در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 130

متن درس





کتاب وجود ذهنی در فلسفه اسلامی

وجود ذهنی در فلسفه اسلامی: کاوشی در سیر تحول معرفت‌شناختی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۰)

دیباچه: درآمدی بر وجود ذهنی و جایگاه آن در حکمت اسلامی

وجود ذهنی، چونان آیینه‌ای که حقیقت اشیاء را در خود بازمی‌تاباند، یکی از مسائل بنیادین معرفت‌شناسی در فلسفه اسلامی است. این مفهوم، که به نحوه ادراک اشیاء در ذهن و تمایز آن از وجود خارجی می‌پردازد، در بستر تاریخ حکمت اسلامی از سادگی اولیه به نظریه‌ای نظام‌مند و پیچیده تحول یافته است. درس‌گفتار شماره ۱۳۰ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با کاوش در سیر تاریخی و معرفت‌شناختی این مفهوم، از آرای حکمای مشائی چون ابن‌سینا و بهمنیار تا حکمت متعالیه ملاصدرا و منظومه حاجی سبزواری، پرده از عمق و ژرفای این بحث برمی‌دارد. این کتاب، این سیر تحول را بازمی‌نماید

بخش نخست: سرآغاز وجود ذهنی در فلسفه مشائی

فقدان عنوان صریح وجود ذهنی در آغاز

در سپیده‌دم فلسفه اسلامی، مفهوم وجود ذهنی به‌صورت عنوانی مستقل و صریح مطرح نبود. حکمایی چون فارابی، ابن‌سینا و بهمنیار، اگرچه ذهن را به‌عنوان ظرفی برای ادراک پذیرفته بودند، اما بحثی مشخص تحت عنوان «وجود ذهنی» در آثارشان دیده نمی‌شود. این فقدان، نه از غفلت حکما، بلکه از تمرکز ایشان بر مفاهیم کلی‌تر مانند علم و تصور ناشی شده است. به‌گونه‌ای که ذهن، چونان زمینی حاصل‌خیز، پذیرای بذرهای ادراک بود، اما هنوز به‌عنوان موضوعی مستقل کاویده نشده بود.

درنگ: فقدان عنوان صریح وجود ذهنی در فلسفه مشائی، نشان‌دهنده تمرکز اولیه حکما بر وجود خارجی و ادراکات کلی است. این محدودیت، بستری برای تحولات بعدی در حکمت اسلامی فراهم آورد.

تصور معدومات و قضایای حقیقیه: مبنای اولیه وجود ذهنی

ابن‌سینا و بهمنیار، وجود ذهنی را از دریچه تصور معدومات و قضایای حقیقیه کاوش کردند. در *شفای* ابن‌سینا (الهیات، مقاله اول) و *تحصیل* بهمنیار (صفحات ۲۸۹ و ۴۸۹)، و همچنین *مطارحات* شیخ اشراق (صفحه ۲۰۳)، بحث وجود ذهنی به‌صورت صریح مطرح نشده، بلکه در قالب تصور معدوماتی چون «شریک البارئ» یا «عدم مطلق» بررسی شده است. ابن‌سینا استدلال می‌کند که معدومات در اعیان (خارج) وجود ندارند، اما احکام وجودی، مانند «شریک البارئ ممتنع»، بر آنها بار می‌شود. این احکام ایجابی، نیازمند موضوعی‌اند که چون در خارج نیست، ناگزیر در ذهن متحقق است.

این استدلال، چونان کلیدی که قفل معرفت را می‌گشاید، نشان می‌دهد که ذهن، ظرفی است برای تحقق موضوعاتی که در خارج فاقد وجودند. به‌عنوان مثال، قضیه «شریک البارئ ممتنع» یک قضیه موجبه است که موضوع آن در خارج نیست، پس باید در نفس یا ذهن موجود باشد. این دیدگاه، پایه‌ای برای اثبات وجود ذهنی فراهم کرد، هرچند چگونگی این تحقق در آثار اولیه تبیین نشد.

درنگ: تصور معدومات و قضایای حقیقیه، مبنای اولیه اثبات وجود ذهنی در فلسفه مشائی‌اند. ذهن، به‌عنوان ظرف موضوع این قضایا، ضرورتی معرفت‌شناختی می‌یابد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با کاوش در آرای اولیه حکمای مشائی، نشان داد که وجود ذهنی در آغاز فلسفه اسلامی فاقد عنوان صریح بود. ابن‌سینا و بهمنیار، با تأکید بر تصور معدومات و قضایای حقیقیه، بذر اولیه این مفهوم را کاشتند. این بذر، اگرچه در خاک فلسفه مشائی جوانه زد، اما هنوز نیازمند پرورش و تفصیل بود که در بخش‌های بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

بخش دوم: تحول مفهوم وجود ذهنی از شیخ اشراق تا خواجه و فخر رازی

نقش شیخ اشراق و تحول مفهومی

با ظهور شیخ اشراق، افق جدیدی در بحث وجود ذهنی گشوده شد. اگرچه تا پیش از او، ذهن به‌عنوان ظرف تصور معدومات پذیرفته شده بود، اما از زمان شیخ اشراق، این مفهوم رنگ و بوی فلسفی عمیق‌تری به خود گرفت. حکمایی چون خواجه نصیرالدین طوسی و فخر رازی، با تعمیق این بحث، وجود ذهنی را از حاشیه به متن فلسفه اسلامی آوردند. در *شرح تجرید* (صفحه ۱۰)، برای نخستین‌بار، وجود ذهنی به‌صورت صریح مطرح شد، هرچند عنوان «المسألة الرابعة فی انقسام الوجود إلی ذهنی و خارجی» توسط ناشران متأخر افزوده شد و از خواجه نیست.

خواجه نصیر، وجود را غیر از ماهیت می‌داند و آن را عارض بر ماهیت در ذهن (نه خارج) می‌بیند. او استدلال می‌کند که اگر وجود ذهنی نباشد، قضایای حقیقیه، که موضوعشان در خارج نیست، باطل می‌شوند. این استدلال، چونان نوری که تاریکی را می‌شکافد، ذهن را به‌عنوان ظرف موضوع این قضایا تثبیت کرد.

درنگ: تحول مفهوم وجود ذهنی از شیخ اشراق به بعد، نتیجه تعامل فلسفه مشائی و کلام است. خواجه و فخر رازی، با تبیین وجود ذهنی، آن را به نظریه‌ای منسجم تبدیل کردند.

دیدگاه فخر رازی و تفصیل علامه حلی

فخر رازی، پیش از خواجه و علامه، وجود ذهنی را با دقتی کم‌نظیر بررسی کرد و نقش مهمی در تثبیت آن داشت. او با تلفیق کلام و فلسفه، وجود ذهنی را از منظر معرفت‌شناختی و منطقی تحلیل نمود. علامه حلی نیز، با تفصیل این بحث، اختلاف عقلاء را مطرح کرد: برخی، مانند متکلمان، وجود ذهنی را نفی کرده و وجود را منحصر به خارجی دانستند، در حالی که محققان، وجود ذهنی را اثبات کرده و وجود را به دو قسم خارجی و ذهنی تقسیم نمودند. این تقسیم، قسمه‌ای حقیقی است، زیرا ذهن، ظرفی فعال برای تحقق موضوعات است.

علامه استدلال می‌کند که قضایای حقیقیه، چون «شریک البارئ ممتنع»، صادق‌اند، زیرا احکام ایجابی بر موضوعات معدوم دارند. از آنجا که این موضوعات در خارج نیستند، ناگزیر در ذهن متحقق‌اند. این استدلال، مانند پلی است که منطق و معرفت‌شناسی را به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: فخر رازی و علامه حلی، با تحلیل‌های منطقی و معرفت‌شناختی، وجود ذهنی را به‌عنوان واقعیتی مستقل تثبیت کردند، برخلاف دیدگاه متکلمان که وجود را به خارجی محدود می‌دانستند.

تمایز قضایای ذهنیه و حقیقیه

در منطق، قضایای ذهنیه مشروط به ذهن‌اند، اما قضایای حقیقیه مظروف ذهن‌اند. ذهن، ظرف موضوع قضایای حقیقیه است، نه صرفاً شرط تحقق آنها. این تمایز، چونان خطی که مرز دو سرزمین را مشخص می‌کند، نقش ذهن را در معرفت‌شناسی روشن می‌سازد. قضایای حقیقیه، به دلیل نیاز به موضوع ذهنی، وجود ذهنی را به‌عنوان ضرورتی معرفت‌شناختی اثبات می‌کنند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با کاوش در تحولات وجود ذهنی از شیخ اشراق تا خواجه و فخر رازی، نشان داد که این مفهوم از یک ایده حاشیه‌ای به نظریه‌ای محوری تبدیل شد. فخر رازی، با تحلیل‌های کلامی و فلسفی، و علامه حلی، با تفصیل آراء، بستری برای تثبیت وجود ذهنی فراهم کردند. این تحول، زمینه‌ساز بحث‌های پیشرفته‌تر در حکمت متعالیه بود.

بخش سوم: وجود ذهنی در حکمت متعالیه و منظومه

پیشرفت مفهومی در اسفار و منظومه

در *اسفار اربعه* ملاصدرا و *منظومه* حاجی سبزواری، وجود ذهنی به اوج تکامل خود رسید. ملاصدرا، چونان باغبانی که باغی پربار را پرورش می‌دهد، تمامی مباحث پیشین را جمع‌آوری و نظریه‌ای جامع ارائه کرد. او دلایل و خصوصیات وجود ذهنی را تبیین نمود و آن را به‌عنوان ظهوری نفسانی از حقیقت در ظرف ذهن تعریف کرد. حاجی سبزواری نیز، با تأکید بر دو کون (خارجی و ذهنی) برای هر شیء، این مفهوم را بسط داد.

درنگ: ملاصدرا و حاجی سبزواری، با جمع‌بندی آرای پیشین، وجود ذهنی را به نظریه‌ای جامع و نظام‌مند تبدیل کردند که حکمت متعالیه را غنی ساخت.

نقد دیدگاه حاجی سبزواری

حاجی سبزواری می‌گوید هر شیء، دو هویت یا کون دارد: خارجی و نفسانی (ذهنی). این ادعا، اگرچه جذاب است، اما نیازمند دلیل محکمی است که دلایل ارائه‌شده توسط حاجی کافی به نظر نمی‌رسند. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نقدی دقیق، این دیدگاه را به چالش می‌کشند و می‌فرمایند که ادعای تحقق حقیقی شیء در ذهن (کون بنفسه لدالاذهان) بدون استدلال قاطع پذیرفتنی نیست.

به‌عنوان مثال، اگر آتش در خارج سوزاننده است، در ذهن این اثر را ندارد، بلکه به‌صورت کلی یا مفهوم ظاهر می‌شود. این تفاوت آثار، نشان‌دهنده مراتب وجود است. اما آیا شیء در ذهن، خود شیء است یا شبه آن؟ استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، ذهن را به دوربینی تشبیه می‌کنند که عکسی از شیء می‌گیرد. آیا این عکس، خود شیء است یا صرفاً بازنمایی آن؟ این پرسش، محور نقد ایشان است.

درنگ: ادعای حاجی سبزواری مبنی بر تحقق حقیقی شیء در ذهن، نیازمند استدلال محکم است. تفاوت آثار وجود خارجی و ذهنی، این ادعا را به چالش می‌کشد.

چالش‌های معرفت‌شناختی: خدا و عدم

یکی از چالش‌های بنیادین در بحث وجود ذهنی، ادراک موجوداتی است که فاقد ماهیت‌اند، مانند خدا و عدم. اگر لشیء به ماهیت اشاره دارد، چگونه می‌توان وجود ذهنی خدا یا عدم را تبیین کرد؟ استاد فرزانه استدلال می‌کنند که این چالش، محدودیت دیدگاه ماهیت‌محور را نشان می‌دهد. وجود ذهنی خدا و عدم، نیازمند تبیینی فراتر از چارچوب ماهیت است، که حکمت متعالیه ملاصدرا تلاش کرد آن را پاسخ دهد.

