متن درس
وحدت وجود و نقد تشکیک: کاوشی در احکام سلبی و ظهورات وجود
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱۴)
مقدمه: دریچهای به سوی حقیقت وجود و عدم
در گستره فلسفه اسلامی، مباحث وجود و عدم از جمله موضوعات بنیادیناند که به تبیین حقیقت هستی و حدود آن میپردازند. این مباحث، که در درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در جلسه یکصد و چهاردهم با دقت و ژرفنگری بررسی شدهاند، نهتنها به احکام سلبی وجود و جایگاه مباحث عدمی میپردازند، بلکه با نقدی عمیق بر مفهوم تشکیک وجود، چارچوبی نوین برای فهم وحدت وجود ارائه میدهند.
بخش یکم: جایگاه مباحث عدمی و احکام سلبی وجود
مباحث عدمی و جایگاه آنها در فلسفه
استاد فرزانه، با نقد ساختار منظومه حکمت حاجی سبزواری، خاطرنشان میسازند که وی مباحث عدمی را ذیل وجود ذهنی مطرح کرده است، حال آنکه این مباحث، احکام سلبی وجودند و باید در چارچوب مباحث وجودی بررسی شوند. احکام سلبی، چونان آینهایاند که با نشان دادن آنچه وجود نیست، حقیقت آن را جلا میدهند. اگرچه موضوع مباحث عدمی ذهن است، این مباحث در واقع برای تبیین حدود وجود و نفی اوصاف ناسازگار با آن به کار میروند.
درنگ: مباحث عدمی، احکام سلبی وجودند که برای تبیین حدود حقیقت وجود به کار میروند، چونان آینهای که با نفی سایهها، نور حقیقت را آشکار میسازد.
این دیدگاه، بر نقش معرفتشناختی ذهن در تحلیل مفاهیم عدمی تأکید دارد. ذهن، ظرف شکلگیری مفاهیم عدمی است، و بدون آن، عدم به عنوان مفهومی مستقل قابل تصور نیست. استاد فرزانه تأکید دارند که مباحث عدمی باید به صورت نظاممند پس از احکام ایجابی وجود مطرح شوند تا از پراکندگی مفهومی جلوگیری گردد.
احکام سلبی وجود و نفی اوصاف ماهوی
احکام سلبی وجود، مانند «وجود جوهر نیست» یا «وجود عرض نیست»، برای تبیین آنچه وجود نیست به کار میروند. وجود، نه جوهر است و نه عرض، زیرا این اوصاف به ماهیت تعلق دارند، نه به حقیقت وجود. همچنین، وجود مرکب نیست، زیرا فاقد ماده است. این احکام، چونان خطوطیاند که مرزهای وجود را از اوصاف ماهوی جدا میسازند و حقیقت آن را از آلودگی به مفاهیم ماهوی پاک میدارند.
استاد فرزانه تأکید دارند که این احکام باید ذیل عنوان احکام سلبی بررسی شوند تا ساختار فلسفی منسجمی شکل گیرد. این دیدگاه، با اصالت وجود در حکمت متعالیه همخوانی دارد، زیرا وجود را از اوصاف ماهوی مانند جوهر، عرض، و ترکیب مبرا میداند.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست، جایگاه مباحث عدمی را به عنوان احکام سلبی وجود تبیین کرد. این مباحث، که موضوعشان ذهن است، برای شفافسازی حدود وجود و نفی اوصاف ناسازگار با آن به کار میروند. نقد استاد فرزانه بر ساختار منظومه، بر لزوم طرح نظاممند این مباحث پس از احکام ایجابی تأکید دارد. احکام سلبی، با نفی اوصاف ماهوی از وجود، حقیقت آن را آشکار میسازند.
بخش دوم: تقسیم وجود و عدم به مطلق و مقید
تقسیم وجود و نقد آن
حاجی سبزواری، در صفحه ۴۰ منظومه، وجود و عدم را به مطلق و مقید تقسیم کرده است. اما استاد فرزانه این تقسیم را نقد میکنند و تأکید دارند که وجود ذاتاً مطلق است و مقید بودن آن به ظهوراتش مربوط میشود، نه به اقسام مستقل. مقیدات وجود، همان ظهورات آناند که در مراتب گوناگون تجلی مییابند. این دیدگاه، مانند نوری است که از یک خورشید ساطع میشود و در پرتوهای گوناگون جلوهگر میگردد، اما ذات خورشید واحد باقی میماند.
درنگ: وجود ذاتاً مطلق است و مقیدات آن، ظهورات وجودند، چونان پرتوهایی که از خورشید واحد ساطع میشوند، اما ذات خورشید را متکثر نمیسازند.
