متن درس
تحلیل حقیقت علم و نقد صورتانگاری در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۲)
مقدمه
شناختشناسی در فلسفه اسلامی، بهویژه در آثار بزرگانی چون ابنسینا و صدرالمتألهین، از جایگاه ویژهای برخوردار است. این حوزه، با کاوش در حقیقت علم، وجود ذهنی و رابطه آن با خارج، تلاش دارد تا ماهیت ادراک و شعور را در مراتب گوناگون وجود تبیین کند. درسگفتار شماره ۱۵۲ از سلسله درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، که در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۷۸ ارائه شده، به بررسی عمیق این موضوعات پرداخته و با نگاهی نوین، دیدگاه سنتی صورتانگاری علم را به چالش میکشد.
بخش اول: بازتعریف حقیقت علم و نفی کاسهانگاری ذهن
نقد تصور سنتی ذهن بهمثابه ظرف صور
در فلسفه اسلامی، یکی از دیدگاههای رایج در تحلیل حقیقت علم، ذهن را بهمثابه کاسهای تصور میکند که صور و معلومات خارجی در آن جای میگیرند. این دیدگاه، که ریشه در آرای ابنسینا و برخی دیگر از فلاسفه سنتی دارد، علم را به صور حاصله از اشیاء خارجی وابسته میداند. با این حال، استاد فرزانه قدسسره این تصور را به چالش کشیده و ذهن را از جایگاه انباری برای صور خارجی آزاد میسازد. ایشان علم را به تعینات نفسانی نسبت میدهند که ظهوری ذاتی از نفس بوده و مستقل از ورود هرگونه صورت خارجی است.
درنگ: ذهن انسان نه کاسهای برای دریافت صور خارجی، بلکه صحنه ظهور تعینات نفسانی است که علم را بهمثابه انکشاف وجودی نفس تعریف میکند.
این دیدگاه، با نفی کاسهانگاری ذهن، به بازتعریف علم بهعنوان ظهور ذاتی نفس میپردازد. همانگونه که آب جاری در رودخانه با شرشر خود تعیناتش را آشکار میسازد، علم نیز ظهور پویای نفس است که بدون نیاز به ورود معلومات خارجی، حقیقت را منکشف میکند.
نقد نظامهای سنتی شناختشناسی
تحلیلهای ارائهشده در آثار ابنسینا و صدرالمتألهین درباره علم، به دلیل پیشفرضهای نادرست در باب صورتانگاری، دچار کاستیهایی میشوند. استاد فرزانه قدسسره استدلال میکنند که این نظامها، به دلیل وابستگی به تصور سنتی صور حاصله، از استحکام منطقی برخوردار نیستند. این نقد، محدودیتهای دیدگاههای سنتی را برجسته کرده و ضرورت بازنگری در تعریف علم را آشکار میسازد.
بهعنوان مثال، ابنسینا حافظه و حس مشترک را انبار معلومات میداند، در حالی که این تصور با حقیقت علم بهمثابه تعینات نفسانی سازگار نیست. ذهن، برخلاف تصور سنتی، انباری برای صور نیست، بلکه صحنهای است که تعینات ظهوری نفس در آن تجلی مییابد.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، با تأکید بر نفی کاسهانگاری ذهن و نقد نظامهای سنتی شناختشناسی، علم را بهعنوان ظهور ذاتی نفس بازتعریف کرد. این دیدگاه، با رهایی از پیشفرضهای نادرست صورتانگاری، بنیانی نوین برای فهم حقیقت علم در فلسفه اسلامی ارائه میدهد.
بخش دوم: تأثیر تعینات نفسانی در جسم و روان
تدابیر نفسانی در درمان بیماریها
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به حکایتی از اسفار اربعه (جلد اول، ص ۲۷۵)، به تأثیر تعینات نفسانی در درمان بیماریهای جسمانی و روانی اشاره میکنند. در این حکایت، صدرالمتألهین از معالجه سلطانی فلجشده سخن میگوید که به دلیل عادات ناسالم مانند پرخوری، خیالپردازی و شرابخواری دچار اختلال مغزی یا فلج شده بود. طبیبان حاذق، با بهرهگیری از تدابیر نفسانی و امور تصوریه، حرارت غریزی بیمار را شعلهور ساخته و ماده بیماری را دفع کردند.
