهد. این اصل، که در درس‌گفتار مورد بحث قرار گرفته، نه‌تنها محور تاملات فلسفی، بلکه کلید فهم توحید در ذات، صفات و افعال الهی است. بدون اصالت وجود، وحدت ذاتی حق تعالی، که چون خورشیدی در مرکز هستی می‌درخشد، تحقق نمی‌یابد و کثرت ماهوی، سایه‌ای بر حقیقت توحید می‌افکند.

درنگ: اصالت وجود، شرط لازم برای تحقق وحدت و توحید در ذات، صفات و افعال الهی است، و بدون آن، حقیقت توحید از دست می‌رود.

این دیدگاه، که ریشه در استدلال‌های حاجی سبزواری در منظومه (صفحه ۱۴، امور عامه) دارد، با نقل قول «لولا یأصل وحدة ما حصل» تبیین می‌شود. اگر وجود اصیل نباشد، وحدت محقق نمی‌شود و بدون وحدت، نه ذات واحد، نه صفات عینی با ذات، و نه افعال متناسب با ذات الهی امکان‌پذیر است. این استدلال، چون پلی استوار، فلسفه را به توحید متصل می‌کند و اصالت وجود را مبنای همه معارف الهی قرار می‌دهد.

نقد اصالت ماهیت

در برابر اصالت وجود، دیدگاه اصالت ماهیت قرار دارد که کثرت ذاتی را ممکن می‌سازد. اگر ماهیت اصیل باشد، وحدت ذاتی منتفی می‌شود و امکان وجود دو خدا با ذات‌های متباین، چنان‌که ابن‌کمونا مطرح کرده، پدید می‌آید. این شبهه، که چون سرابی فریبنده، ذهن را از حقیقت توحید دور می‌کند، در فلسفه اسلامی مردود است، زیرا اشتراک مفهومی واجب، مانع کثرت ذاتی نیست و تنها اصالت وجود می‌تواند وحدت حقیقی را تضمین کند.

عینیت صفات و ذات

اصالت وجود، عینیت صفات با ذات الهی را ممکن می‌سازد. اگر ماهیت اصیل باشد، صفات الهی، مانند علم و قدرت، به مفاهیم متباین تبدیل می‌شوند و دیگر نمی‌توانند عینی با ذات باشند. این دیدگاه، که صفات را چون شعاع‌های نور از خورشید ذات می‌بیند، در حکمت متعالیه تبیین شده و بر وحدت ذات و صفات تأکید دارد. بدون اصالت وجود، این وحدت گسسته می‌شود و توحید صفاتی از میان می‌رود.

جمع‌بندی بخش یکم

اصالت وجود، چون ریشه‌ای استوار، توحید را در ذات، صفات و افعال الهی حفظ می‌کند. نقد اصالت ماهیت و شبهه ابن‌کمونا نشان می‌دهد که تنها با پذیرش اصالت وجود، وحدت حقیقی محقق می‌شود. این بخش، چون دروازه‌ای به سوی حقیقت توحید، اهمیت اصالت وجود را در فلسفه و عرفان اسلامی آشکار می‌سازد.

بخش دوم: وحدت وجود و چالش‌های منطقی

وحدت و منطق قضایا

وحدت وجود، نه‌تنها در الهیات، بلکه در منطق قضایا نیز نقش بنیادین دارد. بدون وحدت، حتی حمل اولی، شایع یا نفسی در قضایا محقق نمی‌شود. برای مثال، در قضیه «زید قائم است»، وحدت وجود زید شرط تحقق این نسبت است. این استدلال، که در منظومه حاجی سبزواری تبیین شده، وحدت را چون رشته‌ای نامریی می‌داند که اجزای هستی را به هم پیوند می‌دهد و بدون آن، هیچ نسبتی در عالم معنا نمی‌یابد.

درنگ: وحدت وجود، شرط تحقق قضایا در منطق است و بدون آن، حتی نسبت‌های ساده مانند «زید قائم است» امکان‌پذیر نیست.

خدا در دستگاه منطقی: کلی یا جزئی؟

در حاشیه ملا عبدالله (صفحه ۳۸)، خدا در چارچوب منطقی کلی و جزئی بررسی می‌شود. منطقیان، خدا را به‌عنوان کلی در نظر می‌گیرند که یا فاقد فرد است (مانند شریک الباری) یا دارای یک فرد بدون امکان فرد دیگر (مانند واجب الوجود). اما این تحلیل، چون نقشی بر آب، حقیقت خدا را محدود به مفاهیم منطقی می‌کند. خدا، به‌عنوان جزئی حقیقی غیرمحدود، فراتر از کلی و جزئی منطقی است و در عرفان اسلامی، با وحدت وجود و «وجه الله واحد فی الجمیل» شناخته می‌شود.

نقد تحلیل منطقی خدا

تحلیل منطقی خدا، که او را در قالب کلی قرار می‌دهد، با حقیقت وحدت وجود ناسازگار است. کلی، به معنای چیزی است که صدق بر کثیر ممتنع نباشد، اما خدا، به‌عنوان جزئی حقیقی غیرمحدود، تعدد نمی‌پذیرد. این نقد، که در درس‌گفتار برجسته شده، نشان می‌دهد که خداى منطقی، مفهومی است و از خداى حقیقی، که چون اقیانوسی بی‌کران همه هستی را در بر می‌گیرد، فاصله دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

وحدت وجود، نه‌تنها در الهیات، بلکه در منطق نیز نقش کلیدی دارد و بدون آن، قضایا و نسبت‌ها بی‌معنا می‌شوند. تحلیل منطقی خدا در قالب کلی، محدودیت‌های خود را نشان می‌دهد و تنها با درک خدا به‌عنوان جزئی حقیقی غیرمحدود، حقیقت وحدت وجود آشکار می‌شود. این بخش، چون آینه‌ای، محدودیت‌های منطق را در برابر عظمت حقیقت الهی بازتاب می‌دهد.

بخش سوم: عرفان و شهود وحدت وجود

دشواری فهم وحدت وجود

فهم وحدت وجود و «وجه الله واحد فی الجمیل» امری بس دشوار است که به ذهن غیرخواص نمی‌رسد. این حقیقت، چون کوهی رفیع، تنها با تهذیب نفس، صافی ذهن و خلوت قلب قابل دسترسی است. استاد فرزانه تأکید دارند که این معرفت، لقلقه زبان نیست، بلکه نیازمند سلوکی عمیق است که چون افتادن در آب و آتش، جان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

درنگ: فهم وحدت وجود، حقیقتی سنگین و دشوار است که نیازمند تهذیب نفس و شهود عرفانی است و فراتر از فهم حرفی یا مفهومی است.

نقد خداى حرفی و مفهومی

خداى حرفی، که در عبادت ظاهری عوام متجلی است، و خداى مفهومی، که در تحلیل‌های منطقی خواص دیده می‌شود، هر دو از حقیقت الهی فاصله دارند. خداى حقیقی، نه در لقلقه زبان و نه در مفاهیم منطقی، بلکه در شهود عرفانی و وحدت وجود یافت می‌شود. این نقد، چون تیغی برنده، فهم‌های سطحی را از حقیقت متعالی جدا می‌سازد.

استناد به قرآن کریم

قرآن کریم، در آیه ۱۱ سوره حج، به نقد عبادت حرفی پرداخته و می‌فرماید:

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ [مطلب حذف شد] : «و برخی از مردم خدا را به طور سطحی می‌پرستند» (سوره حج، آیه ۱۱).

این آیه، عبادت حرفی را فاقد رسوخ در جان و ذهن می‌داند و ادامه می‌دهد:

فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ [مطلب حذف شد] : «پس اگر خیری به او برسد، بدان اطمینان می‌یابد و اگر فتنه‌ای به او برسد، روی برمی‌گرداند» (سوره حج، آیه ۱۱).

این آیات، ناپایداری ایمان حرفی را نشان می‌دهند که در برابر خیر و شر فرو می‌ریزد. همچنین، قرآن کریم می‌فرماید:

ذَٰلِكَ هُوَ [مطلب حذف شد] : «این همان زیان آشکار است» (سوره حج، آیه ۱۱).

و ادامه می‌دهد:

يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا [مطلب حذف شد] : «غیر خدا را می‌خواند که نه به او زیان می‌رساند و نه سودی می‌بخشد» (سوره حج، آیه ۱۲).

و در نهایت:

يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ ۚ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ [مطلب حذف شد] : «کسی را می‌خواند که زیانش از سودش نزدیک‌تر است. چه بد سرپرستی و چه بد همنشینی است» (سوره حج، آیه ۱۳).

این آیات، عبادت غیرحقیقی را گمراهی دور و دراز و پرستش موجودات بی‌اثر را زیان آشکار می‌دانند. این استناد قرآنی، چون چراغی روشنگر، حقیقت توحید را در برابر عبادت حرفی و شرک‌آلود آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

فهم وحدت وجود، حقیقتی عمیق است که نیازمند تهذیب نفس و شهود عرفانی است. نقد خداى حرفی و مفهومی، و استناد به آیات قرآن کریم، نشان می‌دهد که حقیقت الهی فراتر از فهم‌های سطحی و منطقی است. این بخش، چون دریچه‌ای به سوی عرفان، ضرورت سلوک برای شهود حقیقت را برجسته می‌کند.

بخش چهارم: خدا در جزئیات و حقیقت توحید

خدا به‌عنوان جزئی حقیقی غیرمحدود

خدا، در نگرش عرفانی، جزئی حقیقی غیرمحدود است که تعدد نمی‌پذیرد و در جزئیات عبادت، مانند «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» متجلی می‌شود. این آیه، که چون نغمه‌ای الهی در قلب مومن طنین‌انداز است، خدا را در مقام عبادت و استمداد، حاضر و ناظر می‌داند:

إِيَّاكَ نَعْبُدُ [مطلب حذف شد] : «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» (سوره فاتحه، آیه ۵).

درنگ: خدا، جزئی حقیقی غیرمحدود است که در جزئیات عبادت، مانند «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»، متجلی می‌شود و حقیقت توحید را آشکار می‌سازد.

نقد قرار دادن خدا در کلیات

منطقیان، با قرار دادن خدا در قالب کلیات، حقیقت او را به مفاهیم محدود می‌کنند. این دیدگاه، که خدا را در دسته‌بندی‌های منطقی چون کلی بدون فرد یا کلی با یک فرد جای می‌دهد، از حقیقت وحدت وجود فاصله دارد. خدا، به‌عنوان جزئی حقیقی، نه در کلیات منطقی، بلکه در حضور بی‌واسطه در جزئیات وجود و عبادت یافت می‌شود. این نقد، چون تیری به سوی حقیقت، محدودیت‌های منطق را در برابر عظمت الهی آشکار می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

خدا، به‌عنوان جزئی حقیقی غیرمحدود، در جزئیات عبادت و حضور الهی متجلی است. نقد تحلیل منطقی خدا در قالب کلیات، برتری شهود عرفانی را نشان می‌دهد. این بخش، چون نغمه‌ای از توحید، حضور خدا را در قلب عبادت و سلوک مومنان برجسته می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با بازنمایی درس‌گفتار نود و هشتم استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین خصوصیات اصالت وجود و نقش آن در وحدت و توحید پرداخت. اصالت وجود، به‌عنوان مبنای فلسفه و عرفان اسلامی، شرط تحقق وحدت در ذات، صفات و افعال الهی است و در برابر اصالت ماهیت، که کثرت ذاتی را ممکن می‌سازد، قرار می‌گیرد. نقد شبهه ابن‌کمونا و تحلیل‌های منطقی در حاشیه ملا عبدالله، محدودیت‌های فهم مفهومی خدا را آشکار کرد. آیات قرآن کریم، به‌ویژه آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ حَرْفًا» و «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»، بر تفاوت میان عبادت حرفی و معرفت حقیقی تأکید دارند. فهم وحدت وجود، که چون کوهی رفیع در برابر ذهن غیرخواص قد برافراشته، نیازمند تهذیب نفس و شهود عرفانی است. خدا، به‌عنوان جزئی حقیقی غیرمحدود، در جزئیات عبادت و حضور الهی متجلی است و فلسفه، چون چراغی فروزان، مسیر وصول به این حقیقت را روشن می‌کند.

با نظارت صادق خادمی