دیدگاه‌های رقیب: شبه، اضافه، و انعکاسات مادی

در تاریخ فلسفه اسلامی، سه دیدگاه در باب وجود ذهنی مطرح بوده است:

  • نفی وجود ذهنی (اضافه): برخی متکلمان، علم را رابطه‌ای خارجی (اضافه) می‌دانستند و ذهن را فاقد قوه خلاق می‌شمردند.
  • شبه: برخی حکما، مانند حاجی سبزواری، وجود ذهنی را به شبه یا عکس شیء در ذهن فروکاستند.
  • تحقق حقیقی: محققان حکمت متعالیه، وجود ذهنی را تحقق نفسانی حقیقت در ذهن می‌دانستند.

استاد فرزانه، با نقدی عمیق، دیدگاه شبه را به چالش می‌کشند. شبه، مانند عکسی در دوربین، نمی‌تواند هویت مستقل وجود ذهنی را تبیین کند. همچنین دیدگاه انعکاسات مادی، که ذهن را به چیدمان ذرات فرومی‌کاهد، با فلسفه اسلامی ناسازگار است. ایشان با تمثیلی از انگشتر شجری و ابرها، نشان می‌دهند که اشکال ذهنی، صرفاً انعکاسات مادی نیستند، بلکه قوه خلاق ذهن را آشکار می‌کنند.

درنگ: دیدگاه‌های شبه و انعکاسات مادی، قادر به تبیین هویت مستقل وجود ذهنی نیستند. ذهن، قوه‌ای فعال و خلاق است که فراتر از بازنمایی صرف عمل می‌کند.

مثال‌های تجربی و معرفت‌شناختی

استاد فرزانه، با بهره‌گیری از تجارب کودکی خود، پرسش‌های بنیادین معرفت‌شناسی را به‌گونه‌ای ملموس مطرح می‌کنند. ایشان از سه تجربه یاد می‌کنند:

  • تأمل در تنفس مرده در قبر، که نشان‌دهنده پرسش از وجود و حیات است.
  • کنجکاوی درباره صداهای رادیو، که چگونگی حضور اشیاء در ابزار را به چالش می‌کشد.
  • پرسش از ماهیت پول، که مفهوم انتزاعی ارزش را مورد سؤال قرار می‌دهد.

این مثال‌ها، چونان آینه‌ای که روح کنجکاو انسان را بازمی‌تاباند، نشان‌دهنده ریشه‌های معرفت‌شناختی وجود ذهنی در تجربه انسانی‌اند. ذهن کودک، به‌طور طبیعی به دنبال تبیین ادراکات خود است و این پرسش‌ها، بذر فلسفه را در وجود او می‌کارند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با کاوش در پیشرفت‌های وجود ذهنی در حکمت متعالیه، نشان داد که ملاصدرا و حاجی سبزواری، این مفهوم را به اوج تکامل رساندند. با این حال، نقد استاد فرزانه بر دیدگاه حاجی، ضرورت استدلال محکم را برجسته می‌کند. چالش‌هایی مانند ادراک خدا و عدم، و تفاوت آثار وجود خارجی و ذهنی، عمق معرفت‌شناختی این بحث را آشکار می‌سازند.

بخش چهارم: نقد و بررسی معرفت‌شناختی وجود ذهنی

شیئیت و ماهیت: تبیین مفهومی

در فلسفه اسلامی، شیئیت یا به وجود اشاره دارد یا به ماهیت متکی بر وجود. ماهیت لیسیده (فاقد وجود)، شیء نیست. استاد فرزانه استدلال می‌کنند که وقتی حاجی سبزواری از «لشیء» سخن می‌گوید، مراد او ماهیت است. اما این دیدگاه، با چالش‌هایی مواجه است، زیرا موجوداتی مانند خدا و عدم فاقد ماهیت‌اند. چگونه می‌توان وجود ذهنی این موجودات را تبیین کرد؟ این پرسش، مانند نسیمی که پرده‌های معرفت را کنار می‌زند، محدودیت‌های دیدگاه ماهیت‌محور را آشکار می‌کند.

تفاوت آثار وجود خارجی و ذهنی

آثار وجود خارجی، مانند سوزاندن آتش، با آثار وجود ذهنی، مانند کلیت مفهوم آتش، متفاوت است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، آتش را در خارج سوزاننده و در ذهن کلی می‌دانند. این تفاوت، نشان‌دهنده مراتب وجود است. اما آیا شیء در ذهن، خود شیء است یا شبه آن؟ این پرسش، مانند کلیدی است که در قفل حقیقت نمی‌چرخد، مگر با استدلالی قاطع.

درنگ: تفاوت آثار وجود خارجی و ذهنی، مراتب وجود را نشان می‌دهد. اما ادعای تحقق حقیقی شیء در ذهن، نیازمند استدلالی قوی‌تر از شواهد موجود است.

نقد دیدگاه مادی و انعکاسات

دیدگاه مادی، که ذهن را به چیدمان ذرات و انعکاسات فرومی‌کاهد، با فلسفه اسلامی ناسازگار است. استاد فرزانه، با مثال کامپیوتر و لمس سوراخ‌ها توسط نابینا، نشان می‌دهند که ذهن، قوه‌ای فعال و خلاق است، نه صرف انعکاس مادی. کامپیوتر، فاقد نفس ناطقه است و نمی‌تواند ادراک حقیقی را توضیح دهد. نابینا، با لمس سوراخ‌ها، معانی ذهنی می‌سازد که مستقل از محرک‌های خارجی‌اند.

ضرورت استدلال برای تحقق حقیقی

استاد فرزانه تأکید می‌کنند که مدعی تحقق حقیقی شیء در ذهن، باید دلیل ارائه کند. دلایل حاجی سبزواری، این ادعا را اثبات نمی‌کنند. ایشان با تمثیلی از عکس، استدلال می‌کنند که شبه، مانند عکسی از شیء، هویت آن نیست. ذهن، قوه‌ای است که شبه‌ها را متمایز می‌کند، اما این تمایز، تحقق حقیقی شیء را اثبات نمی‌کند.

درنگ: ادعای تحقق حقیقی شیء در ذهن، بدون استدلال قاطع، پذیرفتنی نیست. ذهن، قوه‌ای تمییزدهنده است، اما این تمییز، هویت شیء را اثبات نمی‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد دیدگاه‌های رقیب و بررسی چالش‌های معرفت‌شناختی، نشان داد که وجود ذهنی، مفهومی پیچیده و نیازمند استدلال محکم است. استاد فرزانه، با تمثیلات و نقدهای دقیق، ضرورت بازاندیشی در ماهیت ذهن و ادراک را برجسته کردند.

نتیجه‌گیری کلی: وجود ذهنی، ظهور نفسانی حقیقت

وجود ذهنی، چونان نوری که در آیینه ذهن می‌درخشد، یکی از پیچیده‌ترین مسائل معرفت‌شناسی در فلسفه اسلامی است. از فقدان عنوان صریح در فلسفه مشائی تا تثبیت آن در حکمت متعالیه، این مفهوم راهی طولانی پیموده است. ابن‌سینا و بهمنیار، با تأکید بر تصور معدومات و قضایای حقیقیه، بذر اولیه را کاشتند. خواجه نصیر، فخر رازی و علامه حلی، با تفصیل و تحلیل، این بذر را به درختی تنومند تبدیل کردند. ملاصدرا و حاجی سبزواری، با جمع‌بندی و بسط، وجود ذهنی را به اوج رساندند. اما نقد استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، نشان می‌دهد که ادعای تحقق حقیقی شیء در ذهن، نیازمند استدلال قاطع است. چالش‌هایی مانند ادراک خدا و عدم، و تفاوت آثار وجود خارجی و ذهنی، دعوتی است به بازاندیشی در ماهیت ذهن. این کتاب، چونان سفری معرفتی، خواننده را به ژرفای این بحث می‌برد و او را به تأمل در حقیقت ادراک فرا می‌خواند.

آیه شریفه: وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ [مطلب حذف شد] : و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است) (قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۸۵)

با نظارت صادق خادمی