این حکایت، به تأثیر ادراکات نفسانی بر جسم اشاره دارد. همانگونه که شوک نفسانی میتواند تعینات آشوبناک ذهن را موزون سازد، تدابیر تصوریه نیز قادرند تعادل جسمانی و روانی را بازگردانند.
مثال بیمار گاوپندار و شوک نفسانی
یکی از نمونههای بارز تأثیر تعینات نفسانی، درمان بیماری است که خود را گاو میپندارد. در این مورد، طبیب با نمایش خمرهای در برابر بیمار، شوکی نفسانی ایجاد میکند که تعینات ذهنی او را موزون ساخته و سلامت روانی را بازمیگرداند. استاد فرزانه قدسسره این مثال را به کامپیوتری تشبیه میکنند که با ویروس مختل شده و با القاء دیسکت ضد ویروس اصلاح میشود. این تمثیل، علم را بهعنوان تعینات ذاتی نفس معرفی میکند که مستقل از صور خارجی است.
درنگ: تعینات نفسانی، مانند دیسکت ضد ویروس در کامپیوتر، قادرند با تنظیم آشوبهای ذهنی، سلامت جسمانی و روانی را بازگردانند، بدون آنکه صور خارجی در ذهن جای گیرند.
شرافت نفس و تأثیرات خارجی
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به شرافت برخی نفوس (اسفار، جلد اول، ص ۲۷۵)، تأکید میکنند که تعینات نفسانی در نفوس شریف چنان قدرتی دارند که میتوانند در خارج اثر بگذارند. این نفوس، با ارادهای قوی، قادرند بدون تماس فیزیکی، شفا یا مرض را در دیگران ایجاد کنند. این دیدگاه، علم و اراده را بهعنوان اهرمهای معنوی نفسانی معرفی میکند که آثار خارجی را بدون انتقال مادی پدید میآورند.
بهعنوان مثال، قرآن کریم برای مؤمنان شفا و برای ظالمان مرضآور است. این تأثیر دوگانه، به تعینات نفسانی وابسته است که در مواجهه با حقیقت الهی، آثار متفاوتی در خارج ایجاد میکنند.
آیه: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴾ [مطلب حذف شد] : و از قرآن آنچه را که برای مؤمنان مایه شفا و رحمت است فرو میفرستیم، ولی ستمگران را جز زیان نمیافزاید.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی تأثیر تعینات نفسانی در درمان بیماریها و ایجاد آثار خارجی، علم را فراتر از صور مادی و بهمثابه ظهور ذاتی نفس تبیین کرد. مثالهایی چون درمان بیمار گاوپندار و تأثیر قرآن کریم بر نفوس، نشاندهنده خلاقیت نفس در ایجاد شفا یا مرض بدون انتقال مادی است.
بخش سوم: شعور فطری و نقد صورتانگاری در موجودات
اشکال فخر رازی و نقد صورتانگاری
فخر رازی، در اشکالی دقیق (اسفار، جلد اول، ص ۲۷۶)، دیدگاه صورتانگاری علم را به چالش میکشد. او استدلال میکند که اگر علم بهمثابه صورت حاصله از شیء خارجی تعریف شود، چگونه میتوان شعور فطری گیاهان را که فاقد ظرف صور (مانند مخ در انسان) هستند، تبیین کرد؟ رشد موزون و هدفمند گیاهان، که حتی در برابر موانع مانند نخ یا سقف به سمت بالا حرکت میکنند، نشاندهنده شعور فطری است که نمیتوان آن را به صور حاصله فروکاست.
استاد فرزانه قدسسره این اشکال را تأیید کرده و پاسخهای ارائهشده توسط خواجه نصیرالدین طوسی و حاجی سبزواری را ناکافی میدانند. خواجه پاسخ میدهد که شعور گیاهان ضعیف است، اما این پاسخ، مشکل صورتانگاری را حل نمیکند. حاجی سبزواری نیز اشکال فخر رازی را بیاهمیت تلقی میکند، اما این دیدگاه نیز از رفع تناقض ناتوان است.
