متن درس
پیوستگی ذهن و خارج در خلاقیت نفسانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳۵)
دیباچه
ذهن انسان، چونان آینهای زلال، بازتابدهنده حقیقت وجود است، اما آیا میتواند بیپیوند با جهان خارج، خلقی نو پدید آورد؟ درسگفتار شماره ۱۳۵، استخراجشده از نوار شماره ۱۳۵، با نگاهی ژرف و انتقادی به این پرسش بنیادین در فلسفه اسلامی میپردازد. استاد فرزانه قدسسره، با نقد دیدگاه محیالدین ابنعربی و تحلیل رابطه ذهن و واقعیت خارجی، بر این نکته تأکید میورزند که هیچ ادراک یا خلاقیتی، از خیال عامی تا همت عارف، نمیتواند کاملاً از خارج بریده باشد. این درسگفتار، با کاوش در پیوستگی دروغ و راست، علم و وهم، و حتی خلاقیت الهی با واقعیت وجودی، به تبیینی نوین از معرفتشناسی اسلامی دست مییابد.
بخش نخست: نقد دیدگاه محیالدین ابنعربی
خلاقیت عارف و عامی در نگاه ابنعربی
استاد قدسسره درسگفتار را با نقد دیدگاه محیالدین ابنعربی آغاز میکنند که خلاقیت عارف از طریق همت را مشابه خلق موهومات توسط مردم عادی میداند: «چطور مردم یَخْلُقُ بالوَهْمِ ما لَیْسَ مَوْجوداً فی الخارج، عارف هم یَخْلُقُ بهِمَّتِهِ ما لَیْسَ مَوْجوداً فی الخارج». این مقایسه، مانند قیاسی ناتمام است که خلاقیت نفسانی را در چارچوبی محدود ترسیم میکند. درسگفتار این تبیین را ناکامل میداند، زیرا هیچ خلقی، حتی در ساحت وهم، نمیتواند کاملاً از واقعیت خارجی بیبهره باشد.
امتناع خلق ذهنی مستقل از خارج
درسگفتار با صراحت اعلام میکند که هیچ تصوری، حتی موهومات، نمیتواند از پیوند با خارج رها باشد. ذهن انسان، مانند باغبانی است که از خاک واقعیت خارجی، گلهای خیال میرویاند. این دیدگاه، چونان تیری بر قلب ایدهآلیسم فلسفی است که ذهن را قلمرویی مستقل از وجود خارجی میپندارد. استاد، با تأکید بر «خارجآلودگی» همه ادراکات، معرفت را واقعیتی ریشهدار در جهان خارج میدانند.
بخش دوم: ساختار ترکیبی ادراکات ذهنی
تجزیهپذیری موهومات
درسگفتار، تصورات موهوم مانند «اسب دم طلا» را به مثابه ترکیبهایی ذهنی معرفی میکند که از اجزای خارجی (اسب، دم، طلا) ساخته شدهاند. این اجزا، چونان تکههای پازلی هستند که در خارج موجودند، اما ذهن آنها را در ترکیبی نو مونتاژ میکند. این تبیین، مانند نوری است که تاریکی استقلال خیالات را میزداید و وابستگی آنها به واقعیت را آشکار میسازد.
مثال شریک الباري
مفهوم «شریک الباري»، که در فلسفه اسلامی به کفر تعبیر میشود، نیز از اجزای واقعی (شریک و باري) تشکیل شده است. این ترکیب، مانند بنایی است که از مصالح خارجی ساخته شده، اما در خارج تحقق نیافته است. درسگفتار با این مثال، نشان میدهد که حتی مفاهیم باطل نیز ریشه در حقیقت خارجی دارند.
مثال اشتر گاو پلنگ
استاد، مفهوم خیالی «اشتر گاو پلنگ» را بهعنوان نمونهای دیگر مطرح میکنند. این ترکیب ذهنی، از اجزای واقعی (اشتر، گاو، پلنگ) تشکیل شده است که همگی در خارج موجودند. این مثال، مانند آینهای است که پیوستگی ذهن و خارج را بازمیتاباند و نشان میدهد که خیالات، هرچند غیرواقعی، از مواد اولیه واقعیت ساخته میشوند.
بخش سوم: خلاقیت عارف و پیوند با خارج
همت عارف و واقعیت خارجی
درسگفتار، خلاقیت عارف در اعمال خارقالعاده (مانند شقالقمر، شفای بیمار، یا احیای مرده) را بررسی میکند. این خلاقیت، مانند جریانی است که از سرچشمه واقعیت خارجی سیراب میشود. عارف، هرچند با همت خود خلقی نو پدید میآورد، از مواد اولیه خارج بهره میگیرد و خلق او نیز «خارجآلوده» است.
پیوستگی اعمال عارفانه با خارج
استاد، با مثالهایی مانند زنده کردن مرده یا شفای بیمار، نشان میدهند که اعمال عارفانه، هرچند در ظاهر غیرعادی، در بستری از واقعیت خارجی تحقق مییابند. این اعمال، مانند نقاشیهایی هستند که با رنگهای وجود خارجی ترسیم شدهاند و نمیتوانند از آن بینیاز باشند.