استاد فرزانه خاطرنشان میسازند که تقسیم وجود به مطلق و مقید، سادهسازی غیرضروری است. وجود، یک حقیقت واحد است، و کثرت در ظهورات آن رخ میدهد، نه در ذات آن. اگر وجود را مقید بدانیم، کثرت تشکیکی پدید میآید که با وحدت ذاتی وجود ناسازگار است.
تقسیم عدم و ماهیت ذهنی آن
عدم، چه مطلق (عدم کلی) و چه مقید (مانند عدم زید)، مفهومی ذهنی است و در خارج وجود ندارد. عدم مطلق، بدون تعلق به موضوع خاص، و عدم مقید، با اضافه شدن به موضوعی خاص مانند زید، در ذهن تصور میشود. عدم، نیازمند ظرف ذهنی است، و عدم مقید علاوه بر این، به تصور موضوعی خاص نیاز دارد. این ویژگی، مانند سایهای است که تنها در آینه ذهن شکل میگیرد و در خارج، هیچ واقعیتی ندارد.
استاد فرزانه تأکید دارند که هر دو نوع عدم (مطلق و مقید) صرفاً در ذهن قابل تصورند. عدم، به عنوان فقدان ظهور وجود در مرتبهای خاص، تنها در ظرف ذهن معنا مییابد و فاقد هرگونه لحاظ خارجی است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، تقسیم وجود و عدم به مطلق و مقید را بررسی کرد. وجود، ذاتاً مطلق و واحد است، و مقیدات آن به ظهوراتش بازمیگردند. عدم، مفهومی ذهنی است که در قالب مطلق یا مقید تصور میشود و در خارج وجود ندارد. نقد استاد فرزانه بر تقسیم وجود به مقید و محدود، بر وحدت ذاتی وجود و محدودیت کثرت به ظهورات آن تأکید دارد.
بخش سوم: نقد تشکیک وجود و تکثر آن
نقد تکثر وجود به واسطه موضوعات
حاجی سبزواری، در صفحه ۴۳ منظومه، معتقد است که وجود به واسطه کثرت موضوعات (مانند زید، عمر، و بکر) متکثر میشود. استاد فرزانه این دیدگاه را نقد میکنند و تأکید دارند که وجود ذاتاً تکثر و تکرر ندارد. کثرت، به ظهورات و تعینات وجود تعلق دارد، نه به ذات آن. این نقد، مانند تیغی است که پرده توهم تکثر ذاتی وجود را میدرد و حقیقت وحدت آن را آشکار میسازد.
درنگ: وجود ذاتاً تکثر ندارد و کثرت به ظهورات و تعینات آن تعلق میگیرد، چونان رودی که در مسیرهای گوناگون جاری میشود، اما سرچشمهاش واحد است.
استاد فرزانه، با استناد به این اصل که «شئ بنفسه لا یتثنی و لا یتکرر» (شیء به خودی خود نه دوگانه میشود و نه تکرار مییابد)، تأکید دارند که وجود، بنفسه تکثر ندارد. کثرت، در تعینات ظهوری رخ میدهد، و موضوعات، همان ظهورات وجودند، نه عامل تکثر ذاتی آن.
تناقض در مفهوم تشکیک وجود
مفهوم تشکیک وجود، که به معنای کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت است، با وحدت ذاتی وجود ناسازگار است. استاد فرزانه تأکید دارند که کثرت متأخر از وحدت است، زیرا قوام کثرت به وحدت وابسته است، اما وحدت به کثرت نیازی ندارد. این تأخر، مانند سایهای است که پس از نور پدید میآید و نمیتواند با آن همعرض باشد.
اگر وجود بنفسه تکثر ندارد، تشکیک (کثرت در عین وحدت) نمیتواند به ذات وجود نسبت داده شود. این تناقض، در آرای حاجی سبزواری و ملاصدرا مشهود است، زیرا آنان کثرت را به موضوعات نسبت میدهند، در حالی که وجود ذاتاً واحد است.
تشکیک عام و خاص
استاد فرزانه، با تمایز میان تشکیک عام و خاص، خاطرنشان میسازند که تشکیک عام به تکثر ناشی از موضوعات (مانند انسان و درخت) مربوط است، در حالی که تشکیک خاص به تکثر در ذات وجود اشاره دارد. حاجی سبزواری، تشکیک را به موضوعات نسبت داده که تشکیک عامی است، نه خاص. تشکیک خاص، که به کمال وجود مربوط است، نمیتواند به ذات وجود نسبت داده شود، زیرا وجود بنفسه متکثر نیست.
برای مثال، تقدم زمانی (مانند تقدم آدم بر ابراهیم) تشکیک عام است، اما تقدم کمالی (مانند تقدم ابراهیم بر آدم در کمال) تشکیک خاص است. این تمایز، مانند خطکشی است که مرز میان مراتب وجودی و موضوعات ماهوی را روشن میسازد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، نقد مفهوم تشکیک وجود و تکثر آن را بررسی کرد. وجود ذاتاً واحد است و کثرت به ظهورات و تعینات آن تعلق دارد. نقد استاد فرزانه بر آرای حاجی سبزواری و ملاصدرا، تناقض درونی تشکیک (کثرت در عین وحدت) را آشکار میسازد. تمایز میان تشکیک عام (مرتبط با موضوعات) و خاص (مرتبط با ذات وجود) نشان میدهد که کثرت، به ظهورات وجود محدود است، نه به ذات آن.
بخش چهارم: وحدت وجود و نفی اوصاف ماهوی
وحدت ذاتی وجود و نفی تکثر ذاتی
استاد فرزانه تأکید دارند که وجود، عین وحدت است و کثرت به تعینات ظهوری آن تعلق دارد. وجود، بنفسه نه دوگانه میشود و نه تکرار مییابد. کثرت، عارض ظهورات وجود است، نه ذات آن. موضوعات، که همان ظهوراتاند، عامل تکثر ذاتی وجود نیستند، بلکه مراتب ظهور آناند. این دیدگاه، مانند دری است که به سوی حقیقت وحدت وجود گشوده میشود.
درنگ: وجود، عین وحدت است و کثرت به ظهورات و تعینات آن تعلق دارد، چونان دریایی که امواجش متکثرند، اما ذاتش واحد است.
نفی اوصاف ماهوی از وجود
وجود، فاقد اوصاف ماهوی مانند تضاد، تماثل، و ترکیب است، زیرا این اوصاف نیازمند تکثرند و وجود ذاتاً واحد است. این نفی، مانند نسیمی است که غبار اوصاف ماهوی را از چهره وجود میزداید و حقیقت آن را آشکار میسازد. استاد فرزانه تأکید دارند که تکثر، ترکیب، و تضاد، همگی به ماهیت تعلق دارند، نه به وجود.
بار اثبات تشکیک بر مدعی
استاد فرزانه، با طرح این پرسش که آیا باید نبود تشکیک را اثبات کرد یا وجود آن را، تأکید دارند که مدعی تشکیک باید اثبات کند که وجود ذاتاً متکثر است. اگر وجود واحد است، نیازی به اثبات نبود تشکیک نیست. این دیدگاه، مانند بنایی است که بر اصل وحدت وجود استوار شده و بار اثبات را بر مدعی تشکیک قرار میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، بر وحدت ذاتی وجود و نفی اوصاف ماهوی از آن تأکید کرد. کثرت، به ظهورات و تعینات وجود تعلق دارد، نه به ذات آن. نفی تکثر ذاتی، تضاد، و تماثل از وجود، حقیقت آن را از اوصاف ماهوی مبرا میسازد. بار اثبات تشکیک بر مدعی آن است، زیرا وحدت، اصل بنیادین وجود است.
جمعبندی نهایی
این اثر، با بازنویسی درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در جلسه یکصد و چهاردهم، به کاوشی عمیق در مباحث وجود، عدم، احکام سلبی، و نقد تشکیک وجود پرداخت. محورهای کلیدی این بحث عبارتند از:
- مباحث عدمی، احکام سلبی وجودند و باید به صورت نظاممند پس از احکام ایجابی مطرح شوند.
- وجود ذاتاً مطلق و واحد است، و مقیدات آن به ظهوراتش بازمیگردند. عدم، مفهومی ذهنی است که در قالب مطلق یا مقید تصور میشود.
- کثرت، به ظهورات و تعینات وجود تعلق دارد، نه به ذات آن. نقد استاد فرزانه بر آرای حاجی سبزواری، تناقض درونی تشکیک (کثرت در عین وحدت) را آشکار میسازد.
- تشکیک عام (مرتبط با موضوعات) از تشکیک خاص (مرتبط با ذات وجود) متمایز است، و تشکیک خاص با وحدت ذاتی وجود ناسازگار است.
- وجود، فاقد اوصاف ماهوی مانند تضاد و تماثل است، و بار اثبات تشکیک بر مدعی آن است.
با نظارت صادق خادمی