درنگ: شعور فطری گیاهان، که در رشد هدفمند و لجوجانه آنها در برابر موانع تجلی مییابد، نشاندهنده تعینات نفسانی است که مستقل از صور حاصله بوده و صورتانگاری علم را باطل میسازد.
تسبیح موجودات و شعور فطری
قرآن کریم بر تسبیح همه موجودات تأکید دارد، که نشاندهنده شعور فطری در مراتب گوناگون وجود است. حتی جمادات، مانند سنگ، با تسبیح خود از این شعور برخوردارند.
آیه: ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ [مطلب حذف شد] : آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح میگویند.
این آیه، علم را بهعنوان انکشاف وجودی در همه موجودات، از خدا تا سنگ، تأیید میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که معنای علم در همه مراتب وجود یکی است، گرچه شدت و ضعف تعینات آن متفاوت است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی اشکال فخر رازی و تأکید بر شعور فطری موجودات، علم را بهعنوان تعینات ظهوری نفس در همه مراتب وجود تبیین کرد. نقد پاسخهای سنتی و تأیید آیات قرآن کریم، نشاندهنده ضرورت بازتعریف علم به دور از صورتانگاری است.
بخش چهارم: خلاقیت نفس و وحدت معنای علم
خلاقیت نفس در ادراک هستی
استاد فرزانه قدسسره علم را به خلاقیت ذاتی نفس نسبت میدهند که بدون ورود معلومات خارجی، همه هستی را ادراک میکند. این دیدگاه، علم را بهمثابه آب جاری تشبیه میکند که تعیناتش (شرشر) ظهورات ذاتی آن است، نه صور خارجی که در کاسه ذهن جای گیرند.
تعین علم متعلق به نفس است، نه معلوم. معلوم صرفاً در ظهور علم نمایان میشود، همانگونه که آب جاری زمین را خیس میکند، اما خود خیس نیست. این تمثیل، علم را از وابستگی به معلوم خارجی آزاد کرده و آن را ذاتی نفس میداند.
درنگ: علم، چون آب جاری، ظهور پویای نفس است که با تعینات ذاتی خود، هستی را ادراک میکند، بدون آنکه چیزی از خارج به آن وارد شود.
وحدت معنای علم در مراتب وجود
معنای علم در همه موجودات، از خدا تا سنگ، یکی است، گرچه مراتب آن متفاوت است. این وحدت، علم را بهعنوان انکشاف وجودی تعریف میکند که در هر مرتبه از وجود، به تناسب شدت و ضعف تعینات، ظهور مییابد. حتی علم مجرد کامل، که فاقد صورت است، از این تعریف مستثنی نیست، زیرا صورت متعلق به ظرف برزخ یا مثال است، نه ذات علم.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر خلاقیت نفس در ادراک و وحدت معنای علم، رویکردی نوین به شناختشناسی اسلامی ارائه داد. علم، بهعنوان ظهور ذاتی نفس، از وابستگی به صور خارجی رها شده و در همه مراتب وجود، از جمادات تا حق تعالی، به یک معنا ظهور مییابد.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۱۵۲ استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل حقیقت علم، نقد صورتانگاری و رابطه علم با خارج در فلسفه اسلامی پرداخت. علم بهمثابه تعینات ظهوری نفس تعریف شد که از تصور سنتی کاسهانگاری ذهن و وابستگی به صور حاصله آزاد است. نقد دیدگاههای ابنسینا، صدرالمتألهین، خواجه نصیرالدین طوسی و حاجی سبزواری، محدودیتهای صورتانگاری را آشکار ساخت، بهویژه در تبیین شعور فطری گیاهان و جمادات. مثالهای درمان نفسانی، شعور فطری گیاهان و تسبیح موجودات، همراه با آیات قرآن کریم، بر استقلال علم از صور مادی تأکید دارند. اشکال فخر رازی و کاستی پاسخهای سنتی، ضرورت بازتعریف علم را برجسته کرد. این متن، با ارائه رویکردی نوین به شناختشناسی اسلامی، علم را ظهور وجودی نفس دانست که در همه مراتب وجود صادق است.
با نظارت صادق خادمی