بخش چهارم: دروغ و راست در چارچوب خارج
خارجآلودگی دروغ و راست
درسگفتار، با نگاهی نو، حتی دروغها (مانند «زید قائم» یا «زید مات») و راستها را خارجآلوده میداند. اجزای این ادعاها (زید، قیام، مرگ) در خارج واقعیاند، و تنها ترکیب آنها ممکن است کاذب باشد. این دیدگاه، مانند کلیدی است که قفل پیچیدگی صدق و کذب را میگشاید و نشان میدهد که دروغ نیز از حقیقت خارجی بیبهره نیست.
مثال آتشسوزی خانه
ادعای «خانهاش آش گرفت»، هرچند دروغین، از اجزای واقعی (خانه، آتش، گرما) تشکیل شده است. این ترکیب، مانند ساختمانی است که با آجرهای حقیقت بنا شده، اما در خارج تحقق نیافته است. درسگفتار با این مثال، پیوستگی دروغ با واقعیت را به روشنی نشان میدهد.
تحلیل آیه شریفه قرآن کریم
استاد به آیه ۲۴ سوره نازعات از قرآن کریم اشاره میکنند:
قَالَ أَنَا [مطلب حذف شد] : «گفت: من پروردگار برتر شما هستم»). این ادعا، هرچند کاذب، از اجزای واقعی (أنا، رب، أعلى) تشکیل شده است. درسگفتار تأکید میکند که حتی بزرگترین دروغها نیز ریشه در حقیقت خارجی دارند و تنها ترکیب آنها غیرواقعی است.
بخش پنجم: رد ایدهآلیسم و ذهنگرایی
نقد فلسفه ایدهآلیسم
درسگفتار، ایدهآلیسم و ذهنگرایی را که ذهن را مستقل از خارج میپندارند، به چالش میکشد. استاد، با صراحت از ایدهآلیستها میخواهند نمونهای از ادراک بیارتباط با خارج ارائه کنند، که محال است. این نقد، مانند طوفانی است که بنای سست ایدهآلیسم را فرو میریزد و واقعگرایی فلسفی را استوار میسازد.
ذهن بهمثابه کارخانه مونتاژ
ذهن انسان، مانند کارخانهای است که قطعات خارجی را مونتاژ میکند. هر ادراک، حتی دروغ، از مواد اولیه واقعیت خارجی ساخته میشود. این تشبیه، مانند نقاشیای است که با رنگهای وجود، نقشهای ذهنی را ترسیم میکند و وابستگی ذهن به خارج را به زیبایی نشان میدهد.
بخش ششم: خلاقیت الهی و شباهت با خلاقیت انسانی
سؤال از خلاقیت الهی
درسگفتار، پرسشی بنیادین مطرح میکند: اگر خلاقیت انسانی خارجآلوده است، آیا خلاقیت الهی نیز چنین است، یا خدا از عدم مطلق خلق میکند؟ این سؤال، مانند دری است که به سوی فهم شباهت انسان و خدا گشوده میشود و معرفتشناسی را به الهیات پیوند میدهد.
شباهت انسان و خدا در خلاقیت
استاد، انسان را بهعنوان مثال الهی معرفی میکنند که در خلاقیت، شباهتی تنزیلی به خدا دارد. نفس انسانی، مانند آیینهای است که نور خلاقیت الهی را بازمیتاباند. این شباهت، هرچند در مرتبهای تنزیلی، وحدت وجودی خلاقیت را نشان میدهد.
رد خلق از عدم در مورد خدا
درسگفتار، ادعای خلق الهی از عدم مطلق را رد میکند. موجودات، ظهورات اعیان ثابته و اسماء و صفات الهیاند. خلقت، مانند جوشش چشمهای است که از سرچشمه وجود الهی سرچشمه میگیرد، نه پدید آمدن از نیستی محض.
ظهورات عینی و علمی الهی
خلقت الهی، شامل ظهورات عینی (از عقل اول به بعد) و علمی (در اعیان ثابته) است که همگی مظهر اسماء و صفاتاند. این تبیین، مانند نقشهای است که ساختار وجودی عالم را ترسیم میکند و خلقت را فرآیندی وجودی میداند.
خارجآلودگی خلاقیت الهی
درسگفتار نتیجه میگیرد که خلاقیت الهی نیز، مانند خلاقیت انسانی، خارجآلوده است، زیرا ظهورات الهی در چارچوب اعیان ثابته تحقق مییابند. این دیدگاه، مانند پلی است که خلاقیت انسانی و الهی را در وحدتی وجودی به هم پیوند میدهد.
بخش هفتم: نقد انفعالات نفسانی
رد تقسیمبندی انفعالات
درسگفتار، تقسیمبندی انفعالات نفسانی به دو دسته (مرتبط و غیرمرتبط با خارج) را رد میکند. هیچ انفعالی، از لذت و درد تا عشق و وجدان، نمیتواند بیارتباط با خارج باشد. این نقد، مانند گسستن زنجیرهای تبیین مشایی، انفعالات را در چارچوبی وجودی بازتعریف میکند.
لذت و درد بهمثابه ادراکات خارجآلوده
لذت و درد، مانند علم، از ادراک مُلائم یا منافی خارجی (مانند غذای خوشمزه یا دنداندرد) ناشی میشوند. این انفعالات، مانند موجهایی هستند که از برخورد با ساحل واقعیت خارجی پدید میآیند و نمیتوانند صرفاً ذهنی باشند.
مثال غذای گذشته
لذت ناشی از یادآوری غذای خوشمزه گذشته، به تجربه خارجی پیشین وابسته است. این ادراک، مانند سایهای است که از جسم واقعیت خارجی بر ذهن افتاده و خارجآلودگی آن را نشان میدهد.
درد و پیوند با خارج
درد دندان، ادراکی است که از مشکل خارجی (دندان) سرچشمه میگیرد. حتی یادآوری درد گذشته نیز به تجربه خارجی وابسته است. این دیدگاه، مانند نوری است که حقیقت خارجآلوده درد را آشکار میسازد.
بخش هشتم: نقد دیدگاه شهید مطهری
تقدیر از خدمات مطهری
درسگفتار، از خدمات شهید مطهری در سادهسازی و روانسازی مباحث فلسفی و دینی برای جامعه تقدیر میکند. مطهری، مانند باغبانی است که بذر حکمت را در خاک جامعه پاشید و خوراک فکری برای طالبان حقیقت فراهم آورد. با این حال، استاد به نقد علمی دیدگاههای او میپردازند.
نقد دیدگاه مطهری درباره علم
استاد، به نقل از جلد اول شرح منظومه (صفحه ۲۶۳)، دیدگاه مطهری را نقد میکنند که علم را با لذت و درد مقایسه کرده و آن را حالتی درونمحض میداند. این مقایسه، مانند مسیری است که به بیراهه میرود، زیرا علم، مانند دیگر انفعالات، خارجآلوده است.
رد درونمحض بودن لذت و درد
درسگفتار، ادعای مطهری مبنی بر درونمحض بودن لذت، درد، هیجان و عشق را رد میکند. این انفعالات، مانند رودهایی هستند که از چشمه واقعیت خارجی سرچشمه میگیرند و نمیتوانند صرفاً ذهنی باشند.
وجدان و پیوند با خارج
وجدان، بهعنوان ادراکی فطری، نیز از تجربه خارجی (مانند تلنگر ظلم) تأثیر میپذیرد. این دیدگاه، مانند کلیدی است که قفل درونمحض بودن وجدان را میگشاید و پیوند آن با خارج را نشان میدهد.
نقد سؤال مطهری
درسگفتار، سؤال مطهری («آیا علم مانند لذت و درد درونمحض است؟») را نادرست میداند، زیرا هیچ انفعالی درونمحض نیست. این نقد، مانند بازسازی بنایی است که بر شالودهای سست بنا شده و به تبیینی استوارتر نیاز دارد.
بخش نهم: علم و انفعالات در چارچوب وجودی
علم بهعنوان انفعال خارجآلوده
درسگفتار، علم را مانند دیگر انفعالات نفسانی، خارجآلوده میداند. علم، مانند نوری است که از حقیقت اشیاء در ظرف نفس منعکس میشود و نمیتواند بیارتباط با خارج باشد. این دیدگاه، به معرفتشناسی حضوری صدرایی نزدیک است.
رد دوگانگی مقولههای علم و انفعالات
استاد، دوگانگی میان علم و انفعالاتی مانند لذت و درد را رد میکنند. همه ادراکات، از علم تا وجدان، در چارچوبی وجودی و خارجآلوده تحلیل میشوند. این تبیین، مانند پلی است که شکاف میان مقولات مشایی را پر میکند.
چالش نهایی به ایدهآلیسم
درسگفتار، ایدهآلیسم را به چالش میکشد و از آن میخواهد نمونهای از ادراک بیارتباط با خارج ارائه کند. این چالش، مانند دعوتی است به میدان حقیقت، جایی که ایدهآلیسم در برابر واقعگرایی فلسفی ناتوان میماند.
جمعبندی
درسگفتار شماره ۱۳۵، چونان گوهری درخشان در گنجینه فلسفه اسلامی، به کاوش در پیوستگی ذهن و خارج در خلاقیت نفسانی میپردازد. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نقد دیدگاه محیالدین ابنعربی و شهید مطهری، تبیینی نوین از معرفتشناسی اسلامی ارائه میکنند. همه ادراکات، از خیال عامی تا همت عارف، و حتی دروغهایی مانند «أنا ربکم الاعلى»، از اجزای واقعی خارجی تشکیل شدهاند. خلاقیت الهی نیز، مانند خلاقیت انسانی، در چارچوب ظهورات اعیان ثابته خارجآلوده است. این درسگفتار، با رد ایدهآلیسم و تبیینهای مشایی، پژوهشگران را به تأمل در وحدت وجودی ذهن و خارج دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی