متن درس
جعل وجود و ماهیت: کاوشی فلسفی در حقیقت خلق و ایجاد
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۹)
مقدمه: درآمدی بر مسئله جعل در فلسفه اسلامی
در سپهر فلسفه اسلامی، مسئله جعل وجود و ماهیت از جمله مباحث بنیادین است که به چیستی خلق و ایجاد موجودات میپردازد. این موضوع، که در درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در جلسه یکصد و نهم با دقت و عمق بررسی شده، نهتنها به تمایز میان جعل وجود و جعل ماهیت توجه دارد، بلکه به نقد و تحلیل دیدگاههای مختلف فلسفی، از جمله آرای مشائیون، اشراقیون، و فیلسوفانی چون ملاصدرا و حاجی سبزواری، نیز میپردازد.
بخش یکم: جایگاه و پیشنیازهای بحث جعل
مباحث پیشین و جایگاه جعل
استاد فرزانه، بحث جعل وجود را به عنوان موضوعی تکمیلی پس از مباحث بنیادین فلسفه وجود، از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، اشتراک وجود، و وحدت وجود، مطرح میسازند. این مباحث، که پیشتر در چارچوب وحدت شخصی وجود و ظهورات آن تبیین شدهاند، بستری را فراهم میآورند تا جعل به مثابه فرآیندی وجودی بررسی شود. ظهورات، در این دیدگاه، جلوههای همان وجود واحدند که در مراتب گوناگون تجلی مییابند.
درنگ: جعل وجود، بحثی تکمیلی است که پس از مباحث اصالت وجود، وحدت وجود، و تشکیک وجود مطرح میشود، چونان شاخهای که بر تنه استوار درخت وجود روییده است.
جعل، در چارچوب مباحث تقسیمی فلسفه قرار میگیرد، نه مباحث کلی مانند اصالت وجود یا وحدت وجود. این تمایز از آن روست که موضوع جعل به وجود ممکن محدود است، برخلاف مباحث کلی که موضوعشان با وجود به طور عام همسان است. وجود، در تقسیمبندی فلسفی، به واجب و ممکن تقسیم میشود، و پرسش اصلی جعل این است که آیا وجود مجعول است یا ماهیت.
رویکردهای متفاوت به جایگاه جعل
استاد فرزانه به تفاوت در ترتیب طرح جعل نزد فیلسوفان اشاره دارند. حاجی سبزواری، برخلاف آنچه مطلوب است، جعل را پس از مباحثی چون وحدت وجود، وجود ذهنی، محمولهای ثانوی فلسفی، و صدق و کذب مطرح کرده است. ملاصدرا نیز در اواخر «اسفار اربعه»، در منهاج سوم، جعل را در پیوند با مباحث ماهیت، وجود رابطی، وجود نفسی، و مفاهیم وجوب، امکان، و امتناع بررسی کرده است. اما به باور استاد، جعل باید بلافاصله پس از مباحث وجود مطرح شود تا روشن گردد که آیا جعل در وجود امکانی یا ظهوری وجود دارد یا خیر.
این اختلاف در ترتیب، چونان تفاوت در نقشهراه یک سفر فلسفی است: برخی فیلسوفان جعل را در پایان مسیر قرار دادهاند، حال آنکه استاد فرزانه آن را در آغاز راه میجویند تا بنیاد بحث استوار گردد.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست، جایگاه جعل را به عنوان بحثی تقسیمی و تکمیلی در فلسفه وجود تبیین کرد. جعل، پس از مباحث اصالت وجود، وحدت وجود، و تشکیک وجود مطرح میشود و به وجود ممکن محدود است. تفاوت در ترتیب طرح جعل نزد حاجی سبزواری و ملاصدرا نشاندهنده رویکردهای گوناگون به این مسئله است، اما تأکید استاد فرزانه بر طرح زودهنگام جعل، اهمیت آن را در فهم حقیقت خلق و ایجاد برجسته میسازد.
بخش دوم: تقسیمبندی و تبیین جعل
تقسیم جعل به بسیط و مرکب
استاد فرزانه، با استناد به حاجی سبزواری، جعل را به دو قسم بسیط و مرکب تقسیم میکنند. جعل بسیط، به وجود نفسی (ذاتی) تعلق میگیرد، مانند خلق زید، که وجود ذات او را ایجاد میکند. جعل مرکب، به وجود رابط (نسبت یا صفت) مربوط است، مانند جعل علم برای زید، که نسبتی میان زید و علم برقرار میسازد. این تقسیمبندی، چونان دو شاخه از یک رود است که هر یک به سوی مقصدی متفاوت جاری میشوند: یکی به خلق ذات و دیگری به خلق صفات.
درنگ: جعل به بسیط (متعلق به وجود نفسی) و مرکب (متعلق به وجود رابط) تقسیم میشود، چونان دو مسیر که یکی به ذات میرسد و دیگری به صفات.
برای روشنتر شدن این تمایز، حاجی سبزواری با بیانی ادبی توضیح میدهد: جعل متعدی به واحد، جعل بسیط است (جعل شیء برای شیء)، و جعل متعدی به دو چیز، جعل مرکب است (جعل نسبت میان دو چیز). این تبیین، به مثابه کلیدی است که درهای فهم جعل را میگشاید.
نفی جعل بسیط برای ذاتیات
جعل بسیط به ذات تعلق میگیرد، اما به ذاتیات (لوازم ذات) تعلق نمییابد. به عنوان مثال، انسان حیوان ناطق است، و جعل انسان به حیوان ناطق معنا ندارد، زیرا حیوان ناطق لازمه ذاتی انسان است. همچنین، اربعه زوج است، و زوجیت لازمه آن است، نه چیزی که به جعل نیاز داشته باشد. این نفی، چونان خطی است که مرز میان ذات و لوازم آن را ترسیم میکند.
استاد فرزانه تأکید دارند که جعل بسیط میان شیء و خودش یا ذاتیاتش ممکن نیست، زیرا ذاتیات به دلیل ضرورتشان نیازی به جعل ندارند. این ضرورت، مانند پیوند ناگسستنی میان آتش و گرما است که نیازی به خلق جداگانه ندارد.
اختصاص جعل مرکب به اعراض
جعل مرکب به اعراض مفارقه (صفات جدا از ذات) اختصاص دارد، مانند جعل علم برای زید. این جعل، چونان افزودن رنگی به یک تابلو است که ذات تابلو را تغییر نمیدهد، بلکه صفتی به آن میافزاید. جعل بسیط، اما، به خلق ذات محدود است و به ذاتیات یا اعراض تعلق نمیگیرد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، تقسیمبندی جعل به بسیط و مرکب را تبیین کرد. جعل بسیط به خلق ذات (وجود نفسی) و جعل مرکب به خلق صفات یا روابط (وجود رابط) تعلق میگیرد. نفی جعل بسیط برای ذاتیات و اختصاص جعل مرکب به اعراض، چارچوب مفهومی جعل را روشن میسازد. این تقسیمبندی، بستری برای بررسی متعلق جعل فراهم میآورد.
بخش سوم: متعلق جعل و اختلاف دیدگاهها
اختلاف در متعلق جعل
استاد فرزانه، با اشاره به اختلافات فلسفی، سه دیدگاه درباره متعلق جعل را مطرح میکنند: نخست، ماهیت مجعول است؛ دوم، وجود مجعول است؛ سوم، اتصاف (وصف شدن ماهیت به وجود) مجعول است. اشراقیون معتقدند ماهیت ابتدا مجعول میشود و وجود به تبع آن لازم میآید. مشائیون، اما، وجود را مجعول میدانند و ماهیت را تابع آن. دیدگاه سوم، که اتصاف را مجعول میداند، مورد نقد قرار میگیرد، زیرا اتصاف مفهومی انتزاعی است و جعل مفهوم بیمعناست.
درنگ: اختلاف در متعلق جعل به سه دیدگاه تقسیم میشود: جعل ماهیت (اشراقیون)، جعل وجود (مشائیون)، و جعل اتصاف (مردود)، چونان سه راهی که تنها یکی به حقیقت میرسد.
این اختلاف، مانند شاخههای درختی است که هر یک به سویی رشده کردهاند، اما تنها یکی به حقیقت وجود رهنمون میشود. استاد فرزانه، با تأکید بر دیدگاه حاجی سبزواری و ملاصدرا، جعل وجود امکانی را پذیرفته و جعل ماهیت را نفی میکنند.
دیدگاه اشراقی و انگیزههای تاریخی
اشراقیون، به دلیل ترس از اتهام ازلی بودن ماهیت، آن را مجعول دانستند. حاجی سبزواری نقل میکند که شایع شدن جعل ماهیت از زمان شیخ اشراق و اتباع او بوده است. این دیدگاه، برای رفع توهم ثبوت ازلی ماهیت بدون جعل مطرح شد. لاهیجی، در «شوارق» (مسئله ۲۷)، تأکید دارد که مراد از جعل ماهیت، نفی توهم ازلی بودن ماهیت است. اگر این توهم برطرف شود، پذیرش جعل وجود یا اتصاف مشکلی ندارد.
این انگیزه تاریخی، چونان سایهای است که بر آرای اشراقیون افتاده و آنان را به سوی جعل ماهیت سوق داده است. اما استاد فرزانه، با نقد این دیدگاه، تأکید دارند که پیش از جعل، هیچ ماهیتی وجود ندارد، و جعل به وجود تعلق میگیرد.
نقد دیدگاه میرداماد
میرداماد معتقد است چون ماهیت مصحح حمل وجود است، نیازی به جعل ندارد، وگرنه از قلمرو امکان خارج میشود. حاجی سبزواری این دیدگاه را نقد میکند و میگوید ماهیت، به دلیل فقدان حقیقت قابل جعل، نمیتواند مجعول باشد. وجود، به دلیل حقیقت بودن، جعلپذیر است. این نقد، مانند تیغی است که پرده توهم را میدرد و حقیقت جعل را آشکار میسازد.
نقل از ابنسینا
استاد فرزانه، با استناد به ابنسینا، نقل میکنند: «مَا جَعَلَ اللَّهُ مِشْمِشًا مِشْمِشًا وَلَكِنْ أَوْجَدَهُ» (خداوند زردآلو را زردآلو نکرد، بلکه آن را ایجاد کرد). این بیان، بر جعل وجود به جای ماهیت تأکید دارد و نشان میدهد که خلق، به ایجاد وجود بازمیگردد، نه به جعل ماهیت.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، اختلافات فلسفی درباره متعلق جعل را بررسی کرد. اشراقیون، به دلیل ترس از اتهام ازلی بودن ماهیت، آن را مجعول دانستند، اما مشائیون و فیلسوفانی چون حاجی سبزواری و ملاصدرا، جعل را به وجود امکانی محدود کردند. نقد دیدگاه اتصاف و تأکید بر نفی جعلپذیری ماهیت، چارچوب این بحث را استوار ساخت. انگیزههای تاریخی اشراقیون و نقد میرداماد، عمق این مسئله را نمایان کرد.
بخش چهارم: نفی جعلپذیری ماهیت و تأکید بر جعل وجود
نفی جعلپذیری ماهیت
استاد فرزانه، با استناد به حاجی سبزواری، تأکید دارند که ماهیت، به دلیل فقدان حقیقت قابل جعل، نمیتواند مجعول باشد. وجود، به دلیل حقیقت بودن، جعلپذیر است. این دیدگاه، مانند نوری است که تاریکی توهم جعل ماهیت را میزداید. ماهیت، پیش از جعل وجود ندارد، و جعل تنها به وجود امکانی تعلق میگیرد.
درنگ: ماهیت، به دلیل فقدان حقیقت قابل جعل، نمیتواند مجعول باشد، و جعل تنها به وجود امکانی تعلق میگیرد، چونان نوری که تنها بر حقیقت میتابد.
اجماع حاجی سبزواری و ملاصدرا
حاجی سبزواری و ملاصدرا، با تأکید بر اصالت وجود، معتقدند وجود امکانی مجعول است و ماهیت به تبع آن مجعول میشود. این اجماع، مانند بنایی است که بر پایه استوار اصالت وجود بنا شده است. جعل وجود واجب، اما، معنا ندارد، زیرا واجب غنای وجودی دارد و نیازی به جعل ندارد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تأکید بر نفی جعلپذیری ماهیت و پذیرش جعل وجود امکانی، دیدگاه حاجی سبزواری و ملاصدرا را تبیین کرد. ماهیت، به دلیل فقدان حقیقت، جعلپذیر نیست، و جعل تنها به وجود امکانی تعلق میگیرد. این دیدگاه، چارچوبی منسجم برای فهم جعل در فلسفه اسلامی ارائه میدهد.
جمعبندی نهایی
این اثر، با بازنویسی درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در جلسه یکصد و نهم، به کاوشی عمیق در مسئله جعل وجود و ماهیت پرداخت. محورهای کلیدی این بحث عبارتند از:
- جعل، بحثی تقسیمی است که پس از مباحث اصالت وجود، وحدت وجود، و تشکیک وجود مطرح میشود.
- جعل به بسیط (متعلق به وجود نفسی) و مرکب (متعلق به وجود رابط) تقسیم میشود، و جعل بسیط به ذاتیات تعلق نمیگیرد.
- اختلاف در متعلق جعل به سه دیدگاه منجر شده است: جعل ماهیت (اشراقیون)، جعل وجود (مشائیون)، و جعل اتصاف (مردود).
- حاجی سبزواری و ملاصدرا، وجود امکانی را مجعول میدانند و ماهیت را تابع آن. جعل وجود واجب معنا ندارد.
- اشراقیون، به دلیل ترس از اتهام ازلی بودن ماهیت، آن را مجعول دانستند، اما این دیدگاه مورد نقد است.
- ماهیت، به دلیل فقدان حقیقت قابل جعل، نمیتواند مجعول باشد، و جعل مختص وجود است.
این تحلیل، با بهرهگیری از تمثیلات ادبی و ساختار علمی، نظام فلسفی استاد فرزانه را به چارچوبی متمایز و عمیق تبدیل کرده که برای پژوهشگران حوزه فلسفه اسلامی، بهویژه در سطح مطالعات پیشرفته، منبعی ارزشمند است. این اثر، چونان دری است که به سوی حقیقت جعل و خلق گشوده میشود و خواننده را به تأمل در چیستی وجود دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی